در رابطه با جواب ارائه شده به سوالی با همین عنوان چند مطلب وجود دارد که در زیر به آنها اشاره می شود:
در مورد گوشت خوک و همچنین تمام چیزهایی که در اسلام نجس شمرده می شوند همچون سگ یا شراب و غیره نکته حائز اهمیت این است که نجس بودن یک چیز مفهوم سیاسی داشته و هیچ ارتباطی به ضرر و زیان داشتن یا نداشتن آن چیز ندارند. از این نظر هر نوع فلسفه بافی و استدلال آوردن بیشتر جنبه عوام فریبی داشته و کلا پوچ و بی معنی است.
احکام نجاسات در اسلام به منظور ایجاد احساس تنفر و انزجار در بین مسلمانان نسبت به غیر مسلمانان بوده تا هر نوع تجاوز به حقوق این افراد همچون ماجرای یهودیان بنی نظیر امری درست و الهی جلوه کند و کسانی که با این احکام مخالفت می کنند در حقیقت دشمنان خدا محسوب شوند. بسیاری از احکام اسلام نیز به همین منظور وضع شده اند. شراب خوردن، نگه داری سگ و همچنین خوردن گوشت خوک از جمله چیزهایی هستند که بین غیر مسلمانان و به ویژه طبقات مرفه تر جامعه رایجند و نسبت دادن اصطلاحاتی مانند نجس و حرام به این قبیل چیزها باعث ایجاد احساسات منفی در بین مردم نسبت به آنها و کسانی خواهد شد که از آنها استفاده می کنند. نجس بودن کافر هم نتایج چنین احکامی هستند.
اما در مورد گوشت خوک صرف نظر از بحث احکام اسلامی آن وضعیت تقریبا واضح و روشن است. اگر گوشت خوک از نظر سلامتی مشکلی داشته باشد مشابه هر چیز دیگر این مشلات می تواند بیان شود و اگر گوشت خوک اینقدر خطرناک است که نباید مصرف شود جای این مطلب کتاب آسمانی، دین، احکام الهی و در نتیجه مجازات استفاده کننده آن نیست. گوشت خوک لطیف ترین و خوش مزه ترین گوشت در بین حیوانات اهلی (نه تمام حیوانات مثلا حیوانات دریایی) بوده و سختی عمل جویدن و بلعیدن کاملا عجیب و بی معنی است. در این زمینه اشاره به کلمه “هم برگر” خالی از لطف نیست چرا که لغت “هم” در “هم برگر” به معنی گوشت نمک زده ران خوک بوده و جایگاه این نوع گوشت را در بین گوشت های مشابه نشان می دهد. بر خلاف کشورهای عقب افتاده و جهان سومی مثل کشورهای مسلمان که بیشتر به طعم و مزه غذا توجه می کنند، در کشورهای پیشرفته و به خصوص کشور ژاپن سلامت غذا از بیشترین اهمیت برخوردار بوده و مصرف حیوانات مختلفی از جمله حشرات نیز همین موضوع می باشد. اما در تمام این کشورها حتی ژاپن که سالمترین غذاها را مصرف می کنند گوشت خوک نیز مصرف می شود و اگر این گوشت مشکلی داشت حتی صدها سال پیش مصرف این گوشت باید منسوخ می شد و سایر مضرات ذکر شده نیز بیشتر مغرضانه بوده تا اینکه حقیقت داشته باشند یا در حدی باشند که مشکل محسوب شوند. البته در پرورش صنعتی حیوانات برای مصرف گوشت عموما فرض بر این است که خوراک و روش پرورش دام مشخص است و گوشت آنها قبل از ارسال به فروشگاه ها آزمایش شده و در صورت سالم بودن مجوز فروش صادر می شود. طبیعتا اگر مشکلی هم وجود داشته باشد که می تواند در مورد همه نوع حیوانات صادق باشد نه لزوما خوک و مقصر آن حیوان نیست بلکه پرورش دهنده و آزمایش کننده و مسئولان مرتبط باید پاسخگو باشند.
صحبت کردن در مورد آثار روحی و معنوی هم پوچ و بی معنی است، اولا به این خاطر این که اخلاق و رفتار موجودات زنده در گوشت آنها قرار نمی گیرد تا به مصرف کننده آن منتقل شود و ضمنا مصرف کننده گوشت عموما تماشاچی اخلاق و رفتار آن حیوان نیست که این مطلب برای انسان بدآموزی داشته باشد. نکته قابل توجه این است که گوشت سایر حیوانات اهلی بر خلاف گوشت خوک بیشتر احساس بی تفاوتی در انسان ایجاد می کنند و این دقیقا مخالف با جواب ارائه شده است. در ضمن عبارات تعصب و غیرت اصطلاحاتی هستند که بیشتر در کشورهای جهان سومی و عقب افتاده معنی و مفهوم پیدا می کنند چرا که بر خلاف جوامع پیشرفته اخلاق کاملا نزول کرده و قوانین کامل و جامعی برای دفاع از حقوق افراد وجود ندارد.
