پرسش وپاسخ

چیه؟ فیزیك؟ ریاضی؟ نجوم؟
علم از مال بهتر است، علم نگهبان توست و تو نگهبان مال. انفاق مال را بكاهد و علم را بيفزايد. علم حاكم است، و مال محكوم (با علم در باره مال قضاوت كنند).ای كميل ...

«علمی كه مولی می گویند از ما محافظت می كنه چیه؟ فیزیك؟ ریاضی؟ نجوم؟ ...؟»

حضرت به كمیل بن زیاد درباره ارزش علم گفته اند:

ای كميل! علم از مال بهتر است، علم نگهبان توست و تو نگهبان مال. انفاق مال را بكاهد و علم را بيفزايد. علم حاكم است، و مال محكوم (با علم در باره مال قضاوت كنند).ای كميل دوستي عالم ديني است كه در برابرش پاداش دهند، وسيله كسب طاعت در زندگي و نام نيك پس از مرگ مي‏باشد. مال چون از دست رود منافعش هم بدنبالش مي‏رود، ثروت اندوزان در طول زندگي خود نيز مرده‏اند، در حالي كه علما تا جهان باقي است زنده‏اند. جثه‏هاشان از نظرها پنهان، و نقششان در دلها ثابت است، سپس به سينه مباركش اشاره كرده، فرمود: هان كه در اينجا علم سرشاري است (اما افسوس) كه برايش خزانه‏داري نمي‏يابم. آري، افراد تيزهوشي هستند ولي چه سود كه امين نيستند، ابزار دين را در راه دنيا بكار گيرند، با حجتها و برهانهاي خدا به جنگ دوستانش روند، نعمتهايش را صرف گناه كنند، و يا دسته ديگري كه در برابر اهل حق تسليم اند اما در رموز و دقايق بينشي ندارند، با اندك شبهه به شك افتند و اين دو گروه هيچ يك صلاحيت و لياقت علم آموختن را ندارند، و يا دسته سومي، كه شيفته لذت هستند و سرسپرده شهوت، و يا دسته چهارم كه دلباخته مالند و در انديشه ثروت، و اين دو گروه نيز نه در خور نگهباني (و پاسداري) دينند، نه اهل بينش و يقين، آنچه از هر چيز بيشتر به اينها مي‏ماند چهارپايان چرنده است، آري علم اين چنين با مرگ حاملانش مي‏ميرد.(1)

شهید مطهری در یك سخنرانی كه در كتاب مجموعه آثار چاپ شده به بحث اینكه كدام علم بهتر است و واجب اشاره كرده اند:

در مسئله تعليم و تعلّم، عمده اين است كه ما ببينيم حدود اين مطلب چيست؟ بعضي علم ها واجب عيني است؛ يعني خود آن علم به عنوان يك اعتقاد بر هر مسلماني لازم و واجب است، مثل معرفة اللَّه، علم بِاللَّه وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِر، آن مقدار كه مقدمه ايمان يا از شرايط ايمان است، چون ايمان در اسلام باید از روی علمٍ باشد نه تقليدٍ. اين علم واجب عيني است. اين را همه علما ذكر كرده‏اند. پس «طَلَبُ الْعِلْمِ فَريضَةٌ» قدر مسلّم شامل آن علم هايي كه از شرايط ايمان است هست.(2)

بنابراین علم دین و معارف اسلامی و قرآنی و خداشناسی است كه انسان را محافظت می كند.

پی نوشت ها:

1. ابن شعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، انتشارات جامعه مدرسین، ص170 ( يَا كُمَيْلُ الْعِلْمُ خَيْرٌ مِنَ الْمَالِ الْعِلْمُ يَحْرُسُكَ وَ أَنْتَ تَحْرُسُ الْمَال...).

2. مطهری، مرتضی، مجموعه ‏آثار استاد شهيد مطهري، ج‏22، ص533.

تا موقعيتش درست بشه و بتونه بياد خواستگاري كار درستيه؟
او خودش مختار است كه با وجود شرايط مالي فعلي به خواستگاري شما بيايد يا نه؟ مجاب كردن خانواده شما به عهده مرد آينده زندگي شماست و شما نبايد آرامش، روح روان ...

