پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.
برای محكم شدن پایه های ایمان چه كار باید كرد؟
بر هر یك از ما لازم است با عقل و استدلال، باورهای دینی خود را عقلانی نماییم و در باره آن پرسش و جو كنیم ، فكر نماییم و بررسی و دقت كنیم تا از خطر شبهات ...

اعتقاد به خدا و امور اخروی چگونه حاصل می شود و برای محكم شدن پایه های ایمان چه كار باید كرد؟

در ابتدا باید اشاره شود كه  در باره چگونگی  حصول ایمان و  اعتقادات یاد شده در پرسش وراه های تقویت  ومحكم نمودن آن باورها  جای سخن بسیار است ولی قبل از همه باید گفت :

بر  هر یك از ما لازم است با عقل و استدلال،  باورهای دینی خود را عقلانی نماییم  و در باره آن پرسش و جو كنیم ، فكر نماییم  و بررسی و دقت كنیم  تا از خطر شبهات و تردیدهای ناگهانی نجات یابیم .

البته در مراحل عالی و بالا ، اعتقاد به یك دین در معنای حقیقی آن، باور و ایمان و عقیده درونی به درستی مبانی فكری و معرفتی و دستورعمل های مرتبط با آن دین است ؛ اصولا عقیده از ماده عقد ( گره) است، یعنی چیزی كه به جان انسان گره می خورد؛ در نتیجه اعتقاد  كامل به یك دین علاوه بر ایمان درونی و فطری و باور قلبی كه انسان به شكل عادی دارد ، نیازمند تلاشی مضاعف و رسیدن به برهان و دلیل قطعی در خصوص آن است كه ایمان قلبی انسان را به درجات بالاتر و عالی تری می رساند .

 در واقع شیوه درست ورود در این عرصه آن است كه انسان با در اختیار داشتن ابزار و شرایط مناسب تحقیق ، به شكلی منطقی و صحیح و در بستری مناسب به جستجوی بی تعصب حقیقت بپردازد تا به نتیجه مطلوب برسد .

مهم ترین ابزار در این مسیر و به جهت رسیدن به این هدف مهم ، استفاده از قوه عقل كه از مهم ترین عنایات و نعمات خداوند به بشر است می باشد .به همین جهت تفكر و تامل عمیق و صحیح در بسیاری از اصول و مبانی دینی برای نتیجه گیری در این باره بسیار مهم است ؛ پس كیفیت درست اندیشیدن و چگونه اندیشیدن و موضوعاتی كه باید در آن ها تفكر كرد ،برای نتیجه گیری در این راه بسیار اهمیت دارد .چه این كه  بر اساس  اندیشه شیعی باید در اصول دین تحقیق شود . اصول دین باید براساس تعقل و تفكر و استدلال باشد؛ زیرا اصول دین زیربنای فكری مسلمان را تشكیل می­دهد. باید  زیربنا، مبتنی بر تفكر باشد. بر همین اساس خداشناسی تعبدی نیست، بلكه خدا باوری و معادشناسی، براساس منطق و عقل و استدلال می باشد. در آیات متعددی از قرآن، خداوند انسان ها را دعوت به تفكر كرده  حتی به آن فرمان  می دهد . مهم ترین موضوع تفكر نیز همان اصول و پایه های اصلی دین است. خداوند انسان را به تفكر در نظام آفرینش فراخوانده است تا با تعقل پی به اثبات خدا پی ببرد.

  مباحثی كه در آغاز رساله  توضیح المسایل آیت الله وحید خراسانی آمده ، برای پرسشگر محترم بسیار مفید و آموزنده و موثر است  (1) 

گفتنی است كه  عقل و آموزه های وحیانی اعم از قران و روایات  صحیح  حجت خدا است.  خداوند برای شناخت خود  و تامین زندگی سعادتمندانه  بشر دو راه قرار داده  یكی راه وحی و دیگری راه عقل.  در روایتی آمده:

«ان الله علی الناس حجتین: حجه ظاهره و حجه باطنه، فاما الظاهره فالرسل و الانبیاء و الائمه علیهم السلام، و اما الباطنه فالعقول؛(2)  خداوند بر مردم دو حجت دارد: یكی حجت ظاهری و دیگر حجت باطنی، اما حجت ظاهری انبیا و ائمه اند، اما حجت باطنی عقل های مردم است».

