علما چگونه درجه اجتهاد کسب میکنند و کسب درجه اجتهاد چه شرایط و مراحلی دارد و مراجع بر اساس چه معیاری انتخاب میشوند وکسانی که رساله منتشر میکنند مرجع هستند یا خیر
با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با اين مرکز.
پاسخ 1 . مجتهد و مرجع تقليد شدن شرايطي دارد که با وجود آن شرايط شايستگي مرجعيت را پيدا مي کند.
مهم ترين شرايط اجتهاد عبارتند از:
الف: داشتن استعداد مجتهد شدن:
ب: تلاش و جديت براي ياد گرفتن درس هاي حوزه. و مسلط شدن بر موضوعات زير:
1- آگاهى داشتن به ادبيات عرب و مسائل صرف و نحو به مقداري که بتواند با مفاهيم قرآن و روايات آشنائي پيدا کند و قرآن و سنت را بفهمد.
2- تشخيص معانى عرفى كه در بين مردم رايج است از معانى دقيق عقلى، و پرهيز از مسائل عقلى و فلسفى در فهم معانى عرفى.
3- آشنايى با علم منطق به مقدار مورد نياز در استنباط حكم شرعى.
4- دانستن مسائل مهم اصول فقه كه در استنباط حكم شرعى مؤثر هستند.
5- آشنايى با علم رجال و راويان احاديث.
6- شناخت قرآن و سنت كه مهم ترين مقدمه اجتهاد است.
7- داشتن تمرين و ممارست با فروع فقهى و تطبيق آن ها با اصول شان، تا بدين وسيله ملكه استنباط براى او حاصل شود.
8- شناختشهرت (نظريه مشهور بين فقها) و اجماع (نظريه مورد اتفاق علما).
9- آشنايى با نظرياتى از اهل سنت كه در زمان ائمه - عليهم السلام - رايج بوده است.
ج: رعايت زهد و تقواي الهي و دوري از زندگي تجملي.
پاسخ 2 . زمان رسيدن به مرحله اجتهاد را نمي توان با تخمين معين نمود، بلکه اين مسئله نيز بستگي به استعداد لازم، استاد خوب و توفيقات بيش تر الهي دارد. ممکن است بعضي افراد در فاصله چند سال به مرحله اجتهاد برسند، ولي رسيدن بعضي افراد ديگري به مرتبه اجتهاد سال هاي بيش تری طول بکشد.
درمورد معیار انتخاب مرجع در رسالههاي توضيح المسائل مراجع آمده : تقليد از مجتهدي جايز است كه علاوه بر مرد بودن، بالغ و حلال زاده و شيعه دوازده امامي باشد . شرايط زير را نيز داشته باشد. چنين مرجعي را بايد براي تبعيت انتخاب كرد:
1- زنده باشد؛
بنابراين ابتدائاً نميشود از مجتهدي که از دنيا رفته تقليد كرد، ولي اگر از مجتهد زندهاي تقليد كند، سپس آن مرجع از دنيا برود، اگر وي اعلم از مجتهدان زنده باشد، بايد به تقليد او باقي بماند . در صورت مساوي بودن، با اجازة مجتهدان زنده ميتوان به تقليد از مجتهد مرده باقي بماند.
2- عادل باشد؛
منظور از عدالت، ملكه نفساني يا تقوا و حالت خداترسي باطني است كه انسان را به انجام واجبات وادار كند و از ارتكاب گناهان كبيره يا اصرار بر گناه صغيره باز دارد.
3- حريص به مال، قدرت و رياست دنيا نباشد.
4- در فهميدن حكم خدا از همه مجتهدان عصر خويش عالِمتر باشد يا لااقل با آن ها مساوي باشد.(1)
براي شناختن مجتهد اعلم سه راه وجود دارد:
اوّل: انسان اهل علم باشد و بتواند مجتهد اعلم را بشناسد.
دوم: دو نفر عالِم عادل كه ميتوانند مجتهد اعلم را بشناسند و تصديق نمايند؛ البته به شرطي كه دو نفر عالِم عادلِ ديگر با گفته آنان مخالفت ننمايند.
سوم: عدهاي از اهل علم كه ميتوانند مجتهد اعلم را تشخيص دهند و از گفته آنان اطمينان حاصل ميشود، مجتهد يا اعلم بودن كسي را تصديق كنند.(2)
ممكن است تشخيص اعلم مشكل باشد و چند نفر مجتهد به عنوان مراجع هم سطح معرفي شوند.
همچنین هر کسی که رساله منتشر می کند ،مجتهد است و لازم نیست حتماً مرجع باشد.
پينوشت ها:
1. آیت الله سیستانی ، توضيح المسائل ، مسئله 2.
2 . همان ،م 3 .