آیا در جهان آخرت شیعیان حضرت علی (ع) به شفاعت می رسند وبه بهشت می روند؟ تکلیف بقیه پیروان ادیان چه می شود؟منظور از شیعه چیست؟
شیعه به معنای پیرو می باشد و آن چه که به شیعه هویت پیروان می بخشد، داشتن نام شیعه با باطنی بی محتوا نیست. هویت شیعه را پای بندی به آموزههای اعتقادی تشکیل می دهد که به عنوان نشانه شیعه و وظائف او توسط امامان معصوم بیان شده است.
نمی توان پذیرفت که به صرف ادعای همراهی با اهل بیت، بدون این که سیرة آنها در عرصه زندگی سایه افکن شود ، برای نجات از جهنم کافی باشد، زیرا در برخی از روایات وارد شده که خداوند بهشت را برای افراد مطیع خلق کرده ، هرچند عبد حبشی باشد و جهنم را برای افراد گنه کار آفریده است ، هرچند از افراد بنیهاشم باشند.(1)
اگر افرادی عشق به اهل بیت داشته و از صمیم دل به آنان معتقد باشند ، اما در پیمودن راه ائمه کاستیهایی داشته باشند با توجه به روایات فراوان بالاخره به بهشت می روند، زیرا در هرحال عشق و محبت به اهل بیت، عشق به خوبیها و صفات شایسته و ارزنده انسانی است، مشروط بر این که کاستیها به گونهای نباشد که همه تار و پود عشق و محبت را بسوزاند و خاکستر کند، به گونه ای که دیگر احساسی نسبت به اهل بیت در دل آنان باقی نماند.
برخی از روایات بیانگر این است که شیعیان در روز قیامت از جهنم نجات می یابند. پیامبر به امام علی (ع) فرمود:
(«در روز قیامت تو وشیعیانت رستگار هستید.» (2)
پیامبر (ص) فرمود: «ای علی، اگر تو وشیعیانت نبودید، دین خدا پا برجا نبود. تو وشیعیانت کسانی هستید که قسط و عدل را در جامعه برقرار می کنید و در بهشت از نعمتهای الهی برخوردار خواهید بود. بهشت مشتاق تو وشیعیان تو است و ملائکه الهی از رسیدن پیروان تو به بهشت خوشحال می شوند و فرشتگان در حال طلب آمرزش برای ایشان هستند». (3)
در عین حال این گونه نیست که همه از ابتدا وارد بهشت شوند، بلکه پس از تحمل عذاب و پاک شدن از گناهانی که به هیچ یک از اسباب و علل پاک نشده اند، وارد بهشت میشوند، ولی غیر شیعیانی که در زمره فرقههای دیگر اسلامیاند ، اما نه بغض و کینه ای نسبت به اهل بیت دارند و نه استدلالی بر رد حقانیت آنها ، بلکه صرفاً به دلیل موروثی، خود را در این حوزه اعتقادی می بینند، نمی توانیم درباره آنها قضاوت کنیم که قطعاً به دلیل شیعه نبودن به طور دایمی جهنمی خواهند شد. دست یابی به بهشت و جهنم در گرو محتوا است و شالوده محتوا را نیّت و عمل اشخاص پی ریزی میکند.
اگر پس از این که حقیقت کاملاً روشن شد، بر عقیدة نادرست خود تعصب و لجاجت ورزید، حساب او از معتقدان موروثی اهل تسنن و دیگران جدا است.
درست است که بهشت برای نیکوکاران و با تقوایان است و مصداق کامل آنها شیعیان واقعی هستند وکفّار و منافقان از بهشت بهره ای ندارند، ولی بهشت جزای کسانی است که به وظائف الهی و عقلی خود عمل کرده اند و نزد پروردگار جوابگوی اعمال خویشاند.
قرآن میفرماید : «تا بر آنان اتمام حجّت نکرده و رسول بر آنان نفرستاده باشیم ، عذاب نمی کنیم » (4)؛ یعنی اگر حجّت را بر مردم تمام کردیم و طبق وظیفه الهی خود عمل کردند، آنان را عذاب نمی کنیم ، امّا اگر اتمام حجّت کردیم و به وظائف شان عمل نکردند، اهل عذاب خواهند بود. پس ملاک اصلی برای بهشت و جهنم، اتمام حجّت است.
