$$ پرسشگر گرامی باسلام و تشکر از ارتباط با این مرکز.
در آغاز آفرینش همه کره زمین را آب فراگرفته بود، و اولین نقطه خشکی که در زمین پیدا شد ، سرزمین مکه بود، و اولین نقطه کره زمین که محل عبادت و سجده گاه انسان قرار گرفت، سرزمین مکه و همان جایی بود که الان کعبه در آنجا هست . یعنی اولین انسان که حضرت آدم به عنوان پدر همه انسان های فعلی و اولین پیام آور خدا در روی زمین بود ، در همین جایی که الان کعبه هست به عبادت مشغول بود و بعد از او همه پیامبران الهی و پیروان آنان - به مدت کوتاه یا تمام عمرشان - در این مکان به عبادت خدا پرداختند.
بنا بر این مکه و نقطه مرکزی آن ( کعبه ) تجلی گاه توحید و عبودیت خداوند و یاد آور خاطرات ، مبارزات ، عبادات، مناجات و راز و نیاز های سلسله پیامبران از حضرت آدم به عنوان اولین پیامبر تا حضرت محمد به عنوان آخرین پیامبر علیهم السلام است . پس رفتن به مکه و قدم گذاشتن و تنفس نمودن در سرزمینی که یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر و پیروان آنان در آنجا قدم گذاشته اند و در آن فضا تنفس نموده اند و برخی از آن ها در آنجا به مصاف اهریمنان و دشمنان توحید رفته و به شهادت رسیده اند و هم اکنون حدود هفتاد پیامبر در کنار کعبه در حجر اسماعیل مدفون هستند ، از یک سو به معنای همگامی و همسویی با انبیا و اولیای الهی است و از سویی دیگر اظهار بندگی و عبودیت در پیشگاه خداوند بی نیاز است.
هجرت آگاهانه به سوی سرزمین شجاعان و قهرمانان توحید ، هجرت به سوی خدا است ، چنین هجرتی حیات و نشاط و زندگی تازه ای به انسان می بخشد ، و درس های زیادی از توحید و خدا پرستی و مبارزه با انواع ظلم ها و تبعیض ها، بت ها و بت پرستی ها ، و مهم تر از همه، راه مبارزه با خود پرستی ها و خود خواهی ها و هواهای نفسانی را به خدا پرستان آموزش می دهد . بازگو کردن همه آثار و فواید و خاطرات چنین سرزمینی و چنان قبله و عبادتگاهی در این مجال کوتاه پاسخگویی به سؤالات ممکن نیست . بنا براین به ذکر چند نمونه از فواید و فلسفه حج بسنده می کنیم . بهتر است جهت آگاهی بیشتر به کتاب هایی که بازگو کننده اسرار حج می باشد ، رجوع شود . ما در پایان به چند نمونه اشاره خواهیم کرد .
1. يكى از عبادت هاى بزرگ اسلامى حج است . حـج يك عبادت دسته جمعى است كه هرسال در روزهاى معينى در سرزمينى تاريخى و با شكوه انجام مى گيرد . ايـن نـوع عـبـادت عـلاوه بـر ايـن كه پيوند استوارى ميان بنده و خدا به وجود مى آورد، مى تواند از جـهـات گـونـاگونى مبدا اثرات سودمند و ارزنده اى در اجتماع اسلامى باشد .
2. يك چـنـين عبادت دسته جمعى كه با تجرد كامل و وارستگى مطلق ، تنها با پوشيدن دو قطعه پارچه سـاده آغـاز مـى گـردد ؛ نـشانه مساوات بندگان الهى در پيشگاه اوست و اين يكى از آمال و آرزوهای بزرگ انـسانى است كه روزى انسان هاى جهان به همه عوامل برتري هاى موهوم و خود ساخته مانند: نژاد ، زبان ، رنگ و ثروت را كنار گذارده ، همگى خود را در برابر خدا مساوى و برابر بدانند . عـمـل حـج از عبادت هايى است كه به اين هدف تحقق مى بخشد و موجب مى شود كه افراد با ايمان امتيازات اجتماعى را وسيله برترى خودندانند .