ميخواستم بدونم اگه چند سال منتظر پسري بمونم وباهم ارتباط نداشته باشيم تا موقعيتش درست بشه و بتونه بياد خواستگاري كار درستيه؟

به چند دليل به نظر نمي رسد كار صحيحي باشد.

1. به طور معمول با گذر زمان، شرايط و ملاك هاي افراد تغيير مي كند و گاهي عواملي غير ارادي از جمله عدم رضايت خانواده يا پاسخ مثبت آزمايش، مانع از انجام ازدواج مي شود بنابراين هيچ تضميني در صبر و انتظار اين چنيني وجود ندارد.

2. احتمالا پس از چند سال صبر و عدم موفقيت در ازدواج به دلائلي كه در مورد قبل گفتيم، سرخوردگي، احساس شكست، افسردگي، ازدواج گريزي، نفرت از مردان، احساس گناه در صورت به وجود آمدن رابطه، انتقام جويي، از دست رفتن فرصت ازدواج شما را رها نخواهد كرد.

3. با اين فرض كه پس از چند سال بتوانيد با هم ازدواج كنيد مسئله اي وجود دارد و آن اينكه در اينمدت بي بهره از فشارهاي هيجاني، بروز اختلالات خواب، خوراك و افسردگي و در نهايت عدم تمركز و عدم موفقيت در تحصيل و اشتغال نخواهيد بود.

بنابراين توصيه اكيد مي كنيم كه به هيچ وجه به ايشان دل نبنديد. او خودش مختار است كه با وجود شرايط مالي فعلي به خواستگاري شما بيايد يا نه؟ مجاب كردن خانواده شما به عهده مرد آينده زندگي شماست و شما نبايد آرامش، روح روان و آينده خود را به خطر بيندازيد. البته لازم است به اين نكته نيز تاكيد كنيم كه سخت گيري در امور مالي از جانب خانواده ها نيز امر ناپسندي است ولي بهرحال اين فرد بايد بتواند شرايط نسبي مطلوب و ابتدايي تشكيل يك زندگي مشترك را داشته باشد.

چگونه باید از نظر طرف مقابل آگاهی پیدا كنیم؟
در مرحله اول براي خود معيارها و ملاك هايي جهت انتخاب همسر تعيين كنيد. در تعيين ملاك علاوه بر علايق خود سعي كنيد با مشاوران و برزگان مشورت كرده و ...

بهترین راه برای آشنایی با كسی كه قصد ازدواج با او را داریم چیست و چگونه باید از نظر طرف مقابل آگاهی پیدا كنیم؟

برادر گرامي!

 براي آشنايي با كسي كه قصد ازدواج با او را داريد توصيه ميكنيم نكات زير را انجام دهيد:

1- در مرحله اول براي خود معيارها و ملاك هايي جهت انتخاب همسر تعيين كنيد. در تعيين ملاك علاوه بر علايق خود سعي كنيد با مشاوران و برزگان مشورت كرده و ملاك هاي معقول و منطقي براي خود تعيين كنيد. در ضمن سعي كنيد از ايدهآل نگري افراطي خودداري كنيد. گاهي اوقات ممكن است فرد آنقدر ملاك هاي سختي در نظر بگيرد كه تا چندين سال نتواند ازدواج كند؛ از اين رو سعي كنيد ملاك هاي مهم و ضروري  را در نظر بگيريد.

2- يادتان باشد كه يكي از ملاك هاي مهم براي ازدواج موفق هماهنگي در طرز فكر است. از اين رو توصيه ميكنيم قبل از رفتن به خواستگاري با خود خلوت كرده و به صورت صادقانه اصول فكري خود را كه مرتبط با زندگي مشترك است در كاغذي بنويسيد. حتي به دختري كه قصد ازدواج با او  داريد بگوييد او هم چنين كاري بكند.

