1:نظرتان راجع به فراماسون چیست؟ازحضرت علی (ع)داریم که دجال موجودی است دارای یک چشم چپ و پرنور و...که با نماد آنها متابقت میکند. آیا دجال فراماسونری است؟
2:از آقای بهجت ظاهرا پرسیده اند که ظهور مهدی(عج)کی است؟تابیر ایشان این است که کمتر از عمر یک انسان با ظهور فاصله نداریم آیا این درست است؟
3:ازپیامبر نقل شده که اگر کسی به نام عبدالله در حجاز به قدرت برسد بعد از او تا ظهور کسی در آنجا بر سراختلاف در به قدرت رسیدن به قدرت نمیرسد و زمان بین مرگ عبدالله تا ظهور کمتر از عمر یک انسان است.ایا این درست است؟

پرسش 1:
آخرالزمان
شرح : 1: نظرتان راجع به فراماسون چيست؟ازحضرت علي (ع)داريم که دجال موجودي است داراي يک چشم چپ و پرنور و...که با نماد آنها متابقت ميکند. آيا دجال فراماسونري است؟
پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
آشنايي اجمالي با فراماسونري:
از آن رو كه اين تشكيلات آيين خاصي دارد كه شامل مقرراتي مي‌شود كه انجمن هاي محلي موسوم به لژ (loge) يا لاج به وسيله آن‌ها با يكديگر ارتباط حاصل مي كنند و خيلي سرّي است، به جهت سرّي بودن و راز داري و حفظ اسرار آن توسط اعضا، از آن به فراموش خانه ياد كرده اند.
آنان براي حفظ اسرار خود مقررات شديدي وضع كردند كه از جمله در نظر گرفتن حكم اعدام براي فاش كننده‌ اسرار است.
تشكيلات مخفي فراماسونري گسترده ترين و جهانگيرترين انجمن هاي پنهاني است كه با پيشرفت امپراطوري بريتانيا در جهان گسترش يافت. به گفته برخي از صاحب نظران حدود شش ميليون نفر عضو اين شبكه هستند.
فعاليت هاي اين تشكيلات گاهي براي واژگون ساختن يك حكومت است، گاهي براي مسلط ساختن نظريات خاصي در يك جامعه ؛ گاهي براي ايجاد شكاف و پاشيدن بذر اختلاف در صفوف مردم . اين شبكه كوشش دارد افراد خود را در هر نقطه از دنيا ياري رساند تا آنان در منصب هاي حساس كشورها گمارده شوند . از اين راه به بهترين وجه به خواسته هاي استعماري خويش نايل گردند.
در اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم شعبه هاي دستگاه فراماسونري در كشورهاي خاورميانه مانند: تركيه، مصر و ايران بر پا شدند. اين‌ها در اين كشورها به وسيله اي براي پيشبرد سياست هاي استعماري اروپايي به ويژه استعمار انگلستان مبدل شدند.
بنا بر اين بعدي وجود ندارد كه كه اكنون نيز به فعاليت هاي زير زميني در تمامي كشورهاي اسلامي به شكل هاي گوناگون مشغول باشند. البته اين كه آيا اكنون فراماسونري را به عنوان تهديدي براي جهان بايد به حساب آورد يا نه امري است كه اظهار نظر قطعي در اين باره در گرو تحقيقات گسترده امنيتي مي باشد كه از توان اين مركز خارج مي باشد.
در رابطه با اين كه نماد آن ها يك چشم است ؛ آيا اين نماد با رواياتي كه در باره دجال و يك چشم بودن او آمده است مطابقت دارد يا خير امري است كه قضاوت در باره آن در گرو روشن بودن مفهوم دجال است .
