مگر وقتی شیطان به آدم سجده نکرد، خدا او را از بهشت بیرون نکرد؟ پس چطور توانسته دوباره وارد بهشت بشود و آدم و حوا را گول بزند تا سیب را بخورند؟

با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با اين مرکز
به يقين شيطان يا همان ابليس ، رجيم و رانده شده است؛ چنان كه در قرآن در سوره حجر آیه 24 و سوره ص آیه 78، آمده :«قال فاخرج فانّک رجیم ؛ از آن جا بیرون رو که مطرودی » .
معلوم می‌شود که شیطان بعد از جریان تکبر و سجده نکردن بر آدم گرفتار لعن ابدی شده و از درگاه خداوند و ملكوت رانده شده است و به يقين تا ابد هم در بهشت راه ندارد.
پس: شيطان قبلا در بهشت نبود؛ بلكه در درگاه الهي و در جمع مقربان درگاه خداوند بود؛ در حالي كه بهشت جايگاه مؤمنان و بندگان مطيع خداوند در آخرت است و اخراج او به معناي اخراج از بهشت نيست . در حقيقت اخراج شيطان به معني تنزل مقام و مرتبه شيطان بود از جايگاه بلندي كه در نزد خداوند يافته بود نه اخراج از مكان معين و مشخصي كه در نتيجه سوال شما امكان طرح بيابد ، اين همان حقيقتي است كه در قرآن در تحت عنوان " هبوط " بيان شده است ، خداوند در مورد واقعه اخراج ابليس مي فرمايد :
« قالَ فَاهْبِطْ مِنْها فَما يَكُونُ لَكَ أَنْ تَتَكَبَّرَ فيها فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرين‏ (1)؛ گفت: از آن (مقام و مرتبه‏ات) فرود آى! تو حقّ ندارى در آن (مقام و مرتبه) تكبّر كنى! بيرون رو، كه تو از افراد پست و كوچكى‏ » .
علامه طباطبايي در توضيح اين آيه مي فرمايد :
« جمله" فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِينَ" تاكيد است براى جمله" فَاهْبِطْ مِنْها"، براى اينكه" هبوط" همان خروج است، و تفاوتش با خروج تنها در اين است كه هبوط خروج از مقامى و نزول به درجه پايين‏تر است، و همين معنا خود دليل بر اين است كه مقصود از هبوط فرود آمدن از مكان بلند نيست، بلكه مراد فرود آمدن از مقام ومرتبه بلند است.
و اين مؤيد ادعاى ما است كه گفتيم ضمير در" منها" و" فيها" به" منزلت" بر مى‏گردد نه به آسمان و يا بهشت. و شايد كسانى هم كه گفته‏اند مرجع ضمير، آسمان و يا بهشت است مقصود شان همان منزلت باشد. بنا بر اين، معناى آيه چنين مى‏شود كه خداى تعالى فرمود: به جرم اينكه هنگامى كه ترا امر كردم سجده نكردى بايد از مقامت فرود آيى، چون مقام تو مقام خضوع و فرمانبرى بود، و تو نمى‏بايستى در چنين مقامى تكبر كنى، پس برون شو كه تو از خوارشدگانى » (2)
اما در هر حال روشن است كه شيطان بعد از اين اخراج، ديگر نمي توانست به بهشت هم راه يابد ، حال بايد پرسيد كه چگونه او در جریان فریب آدم و حوا توانست وارد بهشت گردد ؟
پاسخ: گرچه برخی تصور کرده‌اند که مراد از بهشت آدم و حوا همان بهشت موعود آخرتي است، ولی مراد از بهشت محل سكونت آنها همان بهشت موعود نیست، زيرا اخراج از آن بهشت معنا ندارد ؛ اما سؤال اين است كه آن بهشت موقت و محل سكونت ايشان كجا بود و چه حقيقتي داشت ؟
در اين خصوص در بين علما اختلاف نظري وجود دارد که برخی از این نظریات را بیان می کنیم :
1. باغ آسمانی :
بعضى از مفسرین معتقدند که: این بهشت در یکى از کرات آسمانى بوده ، هر چند بهشت جاویدان نبوده، زیرا در بعضى از روایات اسلامى با کلمه« سماء » به بودن این بهشت در آسمان اشاره شده است (3) .
2. باغ زمینی :
برخى از مفسران هم نوشته‏اند : اين بهشت یکى از باغ هاى دنیا و روى زمین بوده و جمله: « اهْبِطُوا» نیز بر این دلالت ندارد که از بالا به پايین بیايید، بلکه به معنى انتقال آن ها بعد از خوردن میوه ممنوعه به نقطه ديگر زمین است.
على بن ابراهیم قمى در تفسیر خود می نگارد:
از امام جعفر صادق علیه السّلام راجع به بهشت حضرت آدم جویا شدند: آیا از بهشت‏هاى دنیا یا از بهشت‏هاى آخرت بوده، فرمود: از بهشت‏هاى دنیا بود که خورشید و ماه در آن طلوع می کرد. اگر از بهشت‏هاى آخرت ‏بود، هیچ گاه حضرت آدم از آن خارج نمی شد.(4)
3. بهشت برزخي:
عده ايی نیز معتقدند که: منظور از این بهشت ، بهشت برزخی بوده ، نه بهشت زمینی دنیایی ؛ علامه طباطبائی در دفاع از این نظر و در توجیه روایاتی مربوطه، می فرماید :
مراد از این که از بهشت‏هاى دنیا بوده، این است که از بهشت‏هاى برزخى بوده، که در مقابل بهشت خلد است. این مطلب از برخی روایاتی که از طرف اهل بیت علیهم السلام‏ رسیده است، روشن می شود، چرا که در بعضى از قسمت هاى این روایات آمده است که آدم بر صفا، و حوا بر مروه، هبوط کرد، و از این جهت که برزخ در همین جهان قرار دارد ، پس در زمین بودن(دنيايي بودن) این بهشت منافاتی با برزخی بودنش ندارد .(5)
در مجموع اين نظرات مي توان به اين نتيجه رسيد كه به يقين بهشتی که حضرت آدم و حوا در آن سکونت داشته اند، بهشت اُخروی نبوده است، زیرا بهشت اُخروی هرگز جای ابلیس نمی‌باشد . آن جا محدوده ای نیست که شیطان و شیطنت و عصیان در آن راه داشته باشد. خیال باطل و نافرمانی در آن جا نیست. از سوی دیگر: کسی که به جنت خلد وارد شود، دیگر خارج نخواهد شد.
نتيجه :
پس اين بهشت اخروي نبوده و شيطان -كه مترصد اغواي انسان ها است- توانسته در آن موقعيت حاضر شده و به نوعي، آدم عليه السلام را فريب دهد .

پی نوشت ها :
1. اعراف (7) آيه 13.
2. طباطبايى سيد محمد حسين‏ ،الميزان فى تفسير القرآن‏ ، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ى مدرسين حوزه علميه قم‏ ، قم‏ ، 1417 ق‏ ، ج 8 ص 29.
3. مکارم شیرازى ناصر، تفسیر نمونه، ج‏1، ص: 186، دار الکتب الإسلامیه ، تهران، چاپ اول، 1374 ش.
4. ترجمه تفسیر المیزان، ج‏1، ص 212، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ى مدرسین حوزه علمیه قم ، قم، 1374 ش.
5. آیت الله جوادی، تفسیر تسنیم، ج 3، ص 337 نشر موسسه اسراء ، قم .