با عرض سلام و خسته نباشید

در مورد آثار دنیوی و اخروی عدم رعایت حریم روابط با نامحرم احادیث معتبر با ذکر منبع می خواستم وذکر نام کتابهایی در این مورد

باتشکر

پرسشگر گرامی با سلام و سپاس از ارتباطتان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
باید به این حقیقت گردن نهاد که آدمى در دو جنس زن و مرد آفریده شده است. خداوند گرایش این دو جنس به یکدیگر را در نهاد آن ها سرشته است. طبیعت انسان، عرف جامعه و شریعت اسلام هم بر این گرایش صحه گذاشته و آن را به عنوان بدیهى ترین اصل فطرت پذیرفته است. اما ارتباط زنان و مردان پیش از ازدواج چگونه و حد و حدود آن کدام است؟ مبناى این ارتباط چیست و چگونه مى توان حد و مرز آن را تعیین کرد؟ باید بدانیم مبناى ارتباط زنان و مردان از نظر دین اسلام چیست.
غریزه ی جنسی همانند سایر غرایز، نیازهای طبیعی خویش را طلب می کند . انسان ناچار از پاسخ گویی و تسلیم در برابر آن است؛ امّا آن چه انسان را از حیوان ممتاز می سازد، حکومت عقل بر اعمال انسانی و تنظیم غرایز و به خدمت گرفتن آن هاست . سعادت و خوش بختی و نیل به آرامش واقعی در گرو پاسخ گویی متوازن و متعادل به همه غرایز است تا انسان به رشد و کرامت انسانی دست یابد.
بنابراین در انتخاب راه آن باید منزلت و شأن انسانیّت و رشد او در نظر گرفته شود . خواست طبیعی و نیاز غریزی، با خواسته های عقلانی و فطری هماهنگ و همسو گردد. عدم رعایت حریم محرم و نامحرم سبب گسترده شدن مفاسد اجتماعی است.
بى شک، ارتباط دختر و پسر و زن و مرد نامحرم بدون رعایت حدود شرعى برخلاف فرهنگ دینى و اعتقادى ماست . پشت پا زدن به پیمان هایى است که با خدا بسته ایم؛ متعهد شده ایم که فقط او را بپرستیم، برخلاف قانون او رفتار نکنیم . در برابر امر و نهى خدا تسلیم باشیم:"أَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ؛(1) به عهدى که با خدا بستید، وفا کنید.
"اِنَّ الْعَهْدَ کَانَ مَسْئُولاً؛(2) همانا از عهد و پیمان سؤال خواهد شد.
آثار و پیامدهای عدم رعایت حریم روابط با نامحرم:
در این باره روایات بسیاری موجود است که هر کدام اثری از آثار منفی عدم رعایت حریم روابط با نامحرم و پیروی از شهوت را یاد آوری می کند . انسان را از عواقبِ سوء آن آگاه می سازد . آن چه در همه روابط و دوستی های نامشروع پیدا می شود، نگاه شهوت آلود و غلبه شهوت و هیجان های نامشروع است . اگر این روابط از حدّ دوستی های معمولی خارج شده، به روابط نامشروع زناشویی منجر شود، جدای از عواقب بسیار زیانبار فردی و اجتماعی، عذاب دردناک اخروی را نیز به دنبال دارد که در قرآن کریم به آن تصریح شده است.(3)
1)آثاردنیوی:
پیامبر اکرم (ص):عفُّوا عَن نساء الناس تَعِفَّ نُساءَکم؛(4) در مورد زنان مردم(نامحرمان) عفت بورزید تا دیگران نیز در مورد زنان شما عفت بورزند و زنان شما از تعرض نامحرمان در امان بمانند.
حضرت علی(ع) می فرماید:قرین الشهوة مریض النفس، معلول العقل؛(5) کسی که با شهوت همراه است، جان و عقلش مریض و بیمار است.
در روایتی دیگر آمده است :گناهانی که آشکارا انجام می پذیرد، تخلّفی شدید است . سبب شتاب در نزول بلاها می شود.(6)
در حدیثی از پیامبر، آلوده شدن به گناه زنا را همانند کشتن پیامبر و نابود کردن کعبه و از بزرگ ترین گناهان بنی آدم ذکر می کند.(7)
2)آثار اخروی:
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:النّظّر سهم من سهام ابلیس فمن ترکها خوفاً من الله اعطاه الله ایماناً یجد حلاوته فی قلبه؛(8)
نگاه به نامحرم، تیری از تیرهای شیطان است. هر کس آن را از خوف خدا ترک کند ،خداوند حلاوت ایمان را به او می چشاند.
امام علی(ع) می فرماید: هیچ چیزی همانند غلبه شهوت، تقوا را نابود نمی سازد.(9)
امیرالمؤمنین(ع) فرمود: الشهوات سموم قاتلات؛(10) شهوت‏ها و خواهش‏هاى نفسانى زهرهاى کشنده‏اند.
همچنین فرمود: طهروا انفسکم من دنس الشهوات تدرکوا رفیع الدرجات؛(11) نفس خود را از پلیدى شهوت رانى پاک سازید تا به درجه‏هاى بلند آخرت دست یابید.
در روایات دیگر، آثار شوم دنیایی آن را از بین رفتن آبرو، تعجیل در نابودی و فنا و قطع رزق، و در آخرت، حسابرسی دقیق و سخت و گرفتار شدن به قهر الهی و خلود در آتش جهنّم می شمارد.
کتاب هایی برای مطالعه بیش تر:
1.أحکام روابط زن ومرد(و مسایل اجتماعی آن)؛ سید مسعود معصومی؛ قم؛ بوستان کتاب.
2.بهشت جوانان(آنچه باید یک زن و مرد بدانند)؛ أسدالله محمدی نیا؛ قم؛ سبط أکبر(ع).
3. زن و خانواده (3 جلد)؛ زهرا آیت اللهی؛ تهران: انتشارات روابط عمومی شورای فرهنگی اجتماعی زنان.
4. رساله محرم و نامحرم؛احمد مجتهدي تهراني؛ در راه حق؛چاپ چهارم1377 .
پی نوشت ها:
1.نحل (16)آیه91 .
2. احمدى ميانجى، مكاتيب الرسول (ص)؛ج2،ص147؛ دار الحديث‏؛ چاپ اول‏؛ قم‏:1419 ق‏.
3.اسراء(17)آیه32_نور(24)آیه32.
4. مجلسی، مرآه العقول فی شرح اخبار آل الرسول ؛ج20،ص404؛ دارالکتب الاسلامیه؛چاپ دوم؛ تهران1404ق.
5. تميمى آمدى،تصنيف غررالحكم و درر الكلم‏؛ص305؛دفترتبليغات‏؛چاپ اول‏؛قم‏؛1366ش‏.
6. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمة؛ دارالحدیث؛ ۳/۴۵۱.1416 ه.ق .
7. همان ؛ج ۴،ص۲۳۸.
8. بحارالانوار(چ بیروت)ج101ص38؛ دار احیاء التراث العربی؛.چاپ دوم؛1403ق.
9. میزان الحکمة؛ دارالحدیث ؛۱۰ج،ص ۳۸۶ _ 1416 ه.ق .
10. تميمى آمدى،تصنيف غررالحكم و درر الكلم‏؛ص304؛ دفتر تبليغات‏؛چاپ اول‏؛قم‏؛1366ش‏.
11. همان‏؛ص240.