3. چنين اجتماع عظيمى كه اعضاى آن را نمايندگان واقعى ملت هاى مسلمان جهان تشكيل مـى دهـد، كنگره بزرگ سالانه مسلمانان دنيا محسوب مى گردد كه در هر سال در اين سرزمين مقدس برگزار مى شود ؛ تا همه مسلمان بلکه همه انسان های تشنه حقیقت بدانند و آگاه شوند که آيين اسلام يك مشت قوانين اخلاقى و سنن تربيتى كه هدفى جز اصلاح روح و روان مردم نداشته بـاشـد ، نـيست تا خود را از تاسيس كنگره سالانه و اجتماعات هفتگى و روزانه كه مخصوص احزاب سـيـاسى و اجتماعات متحرك و زنده است دور بگيرد ؛ بلكه يك آيين جهانى و جامعى است كه به همه شوون زندگى بشر - اعم از اخلاقى ، اجتماعى، سياسى ، اقتصادى و نظامى - نظر دارد .
از اين نظر آورنده اسلام با وضع قوانين سياسى و دعوت به تشكيل كنگره سالانه در سرزمين مكه ، بـقـا و ابـديـت و مصونيت آيين خود را تضمين نموده است و طبعا اين كنگره اثراتى بالاتر از اثرات كنگره هاى سالانه احزاب سياسى و زنده جهان در برخواهد داشت . مـنـتها ، سران سياسى ، در اين اعصار به اهميت چنين موضوعاتى توجه پيدا كرده اند در حالى كه اسلام از چهارده قرن پيش طرح آن را ريخته و اثرات مطلوبى از آن گرفته است .
متفكران اسلام كه طبعا در اجتماع مزبور شركت خواهند داشت ، مى توانند آخرين تحولات اوضاع جهان اسلام را مورد بررسى قرار دهند و پس از گردآورى اطلاعات دقيق و تبادل نظر ، در بهبود وضـع مـسـلـمـانـان بـكوشند و سرزمين اسلام را از عوامل ضد آزادى و استقلال پاك سازند و به پيشرفت همه جانبه مسلمانان جهان كمك كنند . چـه اجـتماعى سودمندتر از اين كه مى تواند بزرگترين حلقه اتصال ميان مسلمانان جهان باشد و سران اسلام را از اوضاع يكديگر آگاه سازد . اين كنگره مى تواند به وضع اقتصادى و فرهنگى مسلمانان كمك هاى شايانى بنمايد ؛ زيرا متفكران و صـاحبنظران - پس از اداى فريضه حج - مى توانند در محيطى آرام و پراز صفا و معنويت به تبادل افكار بپردازند و در زمينه فرهنگ و اقتصاد اسلام طرح هايى بريزند . كـنگره سالانه حج همواره الهام بخش بسيارى از جنبش هاى آزادى خواهى و نهضت هاى عظيم براى گـسـسـتـن زنـجـيرهاى ظلم و ستم و تعدى بوده است و اين نكته با مراجعه به تاريخ اسلامى و انـقـلابـ هـاى فـرزنـدان اسـلام روشـن مى شود ؛ زيرا نطفه بسيارى از نهضت هاى اسلامى كه براى بـرانـداخـتـن حـكومت هاى جور و ستم صورت مى گرفت در ايام حج بسته مى شد و اين سرزمين الهام بخش چنين آزادي هايى بود .
4. هر یک از عمال حج دارای حکمت های بسیاری است که برخی از آن ها در روایات ذکر شده است. مثلاً در روایتی از امام صادق (ع) که به اسرار باطنی حج اشاره شده ، درباره سعی صفا و مروه آمده است:
«با وقوف خویش بر کوه صفا روح خود را برای دیدار خداوند در روزی که دیدارش خواهی کرد ،پالوده ساز . در کوه مروه با پیراستگی از گناهان، نسبت به خداوند صاحب مروت باش ! » . (1 )
آیة الله جوادی آملی در توضیح این روایت می فرمایند:
سعی بین صفا و مروه، هروله ای مخصوص، «من الله» و «الی الله» است . همچنین فرار از خدا به سوی خدا و هجرت از او به سوی اوست... سعی زائر آن گاه که رو به جانب صفا دارد، این است که خود را تصفیه کرده، از صفای الهی برخوردار شود و وقتی به سوی مروه می رود، سعی می کند تا مروت و مردانگی به دست آورد. زیرا «مروه» رمز مروت و مردانگی و «صفا» نشان تصفیه و تهذیب روح است. (2 )
5. آزمایش و امتحان الهی : در یک نگاه به سرزمین و تاریخ مکه و مأموریتی که حضرت ابراهیم خلیل از طرف خدا داشت، و نگاهی به اعمال حج و مسئله قربانی کردن و فلسفه محرمات و احرام آن این حقیقت را به وضوح می توان دریافت که ، سرزمین مکه ، سرزمین امتحانات الهی و باشگاه برگزاری کلاس های توحید و مبارزه با شیطان های درونی و بیرونی و داخلی و خارجی است.
