ایا این حدیث که در مفاتیح است درست است چون به تازگی شنیدم این حدیث سندیت نداره

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مركز
در باره حدیث کسا سخن مختلف است: آیة الله مکارم شیرازی در توضيحى درباره حديث كِسا در مفاتیح نوین می نویسد :
اصل حديث كِسا ميان شيعه و اهل سنّت بسيار مشهور و معروف است و جاى هيچ گونه ترديدى نيست كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله) در منزل حضرت زهرا (عليها السلام)، و يا در خانه خودش زير پارچه اى شبيه عبا قرار گرفت و حضرت على و حضرت فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسين (عليهم السلام) را زير آن جاى داد و از آنان به عظمت و بزرگى ياد نمود و آن جمع را مصداق آيه: «اِنَّما يُريدُ اللّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً؛ همانا خداوند مى خواهد پليدى و گناه را از شما اهل بيت دور كند و كاملاً شما را پاك سازد»، معرّفى كرد.
آنچه در اينجا به عنوان حديث كِسا نقل مى شود، حديث مشروح و مفصلى است كه برابر روايتى، خواندن آن به اين نحو، داراى پاداش و آثار و بركات فراوانى است. و در ذيل آن آمده است: «در هر محفلى كه شيعيان و علاقه مندان ما اين حديث را بخوانند، رحمت الهى بر آنان نازل مى شود، فرشتگان براى آن ها استغفار مى كنند، اندوهِ غم زدگان برطرف مى شود و حاجات روا خواهد شد».
اين حديث نخستين بار در كتاب «منتخب طريحى» (متوفاى 1085) از علماى قرن يازدهم آمده است. محدّث بزرگوار مرحوم حاج شيخ عباس قمى در منتهى الآمال، در شرح زندگانى امام حسين (عليه السلام) پس از بيان اين نكته كه «حديث اجتماع خمسه طيبه (عليهم السلام) تحت كِسا» از احاديث متواتره است، مى نويسد: «اما حديث معروف به حديث كسا كه در زمان ما شايع است، به اين كيفيّت در كتب معتبر و معروف و اصول حديث و مجامع متقنه محدّثين ديده نشده، مى توان گفت از خصايص كتاب «منتخب» است».
از اين رو، جناب ايشان آن را در مفاتيح الجنان نياورده است و ناشران برخلاف ميل آن بزرگوار آن را در پايان مفاتيح اضافه كرده اند.
پس از كتاب «منتخب»، اين حديث در كتاب «عوالم» آمده است. صاحب كتاب عوالم (شيخ عبدالله بحرانى) از شاگردان مرحوم علاّمه مجلسى و از علماى قرن دوازدهم است. در اين كتاب براى اين حديث سندى ذكر كرده است كه از جهاتى جاى تأمل دارد:
الف) سند اين حديث مطابق نسخه خطى موجود در كتابخانه يزد، در متن كتاب نبوده است، بلكه در حاشيه آن آمده است و خط آن نيز با خطّ متن كه دست خطّ صاحب عوالم است، متفاوت مى باشد.
ب) برخى از افراد سلسله سند، حدود هشتاد سال با يكديگر فاصله دارند كه قاعدتاً يكى از آن ها نمى تواند از ديگرى نقل حديث نمايد.
ج) بعضى از افراد اين سند در كتب رجالى توثيق نشده اند.
ولى از آنجا كه محتواى حديث اشكال خاصّى ندارد و بعضى از علما به قرائت آن اهميّت مى دادند و با توجه به «احاديث من بلغ» مى توان آن را به «قصد رجا» و به اميد برآورده شدن حاجات خواند. (1)
آقای حسین استاد ولی در تحقیقش در باره سند حديث كسا می نویسد :
روايتي که متن حديث كسا را از حضرت زهرا عليهماالسلام نقل مي کند يک روايت بيش نيست و سند آن از مرحوم علامه ي متتبع سيد هاشم بحراني رحمه اللَّه متصلا به شيخ کليني رحمه اللَّه مي رسد، بدين شرح:
سيد هاشم بحراني از سيد ماجد بحراني، از حسن بن زين الدين شهيد ثاني، از مقدس اردبيلي، از علي بن عبدالعالي کرکي، از علي بن هلال جزايري، از احمد بن فهد حلي، از علي بن خازن حائري، از علي بن محمد مکي شهيد اول، از پدرش شهيد اول، از فخر المحققين فرزند علامه ي حلي، از پدرش علامه ي حلي، از محقق حلّي، از ابن نما حلّي، از ابن ادريس حلّي، از ابن حمزه ي طوسي صاحب کتاب ثاقب المناقب، از ابن شهرآشوب، از طبرسي صاحب کتاب احتجاج، از حسن بن محمد فرزند شيخ طوسي، از پدرش شيخ طوسي، از شيخ مفيد، از ابن قولويه قمي، از شيخ کليني، از علي بن ابراهيم، از پدرش ابراهيم بن هاشم، از احمد بن محمد بن ابي نصر بزنطي، از قاسم بن يحيي جلاء کوفي، از ابوبصير، از ابان بن تغلب، از جابر بن يزيد جعفي، از جابر بن عبداللَّه انصاري، از حضرت فاطمه ي زهرا عليهماالسلام. (2)
چنانکه ملاحظه مي شود: در سند اين حديث قاسم بن يحيي جلاء کوفي است که نامي از وي در کتب رجالي ديده نمي شود و بدين جهت مجهول است. از طرف ديگر اين خبر، خبر واحد است و با روايات فراوان ديگر نيز در ذکر محل حادثه معارض است.
