چگونه می توانیم به هنگام گناه ، خود را کنتر ل کنیم؟
پاسخ:در این زمینه باید چند چیز را دقیقا و حتما بدون سهلانگارى انجام داد:
1- تصمیم جدی و قاطع بر گناه نكردن؛ تا انسان عزم راسخ بر ترك گناه نداشته باشد، چندان توفیقی در عدم ارتكاب گناه به دست نمی آورد.
2- ترك زمینه گناه: پیشگیرى از گناه آسان ترین راه مبارزه با گناه است . جوانى كه مى خواهد گناه نكند باید خود را از صحنه هاى گناه دور نگه دارد.
این خود زیرمجموعهاى دارد كه مهمترین آن عبارت از است:
* كنترل چشم: دقیقا باید مواظب چشم خود بود كه مبادا به نامحرم و كلاً هر آنچه كه شهوتانگیز است، نگاه شود. امام صادق(ع)می فرماید: «النظر سهم من سهام ابلیس مسموم و كم من نظرة اورثت حسرة طویله؛ نظر دوختن تیرى مسموم از تیرهاى ابلیس است و چه بسا نگاهى كه حسرت درازمدتى را (در دل) به ارث بگذارد»، (1)
تا حد امكان انسان از حضور در مجالس مختلط یا برخورد با نامحرم پرهیز نماید.
* كنترل گوش: باید از شنیدنىهایى كه ممكن است به حرام منجر شوند و زمینهساز حرام هستند پرهیز شود. مانند نوار موسیقى، صداى شهوتانگیز نامحرم و...
* ترك مصاحبت با دوستان ناباب: دوستانى كه باعث مىشوند انسان مزه گناه را مزمزه كند، در واقع دشمن هستند و باید از آنها پرهیز كرد.
حضرت سجاد(ع) از همراهى و سخن گفتن و رفیق بودن با پنج كس را نهى فرموده: كذاب، گناهكار، بخیل، احمق و كسى كه قطع رحم كرده است»،(2)
البته اینها از مهمترین زمینههاى گناه هستند كه باید ترك شوند. ولی به طورکلی هر چیزى كه زمینه گناه را فراهم مىكند باید ترك شود.
3- ترك فكر گناه: ترك زمینه گناه سهم به سزایى در ترك فكر گناه دارد. ازاینرو هر چه بیشتر و دقیقتر زمینه گناه ترك شود فكر گناه كمتر به سراغ انسان مىآید. این فكر گناه است كه شوق در انسان ایجاد مىنماید و بعد از شوق ارادهى عمل سپس خود گناه محقق مىشود، مسلما تا اراده و شوق و میل نسبت به كارى نباشد انسان مرتكب آن كار نمىگردد.
4- اشتغال به برنامه شبانهروزى: حتما باید شبانهروز خود را با برنامهریزى صحیح و متناسب وضع روحى و جسمى خود پر كنیم و هیچ ساعت بیكارى نداشته باشیم تا نفس، ما را مشغول كند. در اوقات بیكارى وسوسههاى نفس و شیطان به سراغ انسان مىآید و او را به فكر گناه و سپس به خود گناه مىكشاند قال امیرالمؤمنین على(ع): «ان هذه النفس لامارة بالسوء، فمن اهملها، جمحت به الى المآثم؛ براستى و حقیقت كه این نفس (انسانى) پیوسته و مرتب به بدى امر مىكند در نتیجه هر كس آن را به خود واگذارد (و به كارى نگمارد) نفس او را به سمت گناهان مىكشاند»،(3)
5- روزه گرفتن: روزه گرفتن قواى حیوانى و شهوانى انسان را تضعیف مىكند اگر قواى شهوانى ضعیف گشت قهرا فكر گناه هم كمرنگ مىشود. عن ابى جعفر(ع) قال: «اذا شبع البطن طغى؛ هرگاه شكم پر شود طغیان مىكند،(4). مفهومش این است اگر شكم بر نشود طغیان نمىكند و بهترین قسم جوع و گرسنگى همان روزه گرفتن است.
تذكر این نكته بسیار ضرورى است كه اولاً: روزه نباید براى بدن ضررى داشته باشد وگرنه شرعا حرام است. ثانیا: براى كارهاى روزمره مخل نباشد. ثالثا: اگر نه مضر بود ونه مخل فقط روزهاى دوشنبه و پنجشنبه باشد نه بیشتر ولى در هر صورت اگر براى روزه گرفتن عذرى است مورد بعدى یعنى ورزش دو برابر شود.
6- ورزش: هر روز ورزش لازم است البته آن ورزشهایى باشد كه براى بدن ضررى ندارد مثل نرم دویدن و نرم طناب زدن و انجام حركتهاى كششى و اگر براى روزه گرفتن عذرى هست زمان ورزشى دوبرابر شود مثلاً از بیست دقیقه به چهل دقیقه افزایش یابد.