در مورد حیواناتی مثل چهارپایان از جمله گاو، گوسفند، شتر، خوک و غیره و همچنین پرندگان چند مطلب حائز اهمیت است. اول اینکه این حیوانات بعد از انسان بیشترین شباهت را نسبت به انسان دارند از ساختار بدنی گرفته تا ویژگی های روحی آنها. این حیوانات مشابه انسان از احساسات زیادی برخوردارند و در بعضی موارد دارای اخلاق و فرهنگ فردی و اجتماعی نیز می باشند. مهمتر از همه ای است که این حیوانات همچون انسان دستگاه عصبی پیشرفته ای دارند و درد را کاملا حس می کنند و کشتن این حیوانات به جز موارد ضرورت مثلا نبود جایگزین مناسب امری خلاف اخلاق و غیر انسانی است. دوم این که گوشت این حیوانات به هیچ وجه قابل مقایسه با حیوانات آبزی نیست و بیشتر از اینکه برای بدن انسان سودی داشته باشد در دراز مدت بسیار مضر هستند. اگر چه گوشت این حیوانات دارای انرژی زیادی است و در کوتاه مدت مفید است اما یکی از مضرترین عوامل برای سلامتی انسان بوده و باعث کوتاهی عمر مصرف کنندگان آنها خواهد شد چیزی که باعث رواج گیاه خواری شده است. نکته جالب این است که حیوانات گوشت خوار بر خلاف سایر حیوانات عمر بسیاری کوتاهی دارند و مثلا عمر یک شیر حتی در باغ وحش و در شرایط مناسب بین دوازده تا بیست سال است. در مقابل، حیوانات دریایی هم در عین کمترین مضرات ممکن، بسیار مفید بوده و در ضمن برخلاف چهارپایان از نظر احساسات و اعصاب بسیار ضعیف تر بوده و در اغلب موارد در زمان کشته شدن تقریبا دردی احساس نمی کنند.
در کل اگر دلیل حرام بودن گوشت خوک مسائل روحی و جسمی و سلامتی باشد باید به گوشت سایر حیوانات اهلی مثل گاو و مرغ که حداقل به همان اندازه گوشت خوک مضر هستند و نیز به مصرف حیوانات دریایی و گیاهان به عنوان جایگزین اشاره می شد.
با توجه به مطالب بالا آیا دلیل قانع کننده ای برای حرام عنوان شدن گوشت خوک وجود دارد؟

پرسشگر گرامی با سلام و سپاس از ارتباط تان با این مرکز
در بحث علمي رعايت احترام متقابل، پيش شرط تداوم و اعتبار بحث ها و نتيجه گيري درست خواهد بود. در نتيجه تعابيري چون "عوام فریبی،كشورهاي عقب افتاده مسلمان و...." چندان مناسب به نظر نمي رسد. البته هرگز از شما رنجیده خاطر نبوده و نیستیم. فقط خواستیم با ذکر نکته ای روند صحيح مباحث علمی حفظ شود.
در نقد پاسخ قبلي به چند نكته اشاره كرديد كه هر يك قابل تامل است .
1- در نقد ادعا كرده ايد "نجس بودن یک چیز مفهوم سیاسی داشته و هیچ ارتباطی به ضرر و زیان داشتن یا نداشتن آن چیز ندارند". سخني بسيار عجيب و قابل تاملي است، چرا كه بيان چنين مطلبي حاكي از بي اطلاعي شخص نسبت به مباني احكام و تاريخ اسلامي است يا با وجود اطلاع از باطل بودن ادعای خود، حاكي از مغرض بودن شخص مقابل است .
