باسلام
حدود يكسال پيش خانم يكي از دوستان دوران خدمتم بامن تماس گرفت وخواست مشكل خودش با شوهرش رو با من درميون بزاره كه ميگفت شوهرش به اون بي توجه است وبا گذشت 3سال از زندگيشون هنوز نتونسته عروسي كنه به خاطر ناآگهي همسرش ومنم قول دادم به طوري كه همسرش نفهمه با اون صحبت كنم شايد اين مشكل حل بشه خيلي تلاش كردممطالب آموزنده براشون گرفت وبه اونا رسوندو جلسات زيادي با شوهرش صحبت كردم ولي چون همسرش تقريبا هرروز بامن صحبت ميكرد وبيشتر وقتها گريه هم ميكرد يه وقت به خودم اومدم ديدم دلبسته شدمالبته اونم همينطور شده بود به هر حال كار به جاي كشيد كه منو اون حتي با هم ارتباط لمسي هم پيدا كرديم البته خدا به هردو مون رحم كرد كه اين ارتباط به روابط جنسي نكشيد به هر حال بعد از مدتي خانم من وهمسر اون كه دوست صميمي من بود متوجه شد والان مدتهاست كه ارتباطي بين من واون خانم ودوستم نيست ولي من هنوز لم پيش اون خانومه تاورو خدا بگين چكار كنم دينم داره تباه ميشه دارم منافق ميشم نميخوام اينطوري باشه كه فرداي قيام سرافكند خانم حضرت زهرا بشم كمككم كنيد .
ممنون
با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با این مرکز.
همان طور که شاهدید ورود غیر کارشناسانه شما به این ماجرای خانوادگی چه هزینههای سنگینی برای شما داشته است.
متأسفانه بدون این که از روانشناسی و روانپزشکی سر رشتهای داشته باشید ،پا در کفش روانشناسان و روانپزشکان کردهاید. البته نقش این زن در بروز چنین رخداد مشمئز کننده سر جای خود محفوظ است.
اگر نیک در خود بنگرید، از دو اختلال عمده روانپزشکی اضطراب و وسواس فکری بیبهره نیستید . این حتی به سال ها قبل از این واقعه دردناک برمیگردد.
از نظر ما روانشناسان تعلق خاطر شما به این خانم غیرخویشتندار چیزی جز یک وسواس فکری نیست. افراد مبتلا به وسواس فکری خود را در معرض هجوم ناخواسته افکار مزاحم (یا جنسی و عاطفی) میبینند .گویا دفاعی در برابر این هجوم مکرر و اضطرابزا ندارند . هر از گاهی فیل ذهن شان یاد هندوستان خاطرات جنسی و عاطفی قبلی میکند.
در حقیقت این خانم با همه خصوصیات و ویژگیهایش هیچ موضوعیتی برای شما ندارد . جای این خانم میتوانست هر خانم غیر خویشتندار قرار بگیرد.
اگر دقت کنید این خانم هیچ چیز منحصر به فردی جز اینکه در لحظاتی عواطف و انگیزههای جنسی شما را به غلیان و جنبش انداخته است ندارد.
صدها زن با شرایط به مراتب بهتر از ایشان وجود دارد که در لحظات اضطراب به ذهن شما هجوم نمیآورند.
تا این جاي بحث تا حدودی روشن شد که تداوم این تعلق خاطر چیزی جز یک فکر وسواسی نیست . وسواس از وسوسه میآید . وسوسه کننده اصلی از نظر روانشناسی اسلامی کسی جز شیطان نیست. شیطان که تا این جای کار در نزدیکی شما به عذاب جهنم (روانی و جنسی و جهنم اخروی) موفق بوده، نمیخواهد به راحتی دست از سر شما بردارد و هر از گاهی با وسوسههای خود سعی در بازگشت شما به جهنم جنسی دارد. وسواس فکری ریشه در اضطراب بالای فرد دارد . اگر فرد مبتلا به وسواس فکری ،از هر طریقی بر اضطراب بالای خود چيره آید، میزان وسواس فکری به نوبه خود کاهش مییابد.
اضطراب از دو طریق رواندرمانی و دارو درمانی قابل درمان واقعی میباشد. توصیه می شود در شرایط سخت کنونی به جای خوددرمانی و کلنجار رفتن بیخودی با افکار شرمآور خود (که به نوعی به تشدید آن می انجامد) به یک روانشناس بالینی یا روانپزشک (به طور کلی و بدون اشاره به جزییات مشکل ) مراجعه نمایید.
تا زمانی که شیرینی آن لحظات شیطانی از کام شما بیرون نشده ،هرگونه بازگشت شما به وادی امن و ایمان غیرممکن است. در این زمینه باید با استفاده از تکنیکهایی همچون تکنیک انزجار درمانی هرگونه فکر یا تصویر خوشایند گناهآلود را با یک امر مشمئز کننده یا تهوعآور مانند خوردن یک داروی تلخ یا کشیدن کش پلاستیکی و توجه به درد و سوزش ناشی از آن و ... پیوند زنید یا تداعی نمایید.
علاوه بر نکات کلی بالا ده ها نکته نیز باقی ماند که می توانید آن را در فضای کاملاً محرمانه از مشاوران این مرکز با شماره 09640 بدون پیش شماره جویا شوید.