علل رشد شیعه در ایران را توضیح دهید؟

قبل از بیان پیدایش شیعه در ایران، لازم است در نخستین قدم به مفهوم شیعه توجه کنیم. شیعه به معناى پیرو و در اصطلاح کسى که از امام على(ع) پیروى کرده و او را خلیفه بلافصل مى‏داند و دیگران را غاصب این مقام مى‏داند است.
در مورد آغاز پیدایش شیعه مى‏توان از دو زاویه وارد بحث شد:
1-شیعه به معناى پیرو على(ع): از زمان پیامبر(ص) مطرح بود. پیامبر(ص) فرمود: «ان علیّا و شیعته هم الفائزون یوم القیامة؛(1) همانا على و شیعیانش در روز قیامت پیروز و رستگارند».
در زمان پیامبر(ص) تعدادى به عنوان شیعه و پیرو على(ع) شناخته مى‏شدند که چهار نفر به نام‏هاى «مقداد بن اسود»، «سلمان فارسى»، «ابوذر غفارى» و «عمار یاسر» در این امر از دیگران سرآمد بودند.(2(
2-شیعه به معناى یک جمعیت سیاسى - مذهبى: که به خلافت بلافصل على(ع) عقیده داشته باشند، در جریان سقیفه بنى ساعده و بعد از رحلت پیامبر شکل گرفت؛ چون در این هنگام برخى از صابه، حکومت ابوبکر را به رسمیت نشناختند، و به جاى آن خواهان حکومت على(ع)شدند. افزون بر تمامى بنى هاشم و زبیر بن عوام، عده‏اى از مهاجران از جمله خالد بن سعید، سلمان فارسى، ابوذر غفارى، مقداد بن اسود، عمار یاسر، بریده اسلمى، و همچنین عده‏اى از انصار از جمله ابوالهیثم بن تیهان، سهل بن حنیف، عثمان بن حنیف، عبداللَّه بن مسعود، زید بن وهب، خزیمة بن ثابت ذوالشهادتین، ابى بن کعب و ابى ایوب انصارى با حکومت ابوبکر به مخالفت برخاستند و خواستار این شدند که قدرت سیاسى جامعه اسلامى به دست امام على(ع)قرار گیرد.(3)
این افراد هسته اولیه شیعه به عنوان یک جمعیت سیاسى - مذهبى را تشکیل دادند و سپس افراد دیگرى به آنان ملحق شدند، مرحوم سید محسن امین در کتاب اعیان الشیعه، بیش از هفتاد و هفت تن از صحابه پیامبر(ص) را نام مى‏برد که این عده به عنوان شیعه على( شیعه به همین معناى مذکور) شناخته مى‏شدند.(4)
سپس در بین تابعین و نسل‏هاى بعدى شیعه گسترش چشمگیرى یافت.(5)
شیعه در ایران:
از وقتى که اسلام در ایران راه پیدا کرد، به همراه آن اسلام شیعى و اسلام سنى در این سرزمین راه یافتند؛ چون که تشیع و تسنن دو شاخه یا دو قرائت و یا دو جمعیت سیاسى - مذهبى درون خانواده اسلام قرار دارند. امروزه همه شاهدیم که در هر جا اسلام پا گذاشته است. کما بیش دو جریان سیاسى - مذهبى مذکور حضور دارند. در اکثر کشورهاى اسلامى جمعیت شیعه نسبت به جمعیت سنى کم‏تر است، به جز در چند کشور از جمله ایران، جمهورى آذربایجان، عراق، کویت، بحریت، یمن و لبنان که جمعیت شیعه یا هم تراز با اهل سنت است، و یا بیشتر است. در ایران قریب به نود درصد مردم شیعه هستند. این پدیده مانند دیگر پدیده‏هاى مهم اجتماعى از زمینه‏ها و عوامل گوناگونى پدید آمده که برخى از مهم‏ترین علل بدین شرح است:
1-تفاوت در سیاست‏هاى علوى و اموى در جذب و دفع ایرانیان:
برتیر عرب بر عجم از سیاست‏هاى عمر، خلیفه دوم بود و بعد عثمان آن را ادامه دارد. هنگامى که امام على(ع) حکومت را در دست گرفت، با آنان به عدل رفتار کرد. بعد از بنى امیه قدرت را در دست گرفت، سیاست عمر را در پیش گرفت و ایرانیان را شهروند درجه دوم به حساب آورد.
