آیا کاملتر از سه آموزه: گفتار نیک، کردار نیک و پندار نیک، چیزی هست؟
پاسخ : این سه آموزه جامعترین و زیباترین سخن است که از طرف تمام ادیان و از جمله اسلام پذیرفته شده است.
اسلام به مسلمانان سفارش کرده و فرمان داده است که از کارهای بد فاصله بگیرند و به کردار نیک رو آورند و سخن درست و حکیمانه بر زبان جاری کنند، حتی در اندیشه خود گناه نکنند.
قرآن می فرماید: "قولوا للنّاس حسناً(1)؛ سخن نیک به مردم بگویید" و در آیهای دیگر نهتنها سفارش به بالاتر از آن فرموده است: "ادفعْ بالتی هی أحسن فإذا الذی بینک و بینه عداوة کأنّه ولیٌ حمیم(2)؛ همواره به نیکوترین وجهی پاسخ ده، تا کسی که میان تو و او دشمنی است چون دوست مهربان تو گردد".
در مورد پندار نیک نیز سخنهای بسیاری دارد که به تفصیل بیان خواهیم کرد، اما پیش از آن یادآور میشویم که آنچه اسلام را بر سایر ادیان و از جمله دین زرتشتی برتری داده است، صرفاً بیان گفتار نیک، پندار نیک و رفتار نیک" نیست، بلکه مصادیق آنها را نیز بیان کرده است.
سخن بالا اگر چه زیباترین سخن است، اما بار معرفتی چندانی ندارد، یعنی بیان نمیکند که گفتار، پندار و رفتار نیک چه چیزهایی است یا چه چیزهایی باید باشد.
حتی اگر هیچ دینی برای ما بیان نمیکرد که به دنبال کردار، پندار و گفتار نیک باشیم، خرد و فطرت انسانی، متوجه و آگاه به آن بوده، آدمی به صورت فطری به دنبال نیکیها است، نیز در صدد دستیابی به سعادت است و میداند که خوشبختی تنها در سایه نیکیها است اما این که نیکیها چیست، چگونه باید انتخاب کند، از چه راههایی به آنها دست یابد، موانع راه رسیدن به آنها چیست و چه چیزهایی در تقویت آنها مؤثر است و صدها سؤال مانند این مطرح میشود. طبعاً دینی که میتواند به این سؤالات پاسخ صحیح و دقیق ارائه دهد، کاملترین دین شناخته میشود.
یک دین کامل، هم از جهت آموزهها و هم از جهت برنامه زندگی باید کامل و جامع باشد، تا دین کامل محسوب شود.
جامعیت، بالندگی، همسویی با فطرت و خرد، از شاخصههای مهم موفقیت یک دین محسوب میگردد. پاسخگویی به نیاز انسانها، داشتن برنامههای جامع و کاربردی نیز از ویژگیهای کامل بودن یک دین هستند.
بنابر این در دین اسلام، این سه عنصر (گفتار، کردار و پندار نیک) به طور ویژه مورد عنایت و توجه قرار گرفته که برخی از موارد آن را بیان می کنیم.
در دین اسلام پندار نیک (که مهمترین مؤلفه آن نیت پاک است) مورد توجه ویژه قرار گرفته است.
نیّت مؤمن از عمل او بهتر است و نیت کافر از عمل او بدتر است..."(3).
امام صادق(ع) فرمود: "دوزخیان به این دلیل باید همیشه در دوزخ به سر برند که نیتهای آنان این بود که اگر برای همیشه در دنیا بمانند، خدا را معصیت کنند، و بهشتیان به این جهت برای ابد در بهشت میمانند که نیّتهای آنان این بود که اگر همیشه در دنیا زنده باشند، خدا را اطاعت کنند"(4).
از سوی دیگر اسلام انسانها را از فکر و اندیشه گناه بر حذر داشته است. امام صادق(ع) فرمود: "مؤمن گاهی اندیشه گناه را می کند و همان سبب می شود که از روزی محروم گردد"(5).
در حدیثی از حضرت مسیح آمده است: "موسی بن عمران به شما دستور داد که زنا نکنید و من به شما امر می کنم که فکر زنا را نیز به خاطر نیاورید، زیرا کسی که فکر گناه کند، مانند کسی است که در عمارت زیبا آتش روشن کند که در این صورت دود آتش خانه را تباه می کند، اگر چه خانه هم نسوزد"(6).
اسلام در گفتار و تعامل با دیگران نیز همگان را به گفتار نیک سفارش کرده و از بهرهگیری القاب زشت برحذر داشته است: "ای کسانی که ایمان آوردهاید، با القاب زشت و نا پسند یکدیگر را یاد نکنید".(7)
اما علی(ع) فرمود: "اجملوا فی الخطاب تسمعوا جمیل الجواب(8)؛ زیبا سخن گویید تا پاسخ زیبا بشنوید"(9) نیز: "از گفتن سخن زشت بپرهیز که دل را پر از خشم و کینه کند"(10).
اسلام به زن و شوهر نیز سفارش کرده است که در گفتار از واژههای محبتآمیز بهره گیرند. اسلام همگان را به کردار نیک سفارش کرده که از آن به عنوان اعمال صالح یاد شده است. از سوی دیگر اسلام انسانها را از گناه و مفاسد و ناهنجاریها برحذر داشته و ثواب و عذاب الهی را مبتنی بر اعمال صالح و غیر صالح کرده است. در قرآن میخوانیم: "ومن یؤمن باللّه ویعمل صالحاً یدخله جنات(11)، هر کس ایمان به خدا و کردار نیک داشته باشد، برای او بهشت است".
همچنین: "فمَن یعمل مثقال ذرّة خیراً یره ومَن یعمل مثقال ذرّة شرّاً یره(12)؛ پس هر کس به وزن ذرهای نیکی کرده، آن را میبیند و هر کس به وزن ذرهای بدی کرده باشد، آن را میبیند".
پینوشتها:
1 . بقره (2) آیه 83.
2 . فصلت (41) آیه 34.
3 . صحیح مسلم، ج 2، ص 103.
4 . وسائل الشیعه، ج 1، ص 35؛ بحار الانوار، ج 67، ص 189؛ اصول کافی، ج 2، ص 84.
5 . بحار الانوار، ج 67، ص 209.
6 . همان، ج 73، ص 358.
7 . همان، ج 14، ص 331.
8 . حجرات (49) آیه 11؛ تفسیر نمونه، ج 22، ص 176 به بعد.
9 . غرر الحکم و درر الکلم، شرح آقا جمال، ج 2، ص 266.
10 . همان، ص 298.
11 . طلاق (65) آیه 11.
12 . زلزال (99) آیه 7 و 8.