با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با این مرکز.
اختلاف شیعه و اهل سنت در این مسائل به اختلاف در مبانی استنباط احکام دینی بر می گردد.
هر یک از مذاهب فقهى اسلامى براى استنباط احکام دین، از یکسرى اصول و مبانى بهره می گیرند. طبیعى است که اگر در اصول، مبانى و منابع استنباط با هم اختلاف داشته باشند، نتیجه و ره آورد استنباط ها متفاوت خواهد شد. بسیارى از اختلافات فقهى شیعه و سنی،ریشه در تفاوت دیدگاه ها در اصول و مبانى استنباط دارد، مثلاً اهل سنت افزون بر قرآن و سنت پیامبر(ص) به سنت صحابه و گاهى به سنت تابعین ارزش مى دهند، ولى شیعه افزون بر قرآن و سنت پیامبر ، به سنت اهل بیت بها مى دهند و سنت صحابه را اگر مستند به سنّت پیامبر نباشد، به عنوان منبع شرعى نمى پذیرند.
برخى از اختلافات فقهى ریشه در همین نکته دارد. اختلاف در وضو هم از همین نوع است. شیعیان با تمسک به حدیث ثقلین، به اهل بیت و امامان معصوم(ع) مراجعه مى کنند و احکام شرعى خویش را فرا مى گیرند، امّا اهل سنّت این چنین عمل نمی کنند.
در زمان خلفا به ویژه خلیفة دوم (عمر) سیاست جلوگیرى از نشر حدیث رواج داشت و خلفاى بعدى تا زمان عمر بن عبدالعزیز، همین سیاست را در پیش گرفتند که سرانجام بسیارى از روایت هاى پیامبر و حوادث صدر اسلام به فراموشى سپرده شد و نسل هاى بعدى نسبت به آن بیگانه شدند. از این پس شیعیان با مراجعه به امامان معصوم توانستند سنت فراموش شده پیامبر را دریابند و آن را سرمشق زندگى خویش قرار دهند؛ به عنوان مثال در مورد وضو: امام باقر(ع) در این راستا ظرف آبى برداشت و به وضو پرداخت و فرمود: پیامبر چنین وضو مى ساخت.(1)
کیفیت وضوى اهل سنت به جهت تفسیرى است که ایشان از آیه "فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم الى المرافق" (2) دارند.
ظاهر معناى آیه چنین است که صورت و دستها را تا آرنج بشویید. اهل سنت از کلمه "الى" خیال مىکنند که آیه مىگوید دستها را از سرانگشتان به طرف آرنج بشویید، ولى با اندکى دقّت روشن مىشود که کلمه "الى" تنها براى بیان حدّ شستن است، نه کیفیّت شستن.
آیه درست به آن مىماند که انسان به کارگرى سفارش مىکند دیوار اتاق را از کف تا یک متر رنگ کند. بدیهى است منظور این نیست که دیوار از پایین به بالا رنگ شود، بلکه منظور این است که این مقدار باید رنگ شود، نه بیش تر و نه کم تر. بنابراین فقط مقدارى از دست که باید شسته شود، در آیه ذکر شده ، اما کیفیت آن در سنت پیامبر (که به وسیله اهل بیت به ما رسیده) آمده است و آن شستن آرنج است به طرف سر انگشتان.(3)
البته مذاهب چهارگانه اهل سنت، شستن دست هنگام وضو از سر انگشتان تا آرنج را واجب نمىدانند و مىگویند بهتر است که بدین طریق وضو گرفته شود.
امامیه(شیعه) گفتهاند: از آرنج واجب است و عکس آن باطل است، هم چنان که مقدّم داشتن دست راست بر چپ واجب است. باقى مذاهب گفتهاند: شستن آنها به هر طریقى که باشد، واجب بوده و تقدیم دست راست و شروع از انگشتان تا آرنج افضل است؛ (4) یعنى ثواب بیش ترى دارد.