خدا فلسفه محرمات حج را آزمون و آزمایش میداند و در آیهای که مربوط به شکار صید در حرم یادر حال احرام است میفرماید: " ای اهل ایمان، خدا شما را به چیزی از صید (شکار) که در دسترس شما و در تیررس تیرهای شما است میآزماید". (3) این که انسان نزد خویش، نعمتهای الهی مثل آهو و دیگر حیوانات را ببیند و وسوسه بشود که از آنها استفاده کند، درحالی که نمیتواند،امتحانی است که انسان بتواند بر نفس خویش غلبه کند. و قدرت اراده خویش را تقویت نماید . حضرت علی (ع) در این باره فرمودهاند: "(محرمات حج) آزمونی بزرگ و امتحانی سخت و آزمایشی آشکار است". (4)
6. پاکسازی و خالص شدن : حضرت علی (ع) فلسفه محرمات حج را پاکسازی و خالص شدن انسان میداند و میفرماید: " خدا این سرزمین (مکّه) را محل آزمون قرار داده که انسانها در پرتو ریاضت پسندیدهای که به واسطه محرمات احرام و نیز اعمال حج و عمره انجام میدهند، از آلودگی ها و تعلقات پاک و خالص گردند" . (5)
خداوند با حرام کردن بعضی از امور دنیوی، انسان را به سوی کارهای الهی سوق می دهد. "محرمات برای این است که انسان از گناه دوری کرده و شهوات را ترک گوید و با پاک ساختن روح از حالت خود برتر بینی و تکبر و کشمکش های نفسانی، دست برداشته، حالت اخلاص را در خود ایجاد کند و اصل اخوت و همدلی را زنده و پویا کند". (6)
از این رو خداوند نزدیکی با زنان و دروغ گفتن و مجادله کردن در حال احرام را حرام کرده است: "فلا رفث و لافسوق و لاجدال فیالحج" . (7)
امام صادق (علیه السلام) با استفاده از همین آیه فرمود: هنگامی که احرام بستی، پس بر تو است به رعایت دقیق پرهیزگاری و تقوای الهی، بسیار ذکر خدا گفتن، کم سخن گفتن مگر سخن نیکو و پسندیده .پس تمام حج و عمره این است که انسان زبانش را حفظ کند، مگر در سخن گفتن نیکو و پسندیده زیرا فرموده است: "کسی که حج بر او واجب می شود، نزدیکی با زنان نکند، دروغ نگوید و مجادله نکند".(8)
7. شکستن خودخواهی انسان و دوری از کبر و فخر فروشی و پرورش روح تسلیم پذیری در برابر خدا :
قربانی کردن در منی پس از رمی جمرات و سنگ پراکنی به سوی شیطان که به دنبال فرمان ذبح كردن اسماعيل به حضرت ابراهيم از طرف خدا صادر شده چه پیامی جز این دارد که می خواهد روح تسليم پذيري در برابر حقیقت مطلق (خدا) در انسان ايجاد كند و او را با این فرمان محك بزند؟
یکی دیکر ازفلسفه های محرمات حج شکستن خودبینی انسان و دور کردن او از تکبر و فخر فروشی است.
زیرا با آن که نظافت و تمیزی و استفاده کردن از عطر و بوی خوش فضیلت دارد و بسیار سفارش شده ،ولی استفاده از عطر و بوی خوش در حال احرام حرام است. همچنین هنگام تماس و مجالست و همراهی با افراد بدبو، یا هنگام عبور از کنار قربانگاه، گرفتن بینی به سبب بو نامطبوع حرام است. (9)همه این ها تمرین برای شکستن خود برتربینی و تکبر است.
