با توجه به اینکه در روایتى از ابوذر نقل شده که از رسول خدا (ص) پرسیدم عدد پیامبران چند نفر بودند فرمود: یکصد و بیست و چهار هزار نفر، پرسیدم رسولان از میان آنها چند نفر بودند؟ فرمود: سیصد و سیزده نفر و بقیه تنها پیامبر بودند... ابوذر می گوید پرسیدم کتابهاى آسمانى که بر آنها نازل شد چند کتاب بود؟ پیامبر (ص) فرمود: صد و چهار کتاب که ده کتاب بر آدم و پنجاه کتاب بر شیث و سى کتاب بر ادریس و ده کتاب بر ابراهیم (که مجموعا یکصد کتاب مى شود) و تورات و انجیل و زبور و قرآن)104(پس حضرت نوح صاحب کتاب نبوده اند ؟)(تعداد 105 می شود و با گفته پیامبر مخالف است)ولی در قران از صحف نوح صحبت شده لطفا توضیح دهید.

با سلام و تشکر از ارتباط¬تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی

مسلماً هر یک از پیامبران اولوالعزم دارای کتاب آسمانی بودند که نام بعضی از آنها کاملا معروف و شناخته شده است: قرآن مجید آخرین کتاب آسمانی که بر پیامبر اسلام نازل شد، تورات موسی و انجیل عیسی. اما نام كتاب حضرت نوح و ابراهیم براساس روايات اسلامي تصريحاً بيان نشده است و در قرآن نيز از نام كتاب این دو پيامبر عظيم الشأن سخني نيامده است.
البته درباره نام کتاب آسمانی نوح و ابراهیم ممکن است از آیه آخر سوره اعلی « صحف ابراهیم و موسی » استفاده کرد که نام کتاب ابراهیم « صحيفه ابراهيم » بوده همانگونه که درباره نام کتاب حضرت نوح نیز « صحيفه » ذکر کرده اند.(1)
کتب آسمانی که بر پیامبران نازل شده دو گونه بوده است:1- کتاب هایی که احکام تشریعی تازه در بر داشت و اعلام آیین جدید می کرد مانند پنج کتابی که بر پنج پیامبر اولو العزم نازل گردید.
2- کتاب هایی که احکام تازه در بر نداشت بلکه مشتمل بر نصایح و اندرزها و توصیه و دعا و مناجات بود. کتاب « زبور » داود یا کتابی که برای ادریس نقل کرده اند از این قبیل بوده است.(2)
با توجه به این مطلب و با توجه به روایتی که نقل کردید که برای حضرت ابراهیم ده کتاب بیان شده است می توان گفت « صحف » که نام کتاب حضرت ابراهیم یا نوح بیان شده منظور مجموعه کتاب های آنهاست و این با معنای لغوی « صحف » هم سازگاری دارد: " صحف" جمع" صحيفه" به معنى لوح و يا صفحه‏اى است كه چيزى بر آن مى‏نويسند.
علامه طباطبایی در مورد کتاب حضرت نوح با توجه به آیه 213 بقره چنین می فرمایند:
« ...وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ ...»(3)و كتاب آسمانى، كه به سوى حق دعوت مى‏كرد، با آنها نازل نمود، تا در ميان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داورى كند...
لام در كلمه (الكتاب) يا لام جنس است، و يا لام عهد ذهنى است، و مراد از كتاب، كتاب نوح علیه السلام است، به دليل اينكه در آيه شریفه« شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ ما وَصَّى بِهِ نُوحاً، وَ الَّذِي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ وَ ما وَصَّيْنا بِهِ إِبْراهِيمَ وَ مُوسى‏ وَ عِيسى‏»(4) كه در مقام منت نهادن و بيان اين حقيقت است كه شريعت نازله بر امت اسلام جامع همه متفرقات تمامى شرايع سابقه است، كه بر انبياى گذشته نازل شده، به اضافه آن معارفى كه بخصوص پيامبر اسلام وحى شده، پس شريعت مختص است به اين انبياى عظام، يعنى نوح و ابراهيم و موسى و عيسى و محمد (ص).
