سلام عليكم.1- آيا چشم زخم ميتواند باعث مرگ فرد بشود؟ 2- اگر چشم زخم وجود داشته باشد كه دارد پس آن موقع تدبير و قدرت خدا چه ميشود؟ مگر خدا از بندگانش مراقبت نميكند. 3-راه جلوگيري ار چشم زخم چيست؟
پرسش 1:
چشم زخم
شرح : سلام عليكم.1- آيا چشم زخم مي تواند باعث مرگ فرد بشود؟
پاسخ:
پرسشگر محترم با سلام و تشكر از ارتباطتان با اين مركز
بله بر اساس قانون علي و معلولي كه خداوند بر اين جهان حاكم نموده است، هر علتي محقق شود، معلول او نيز محقق مي شود و چشم زخم يا شور چشمي نيز يكي از اين عوامل مي باشد كه اگر فرد خاصي چنين قدرت و تواني را داشته باشد تاثير خود را خواهد گذاشت و اگر قدرت تاثير آن در فرد مورد نظر به حدي باشد كه قادر باشد تا سر حد جان دادن يك انسان تاثير بگذارد در شرايط عادي و به شرط نبودن مانع و خنثي نشدن آن مي تواند حتي منجر به فوت يك نفر گردد. لذا امام صادق عليه السلام مي فرمايند: « چشم زخم حق است. اثر آن ممکن است گاهي باعث مرگ شود. بسياري از مردگان به خاطر چشم زخم افراد شور چشم به ديار قبر رفتند».
حضرت در ادامه روش خنثي نمودن آن را بيان نموده و فرمودند: «هر گاه کسي مسلماني را ديد و از قيافه يا مال و يا هر چيزي که به او تعلق دارد، خوشش آمد، فورا ذکر خدا (مثل الله اکبر، سبحان الله، بسم الله، لا حول و لا قوة الابالله العلي العظيم )بگويد تا اثر شور چشمي آن بر طرف شود». (1)
و همچنين پيامبر اسلام نيز در روايت هاي متعدد به همين مضمون اشاره فرمودند. (2)
پي نوشت ها:
1. علامه مجلسي، بحارالانوار ،ج60، ص25، الوفاء بيروت، 1404ق.
2. همان ،ص 26.
پرسش 2:
اگر چشم زخم وجود داشته باشد كه دارد پس آن موقع تدبير و قدرت خدا چه مي شود؟ مگر خدا از بندگانش مراقبت نمي كند.
پاسخ:
تدبير و قدرت خداوند با وجود چنين نيروئي در برخي از انسان ها منافاتي ندارد ،زيرا خداوند متعال اين عالم را از روي قدرت و حكمت خود خلق نمود و نظم بخشيد، لازمه اين نظم حاكميت قانوني مستحكم و ثابت بر اين عالم مي باشد كه از آن به قانون عليت نام برده مي شود و بر اساس آن هر اتفاقي در عالم مي افتد، فقط از طريق محقق شدن علت آن اتفاق مي افتد و از طرف ديگر هر اتفاقي با محقق شدن علت آن رخ مي دهد و حتي خداوند متعال نيز هر گاه اراده كند اتفاقي در عالم رخ دهد از طريق محقق نمودن اسباب و علل آن چنين كاري را انجام مي دهد و قانون و نظم حاكم بر عالم را كه خود ايجاد نموده است نقض نمي كند.
در اين بين هم به جهت اختيار و انتخابي كه به انسان داده است و هم به خاطر تزاحم برخي از اين علل عادي با يكديگر شرايط نامطلوبي نظير شور چشمي در يك فرد به وجود مي آيد كه البته ممكن است در يك فرد نيز بدون هيچ اختياري چنين حالتي ايجاد شود و مايه امتحان خود او و يا ديگران قرار گيرد. ولي به هر حال وجود چنين قدرتي در برخي از افراد خارج از نظام حكيمانه و قدرت خداوند نمي باشد و اتفاقا خود نمادي از قدرت خداوند است كه در برخي از افراد به هر دليلي چنين تاثيري داده و از طرف ديگر از طريق ايمان و اعتقاد قلبي به ديگران قدرت خنثي سازي آن راعطا نموده است و اگر هم بر فرض از ناحيه يک انسان شور چشم آسيبي به کسي برسد، لزومي ندارد که خداوند مانع چنين اتفاقي شود؛ زيرا اگر فرد شور چشم تعمدا به ديگران آسيب برساند، همانند کسي است که با اسلحه اي که دارد به صورت پنهاني به ديگران شليک کند و آسيب برساند؛ اگر چه قطعا براي چنين کاري در پيشگاه الهي مؤاخذه خواهد شد. اما طبق همان قانون عليت که اول کلام بيان شد و هم طبق اختيار ذاتي که خداوند به انسان عطا نموده است، لازمه چنين عالمي و چنين اختياري اين است که خداوند عملا مانع تحقق انتخاب افراد نشود و الا اختيار منتفي مي شود و اگر هم فردي به صورت ناخواسته چنين آسيبي را به کسي برساند هم قابل درمان است و هم قابل پيشگيري که خداوند طريق آن را بيان کرده است. لذا همانطور كه خداوند چنين تاثيراتي مثل شور چشمي را در برخي افراد قرار داده و يا توان و ظرفيت كسب برخي از توانائي هاي غير عادي ديگر نظير سحر و جادو و ... را به انسان داده از آن طرف نيز ساير بندگان خود را بي پناه رها نكرده است و تدبير و حكمت و قدرت خداوند بر همه اين توانائي هاي محدود مسلط و حاكم است و اگر چه قدرت تاثير اين موارد در زندگي انسان غالبا ناچيز مي باشد، اما در عين حال اگر اثري هم در آن ها باشد تحت اراده خداوند مي باشد.
