سلام روز بخیر. سوای در باره احکام نماز داشتم. آمده که باید بدن کاملا پاک باشد و آب به تمام قسمتهای بدن برسد. مثلا برای خانمها وقتی لاک دارند این لاک کاملا پاک شده باشد وگرنه وضو و در نتیجه نماز قبول نیست و باطل است و .... حالا سوال من این است : برای خدای بزرگ چه تفاوتی دارد من لاک داشته باشم یا نه ! یا گوشه ناخنم لاک کوچکی مانده باشد . یا اینکه چرا باید آب به تمام پوست برسد. این همه دقت و ظرافت آدمی را کسل و دلزده نمی کند ؟ که مگر خدا اینقدر نعوذبالله کوچیکه که به لاک گوشه ناخن من که گیر کرده ،گیر بده که چرا حواسم نبوده و باقی مونده !!!! اصلا دلیل این سخت گیری و این احکام چیه ؟ چرا در ٔقرآن و احکام اومده که آب به کل پوست برسه؟ پس اصل نماز و دل پاک چی میشه؟ چرا اسلام به این مسائل کوچک گیر میده؟ آیا اسلام گیر میده یا مراجعی خودشان با رای خود این گیرها رو درست کردن؟ دلیلش چیه؟

طاهره 28 ساله از تهران

پرسشگر گرامی با سلام و سپاس از ارتباط تان با این مرکز
خداوند غنی و بی نیاز از همه چیز است، چون غیر از خدا هر چه موجود است، همه مخلوق خدا است و نیازمند به او. قرآن می‌فرماید: «ای مردم! شما همگی نیازمند به خدایید. تنها خداوند است که بی نیاز و شایستة هر گونه حمد و ستایش است».(1)
در آیة دیگر فرمود: «هر کسی کفر ورزد و حج را ترک کند، به خود زیان رسانده است. خداوند از همة جهانیان بی‌نیاز است».(2)
بنابر این خداوند بی نیاز مطلق است . مخلوقات همه محتاج اویند. او همان طور كه به عبادت و نماز خواندن ما انسان ها نيازي ندارد و برايش تفاوتي نمي كند كه ما عبادت او را انجام دهيم يا ندهيم ، لاك داشتن و نداشتن ناخن و يا حتي بود و نبود همه كائنات برايش يكسان است. ثمره عباداتي كه انجام مي دهيم، نه به خدا ،بلكه به خودمان بازگشت مي كند . خداوند از آن بي نياز است. اما توجه داشته باشيد در برابر خدا مكلف به تكاليفي هستيم .اشاره شد كه ثمرات مستقيم و غير مستقيم عبادات به ما برمي گردد. حقيقت دين تسليم در برابر خداوند متعال و اطاعت اوامر او و اجتناب از نواهي او مي باشد.
تسليم بودن و اطاعت به اين معناست كه انسان به تمام جزئيات و شرايط و ضوابطي كه خدا براي اعمال ما بندگان وضع كرده ،پايبند باشيم و از آن تخطي نكنيم. افرادي كه براي راحتي خود سعي مي كنند قوانين الهي را رعايت نكنند و يا آن را به نفع خود تفسير كنند ،تسليم فرمان خدا نيستند و از عمل به قوانين او اكراه دارند. در نظر بگيريد افرادي را كه براي حكم خدا هميشه دنبال فرار هستند و نسبت به احكام الهي مسامحه مي كنند، چطور است كه اين افراد در مورد بسياري از قوانين موجود در جامعه چنين عمل نمي كنند، ولي تا به تكاليف الهي مي رسند ،سريعا عكس العمل منفي نشان مي دهند؟
آيا تا به حال ديده ايد دانش آموزاني كه براي كنكور سراسري ثبت نام مي كنند، از قوانين و شرايط موجود در دفترچه آزمون تخطي كنند؟ معلوم است كه خير، دقيقا به كوچك ترين زواياي شرايط توجه دارند. آن را مو به مو انجام مي دهند. خوب است كه در مورد احكام الهي نيز كمي به اهميت آن توجه كنيم . سعي در انجام درست آن ها داشته باشيم.
همان طور که گفته شد: این ها احکام و دستورهای خدا است . مراجع تقليد هم تنها مي توانند احكام را بر اساس منابع ديني استخراج كنند . حق هيچ گونه اظهار نظر شخصي را در اين امور ندارند. در قرآن آمده است:
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَ أَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرافِقِ وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْن؛‏(3) اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هنگامى كه به نماز مى‏ايستيد، صورت و دست ها را تا آرنج بشوييد! سر و پاها را تا مفصل [برآمدگى پشت پا] مسح كنيد.
اگر ما معتقد به اصول دین باشیم، این گونه تعبدیّات برای ما حلّ شده است. باید بدانیم این احکام خالی از فلسفه و حکمت نیستند، همان طور که از امام علی بن موسی الرضا(ع) نقل شده است:
«برای این به وضو مأمور شده­ایم که بندگان هنگامی که در پیشگاه خدا می‌ایستند و با او مناجات می‌کنند، پاک باشند . از آلودگی­ها و نجاست­ها دور باشند .قلب انسان برای قیام در پیشگاه خدا نورانی و با صفا باشد».(4)
همان گونه که از این روایات و روایات مشابه آن بر می‌آید، هدف اساسی این اعمال، نورانیت و پاکی قلب ها است. در ضمن طهارت ظاهری نیز حاصل می‌شود. البته پاكي قلب ربطي به بي توجهي به شرايط و قوانين خداوند ندارد . حداقل امور و وظايفي است كه فرد براي رابطه با خدا بايد انجام دهد.
بنابراین وضو هم جسم را پاکیزه می‌کند . هم از نظر معنوی به وسیلة قصد قربت، اثر تربیتی خوبی برای انسان دارد . موجب قرب الهی می‌شود. در عین حال که موجب یاد آوری انسان و آماده کردن او به ایستادن در مقابل پروردگار می‌شود.
وضو از جمله طهارت­هایی است که غیر از جنبة نظافت و تمیزی بدن، باعث نورانیت قلبی و صفا و تقویت روح معنوی انسان می‌شود . این هدف اساسی در تشریع غالب احکام و تکالیف الهی به خصوص اعمال عبادی است. ایجاد نورانیت دل و نیاز معنوی چیزی است که انسان­ها در هر عصر و زمانی بدان نیاز دارند، به خصوص در عصر حاضر که عصر ماشین و توجه به زندگی مادی و بحران معنویت در جوامع است.
اما این که چرا وضو به این شکل خاص است و تخلف ناچيز از آن باعث بطلان وضو و در نتيجه باطل شدن نماز مي شود؟ پاسخ این است که علت دقیق و كامل آن را نمی دانیم. اما وقتي خداوند از ما خواسته تا عملي را به شكل خاصي انجام دهيم ،نبايد حتي اندكي از آن تخلف كنيم. اين دستورات همانند نقشه گنج است كه با كمي جابجايي به مقصد و گنج مورد نظر نمي رسيم. در مورد وضو هم اگر از شرايط و اجزاي آن تخلف كنيم ،به نقطه مطلوب كه
بندگي و خشوع است، نايل نمي شويم.

پی­نوشت­ها:
1. فاطر (35) آیه15.
2. آل عمران (3) آیه97.
3. مائده (5) آيه6.
4. مكارم شيرازي، تفسیر نمونه، دارالكتب الاسلاميه، تهران، 1374ه.ش، ج 4، ص 293.