سؤال102:‌ شیعیان می گویند مهدی امام معصوم و حاضر است و برای رفع اختلاف از جانب خدا تعیین شده است، د رحالیکه بین شیعه اختلاف است.

سؤال102
می گوید:‌ شیعیان می گویند امامان ما معصومند و مهدی از آنهاست و زنده و حاضر است، و اما برای رفع اختلاف از جانب خدا تعیین شده است، با این وضع در میان آنها اختلاف است.
و نیز می گوید 300 نفر با مهدی در ارتباطند و از طرفی می گویند، هر كس ادعاء كند امام را دیده است دروغگو است.
پاسخ
این تنها امام معصوم نیست كه وجود او رافع اختلاف و مایۀ وحدت است، بلكه پیامبران نیز دارای چنین ویژگی می باشند، تا آنجا كه حضرت مسیح، یكی از علل برانگیخته شدن خود را این می داند كه در مسائل مورد اختلاف بنی اسرائیل داوری كند و اختلاف را بركند، چنانكه می فرماید: «قد جئتكم بالحكمة ولابین لكم بعض الذی تختلفون فیه»(زخرف/63).
«من با دانش استوار به سوی شما آمده ام تا برخی از اختلافات شما را بیان كنم».
ولی آنان كه عاشق حق و حقیقت بودند به عیسی گرویدند، حق را پذیرا شدند و امّا آنان كه از هوا و هوس پیروی كردند، بر اختلاف دامن زدند. بنابراین وجود حجت الهی ملازم با رفع اختلاف نیست.
افزون بر این پیامبر فرمود: اهل بیت من امان امت از اختلافند(1) با این حال وجود حجت ملازم بر رفع اختلاف به صورت گسترده نیست.
امامان شیعه هر كدام در عصر خود نیز با بیان استوار خود، راه را نشان می داد آنان كه پذیرا شدند به سوی وحدت گرویدند و آنان كه از اندیشه های نسنجیده خود پیروی كردند، به اختلاف دامن زدند. این بیان دربارۀ‌ امامانی است كه مردم به آنان دسترسی داشتند ولی دربارۀ حضرت مهدی مسأله به شكل دیگر است، و آن این كه ارادۀ‌ قطعی خدا بر آن تعلق گرفته است كه آخرین وصی پیامبر را دور از گزند دشمنان در پس پردۀ غیب حفظ كند تا روزی كه خود می داند، او را برای برافراشتن پرچم عدل، آشكار سازد.
مسلّماً عدم بهره گیری از امام و در نتیجه، وجود اختلاف به خاطر این است كه ظهور آن حضرت در شرایطی خواهد بود كه جهان پذیرای او باشد وگرنه به سان دیگر پیشوایان خواهد بود كه به شمشیر ظلم یا زهر جفا، شهید شدند و امّا اینكه می گویند سی نفر با او در ارتباطند، سخنی است بی مدرك، و كراراً گفته ایم وجود یك مطلب در یك كتاب نشانۀ عقیدۀ شیعه نیست، عقاید را از كتب كلامی مبرهن می گیرند.
آری گاهی برخی از اوتاد كه از كمالات بالایی برخوردارند، به حضورش تشرف یافته و چه بسا بهره های علمی و معنوی بگیرند.
پی نوشت ها:
1. مستدرك حاكم، ج2/149 و 457، ذخائر العقبی:17.