 از این رو برخی از اندیشوران بزرگ تصریح كرده اند: در برخی امور عقل معیار،  در برخی مصباح و چراغ، در بعضی دیگر مفتاح و كليد است . در مجموع عقل را در همه محورهای سه گانه معتبر است. معیار و میزان بودن عقل نسبت به برخی از امور و اصول و عقاید به گونهای است كه انسان به كمك آن ها ضرورت شریعت وحی را اثبات میكند، ولی عقل با تدبر در چشمه سار زلال وحی از تمام غبارهایی كه او را تیره و تار نماید ، پاك میشود.

بنابراین حضور عقل در دامن شریعت همانند وجود چراغ است كه آدمی را به جریان جاودان رسالت و سرچشمه جوشان شریعت هدایت میكند. با تمسك به این چراغ است كه احكام شریعت مشخص میگردد. مفتاح و كلید بودن عقل نسبت به شریعت به این معناست كه عقل بعد از آن كه به عنوان چراغ وظیفه خود را نسبت به قوانین و مقررات شریعت انجام داد و احكام شریعت را در افق هستی خود به صورت مفاهیم كلی اظهار نمود ، نیاز خود را به شریعت اذعان میكند. (3) بنابر این آنچه از راه عقل  وحی به دست می آید ، معتبر و حجت است  و انسان را به صحت آن رهنمون می كند .

پس اعتقاد  وایمان  به آموزه های یاد شده در پرسش از دو راه عقل و نقل  برای انسان حاصل می شود و  ایمان نیز  دو جنبه دارد : نظري و عملي . هر یك از آن داراي درجات و مراتبي است . اولین درجهء ایمان نظري شناخت و معرفت خدا و اعتقاد به وحدانیت او و عقیده بر این كه نظام هستي قائم به تدبیر و ارادهء او و متحرك به قدرت قیّومي او است و همهء موجودات در پیدایش و بقاء و هستي خویش به او نیازمندند. پس از آن  عقیدهء به وحي و نبوت همهء انبیا از حضرت آدم تا حضرت خاتم النّبیّین و اعتقاد به عالم برزخ وقیامت كبري و حساب و كتاب ، حشر و نشر و بهشت و جهنم از شعبه هاي ایمان نظري است .

ایمان عملي : ایمان عملي ثمرهء ایمان نظري و میوهء شناخت و آگاهي از حقیقت است وبا اموری تقویت می شودكه عبارتند از:

1- توبه :اولین مرحله از مراحل سیر به سوي خدا وتقرّب و نزدیكي به او توبه است . بدون توبه حقیقي ایمان در قلب استفرار پیدا نمي كند. حقیقت توبه ، پشیماني و ندامت ازخطاها و گناهان و كاهلي و سستي هاي گذشته است و علامت پشیماني آه و حسرت و سوز و ناله اي است كه فضاي جان و روح توبه كننده را احاطه نموده باشد، به گونه اي كه گناهانش تلخ ترین خاطرهء ذهني او و ضجر آورترین موضوعي است كه هرگاه به یاد آن مي افتد، روحش آزرده مي گردد. بنابراین ، منظور از توبه صرف گفتن ذكر نیست . تا وقتي كه شیریني و حلاوت گناه در خاطر او است استغفرالله گفتن ، نعوذ بالله ـ استهزاء نمودن خدا ـ(4)و ذكر او است . كسي كه حقیقتاً از گناه پشیمان باشد عزمي راسخ بر ترك گناه دارد. بعد از توبه ، نخستین گام و اولین شرط براي حركت و سیر به سوي خدا ترك گناه است.

2 - انجام واجبات و اطاعت از اوامر الهي: پیامبر اكرم (ص)فرمود: ریشه و اساس دین و دینداري ورع و اجتناب از گناهان است ، و ساقه و سر آن اطاعت از خداست.

ایمان به وسیله تقواي الهي و دوري از گناهان و انجام اعمال صالح تقویت مي‏گردد.

