چرا پیامبر فرمود "کاد الفقر أن یکون کفراً" در جای دیگر فرمود "من از فقر اقتصادی بر امتم نمی ترسم، بلکه از سوء تدبیر می ترسم"؟

جهت روشن شدن مطلب، مقدمه ای کوتاه بیان می شود:
آیات و روایات فراوانی مسلمانان را به کار و تلاش و تجارت و کسب مال حلال سفارش کرده و جامعه را از فقر و تنگدستی بر حذر داشته، فقر را خطرناک ترین دشمن تکامل انسانی و موجب عقب ماندگی فکری و انحطاط عقلی و اخلاقی و باعث از دست رفتن سلامت جسمی معرفی کرده است. امیرالمؤمنین(ع) فرمود: "از فقر به خداوند پناه ببرید که باعث عقب ماندگی و نارسایی در امور دینی و موجب پریشانی عقل و نارسایی فکر است".[1]
نیز فرمود: "فقر و تنگدستی زبان افراد زیرک و باهوش را می بندد و آنان را از بیان دلیل گنگ و لال می گرداند. شخص فقیر در شهر خود نیز غریب است".[2]
از پیامبر اکرم(ص) نقل شده کال و ثروت، موجب حفظ کمال و عزت و تقوا است.[3]
مسئلة اقتصاد و فقر زدایی به قدری دارای اهمیت است که از آن حضرت نقل شده: "فلو لا الخلبز ما صلّینا و لا صمنا و لا أدّینا فرائض ربّنا؛[4] اگر نان نبود - و شکم ها گرسنه بود - از نماز و روزه و انجام سایر فرائض و واجبات خبری نبود". با وجود این که اقتصاد و حل مشکل فقر و بیکاری اهمیت فراوانی دارد، ولی بدتر از فقر،‌ نداشتن برنامة صحیح اقتصادی و جدولی متناسب با درآمد ها برای مخارج و هزینه های زندگی است. خطری که اسراف و ریخت و پاش ها، زندگی فرد و جامعه را تهدید می کند، به مراتب زیادتر از فقر است. کشورهای اسلامی همانند ایران به صورت طبیعی، فقیر نیستند. اما سوء تدبیر و نداشتن برنامه ریزی صحیح اقتصادی،‌ وابستگی های همه جانبه را برای آنان فراهم ساخته است. در حدیث صحبت از توسعة سیاسی نیست بلکه "سوء التدبیر" یعنی نداشتن برنامه یا برنامة نادرست است و به قرینة بحث فقر، منظور، سوء تدبیر در امور اقتصادی است.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت :
[1] آیت الله حسین نوری، اقتصاد اسلامی،‌ ص 96 - 97؛ وسایل الشیعه، ج 12، ص 6-‌ 8. نظیر احادیث مذکور را از امام صادق(ع) نقل نموده است.
[2] همان.
[3] وسایل الشیعه، ج 12، ص 16.
[4] همان، ص 17.