البته صدق هر دو احتمال از جنابعالي به عنوان يك دكتر و نخبه جامعه، بسيار بعيد و در حد انكار است. آنچه در اين ميان به اعجاب ما مي افزايد، آن است كه حتماً در مباحث علمي، ارائه مدرك و دليل را به عنوان يك اصل اساسي مي پذيريد. حال براي اثبات چنين ادعايي چه دليلي ارائه كرده ايد؟البته ما هيچ گاه ادعا نمي كنيم مسائل سياسي در اين گونه امور كاملاً بيگانه است. اما اين كه علت تامه همه نجاسات مربوط به امور سياسي و به منظور ایجاد احساس تنفر و انزجار در بین مسلمانان نسبت به غیر مسلمانان باشد، قطعاً نيازمند به دليلي روشن و قطعي است كه متاسفانه به آن اشاره نكرديد. چگونه ادعا مي كنيد دليل نجاست به خاطر ایجاد احساس تنفر و انزجار است و حال آن كه در شريعت موسي نيز گوشت خوك حرام اعلان شده(1) و در اناجيل فعلي هم گنهكاران به خوك تشبيه شده‌اند؟ (2)
به علاوه آنكه خداوند در قرآن صريحاً دستور به وحدت داده و مي فرمايد:
" اى اهل كتاب! بياييد به سوى سخنى كه ميان ما و شما يكسان است كه جز خداوند يگانه را نپرستيم . چيزى را همتاى او قرار ندهيم . بعضى از ما، بعضى ديگر را- غير از خداى يگانه- به خدايى نپذيرد"(3) .
ا چگونه می توان پذیرفت خداوند از يك طرف احكامي را براي ايجاد انزجار و از طرفي ديگر براي وحدت مسلمان و غير مسلمان حتي آيه نازل كند ؟

2- در قسمت دیگر بيان كرديد:" نسبت دادن اصطلاحاتی مانند نجس و حرام به این قبیل چیزها باعث ایجاد احساسات منفی در بین مردم نسبت به آن ها و کسانی خواهد شد که از آن ها استفاده می کنند" .
ما ايجاد احساس منفي را انكار نمي كنيم اما اولاً: ايجاد اين اندازه از احساس منفي را هيچ گاه مضر به حال جامعه نمي دانيم، چرا كه اگر اين گونه باشد، تمام افراد روي كره زمين بايد دين خود را رها كرده و همگي براي عدم ايجاد احساسات منفي تابع دين واحد باشند.
ثانیاً: به فرض اين اندازه از احساس منفي مضر به حال جامعه باشد ، آيا به صرف ايجاد چنين احساسي، مليون ها مسلمان بايد از اعتقاد به حكم قطعي خود دست برداشته و عقب نشيني كنند كه اگر اين گونه باشد، مصرف برخي از افراد به قول شما مرفه جامعه نيز در بين مليون ها مسلمان ايجاد احساس منفي مي كند ؟ حال چرا آن دسته از افراد به مصرف خود ادامه مي دهند؟

3-بيان داشته ايد:"اگر گوشت خوک این قدر خطرناک است که نباید مصرف شود. جای این مطلب کتاب آسمانی، دین، احکام الهی و در نتیجه مجازات استفاده کننده آن نیست".
صحت و بطلان اين جمله وابسته به آن است كه نگاه تان به دين چگونه باشد .نگاه هر دينداري اعم از مسلمان و غير ،آن است كه دين عهده دار بيان هر آنچه به عنوان سعادت و كمال براي انسان است، مي باشد. هيچ ديني را سراغ نداريد كه در مورد ماكولات و مشروبات، حال چه حلال و چه حرام نظر نداده باشد . اگر بنا باشد دين در مورد خطرات گوشت خوك، خون، مردار ، بول و غائط ، كافر و.... نظر ندهد، در چه مواردي دين مختار به دخالت است ؟
با اين نگاه همگي مربوط به امور شخصي افراد است و نبايد در امور ديگر مثل حق الناس، نماز، روزه و هزاران چيز ديگر دخالت كرده و وارد شود . حال آن كه بطلان چنين مطلبي به اندازه اي روشن است كه بعيد مي دانیم
در بطلان آن كم ترين ترديدي داشته باشيد.
4-در قسمت اعظم بحث خود به دلایل و حکمت های بیان شده در حرمت گوشت خوک اشاره کردید. در مجموع این گونه نتیجه گرفتید که مضرات جسمی و روحی گوشت خوک ثابت شده نیست . اگر این میزان از ضرر باعث حرمت شود، می بایست سایر گوشت های چهار پایان نیز حرام باشد.
در بررسی این قسمت از سوال، به چند نکته اشاره می کنیم:
الف- در چنین مواقعی باید موضع خود را مشخص و بیان نمایید که آیا به عنوان یک فرد مسلمان که اسلام راپذیرفته و در نتیجه دین و احکام آن را کامل ترین ادیان و پیغمبر آن را معصوم می داند، سوال از فلسفه حرمت گوشت خوک می کنید یا خیر.