امام صادق(ع) فرمود: "ورع و پرهیز از گناه، ایمان را ثابت نگه مي‏دارد و طمع، ایمان را بیرون مي‏برد".(5)

نیز فرمود: "هر كس عملش موافق گفتارش باشد، اهل نجات است اما هر كس عملش با گفتارش (كه مي‏گوید به خدا و قیامت و... ایمان دارم) مطابقت نكند، ایمانش عاریه‏اي و مصنوعي است".(6)

3- معرفت و شناخت چهارده معصوم و توسل و ارتباط با آنان ؛ زیرا ائمه :سبیل اللّه یعني راه خدا و باب الله به معناي درب ورود به مقام الوهیت و تقرب به ذات خدا هستند. همان كه قرآن دستور مي دهد برای رسیدن به خدا از وسیله كمك بگیرید

امیرالمؤمنین (ع)در مقام تبیین آیهء مذكور فرمودند: ما اهل البیت همان خانه هایي هستیم كه خداوند دستور داده از راه درب هاي آن وارد شوید. ما اهل البیت ، هم ـ خانه هاي خداـ هستیم و هم ـ دربهاي خانه ءخدا ـ.(7)

بنابراین ، هر كس مي خواهد خدا را بشناسد و به خدا تقرّب جوید و به كمال نهایي عبودیّت و انسانیت نایل گرددباید با احادیث و معارف بلند ائمه : آشنا شود و با آن زندگي نماید و برنامهء دنیا و آخرت خویش را بر اساس تنظیم كند و بداند بدون شناخت و ارتباط و اطاعت از امامان نیل به قرب الهي میسر نیست .

 گفتنی است همان گونه كه ایمان نظري داراي درجات و مراتب است ، ایمان عملي نیز درجات و مراتب دارد. لذا امام صادق (ع)فرمود: خداوند تبارك و تعالي ایمان را به هفت شعبه تقسیم كرده است :

1 یرّ و نیكوكاري ؛ 2 صدق و راستگویي ؛ 3 رسیدن به درجه یقین ؛ 4 نیل به مقام رضا و خشنودي خدا؛ 5وفا (وفاي به عهد و پیمان هاي الهي و بیعت با پیامبر و ائمه : و قول و تعهدات مشروعي كه با انسان ها دادیم )؛ 6علم و معرفت ؛ 7 حلم و بردباري و صبر و شكیبایي .(8)

براي تقویت ایمان باید پایه هاي آن را محكم كرد. امام علی(ع) ایمان را بر چهار پایه استوار مي داند: صبر و یقین و جهاد و عدل.(9)

به طور كلي هواهاي نفساني و رذایل اخلاقي از آفات ایمان محسوب مي شوند.

بنابراین انجام واجبات و ترك محرمات و آراسته بودن به صفات خوب مثل: شكر، صبر، خوش اخلاقي، احسان، سخاوت، راست گویي، بردباري و پاك بدن از صفات رذیله مانند: تكبر،حسادت، بداخلاقي، عصبانیت و... موجب تقویت و پایداري ایمان مي‏گردد. برای مطالعه بشتر  كتاب های ذیل معرفی می شود :

 1_مهدوی كنی، نقطه های آغازین در اخلاق عملی .انتشارت فرهنگ اسلامی تهران  1376 ش

2_ محمدتقی مصباح . آموزش فلسفه  نشر سازمان تبلیغات  اسلامی  1364 ش 

3_ قرائتی، اصول عقاید، نشر موسسه فرهنگی درس هایی از قران، 1384 ش،

پی نوشت ها:

1.  شیخ حسین  وحید خراسانی  ،توضیح المسایل ، نشر مدرسه امام باقر،  قم، 1419 ق، ص21.

2. كلینی، كافی، نشر دار الكتب ا لاسلامیه، تهران،1380 ق، ج 1، ص 19.

3.  جوادی آملی،  معرفت در آینه شریعت،  نشر الزهرا، تهران، 1378 ش ، ص 211.

4.  كلیني ، اصول كافي ، نشر دار الكتبالاسلامیه تهران 1380 ق  ج 2 ص 504.

5. محمد محمدي ري شهري، میزان الحكمة،نشر دار الحدیث ، قم 1373 ش  ج 1، ص 200، ماده ایمان، شماره 1359 و 1360.

6.  همان، شماره 1356..

7.  سید هاشم بحراني ، البرهان ،نشر  دار الاحیا التراث الربی بیروت  1412 ق  ج 1 ص 190

8.  كلیني ، اصول كافي ، ج 3 ص 55 همان .

9.  نهج البلاغه،نشر موسسه امیر المومنین قم 1375 ش ،قصار 30.