قیام امام حسین علیه السلام چه نتایجی داشت؟
1 ـ یکی از بزرگترین نتایج قیام سیدالشهداء علیه السلام , ثمرات قرب و ارتقاء درجة آن حضرت در نزد خداوند متعال است.
2- نجات اسلام:
مهمترین نتیجة قیام حسین, نجات اسلام از چنگال نقشههای بنیامیّه است، برای اینکه تأثیر نهضت حسینی معلوم شود و بدانیم که چگونه حیات اسلام و بقای شریعت و قرآن رهین فداکاری حسین است، توجه به خطراتی که از ناحیة بنیامیّه, اسلام را صریحاً تهدید میکرد و مطالعة اجمالی سوابق پروندة بنیامیّه لازم است. بنیامیه پس از شهادت حسین علیه السلام , از اینکه بتوانند از پشت به اسلام خنجر بزنند و اسلام را از پا درآوردند محروم شدند و در نظر جامعة مسلمین و در افکار عموم، گروهی ستمگر و مستبد معرفی شدند که به زور سر نیزه و شمشیر بر مردم مسلّط شده و غاصب حقوق ملّت وخائن به اسلام هستند. مظلومیت حسین آن چنان احساسات را بر ضدّ آنها به هیجان آورد که مردم, علی رغم سیاست آنها, التزامشان به سنن و احکام اسلام بیشتر شد, لذا هیچ گزاف نیست که ما او را بمانند «معین الدین اچمیری», شاعر هندی, دومین بنا کنندة کاخ اسلام، بعد از جدش و مجدد بنای توحید بخوانیم.
3 ـ بیداری شعور دینی،
در اثر تبلیغات معاویه و همدستانش و دوری مردم از عهد رسالت و تعطیل اجرای برنامههای اسلام و توسعة ممالک اسلامی و ممنوع شدن تبلیغات صحیح دینی و خانه نشین شدن شایستگان و دانشوران، شعور دینی مردم ضعیف شد و افکار آنها انحطاط بافت. اکثر مردم در برابر وضع موجود خود باخته و شکسته خاطر و سرد شده بودند. شهادت امام و یارانش احساسات را بیدار و خصال انسانی را زنده ساخت و به مسلمانان درس مردانگی و استقامت داد که هر چه در شورشهایی که علیه بنیامیه میکردند، آنها را سرکوب مینمودند و شکست میدادند و کشته میشدند روحیة آنان شکست نمیخورد و کشته شدن در راه هدف و مقصد را افتخار میشمردند.
4 ـ محبوبیّت اهل بیت و عزت بازماندگان
«اِنَّ الَذَّینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدّاً» مریم/ 96
[همانا آنان که به خدا ایمان آوردند و اعمال شایسته بجا آوردند، خدای رحمان آنها را (در نظر خلق و حق) محبوب میگرداند.]
محبت و دوستی اهل بیت جزء مزاج ایمانی و اسلامی هر مسلمان است واحدی نیست که مسلمان باشد و پیامبر را دوست بدارد و با این حال،فاطمة الزهرا و دو ریحانهاش حسن و حسین، و برادر و پسر عمش علی ـ علیهم السلام ـ را دوست نداشته باشد. همانطور که امام سجاد در خطبة مسجد شام فرمود: یکی از خصائص این خاندان محبّتی است که خداوند از آنها در دلهای مؤمنین قرار داده است. یکی از آثار شهادت حسین این بود که این محبت, در دلها زیاد شد و موجب جلب عواطف و جذب احساسات عموم به خاندان نبوت گشت.
5 ـ تأسیس مکتب عالی و همگانی تعلیم و تربیت
نتیجه دیگر شهادت امام، برنامههایی است که به عنوان عزاداری و سوگواری و ذکر مصائب آن حضرت در عرض سال اجرا میشود. شاید کسانی باشند که اهتمام شیعه را به برگزاری این مراسم و صرف میلیونها اموال را همه ساله بیفائده و اسراف بشمارند ولی اگر فوائد معنوی این مراسم و تأثیر آن را در تربیت جامعه و تهذیب اخلاق در نظر بگیرند, تأیید میکنند که این برنامهها از بهترین وسایل اصلاح مکتبهای تربیت است.