در صورت دوم بحث از فلسفه حرمت و فهم آن بی معنی خواهد بود ،چرا که چنین شخصی به حرمت اعتقادی ندارد تا بحث از فلسفه آن به میان آید .پیش فرض ما در این گونه مسائل آن است که شخص اسلام را پذیرفته باشد .حال ما با این نگاه پاسخ را ادامه می دهیم.
ب- در پاسخ قبلی به صراحت آمده : آنچه بيان شد، بخشي از فلسفه حرمت گوشت خوك است كه با عقل محدود خود به آن دسترسی پیدا کرده و به صورت حدس و گمان برای حکمت این حکم بیان کردیم. اما به هیچ وجه ادعا نمی کنیم. فلسفه حرمت فقط به همین دو دلیل ختم می شود ، چرا که شاید اين دو دليل به هيچ عنوان فلسفه حرمت آن نبوده و يا علوم تجربي(فرضا) در كشف مضرات گوشت خوك به اشتباه رفته باشند و مضرات بيان شده فقط در حد فرضيه بوده كه شايد بعد ساليان دراز دانشمندان ديگر نظر خلاف آن را ثابت كنند . خداوند در حرمت آن ده ها دلیل ديگر قرار داده که ما بی خبریم ، چنان كه خداوند به خاطر آزمايش قوم يهود آن ها را از صيد روز شنبه منع كرده بود:
"وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَوْا مِنْكُمْ فِي السَّبْتِ ؛به طور قطع از حال كسانى از شما، كه در روز شنبه نافرمانى و گناه كردند، آگاه شديد! (4)
حال به فرض از نظر عقلي و تجربي هيچ گونه منعي در اين زمينه وجود نداشته باشد. اما از آن جا که معتقدیم احکام شرعی از طرف خداوند به وسیله پیامبر یا معصومان بیان شده است ، به آن ملتزم شده و عمل می کنیم، چنان که در امور عادی این گونه عمل می نماییم. با اعتمادی که به پزشکان متخصص داریم ، به نسخه های آن ها عمل
می کنیم، بدون این که از خواص داروهای نوشته شده مطلع باشیم .
منطقي ترين دليل ما بر پذيرش حكم آن است كه اين دستور به عنوان تكليفي ديني از مجاري منطقي و قابل اعتماد شريعت به ما رسيده ، در نتيجه عمل به اين دستور همانند هر دستور ديگر تعبدي شرعي، لازم و منطقي و معقول است. اگر معيار منطقي بودن يك حكم را يافتن علل طبيعي ، بهداشتي و دنيايي آن بدانيم، بايد گفت: چه بسا نتوان براي بسياري از دستورات قطعي دين دليلي از اين دست يافت.
ج-برای اثبات انتقال آثار روحی گوشت خوک حداقل به یک دلیل یعنی سخنان ائمه معصوم در این زمینه استناد
می کنیم. حال از آن جا که این مسئله از امور معنوی بوده و در نتیجه از دائره آزمایشات تجربی خارج است ، به کدام دلیل برای انکار انتقال این آثار تمسک می کنید؟
5- براي سخن خود شاهدي از كشوري مثل ژاپن آورده و آن را سمبل سلامتي در جهان معرفي كرده ايد و حال آن كه اخبار متعدد در بسياري از كشورهاي مصرف كننده از جمله ژاپن از آمار بسيار بالاي سرد مزاجي و بی تفاوتی های جنسی در بین مردم، حكايت مي كند. البته بنا نداريم مطلقاً مشكلات را ناشي از مصرف اين گوشت بدانيم اما از آن طرف آن را نماد و الگوي صحت و سلامتي براي سائر كشورها نيز نمي دانيم
ای کاش بیان می کردید کدام فرهنگ لغت واژه همبرگر را آن گونه بیان کرده که آورده اید !همبرگر در اصل از لغت هامبرگر گرفته شده، هامبرگر نام بندر هامبورگ است، چون اولین همبرگر دنیا آن جا پخته شد، نام همان مکان را به خود اختصاص داد! همبرگر زبان آلمانی است که به معنای متعلق به شهر هامبورک می آید(5). hamبه زبان آلمانی به معنای گاو یا گوشت گاو می باشد.

پی نوشت ها:
1.عهد عتیق، سفر لاویان،باب 11، آیه 7،ترجمه قدیم.
2.عهد جدید ، انجیل مرقس ،باب 5، ایات 14و15،ترجمه قدیم.
3.آل عمران(3)آيه 64 .
4.بقره(2)آيه 65.
5.سایتhttp://www.tamashagaheraz70.blogfa.com/post-96.aspx