با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما در این ماه عزیز؛ و تشکر به خاطر ارتباطتان با این مرکز؛
در اسلام خودکشی امری حرام و از گناهان بسیار بزرگ است! چرا که تنها گناهی است که بعد از آن هیچ گاه انسان فرصت توبه و پشیمانی از آن و بازگشت دوباره را نخواهد داشت.
بر این اساس اگر چه از گناهان کبیره بوده، اما خود گناهان کبیره دارای مراتبی هستند که هر یک قابل مقایسه با دیگری نیست. مثلاً هیچ گاه نمی توان گناه قتل دیگری را مثلاً با غیبت و...مقایسه کرد. اگر چه هر دو از گناهان کبیره محسوب می شوند. لذا خداوند در قرآن می فرماید: "... و خودكشى نكنيد! خداوند نسبت به شما مهربان است و هر كس اين عمل را از روى تجاوز و ستم انجام دهد، بزودى او را در آتشى وارد خواهيم ساخت و اين كار براى خدا آسان است". (1)
یا در روایتی از امام صادق (ع) نقل شده است که می فرماید: «مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ مُتَعَمِّداً فَهُوَ فِي نَارِ جَهَنَّمَ خَالِداً فِيهَا؛ (2) هر كه دانسته خودكشى كند پيوسته در دوزخ خواهد بود!».
حال از ظاهر این گونه روایات اینگونه برداشت می شود که:
شخص همیشه در جهنم خواهد بود اگر چه در این میان برخی نیز احتمال داده اند مراد از خلود در جهنم، عذاب بسيار طولانى باشد، نه عذاب جاويدان. (3)
بر این اساس حداقل آن است که برای شخص عذابی طولانی مقرر شده است؛ اما توجه داشته باشید با توجه به این آیه و روایت،چنين شخصي مستحق مذمت و عذاب است. اما استحاق عذاب لزوماً ورود به جهنم را به همراه ندارد؛ چرا که شاید خداوند به هر دلیلی او را از عذاب جهنم نجات دهد؛ لذا این که آيا ضرورتاً به خاطر اين استحقاق وارد جهنم مي شود ؟ از داوري ما خارج است. حداكثر آن است كه بگوييم چنين فردي به خاطر خود کشی مستحق عذاب است.
و اینکه در ادامه برای دلیل خودکشی مشکلات زندگی و ... را بیان کرده اید؛ باید توجه داشته باشید که مشکلات زندگی و ... به هیچ وجه نمی تواند دلیل موجهی برای گناه بزرگی مثل خود کشی باشد چرا که اولاً به اعتقاد ما، شخص با عمل خودکشی تازه در ابتداء سختی قرار گرفته و در آن جهان باید نتیجه عمل خود را ببیند و حال آن که تحمل سختی این دنیا به مراتب از تحمل سختی عذاب راحت تر است و ثانیاً بر فرض از عذاب و ... صرف نظر کنیم خودکشی به هیچ وجه نمی تواند مشکلی را حل و گره ای را باز کند که اگر خوب بود تمام روانشناسان در ابتدای راه آن را پیشنهاد می کردند بر این اساس زندگی، معرکه و میدان کارزار است که در آن همواره انسان با انواع و اقسام ناملایمات دست و پنجه نرم میکند و در کوره سختیها و دشواریها، گداخته میشود تا شاید بتواند زندگی را تا حدی به شکل مطلوب، قالب بندی کرده، به آن صبغه مورد نظر را ببخشد. حال آنچه مهم است داشتن درک و شناخت صحیح از مشکلات و چگونگی برخورد با آن ها و نیز چگونگی توجه به عنایات الهی در این رابطه است.
در برخورد با مشکلات در درجه اول انسان باید به گونهای از نظر روحی خود را تقویت کند که آماده استقبال از هر دشواریای باشد و از ناملایمات زندگی، همچون کامرواییها استقبال کند و آن ها را عامل بدبختی و رنج و اندوه به حساب نیاورد. برخورد انفعالی با مشکلات، انسان را از همه جا و همه چیز مایوس ساخته و همه روزنههای امید را به روی او میبندد و از جنبش و تحرک در مسیر بهسازی وضع خویش باز میدارد. اما برخورد فعال در برابر مشکلات، اراده انسان را نیرومند و پولادین میسازد، به انسان نشاط و قوت فکری و جسمی میبخشد و در پناه آن میتواند، بر امواج سهمناک مشکلات شنا کند و از طوفانهای مرگبار نجات یابد.
بر این اساس یکی از دستورات اسلام این است که انسان در مشکلات و ناراحتیها، همیشه به افراد فرو دست و پایینتر از خود نگاه کرده و با درک عمیق ناراحتی و سختیهای آن ها، نسبت به مشکلات و ناملایمات خود راضی و از نعمت هایی که خداوند به او داده (گوش، زبان، دست، پدر و مادر، قدرت فکر و اندیشه، مهم آموزی، دین و...) شاکر و سپاس گزار باشید.
در پایان توجه داشته باشید که ما هیچ گاه از مشکلات دیگران در زندگی مانند تمام مشکلات افراد، غافل نبوده و نیستیم؛ اما معتقدیم اساساً سعادت و خوشبختی، غیر از خوشیهای گذران چند روزه دنیا و رسیدن به آرزوها و آمال دنیایی است. چون ما معتقد به جهات آخرت هستیم و در آنجا تنها کردار و اعمال نیک و خداپسندانه، مایه سعادت و خوشی است؛ نه نعمتهای ظاهری و دنیوی
پس کسانی که در این چند روزه دنیا، برای رضای خدا مشکلات را تحمل کرده و همواره به او توکل مینمایند، در جهان آخرت با بشارتهای ملایک آسمانی روبه رو میشوند و در برابر عمل دشواریهای چند روزه دنیا، پاداشی جاودان و سرمدی میبینند.
پی نوشتها:
1. نسا (4) 29ـ30.
2- کلینی،الکافی، چ دارالکتب الاسلامیه، تهران 1365ه ش ،ج 7، ص 45.
3- مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، چ دار الکتب الاسلامیه ، تهران،1374 ه ش ،ج 4، ص 68.