مجالس ذکر مصیبت آن حضرت بهترین مجالس تبلیغی و دعوت به اسلام است، در این مجالس، معارف قرآن، اصول و فروع دین، تفسیر و حدیث، تاریخ و سیرة پیامبر و ائمه ـ علیهم السلام ـ و صحابه، نصایح و راهنمائیهای اخلاقی و اجتماعی و آئین زندگی, از خانهداری تا کشورداری به مردم آموخته میشود و جاذبة نام حسین، مردم را ساده و بی ریا در این مجالس تعلیم و هدایت و تربیت، حاضر میسازد.
6 ـ محکومیت بنیامیّه در افکار مسلمین و سایر ملل
بنیامیّه با کشتن حسین علیه السلام گور خود را کندند و پرده از روی شنایع اعمال و مقاصد شوم خود برداشته و خشم و غضب ملل اسلام را خریداری کردند.
همه, عمل بنیامّه را تقبیح کردند، همه, آنها را سرزنش نمودند و خطاکارشان شناختند. مستشرق آلمانی «ماربین» میگوید: بزرگترین غلطهای سیاسی امویین که اسم و رسم آنها را از صفحة عالم محو ساخت, کشتن حسین بود. این حقیقی است که هر مورخ و هر کس تاریخ اسلام را مطالعه کند به آن اعتراف مینماید. محکومیت بنیامیّه در افکار مسلمین برای آیندة اسلام بسیار مفید شد؛ زیرا بنی امیّه از اینکه بتواند منافقانه و زیر پردة اسلام ضربت بزنند مأیوس شدند و مردم آنها را شناختند و قتل حسین علیه السلام و اسیر کردن خاندان پیامبر بنیامیّه را رسوا ساخت.
7 ـ گرفتاری بنیامیّه به شورش و انقلاب
یکی از عکس العملها و نتایج شهادت و مظلومیت حسین علیه السلام شورشها و انقلاباتی بود که برای برانداختن حکومت امویین در جهان اسلام برپا شد. در این شورشها عاملی که بیش از هر چیز مردم را تهییج و تحریک میکرد, شهادت حسین و دعوت به قیام برای خونخواهی آن حضرت و گرفتن انتقام از بنیامیّه بود.
8 ـ تحوّل فکری
یکی از بیماریهای خطرناک فکری که پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) اجتماع مسلمانان به آن گرفتار شد, این بود که بسیاری از مردم در برابر عمل انجام شده، هر چند موافق با خیر و مصلحت و نظامات و تعالیم شرعیه نبود تسلیم میشدند و هر حکومتی را که روی کار میآمد, واجب الاطاعه و بیعت با آن را لازم الوفا میدانستند. حسین, با این فکر غلط و خطرناک نیز مبارزه کرد و مردم را از این اشتباه که حکومتهایی مانند حکومت بنیامیّه و یزید، واجب الاطاعه هستند، بیرون آورد و فهماند که نه فقط اطاعت از آنها واجب نیست بلکه کوشش برای برانداختن آنها و تأسیس حکومت تمام اسلامی, لازم و واجب است.
9 ـ عکس العمل جاودان و پایدار
اثر جهاد حسین علیه السلام در صفحة تاریخ جاویدان ماند و همواره نیروبخش اصلاح طلبان و مجاهدان راه حق و حامیان خیر و عدالت است. قیام آن حضرت، مبارزه با ظلم و کفر و باطل بود که در آن زمان از گریبان یزید سر بیرون کرده بود. مبارزه با افکار و نقشهها و آراء و مفاسدی که از جانب او حیات اسلام را تهدید میکرد. ازجمله درسهای عالی و سودمند که هر شیعه و آزادیخواه حق پرست و هر آرزومند تحقق رسالت جهانی اسلام، از واقعة کربلا باید بیاموزد, این است که بداند: نبردی که میان حسین و یزیدیان واقع شد هنوز پایان نیافته و تا هنگامی که از شرک و جهل و باطل و ستم و استبداد و استعباد و غصب حقوق انسانها اثری باقی است، این نبرد, با مظاهر و نمایشهای گوناگون ادامه خواهد داشت.