بنابراین انسانها باید با تحقیق و دقّت، وظائف خود را تشخیص دهند تا بتوانند جوابگوی کردار خود باشند. هر انسانی احتمال می دهد که ممکن است پس از مرگ بازپرسی و مجازات شود، همین احتمال کافی است که خود را آماده پاسخگویی کند.
انسان ، هر دینی و مسلکی که دارد، اگر شرایط تکلیف (عقل و بلوغ ) را داشته باشد، باید خود را آماده امتحان الهی بکند و در اعتقادات جوابگوی اعتقادات خود باشد، منتها لازم است هر فرد تحقیق کند و دین حقّ را پیدا کند و به آن معتقد شود، تا اگر در روز قیامت از او سؤال شد، بتواند حجّت و برهانی برعقاید خویش داشته باشد. استاد مطهری در این باره مینویسد:
اگر کسی در روایاتی که از امامان بزرگوار(ع)رسیده دقّت کند، می یابد که ائمه تکیه شان بر این مطلب بود که هر چه بر سر انسان می آید، به دلیل این است که حق بر او عرضه می شود، ولی در مقابل حق تعصب و عناد می ورزد و یا لا اقل در وضعی است که می بایست تحقیق و جست و جوکند، اما تحقیق نمی کند. اما افرادی که ذاتاً و یا به خاطر قصور فهم و ادراک و یا به علل دیگر در وضعی به سر می برند که مصداق منکر و یا مقصّر به شمار نمی روند، در ردیف منکران و مخالفان نیستند و از مستضعفان فکری به شمار میروند.
از روایات استفاده می شود که ائمه اطهار(ع)بسیاری از مردم را از این طبقه می دانند.(5)
مرحوم علامه طباطبایی ، مفسر کبیر قرآن در تفسیر المیزان می گوید: خداوند جهل به دین و ممنوعیت از برپایی شعائر دین را ظلم شمرده است و عفو الهی شامل آن
نمیشود، امّا مستضعفان که قدرت بر انتقال و تغییر محیط ندارند،استثنا شده اند. استثنا اختصاص ندارد به این که استضعاف به این صورت باشد. همان طور که ممکن است منشأاستضعاف عدم امکان تغییر محیط باشد، ممکن است به این دلیل باشد که ذهن انسان متوجه حقیقت نشده و به این سبب از حقیقت محروم مانده باشد.(6)
کسانی که به هر دلیل مرام و مسلکی برایشان یقینی شده و هیچ احتمال خلاف نمی دهند، یعنی احتمال نمی دهند که دین شان باطل است و به راه خود یقین دارند، اگر در اخلاق و رفتار، ظلم و گناه و اجحاف نکنند و حق کسی را پایمال نکنند و بتوانند پاسخگوی اعتقادات و کردار خود در روز قیامت باشند، تا ابد اهل جهنم نخواهند بود.
نتیجه: کسی که یقین داشته باشد آیین وی درست است، خواه مسلمان باشد و یا غیرمسلمان، و از آن جهت که صد در صد علم و یقین دارد، تحقیق را برای خویش لازم نمیبیند و انسان درستکار باشد ، می توان گفت در آخرت مجازاتی نخواهد داشت، هر چند عقیده وی نادرست و اشتباه باشد، ولی کسی که احتمال دهد آیین وی بیاساس و نادرست است، اگر تحقیق نکند، شایسته مجازات است و مؤاخذه خواهد شد.
بنابراین یهودیها و مسیحیها و غیر آنان، اگر صددرصد آیین خویش را درست پنداشته و به اصطلاح «جاهل قاصر» باشند ، نه «مقصر» و انسانهای درستکار و جزء مستضعفان فکری باشند ، مجازات نخواهند شد و شاید وارد بهشت گردند ، اما اگر احتمال میدادند که آیینشان خطا و اشتباه است و تحقیق نکردهاند، شایسته کیفر خواهند بود.
پینوشتها:
1. بحارالانوار، ج 42، ص 82.
2. همان، ج 65، ص 7
3. همان، ص 40
4. اسراء (17) آیه 15
5. مرتضی مطهری ، عدل الهی ، ص 398
6. المیزان ، ج 5 ، ص 51 ، به نقل از عدل الهی ، ص 394، با تلخیص.