علامه ي معاصر حاج سيد مرتضي عسکري مي فرمايد: اين روايت واحده با روايات گذشته از نظر سند و متن برابري نمي کند. (3)
آنچه اشکال را برطرف مي سازد و ما را در نقل حديث مجاز مي نمايد آن است که:
الف) گرچه قاسم بن يحيي جلاء کوفي مجهول است؛ ولي سند روايت صحيح است؛ زيرا از کليني تا ابن ابي نصر بزنطي صحيح است، و ابن ابي نصر از اصحاب اجماع است که طائفه ي اماميه احاديث منقول آن ها را صحيح مي دانند؛ علي رغم آن که راويان واسطه ي ميان آنان و امام را نشناسند، زيرا اصحاب اجماع قطعا از غير موثق نقل نمي کنند، حتي مراسيل اصحاب اجماع در حکم مسانيد است، يعني اگر اصحاب اجماع نامي هم از راويان واسطه نبرند، سخن خودشان سند است و احاديثشان پذيرفته است.
ناگفته نماند که سيد شهاب الدين حسيني تبريزي که از معاصران مرحوم حاج شيخ آقا بزرگ تهراني و ساکن قم بوده است، جزوه اي به زبان فارسي در بيان سند حديث کساء نوشته که در سال 1356 ق چاپ شده است. (4)
ب) اين متن را غير از صاحب عوالم برخي از علماي شيعه نقل نموده و بر آن تکيه کرده اند مانند:
1) حسن بن محمد ديلمي (قرن هشتم) مولف کتاب ارشاد القلوب در کتاب غرر الاخبار و درر الآثار في مناقب الاخيار.
2) فخرالدين طريحي (م 1078 ق) صاحب کتاب مجمع البحرين در کتاب المنتخب ،ص 186.
3) شيخ علي بن نقي احسائي در کتاب نهج المحجة في فضائل الائمة. (5).
4) محمد جواد رازي مازنداني در کتاب نور الآفاق.
البته روشن است که نقل اين بزرگان بر طريق روايت نمي افزايد و آن را از خبر واحد بودن بيرون نمي کند؛ ولي مي توان گفت که: عمل آن ها موجب جبران ضعف سند و وحدت آن است با آن که گفتيم سند ضعيف نيست. بلکه صحيح است.
ج) اصل اختلاف مضمون اين خبر با روايات گذشته تنها در محل حادثه است و برخي از فقرات اضافه جنبه ي تکميلي دارد نه تعارضي؛ ولي در اصل پيام حديث که نزول آيه ي تطهير در شأن خمسه ي طيبه است با ساير روايات اتفاق دارد، و همين کافي است.
د) از اينها گذشته، چنانکه گفتيم حديث کساء دعا نيست که بخواهيم روي يکايک الفاظ آن تکيه کنيم، بلکه منظور از خواندن حديث کساء در جمع دوستان و شيعيان اهل بيت، بازگو کردن آن و بيان نزول آيه ي تطهير در شان آن بزرگواران و تحقيق در تعيين اشخاص اهل بيت و ذکر فضيلت آنان است، از اين رو الزامي نيست که حتما همين متن خوانده و بازگو شود، بلکه به يقين مي توان رواياتي را که از کتب شيعه و اهل سنت درباره ي حديث کساء در اين تحقيق نقل شده براي جمع خواند و نتيجه ي مطلوب را گرفت. زيرا آنچه آثار گذشته را در پي دارد و موجب رضاي حضرت حق و برآورده شدن حاجات و رفع هموم و غموم مي شود، ذکر فضائل اهل بيت است به ويژه اين فضيلت؛ نه صرف بازخواني الفاظ روايتي خاص.
در پایان پاسخی را هم از مرحوم آیه الله سید محمد کاظم یزدی صاحب عروه الوثقی که به سوالی در این زمینه داده اند نقل می کنیم :
حجة الإسلاما! چه مى‌فرماييد در خصوص حديث كسائى كه از حضرت فاطمه زهراء سلام اللّٰه عليها روايت شده، سند آن حديث شريف، ضعيف است يا صحيح؟صحت و ضعف آن را به دو كلمه مرقوم و به خاتم شريف مزين فرمائيد، خصوصا چند كلمه ذيل خبر كه پيغمبر اكرم (صلى اللّٰه عليه و آله) سوگند ياد مى‌كند و مى‌فرمايد‌: «يا علي! و الذي بعثني بالحق نبيا‌ إلى آخر الخبر» صدق است يا كذب؟ جزء حديث است يا الحاق است؟ صدق و كذب و جزئيت و الحاقى بودن و عدم آن را نيز به دو كلمه مرقوم و به خاتم مبارك مزين فرمائيد كه عند اللّٰه و عند الرسول بى اجر نخواهيد بود.
