پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مركز
در خرايج راوندى آمده است که: خليفه عباسی (معتضد)، لشكر بسياری به سامرا برای دستگیری امام عسکری(ع) فرستادند. وقتى داخل خانه شدند، صداى قرائت قرآن را از سرداب خانه شنيدند. سربازان در سرداب را گرفتند تا از بالا رفتن و بيرون آمدن خواننده قرآن جلوگيرى نمايند.
امير لشكر هم ايستاد تا همه لشكر به خانه بريزند و او را بگيرند؛ ولى او از راهى كه پهلوى در سرداب بود، بيرون آمد و از جلو سربازان گذشت. وقتى ناپديد شد، امير لشكر گفت: وارد سرداب شويد و او را دستگير كنيد! سربازان گفتند: مگر او نبود كه از پهلوى تو گذشت؟ امير لشكر گفت: من او را نديدم. چرا گذاشتيد برود؟! گفتند: وقتى ما ديديم تو او را مى‏بينى و چيزى نمي گویى، ما هم چيزى نگفتيم. (1)
البته حضرت مهدی (ع) از زمان ولادت از دیدگان مردم خصوصاً حکّام مخفی بود. بعد از شهادت پدرش بر جسد او نماز گزارد و رسماً غیبت خود را از آن خانه آغاز نمود. از آن جا که سکونت حضرت و سایر اعضای خانواده در آن سرداب (طبقه پایین ساختمان) بوده است. بنابراین، مکان غیبت را به آن سرداب مقدّس نسبت می‏دهند. این سرداب، برای شیعیان اهل بیت از آن جهت مقدّس شمرده شده است که امام زمان و پدر و جدّش در آن سرداب به سر برده و عبادت به جای آورده‏اند. از همان مکان نیز حضرت مهدی (ع) غایب شده است.
البته برخی غیبت صغری را از آغاز ولادت آن حضرت و زمان حیات پدر بزر گوارش دانسته اند. (2) که باز هم مکان غیبت، منزل امام عسکری (ع) می باشد.

پی نوشت ها:
1. علی دوانی، مهدی موعود، ص 789 - 790، تهران، دارالکتب الاسلامیه.
2. سید محمد کاظم قزوینی، امام مهدی از ولادت تا ظهور، ص 229، ترجمه: علی کرمی و سید محمد حسینی، قم، انتشارات الهادی، 1384 ش، چاپ ششم.