و یا یکی دیگر از محرمات احرام زینت کردن، سرمه کشیدن و نگاه در آینه است. حضرت علی (علیه السلام) در این باره می فرماید: " با موهای آشفته و بدن های پرگرد و غبار در حرکت باشند و لباس های خود را (که نشانه شخصیت هر فرد است) درآورند، و با اصلاح نکردن موهای سر، قیافه خود را تغییر دهند... تا کبر و خود پسندی را از دل هایشان خارج کرده، جای آن فروتنی بیاید". (10) این گونه امور خودبینی انسان را شکسته و تفاخر و تکبر را روح می زداید. (11)
8. مشخص شدن باطن انسان: یکی دیگر از فلسفه های محرمات احرام که در قرآن به آن اشاره شده، آن است که انسان باطن خویش را بشناسد و معلوم شود چه کسی در باطن خدا ترس است و چه کسی نیست و حرمت حدود الهی را رعایت نکرده است. (12)
9. کسب رحمت خدا: حضرت علی (علیه السلام) می فرماید: یکی از فلسفه هایی که خداوند در محرمات حج قرار داده این است که با انجام ندادن محرمات، رحمت الهی کسب شود ؛ (13) درهای فضل و رحمتش را بگشاید و وسایل عفو و بخشش را به آسانی در اختیار بنده اش گذارد. (14)
10. بهشتی شدن: حضرت علی (علیه السلام) می فرماید: یکی دیگر از فلسفه هایی که خداوند در محرمات حج قرار داده این است که این اعمال سبب رسیدن به بهشت می شوند .(15) یعنی خوی و خصلت بهشتیان در انسان نمودار شده و لایق بهشت میگردد.
11. قران مجيد در يك جمله كوتاه درباره پرسش فلسفه مکه رفتن و اعمال حج و عمره انجام دادن پاسخ می دهد و ميفرمايد: «لِيَشْهَدوا مَنافِع لَهم؛ (16) مردم به اين سرزمين مقدّس براي اين ميآيند كه منافع( مادی و معنوی ) خويش را با چشم خود ببينند» .
امام صادق (ع) در پاسخ هشام بن حكم که از فلسفه حج ميپرسد ، توضیحاتی می دهد . آن حضرت نخست به مسئله آشنايي مسلمين تمام جهان با يكديگر، سپس به منافع اقتصادي آن و ايجاد بسياري از مشاغل در شعاع حج و سرانجام به اثرات فرهنگي آن اشاره كرده ، آنگاه ميفرمايد: « وَ لِتُعَرفُ آثارُ رَسُولِ اللهِ(ص) وَ تُعْرَفُ اَخُبارُهُ وَ يُذْكَرُ وَلا يُنْسي؛ (17) یکی از ا هداف حج اين بوده كه آثار پيامبر (ص) و اخبار و روایات آن حضرت شناخته شود . از این طریق علوم و دانش هاي اسلامي، از نسلي به نسل ديگر منتقل گردد و به دست فراموشي سپرده نشود».
برای اطلاعات بیشتر در مورد اسرار حج می توانید به کتاب های زیر رجوع کنید:
1. کتاب صهبای حج ،آیت الله جوادی آملی .
2. معراج السعاده ، ملا احمد نراقی.
3. علم اخلاق اسلامی ،دکتر سید جلال الدین مجتبوی .
پی نوشت ها:
1. العلامه المجلسي، بحار الانوار، الناشر: مؤسسه الوفاء، بيروت، لبنان، سنه النشر: 1404 ه.ق ، ج 96، ص 124.
2. ایة الله جوادی آملی، صهبای حج، نشر اسرا. چاپ پنجم ، سال 1383 ش ، ص 402.
3 . مائده (5) آیه 94.
4 . نهج البلاعه، ترجمه فیض الاسلام، خطبه (قاصعه) ش 192، بند 58 و 59.
5 . صهبای حج، ص 347.
6. همان، ص 383.
7. بقره (2) آیه 197.
8. ثقه الاسلام كليني، الكافي، الناشر: دار الكتب الاسلاميه، طهران، سنه النشر: 1365 ه.ش ، ج 4، ص 337.
9. صهبای حج، ص 383 .
10. نهج البلاغه، ترجمه فیض الاسلام ،خطبه قاصعه، (ش 192) (بند 58 - 65).
11. صهبای حج، ص 383.
12. مائده (5) آیه 94.
13. نهج البلاغه، خطبه قاصعه، 192،(بند 59).
14. همان ، بند 65.
15. همان، بند 59.
16. حج(22) ، آیه 28.
17. محمد بن الحسن الحر العاملي، وسائل الشيعه، الناشر: مؤسسه آل البيت، قم، سنه النشر: 1409 ه.ق ، ج 11 ، ص14 .
۱۳۸۹/۱۱/۰۶ ۱۷:۴۷
شناسه مطلب: 25193