جواب: بسم اللّٰه الرحمن الرحيم اصل قضيه كسائيه في الجمله از معلومات است. چنانچه از اخبار كثيره از آن چه در خصوص آيه تطهير وارد است؛ (6) مستفاد مى‌شود كه از جمله آن ها خبر منتخب است . (7)
و آن هر چند مرسل است، لكن در عداد آن اخبار است كه بسيارى از آن ها ضعيف است و ارسال آن مضر نيست. و اما مكان وقوع اين قضيه، پس اخبار در آن مختلف است. از چند خبر مستفاد مى‌شود كه در خانه ام سلمه بوده است. و از خبرى بر مى‌آيد كه در خانه زينب، زوجه حضرت پيغمبر صلى اللّٰه عليه و آله بوده است و از خبرى استفاده مى‌شود كه در مسجد بوده .
در عرض خبر منتخب اين است كه:
در خانه صديقة طاهره عليها السلام بوده .
و ممكن است رفع منافات ما بين آن ها به اين كه:
اين قضيه چند دفعه واقع شده، يا پيش از نزول آيه تطهير يا بعد از آن.
و ممكن است استفاده تعدد وقوع آن از اختلاف اخبار در جامه اى كه زير آن رفته‌اند. چنانچه از جمله اى از اخبار بر مى‌آيد كه كساء خيبرى بوده ، و در بعضى تعبير به فدكى شده ، و از بعضى بر مى‌آيد كه كساء كوفى بوده، چنانچه در خبرى است كه امير المؤمنين عليه السلام مى‌فرمايد در مقام تعدد مناقب خود‌ : " و ألقى علينا عباء قطوانية، فأنزل اللّٰه تبارك و تعالى فينا إِنَّمٰا يُرِيدُ اللّٰهُ ..." إلى آخر الآية. و قطوان موضعى است در كوفه ينسب إليه الأكسية، كما في القاموس.
و در بعضى تعبير شده است به خميصه سوداء . و در بعضى دارد‌: " التفع عليهم بثوبه و قال إِنَّمٰا يُرِيدُ اللّٰهُ، إلى آخر الآية" . و در خبر منتخب، كساء يمانيه است. پس از اين اختلافات، ممكن است استفاده تعدد وقوع اين قضيه كه يك دفعه آن ها در خانه فاطمه (سلام اللّٰه عليها) بوده. (8)
اما راجع به فضيلت قرائت آن بزرگاني مانند مرحوم آيت الله بهجت عنايت و توجه زيادي به اين حديث داشتند؛ از اين رو براي گرفتن حاجت هاي دنيوي و اخروي و دفع بلا و مريضي توصيه مي كردند و مي فرمودند : هر وقت يكي از افراد خانوداه مريض شد، شب هنگام افراد خانواده را جمع كنيد و با هم حديث كسا بخوانيد.
پی نوشت :
1. مفاتیح نوین ، آیه الله مکارم شیرازی ، چاپ پنجم ، ص 1165 .
2. فاطمةالزهراء بهجة قلب المصطفي: 293-292 به نقل از ملحقات احقاق الحق، ج 2، ص 554 و آن به نقل از عوامل العلوم، علامه شيخ عبداللَّه بحراني (ج 11، ص 642-638).
3. حديث الکساء في کتب مدرسة الخلفاء و مدرسة اهل البيت عليهم السلام بخش دوم، ص 15.
4. الذريعة، ج2 ، ص 378.
5. به نقل شيخ آقا بزرگ تهراني در الذريعة، ج24، ص 424.
حدیث کسا با تحقیق حسین استاد ولی ؛ چاپ و نشرمحبان فاطمه عليهاالسلام
6. براى مطالعه اين روايات كه بسيارى از آنها از طريق عامة نقل شده است، ر. ك: فضائل الخمسة من الصحاح السنة، سيد مرتضى حسينى فيروزآبادى آبادى، چاپ بيروت، مؤسسه اعلمى، ج 1، ص 270 تا 289، و بحار الأنوار، ج 35، ص 206، باب آية التطهير.
7. فخر الدين طريحى، المنتخب، چاپ حيدرى، نجف، مجلس ثانى از جزء 3، ص 259.
8. يزدى، سيد محمد كاظم طباطبايى، سؤال و جواب (للسيد اليزدي)، در يك جلد، مركز نشر العلوم الإسلامي، تهران - ايران، اول، 1415 ه‍ ق.