7- فكر مرگ: این یكى دیگر از چیزهاى بسیار مفید است كه فكر گناه را یا از بین مىبرد و یا كم مىكند كه این به شدت و ضعف فرو رفتن در فكر مرگ بستگى دارد اگر انسان با این واقعیت انس بگیرد و مردن را باور دل سازد نقشى سازنده و بالا برنده دارد. قال امیرالمؤمنین على(ع): «اذكروا هادم اللذات و منغص الشهوات و داعى الشتات؛ یاد كنید (مرگ را) درهم كوبنده لذات را و تیره و تلخ كننده شهوات را و دعوت كننده جدایىها را»،(5) یاد مرگ دل را از تعلق به شهوات جدا مىسازد و انسان را از گناه و فكر گناه باز مىدارد آنچه كه بسیار مهم است این است كه اولاً :این فكر هر روز و مستدام باشد اگر شبانهروزى نیمساعت باشد كافى است. ثانیا: در مكان خلوتى باشد مخصوصا اگر آن مكان خلوت خود محیط قبرستان باشد به هر گونه كه این فكر در مرگ با جان عجین شود و باور دل گردد بسیار مطلوب است مثلاً یكى از كیفیتهاى فكر در مرگ را یكى از بزرگان چنین مىفرمود: تمام خاطرات تلخ و شیرین گذشته را در حد امكان مثل یك فیلم از ذهن بگذراند و به خود بباوراند كه همه اینها گذشت و چند روز باقى مانده عمر هم مىگذرد لحظات جان دادن، وقتى كه خویشان و نزدیكان را رها مىسازد و از تمام تلخ و شیرینىها وداع مىكند و... همه و همه را به خوبى تأمل كند تا دل بلرزند و چشم بگرید.
8- توجه كامل به این كه خداوند در همه حالات آگاه و ناظر بر اعمال ما است و حتی بر خطورات قلبی ما (در دل می گذرد) احاطه دارد و از آن ها هم با خبر است. اگر انسان چنین یقینی داشته باشد، خجالت می كشد گناه كند و از دستورهای خالقش سرپیچی نماید. برای این كه انسان به چنین توجهی موفق شود، همیشه به یاد خدا بودن بسیار سودمند است. این كه گفته می شود انسان باید همیشه به یاد خدا باشد، بدین خاطر است كه با یاد خدا انسان از مهلكات دور می شود و به عوامل سعادت نزدیك می گردد. علی(ع) فرمود: «خدا را در همه جا یاد كنید، زیرا در همه جا با شما است». (6) حضرت در حدیث دیگر فرمود: «ذكر دو گونه است: یاد خدا به هنگام مصیبت و بهتر از آن یاد خدا در رویارویی با حرام است كه این یاد خدا مانع از ارتكاب حرام می شود».(7) قرآن فرموده است: «آیا (او كه اهل گناه و شرك است) ندانست كه خدا می بیند».(8)
9- تفكر در عواقب زیان بار گناه: اگر انسان توجه كامل داشته باشد كه معصیت افزون بر آثار سوء دنیوی، چه عذاب های غیر قابل تحمل اُخروی به دنبال دارد، مطمئناً از گناه دوری می جوید.
قرآن می فرماید: « هر كس به خدای خود با حالت گناه وارد شود، جزای او جهنمی است كه در آن جا نه می میرد و نه زنده می ماند».(9) در آیه دیگر فرمود: «(در روز قیامت) گناهكار دوست دارد كه فرزندان، زن، برادر، همة خویشان و همة اهل زمین را فدا می كرد تا از عذاب نجات می یافت، (ولی) چنین نیست، (بلكه) آن آتش شعله كش است و ...».(10) در جای دیگر فرمود: «در روز قیامت كافر گوید: ای كاش خاك بودم».(11)
10- مقایسه بین بهشت و جهنم. اگر انسان یك مطالعه اجمالی در آیات و روایات اهل بیت(ع) در مورد نعمت های بهشتی و عذاب های جهنمی داشته باشد، مطمئناً به بهشت شوق پیدا می كند و از جهنم می ترسد در نتیجه مرتكب گناه نمی شود. در این زمینه مطالعه جلد شش كتاب پیام قرآن اثر آیت الله مكارم شیرازی بسیار مفید است. قرآن در مقایسه بین ثواب و عذاب اخروی می فرماید: «وصف بهشتی كه به پرهیزكاران وعده داده شده (چنین است) كه در آن، جوی هایی از آب گوارا، و جوی هایی از شیری كه مزه اش تغییر ناپذیر است، و جوی هایی از شراب لذت بخش برای آشامندگان، و جوی هایی از عسل پاكیزه (وجود دارد) و برای شان در آن جا همه گونه میوه هست، نیز آمرزشی از جانب پروردگارشان. (آیا چنین كسی) همانند كسی است كه جاودانه در آتش است و به آنان آبی جوشان نوشانده می شود كه دل و روده های شان را پاره پاره می كند؟!».(12)
امیرمؤمنان(ع) فرمود: «مغبون كسی است كه بهشت عالی را به گناه پست بفروشد».(13)
11- باور كردن این كه شیطان و نفس امّاره، دشمن انسانند؛ وقتی انسان یقین پیدا كرد كه اینان دشمن اویند، به حرف آنان گوش نداده و گناه نمی كند. قرآن می فرماید: «ای بنی آدم، آیا با شما پیمان نبسته بودم كه شیطان را نپرستید كه او دشمن آشكار شما است؟!».(14)
در آیة دیگر فرمود: «نفس امّاره بسیار وادار كننده به بدی است».(15)
12- عمر انسان زودگذر است و در آینده بسیار نزدیك به نتایج اعمالش خواهد رسید؛ اگر انسان به این مسئله عنایت داشته باشد و فكر نكند كه فعلاً خبری از سرای آخرت نیست، در عدم ارتكاب گناه مؤثر است، چرا كه خیلی از افراد به خیال این كه عواقب وخیم معصیت دیر به سراغ انسان می آید، مرتكب معصیت می گردند. قرآن فرموده: «آن ها (كافران) آن (روز عذاب را) دور می بینند، و ما آن را نزدیك می بینیم».(16)
13- زیاد سبحان الله گفتن، كه باعث می شود شیطان از انسان دور شود. وقتی شیطان از انسان دور شود، دیگر گناه نمی كند.