لذا اولا: به لحاظ ديني اجازه كسب چنين توانائي را از روي انتخاب به افراد نمي دهد و ثانيا: راه از بين بردن چنين توانائي را به خود افراد دارنده آن مثل شور چشمي معرفي مي نمايد و ثالثا: بنا بر فرض هم اگر كسي بخواهد به يكي از بندگان او آزاري برساند، خداوند راه خنثي سازي و بي اثر ماندن اين شور چشمي و يا چشم زخم را بيان نموده است. كه به برخي از اين دستورات در بخش قبل در ضمن روايت اشاره شد و در اينجا نيز به صورت خلاصه به برخي از اين دستورات اشاره مي نمائيم:
1. گفتن ذكر خدا نظير «ما شاءالله» و ... . (1)
2. دعا كردن در حق طرف مقابل. (2)
3. خواندن سوره هاي ناس و فلق. (3)
4. و خواندن برخي از ادعيه ديگر. (4)
پي نوشت ها:
1. علامه مجلسي، بحارالانوار، ج 60، ص 26، حديث 23، الوفاء بيروت،1404 ق.
2. همان، ص 25، حديث 19.
3. همان، ج 95، ص 133.
4. حويزي، تفسير نور الثقلين، ج 5، ص 400. نشر اسماعيليان، قم،1415 ق.
پرسش 3:
راه جلوگيري ار چشم زخم چيست؟
پاسخ:
در پاسخ به اين سؤال به روايت جالبي از امام صادق عليه السلام بر مي خوريم:
چشم [زخم] حق است .... اگر در اين مورد ترسيدي، پس بگو: «ما شاءالله لا قوّة إلاّ بالله العليّ العظيم».(1)
اين جملة شريفه سه بار ادا شود. نيز امام صادق عليه السلام فرمود: "اگر از چيزي نسبت به برادر مؤمنت تعجب کردي، در حق او دعا کن! زيرا چشم زخم حق است". (2)
خواندن سوره هاي فلق و ناس و نيز "آيه الکرسي" و "ان يکاد" در جلوگيري از حوادث مربوط به چشم بسيار مؤثر است.
در روايات وارد شده که پيامبر براي امام حسن و امام حسين عليهما السلام "رقيه" گرفت و اين دعا را خواند: "أعيذ کما بکلمات التامة و أسماء اللَّه الحسني کلّها عامة، مِن شر السامة و الْهامة، و مِن شرِّ کل عينٍ لامة، و مِن شر حاسدٍ إذا حسد؛ شما را به کلمات تامه و اسماي حسناي خداوند از شر مرگ و حيوانات موذي و هر چشم بد و حسود آن گاه که حسد ورزد ميسپارم". (3)
حضرت امام صادق عليه السلام فرمود: "هرگاه بخواهيد با هيأتي آراسته و چشمگير از خانه بيرون رويد، معوذتين (قل اعوذ برب الفلق... و قل اعوذ بربّ النّاس...) را بخوانيد تا چشم زخم در شما اثر نکند". (4)در حاشيه کتاب مفاتيح الجنان، چند دعا ذکر شده است.
پذيرش وجود چشم زخم، نبايد آدمي را به دامان خرافه و امور عوامانه سوق دهد. پناه بردن به برخي امور خرافي براي دفع آن خلاف شرع است. از سوي ديگر دامنه تأثير اين گونه امور محدود است و همه عالم هستي تحت فرمان خدا است.
پي نوشت ها:
1. علامه مجلسي، بحارالانوار، ج 60، ص 26، ح 23، موسسه الوفاء ، بيروت، 1404ق.
2. همان، ص 25، حديث 19.
3. عروسى حويزى عبد على بن جمعه، تفسير نور الثقلين، ج 5، ص 400، چ4، تحقيق سيد هاشم رسولى محلاتى، اسماعيليان، قم، 1415 ق.
4. علامه مجلسي، بحارالانوار، ج 95، ص 133، موسسه الوفاء ، بيروت، 1404ق.