و چون جمله« وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ ...» دلالت داشت بر اينكه شرايع به وسيله كتاب تشريع شده در نتيجه آيه مورد بحث به انضمام آيه سوره شورا دلالت مى‏كند بر اينكه اولا نوح ع هم كتابى مشتمل بر شريعت داشته، و در آیه« وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ »تنها همان كتاب- اگر الف و لام براى عهد باشد- و يا حد اقل آن كتاب و ساير كتب آسمانى- اگر الف و لام براى جنس باشد- منظور است.
و ثانيا: دلالت دارد بر اينكه كتاب نوح اولين كتاب آسمانى مشتمل بر شريعت بوده، چون اگر قبل از آن هم كتابى بوده، قهرا بايد شريعتى هم بوده باشد، و در آيه سوره شورى بايد نام آن را برده باشد. ثالثا دلالت دارد بر اينكه اين عهدى را كه خداى تعالى در جمله: « کان الناس امه واحده... » به آن اشاره كرده، قبل از بعثت حضرت نوح بوده و ایشان در كتاب خود حل اختلاف آنان را كرده است.(5)
درباره روایتی که از رسول خدا در مورد تعداد کتب انبیاء نقل کردید، باید به عرض برسانم که روایات در این باره مختلف است و در یک روایتی شبیه به همین از حضرت علی علیه السلام تعداد کتب انبیاء هزار کتاب معرفی شده است: « اى سلمان كداميك برتر است محمّد يا سليمان بن داود عرض كرد بلكه محمّد برتر و بالاتر است سپس فرمود اينكه آصف برخيا قدرت دارد كه در يك چشم به هم زدن تخت بلقيس را از فارس به كشور سبا حمل كند و در پيش اوست اندكى از علم كتاب. همانا منهم انجام مي دهم اگر اين كار به من نسبت داده شود و در پيش من است يك هزار كتاب كه خدا فرو فرستاده بر شيث پسر آدم پنجاه صحيفه و بر ادريس پيامبر سى صحيفه، بر ابراهيم خليل بيست تا، و تورات است و انجيل و زبور و فرقان »(6)
در روایت دیگر شبیه روایتی که نقل کردید 104 کتاب بیان شده:« ...قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ كَمْ أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتَابٍ قَالَ مِائَةَ كِتَابٍ وَ أَرْبَعَةَ كُتُبٍ أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى شَيْثٍ خَمْسِينَ صَحِيفَةً وَ عَلَى إِدْرِيسَ ثَلَاثِينَ صَحِيفَةً وَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ عِشْرِينَ صَحِيفَةً وَ أَنْزَلَ التَّوْرَاةَ وَ الْإِنْجِيلَ وَ الزَّبُورَ وَ الْفُرْقَان‏...»(7)عرض كردم يا رسول اللَّه خداوند چند كتاب آسمانى فرو فرستاده؟ فرمود يك صد و چهار كتاب خداوند پنجاه كتاب بر شيث فرستاد و سى كتاب بر ادريس و بيست كتاب بر ابراهيم و توراة و انجيل و زبور و قرآن نيز فرو فرستاد.
بنابراین از شمردن تعداد کتاب های پیامبران به هزار کتاب یا صد و چهار کتاب و ... معلوم می شود که ایشان در صدد بیان نمونه ای از کتب بودند و در آخر همه این روایات، کتب معتبر آسمانی که در قرآن هم نام آنها برده شده را بیان کرده اند و از آنجا که در قرآن نام کتاب حضرت نوح و ابراهیم نیامده در این روایات هم به آن اشاره نشده است.

پی نوشت ها:
1و2.مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج7، ص364.
3. بقره(2)آیه213.
4. شوری(42)آیه13.
5. طباطبایی، محمد حسین،المیزان،(ترجمه) انتشارات جامعه مدرسین، ج‏2، ص: 191.
6.(يَا سَلْمَانُ أَيُّمَا أَفْضَلُ مُحَمَّدٌ ص أَوْ سُلَيْمَانُ بْنُ دَاوُدَ (ع) قَالَ سَلْمَانُ بَلْ مُحَمَّدٌ )ارشاد القلوب الی الصواب، ج2، ص416.
7. شیخ صدوق، الخصال، ج2، ص524.