در پاسخ به اين سوال نا گزير به بيان اجمالي مفهوم دجال هستيم .
دجال از ريشه «دجل» به معناي دروغ‏گو و حيله‏گر است. از ظاهر روايات اسلامي استفاده مي‏شود که دجال فردي است که در آخرالزمان و پيش از قيام حضرت مهدي (عج) خروج مي‏کند. مردي که داراي يک چشم و با ظاهري غير عادي است. وي با انجام کارهاي شگفت‏انگيز جمع زيادي را فريب مي‏دهد . در يک دوره چهل روزه يا چهل ساله دنيا را پر از ظلم و جور مي‏کند. اين فرد سرانجام به دست حضرت عيساي مسيح به هلاکت مي‏رسد. (1)
از پيامبر (ص) روايت شده : امت من به چهار فتنه گرفتار مي‏گردد که چهارمين آن فتنه دجال است. (2)
آيا دجال نام شخص است يا يک جريان انحرافي؟ در اين مورد چند احتمال وجود دارد:
1. ممکن است دجال نام فرد معيني نباشد، بلکه هر کسي باشد که با ادعاهاي پوچ و بي‏اساس و با توسل به حيله‏ها و نيرنگ‏ها درصدد فريب مردم بر مي آيد. در همين راستا در روايات آمده است که قبل از ظهور حضرت مهدي (ع) کذاب‏ها و دجال‏هاي متعددي خروج خواهند نمود. (3)
2. احتمال دارد فردي معين به عنوان دجال در دوره غيبت با ويژگي هايي که براي او بيان شد، خروج کند و مردم را به انحراف بکشاند.
3. ممکن است مراد از دجال، سفياني باشد؛ يعني فردي با ويژگي‏هاي ابوسفيان، يا از نسل ابوسفيان قيام کند و جهان را به آشوب و فساد بکشاند. اين فرد در کتاب‏هاي اهل سنت بيش تر به عنوان دجال و در کتاب‏هاي‏شيعه بيش تر به عنوان سفياني ياد شده است.
4. ممکن است دجال کنايه از فرهنگ غلط و منحرف کننده و يا هر ابزاري که موجب آن شود، مانند ماهواره يا تلويزيون ، يا مقصود کفر جهاني و سيطره فرهنگ مادي بر همه جهان باشد.
روايات دجال در کتاب هاي شيعه و سني فراوان است. همچنين در انجيل در باره دجال مطالب زيادي ذکر شده است. (4 )
بنا بر اين اصل دجال و آمدنش قطعي است. اما اين که دجال کيست و چه خصوصياتي دارد و اين که يک نفر يا چند نفر است يا يک جريان است، دقيقا روشن نيست .
نتيجه آن كه به جهت ابهام داشتن مفهوم دجال نمي توان پذيرفت نماد فراماسونري همان دجال مورد اشاره روايات باشد و چنين ادعايي فاقد دليل است .
براي اطلاع بيش تر در اين زمينه مي‏توانيد به کتاب «چشم به راه مهدي(ع) بحث مربوط به «بررسي نشانه‏هاي ظهور» و دادگستر جهان از ِآية الله ابراهيم اميني مراجعه نماييد.
پي‏نوشت‌ها:
1. فصلنامه حوزه، ش 71 - 70، ص 262 ؛ مصاحب، دائرةالمعارف فارسي، ج 1، ص 921.
2. کنزالعمال، ج 11، ص 163، خ 31049، علي متقي هندي ، 1409 - 1989 ، الرسالة ، لبنان.
3. بحارالانوار، ج 52، ص 209 ؛ ارشاد مفيد، ج 2، ص 347 ، ترجمه سيد هاشم رسولي محلاتي ، تهران ، انتشارات علميه اسلاميه ؛ کنزالعمال، ح 14، ص 200.
4. داد گستر جهان ، ص223-226 ،قم ، انتشارات شفق ،1378 ، چاپ هيجدهم .