شستن پا به جاى مسح که میان اهل سنت رواج دارد، تفسیر خاصى است که از ادامه همان آیه ارائه دادهاند. به نظر آن ها کلمه "ارجلکم" (پاها) بر "وجوهکم" (صورت ها) عطف شده و باید مانند آن شسته شود، اما شیعه معتقد است این کلمه بعد از کلمه رؤوس (سرها) ذکر شده و عطف به آن است و باید پاها را مانند سر مسح کنید.
در هر حال اختلاف عمل در مذاهب اسلامى ناشى از اختلاف برداشت و فهم متفاوت از آیات بوده و سنت پیامبر را هر دو گروه طبق عقیده خود مىدانند، اما شیعه افتخار دارد که پیرو ائمه اطهار بوده و پیشوایان معصوم از آیات الهى و روش و سنت و گفتار رسول خدا
آگاهتر بوده و درست تفسیر مىکنند. (5)
همان گونه که بیان شد در روایات ائمه بیان شده که روش وضوى پیامبر به روش شیعه بوده است.
ادله ديگري نيز اهل سنت براي توجيه روش عملكردي خود ارائه كرده اند كه همه آن ها قابل نقد و رد است. يكي از انواع ادله ديگري كه آورده اند،رواياتي هست كه در آن غسل رجلين(شستن پاها) آمده است مانند روايت عثمان خليفه سوم كه مردم را جمع كرد و جلوي آنان وضو گرفت : دست راستش را داخل ظرف كرد و بر دست چپش ريخت و سه بار شست ، سپس سه بار مضمضه كرد و سه بار استنشاق كرد، سپس سه بار صورتش را شست ، سپس سه باردستش را تا مرفق شست ، سپس سرش را مسح كرد، سپس پاهايش را خوب شست ، سپس گفت ديدم رسول خدا اين گونه وضو گرفت. (6)
نقد : اولا"، از بين صحابه به نقل خود اهل سنت ، بسياري از آنان قايل به مسح بوده اند مانند : ابن عباس كه گفت: « الوضوء غسلتان و مسحتان» يعني وضو دو شستن دارد و دو مسح كردن . انس مسح بر پاي كرد و زماني كه حجاج گفت پاهاي خود را در وضو بشوييد، گفت :خدا راست گفت و حجاج دروغ گفت . آيه « و امسحوا برووسكم و ارجلكم الي الكعبين » را خواند .
عكرمه گفت : پاها را نبايد شست بلكه بايد مسح كرد . شعبي گفت: جبريل مسح را نازل كرد .نمي بيني كه در تيمم آنچه در وضو شسته مي شود ،مسح مي شود . آنچه را در وضو مسح مي كنند، رها مي شود. عامر گفت :جبرييل درباره پا مسح را نازل كرد .قتاده گفت: خدا دو شستن و دو مسح كردن را واجب كرد . ابن حزم مي گويد :
« و قد قال بالمسح علي الرجلين جماعه من السلف ، منهم علي بن ابيطالب و ابن عباس والحسن وعكرمه والشعبي و جماعه غيرهم» . (7)
روايات اهل سنت در اين زمينه متعارض است . هنگامي كه روايات در يك مساله متعارض شد، وظيفه آن است كه به قرآن كريم رجوع شود. روايتي كه مطابق قرآن بود ،اخذ شود. قرآن طبق اعتراف اهل سنت مسح را واجب كرده است.
پىنوشتها:
1. شیخ حرّ عاملی، وسایل الشیعه، ج 1، ص 274،ج 7.
2 . مائده (5) آیه 6.
3 . تفسیر نمونه، ج 4، ص 286.
4 . محمد جواد مغنیه، فقه تطبیقى ،ترجمه کاظم پورجوادى، ص 40.
5 . وسائل الشیعه ، ج 4 باب 15 از ابواب قواطع الصلاة.
6. كنزالعمال ، ج 9،ص 441، ح 268883
7. طبري ، تفسير طبري ، ج 6، ص 82 ؛
قرطبي ، الجامع لاحكام القرآن ، ج 6، ص 92 ؛
فخر رازي ، التفسير الكبير، ج 11، ص 161 ؛
ابن حزم ،المحلي ، ج 2، ص 59.