ضمن عرض سلام و خسته نباشید، پیش از هر چیز باید بگویم سؤال من به بحث «عدم تحریف در قرآن» هیچ ارتباطی ندارد. این پرسش که فکر میکنم بیشتر برای بخش تاریخ مناسب است، تا بخشهای دیگر، در پی خود سلسله سؤالات دیگری را نیز خواهد داشت، و محور آن اثبات این است که آیا قرآنی که پیامبر فرمودند، با کهنترین نسخه ای که ما از قرائت مورد قبول قرآن در دست داریم تطبیق دارد یا خیر. روی همین حساب، در دو مرحله سؤالات(و نه سؤالین!) مربوطه مطرح می شوند: اوّلی اینکه آیا همان قرآنی که پیامبر فرمود مکتوب شد، و دوّمی اینکه آیا آن قرآن مکتوب به دست ما رسید یا خیر. فعلاً در مورد سؤالات سری اوّل سؤال اوّل را مطرح می کنم:

همانطور که میدانیم مکتوب کردن کامل قرآن بعد از رحلت رسول الله(ص) در زمان ابوبکر شروع و در زمان عثمان تمام شد، یعنی بدون نظارت خود شخص رسول الله نوشته شد. در مقام کسی که در حال تحقیق در مورد اسلام است(یعنی هنوز مانده است تا به پذیرش امامت ائمه بعد از پیامبر برسد)، چگونه می توانیم برای خودمان ثابت کنیم که این قرآنی که در آن سال مکتوب شد، همان قرآنی است که پیامبر پیش از رحلتشان فرمودند؟ (لطفاً هر ادعای تاریخی را مستند به اسناد تاریخی معتبر کنید)

با سپاس. به امید ظهور

پرسشگر گرامی با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مركز.
پرسشگر محترم برای این که بدانی قرآنی که در دست ما است همان قرآنی است که بر قلب پیامبر نازل شده به مطالب زیر با دقت توجه بفرمائيد :
قرآن بر قلب رسول خدا نازل شد و بر آن قلب حک گردید . رسول خدا خود اولین حافظ قرآن بود که همه آیات را در قلب خود و در امان از تصرف شیطان و فراموشی و سهو و اشتباه داشت .هر سال جبرئیل همه قرآن نازل شده را یک بار بر ایشان عرضه می کرد و سلامت آن را از دستبرد هر شیطانی اعلام می نمود .رسول خدا به امر خدا قرآن را بر مردم تلاوت می کرد . آنان مستقیم به گوش خود قرآن و نحوه خواندن آن را از زبان رسول خدا می شنیدند و حفظ می کردند .در زمان رسول خدا همه مسلمانان حافظ همه یا قسمت هایی از قرآن بودند، به خصوص که در حجاز خواندن و نوشتن مرسوم نبود و بیش تر اتکای مردم به قوه حافظه شان بود.
رسول خدا افرادی را که قرآن را به خوبی حفظ داشتند و تلاوت می کردند، به عنوان قاری معین کرده بود که وظیفه آموزش قرآن به مردم را داشتند . اینان که حافظ قرآن در قلب خود و از لحاظ ایمان و خداترسی و راستگویی امتحان شده بودند، زیر نظر پیامبر به مردم خواندن صحیح قرآن را آموزش می دادند.
به امر پیامبر تعدادی از افراد که نوشتن بلد بودند، وظیفه داشتند آیات قرآن را بر نوشت افزار های مرسوم آن روز بنویسند . همه قرآن در لوح های گلی و سنگی و...نوشته شده و در همیانی پشت منبر رسول خدا نگهداری می شد. افرادی نیز برای خود قرآن را به طور کامل یا قسمت هایی از آن را نوشته و در خانه خود داشتند.
تا زمانی که رسول خدا زنده بود ، نزول ادامه داشت . چند روز قبل از وفات رسول خدا آخرین آیات نازل شد .از این رو در زمان ایشان نمی شد( بنابر نظر برخي از علماء نه همه ) قرآن را به صورت کتابی که بین دو جلد قرار گرفته و تمام شده، جمع آوری کرد و تحویل جامعه داد . بدین جهت امام علی به امر رسول خدا و بعضی از اصحاب به امر خلیفه اول در فاصله کمی بعد از وفات رسول خدا طبق دستور های ایشان، قرآن را به صورت کتابی بین دو جلد تنظیم و به جامعه ارائه کردند. این کار در کم ترین فاصله از وفات رسول خدا انجام شد . هنوز همه مردم دستور ها و بیانات رسول خدا در مورد قرآن را به یاد داشتند .
چون از زمان خود پیامبر بعض اصحاب آیات و سوره های قرآن را برای خود نوشته بودند و مصحف شخصی داشتند و در این مصحف ها کلمه های توضیحی که از رسول خدا شنیده بودند (یا توضیحاتی از جانب خود نوشته بودند تا در آینده نسبت به مفهوم آیه دچار تردید و ابهام نشوند) ، وجود داشت ، با گذر زمان ممکن بود آیندگان این کلمات توضیحی را از قرآن بدانند (چنان که یکی از عوامل پیدایش قرائت ها همین کلمات توضیحی بود) ، برای جلوگیری از این اتفاق در آینده ، در زمان عثمان همه مصحف ها جمع آوری و معدوم شد و همان مصحف جمع آوری شده در زمان ابوبکر تکثیر شد و به سراسر جهان اسلام فرستاده شد تا قرآن سالم از تحریف در همه جهان اسلام به یکسان منتشر گردد.( پس در زمان عثمان با نظارت امير المومنين يكسان سازي مصحف ها صورت گرفت نه جمع آوري قرآن )
علاوه بر این که داعیه ای بر تحریف نبود، کسی هم جرات نمی کرد و جامعه هم اجازه نمی داد کسی در قرآن دست ببرد. مسلمانان از همان زمان رسول خدا نسبت به قرآن و سالم ماندن آن از دستبرد و تحریف و کم و زیاد شدن حساسیت فوق العاده داشتند به طوری که هیچ کس حتی خلیفه با همه مقام و احترامی که داشت جرأت نمی کرد یک واو بر قرآن بیفزاید یا از آن کم کند.
با توجه به موارد فوق عقل انسان حکم می کند که احتمال هر گونه تغییر و تبدیل از قرآن کریم به دور است، کتابی که از روز اوّل مورد عنایت و اهتمام مسلمانان بوده ، قانون اساسی، دستور عمل زندگی، برنامه حکومت، کتاب مقدس آسمانی و رمز عبادت و بندگی آنان بوده ممکن نیست در آن جامعه مورد تحریف و کم و زیاد واقع شود .
با توجه به این موارد اگر کسی به تحریف نشدن قرآن معتقد نبوده و بدون دلیل قرآن را تحریف شده دانسته یا در سالم بودن آن از تحریف شک داشته باشد ، نمی توان او را قانع کرد زیرا چنین کسی مانند کسی است که روز روشن را انکار کند.