امام صادق(ع) فرمود: «شیطان گفته است: پنج كس مرا بیچاره ساخته و راه به آن ها ندارم و بقیه مردم در اختیار من هستند:
1ـ كسی كه با نیّت صادق به خدا چنگ بزند و در تمام كارها به او توكّل كند.
2ـ كسی كه در شبانه روز زیاد تسبیح گوید.
3ـ كسی كه هر چه برای خود می پسندد، برای برادر مؤمن خود نیز بپسندد.
4ـ كسی در وقت رویارویی با مصیبت ناله و فریاد نزند.
5ـ كسی كه به آن چه خدا قسمتش كرده است راضی باشد».(17)
14- عقل ; حضرت على (ع)مى فرماید: فكرك یهدیك الى الرشاد;(18) افكار عاقلانه ات تو را به راه صواب و هدایت واقعى راهنمایى مى كند.
15- شناخت زیان ها و مفاسد گناه ; جهل منشأ بسیارى از لغزش ها است . علم به آثار و تبعات گناه انسان را ازارتكاب به آن باز مى دارد.
16- تربیت صحیح ; تربیت صحیح در محیط خانواده و نیز ادامهء آن تحت نظر مربیان اخلاق در جامعه انسان را باعفت و حیا درست مى كند, چنین فردى به راحتى بر غریزه هاى خودش مسلط می شود.
امام على (ع) مى فرماید: كسى كه به ادب آموزى وادار شود كار خلاف از او كم تر دیده می شود.(19)
17- نماز; نماز آدمى را از كارهاى زشت و گناه باز مى دارد.(20)
18- محاسبه و مراقبه ; كسى كه خواهان رشد و تكامل معنوى است , باید مراقب اعمال خود باشد و هر روزخودش را محاسبه كند تا نقایص و كاستى هاى خود را جبران و نقاط قوتش را تقویت كند.
در پایان حدیثی را كه امام حسین(ع) دربارة رهایی از معصیت فرموده می آوریم:
مردی به خدمت حضرت حسین(ع) رسیده و عرض كرد: من مردی گناهكارم و صبر بر معصیت (استقامت در برابر آن) ندارم، مرا موعظه فرما.
حضرت فرمود: «پنج عمل انجام ده، آن گاه هر گونه كه خواستی گناه كن: 1ـ روزی خدا را نخور و هر چه می خواهی گناه كن.
2ـ از ولایت خدا بیرون رو و هر چه خواستی گناه كن.
3ـ در جایی گناه كن كه خدا تو را نبیند.
4ـ به هنگام مرگ نگذار حضرت عزرائیل جانت را بگیرد و هر چه خواستی گناه كن.
5ـ وقتی مالك دوزخ تو را به آتش می اندازد، داخل آتش نرو، آن وقت هر گناهی خواستی انجام ده».(21)
در این حدیث حضرت می خواهد بگوید: تو كه بر هیچ یك از این پنج چیز قادر نیستی، پس چگونه گناه انجام می دهی و خود را بدبخت می كنی؟!
پی نوشت ها:
1- شیخ عباسى قمى، سفینةالبحار، ماده نظر
2- همان، ماده صحب.
3- غر ر الحکم ج2 ص 220
4- المحجةالبیضاء، ملا محسن فیض كاشانى، ج 5، ص 150
5- غرر الحکم ج2 ص 270
6. صادق احسان بخش، آثار الصادقین، ج 6، ص 295، شمارة 8567.
7. همان، ص 294، شمارة 8562.
8. علق (95) آیة 14.
9. طه (20) آیة 74.
10. معارج (70) آیة 11 ـ 15.
11. نبأ (78) آیة 40.
12. محمد (47) آیة 15.
13. غررالحكم، ج 1، ص 356.
14. یس (36) آیة 60.
15. یوسف (12) آیة 14.
16. معارج (70) آیة 6.
17. آثار الصادقین، ج 6، ص 290، شمارة 8543.
18.غررالحكم , ج 4 ص 415
19.همان , ج 5 ص 263
20.عنكبوت (29) آیهء 45
21-آثار الصادقین، ج 6 ص 349، شمارة 8789