در سیاست عمر بنى امیه آمده است:
در مدینه نباید ایرانیان باشند؛زبان ایرانى نباید تکلم گردد؛ از پول بیت المال باید اسراى عرب آزاد شوند، نه ایرانى؛ عرب‏ها از ایرانى‏ها زن بگیرند، ولى به ایرانى‏ها زن ندهند؛ مسلمانان واقعى عرب‏ها هستند نه عجم و ایرانى‏ها. عرب از غیر عرب ارث ببرد، ولى غیر عرب و ایرانى از عرب نباید ارث ببرند؛ کارهاى مشکل و طاقت فرسا را باید ایرانى‏ها انجام دهند، نه عرب‏ها؛ در صف اول نماز جماعت باید عرب‏ها باشند نه غیر عرب؛ امام جماعت و قاضى باید عرب باشد نه عجم و غیر عرب.(6)
طبیعى است که این سیاست ایرانى‏ها را از عمر که از شخصیت‏هاى برجسته اهل سنت به شمار مى‏آید، بدبین مى‏کند. اما امام على(ع) در برابر این سیاست قرار داشت. حضرت با کمال رفق و مدارا با ایرانى‏ها برخورد مى‏کرد که گاهى مورد اعتراض برخى از عرب‏ها قرار مى‏گرفت.
ابن عباس مى‏گوید: یکى از دلائل شکست على(ع) این بود که امتیازات عربى را در نظر نگرفت و عرب‏ها بر حضرت خشمگین شدند.(7)
سیاست امام على(ع) ایرانیان را به خود جذب نمود.
2-قدرت تأثیر گذارى شیعه سیاسى موجود در عراق بر ایران:
آن گاه که کوفه مرکز خلافت امام على(ع) شد و عراقى‏ها از حکومت امام على(ع) دفاع و در برابر معاویه ایستادگى کردند، بسیارى از یاران حضرت از نظر اعتقادى شیعه نبودند، ولى از نظر سیاسى شیعه على بودند.
تشیع سیاسى عراقى‏ها زمینه‏اى شد براى تشیع اعتقادى در عراق و مناطقى که از نظر تشکیلات سیاسى زیر نظر عراق بود. (در دوره بنى امیه تمامى مناطق ایران زیر نظر استاندارى کوفه اداره مى‏شد). افزون بر این مهاجرت طایفه اشعرى‏ها به قم، موجب شد قمى‏ها شیعه شوند.
در دوره‏اى که بغداد مرکز علماى شیعى بود، تلاش‏هاى عالمانه شیخ مفید، شیخ طوسى و دیگران سبب شد برخى از مناطق ایران همانند رى و جبال به تشیع گرایش پیدا کنند، فعالیت‏هاى علامه حلى در اوضاع سیاسى ایران در زمان سلطان مغول «اولجایتو» تأثیر گذاشت و او به مذهب تشیع گرایش پیدا کرد و از سال 707 هجرى قمرى در ایران مذهب شیعه اثنا عشرى رسم شد.
3-محبوبیت علویان در ایران: مظلومیت علویان و مهاجرت سادات علوى به ایران، زمینه ساز گسترش شیعه در ایران هستند.
4-کمک‏هاى شایان امامان به ایرانى‏ها در رفع تبعیض و ظلم بر آنان در این رویکرد مؤثر است.
5-پیدایش سنى‏هاى معتدل و دوستار اهل بیت که از این‏ها برخى تعبیر کرده‏اند به سنى دوازده امامى.(8) این‏ها هم به خلافت خلفاى راشدین عقیده داشتند و هم به امامت دوازده اما این افکار زمینه ساز گرایش به تشیع امامى شد.
6-حکومت صفویه و تلاش عالمان شیعى جبل عامل و...( 9 )
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------
پى نوشت‏ها:
1- مجلسى، بحار الانوار، ج 27، ص 143.
2- سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج 2، ص 27.
3- اعیان الشیعه، همان، ص 27.
4- همان، ص 27.
5- همان، ص 30، به قول ذهبى در کتاب میزان الاعتدال، اگر شیعیان نبودند، تمام آثار پیامبر(ص) محو و نابود شده بود.
6- اسرار آل محمد، سلیم بن قیس هلالى، ص 150 - 151.
7- شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 16، ص 23، و 24.
8- رسول جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ج 2، ص 725.
9- براى اطلاع بیشتر به کتاب تاریخ تشیع در ایران، اثر رسول جعفریان مراجعه کنید.