پرسش 2:
از آقاي بهجت ظاهرا پرسيده اند که ظهور مهدي(عج)کي است؟ تابير ايشان اين است که کمتر از عمر يک انسان با ظهور فاصله نداريم آيا اين درست است؟
پاسخ:

خير چنين مطلبي صحت ندارد ؛ متاسفانه در جامعه مطالب غير واقعي زيادي رواج دارد که به شخصيت هاي بزرگ نسبت مي دهند که انسان با شناخت آن شخصيت ها مي تواند مطمئن شود که اين سخنان صحيح نيست . تعيين وقت ظهور گر چه به صورت تقريبي از ديد گاه شيعه مورد نکوهش واقع شده است .
براي آگاهي بيشتر به گفتار زير توجه نمائيد :
تاريخ ظهور امام زمان (ع) تعيين نشده است. در برخي از روايات تعيين وقت ظهور حضرت از اسرار الهي بيان شده است. (1) جز خداوند کسي ديگر از زمان ظهور امام آگاهي ندارد.
از سوي ديگر در روايات آمده کساني را که براي ظهور امام، وقت ظهور معين کنند، تکذيب کنيد . شيخ طوسي در کتاب غيبت از فضل بن يسار روايت نموده است: از امام باقر (ع) پرسيدم: آيا ظهور امام زمان (ع) وقت معيني دارد؟ فرمود: «آن­ها که وقت را تعيين کنند، دروغ­گويند، دروغ­گويند ، دروغ­گويند!» . (2)
البته براي ظهور نشانه هايي مانند : خروج دجال،(3) خروج سفياني،(4) خروج يماني،(5) قتل نفس زکيه،(6) صيحه آسماني،(7) در آمدن پرچم‏هاي سياه، (8) و فراگير شدن جهان از ظلم و جور، (9) بيان شده است. اين نشانه‏ها وقت ظهور حضرت را تعيين نمي‏کنند، زيرا نشانه ظهور هستند. حال اين علايم چه زماني محقق مي‏شوند و شرايط ديگر نيز چه زماني فراهم مي‏شوند، بر ما معلوم نيست.
پي نوشت‏:
1. مهدي موعود، ص 862 - 863. علي دواني ،ترجمه بحار الا نوار .
2. همان.
3. ارشاد مفيد، ج 2، ص 371. ، ترجمه رسولي محلاتي .
4. بحار الانوار، ج 52، ص 215.
5. نعماني، کتاب الغيبه، ص 252.
6. صافي گلپايگاني، منتخب الاثر، ص 459.
7. وافي، ج 2، ص 443 ، فيض کاشاني .
8. ينابيع المودة، ص 431؛ بحار الانوار، ج 52، ص 217؛ شيخ طوسي کتاب الغيبة، ص 452.
9. کنز العمال، ج 14، ص 272 ،متقي هندي .

پرسش 3:
از پيامبر نقل شده که اگر کسي به نام عبدالله در حجاز به قدرت برسد بعد از او تا ظهور کسي در آنجا بر سر اختلاف در به قدرت رسيدن به قدرت نمي رسد و زمان بين مرگ عبدالله تا ظهور کمتر از عمر يک انسان است. آيا اين درست است؟
پاسخ:

از متون ديني و روايات استفاده مي شود : نمي‌توان براي ظهور امام زماني را معيّن نمود و گفت: ظهور حضرت نزديک يا دور است. زيرا زمان ظهور امام از اسرار الهي است که خداوند مي‌داند. هر گاه خدا اراده نمود، حضرت ظهور مي‌نمايد. اگر فردي زمان ظهور را معين کرد ، وظيفه داريم او را تکذيب نماييم. بنا بر اين کسي نمي تواند بگويد که وقت ظهور نزديک است . در روايات نيز از تعيين زمان ظهور امام زمان نهي شده است .
عبدالرحمن بن کثير مي گويد: در محضر امام صادق (ع) بودم که «مهزم» وارد شد و عرض داشت: خبر ده مرا از امرى که منتظرش هستيم که کى خواهد بود؟ فرمود: وقتگذاران دروغگويند . عجله کنندگان هلاک گردند. تسليم شدگان نجات يابند . (1)
ظهور امام مبتني بر شرايط و نشانه‌هايي است. هر گاه زمينه ظهور امام فراهم شود و نشانه‌هاي ظهور محقق گردد، و جامعه آماده پذيرش حکومت حضرت باشد، حضرت ظهور مي‌نمايد. نمي‌دانيم که اين شرايط فراهم شده و نشانه‌هاي ظهور محقق گرديده يا نه . قطعا خيلي از نشانه ها تا حال تحقق نيافته است.
بنا بر اين :
مطلبي که نقل کرده ايد ، صحت ندارد . و نمي توان روايات را بر شخصيت هاي سياسي ، اجتماعي و علمي عصر حاضر منطبق کرد . افزون بر اين در سال 62 هجري چند سال عبد الله زبير حاکم حجاز بود. و بيش از هزار سال از آن زمان مي گذرد و هنوز حضرت ظهور نکرده و معلوم نيست چه وقت ظهور مي کند .
براي آگاهي بيش تر به کتاب دادگستر جهان از آية الله ابراهيم اميني، مراجعه کنيد.
پي نوشت :
1. اصول کافى، ج 1، ص 368 ،محمد بن يعقوب کليني ،تهران دار الکتب الاسلاميه ،تحقيق علي اکبر غفاري .