براي اينكه بهتر بتوانيد اصول فكري خود را شناسايي و ثبت كنيد، دو سوال زير را در بالاي برگه نوشته و سپس به طور صادقانه به آن ها پاسخ دهيد:

الف) چه چيزهايي مهم است كه اگر باشند ميتواني با همسرت زندگي كني؟

ب) چه چيزهايي برايت مهم است كه اگر نباشند نميتواني با همسرت زندگي كني؟

به عنوان مثال ممكن است يكي بنويسد «براي من مهم است كه همسرم ، متدين باشد، خانهدار باشد، محجبه باشد، كمتر با والدين خود رفت و آمد داشته باشد، گرم مزاج باشد و...؛ بهگونه اي كه اگر اين شرايط را نداشته باشد، نميتوانم با او زندگي كنم.»

البته اين مثال بود ولي شما با توجه به روحيات و ويژگي هايي كه داريد تمام اصول و تعصبات  فكريتان را كه مرتبط با زندگي مشترك است، شناساسايي كرده و در كاغذي بنويسيد. هنگامي كه خواستيد براي خواستگاري دختري برويد اينها را در جلسه مطرح كرده و در موردشان بحث كنيد تا از نظر طرف مقابل مطلع شويد.

3- در مرحله بعد براي شناخت  روحيات كسي كه قصد ازدواج با او را داريد بايد تحقيق كنيد.

 در تحقيق سعي كنيد از خويشان نزديك، دوستان، همكاران، و حتي دشمنان شخصي او  پرسش كنيد كه روحيات  اين دختر چگونه است. البته اين تحقيق براي پيش آگاهي است و بايد از راه هاي ديگر سعي كنيد صحيح يا غلط بودن نتايج را ثابت كنيد. از اين رو تا حد امكان سعي كنيد از افراد بيشتري پرس و جو كنيد تا نتايج بهتري به دست آوريد.

4- در جلسات معارفه رسمی در مورد مسائل بسيار مهمي كه مربوط به زندگي مشترك است صحبت نماييد.

در اين  جلسات معارفه كه تحت نظر بزرگان انجام ميگيرد، اصول فكري را كه قبلا هم  شما و  هم دختر، آماده كردهايد در جلسه مطرح كرده و در مورد آن ها بحث كنيد. دراصول فكري يا بايد به توافق برسيد و يا به تفاهم و الا اگر دراين اصول موارد اختلافي باقي بماند، احتمال دارد در آينده دچار مشكلاتي شويد. در ضمن در اصول فكري راجع به دينداري، اهداف آينده، مشي كلي زندگي، چگونگي ارتباط با خانواده، خويشان و نزديكان بيشتر دقت كنيد.

برادر گرامي!

 امكان دارد گفتگوهاي شما چند جلسه طول بكشد؛ اما توجه داشته باشيد تا حد امكان اين گفتگوها تبديل به روابط عاطفي نگردد، زيرا اگر عواطف غلبه كند ممكن است متوجه عيوب همديگر نشويد؛ در نتيجه بعد از ازدواج و متعادل شدن عواطف، عيوب آشكار شده و مشكل ساز ميشوند.

5- مسئله ديگر كه براي ازدواج موفق  لازم است، هماهنگي و متناسب بودن در ويژگيها شخصيتي است. براي كشف اين مسئله علاوه بر تحقيق و دقت در رفتار ايشان، توصيه ميكنيم كه پيش مشاور رفته و  تست های شخصيت را انجام دهيد؛ تا مشاور از طريق مصاحبه و اجراي تست بتواند ويژگي هاي شخصيتي شما را تا حدودي شناسايي و با يكديگر بسنجد بعد از مقايسه ميتواند موفقيت يا عدم موفقيت شما را در ازدواج پيشبيني كند و يا اينكه حداقل مشكلات احتمالي را بيان ميكند تا از الان به فكر اصلاح آن باشيد.

به عنوان نمونه اگر معلوم شود كه دختر مورد نظر دچار  بدبيني افراطي (پارانويا) يا دچار وسواس شديد است، آن موقع يا بايد قبل از ازدواج درمان شود، يا اينكه خودتان را براي زندگي سخت آماده كنيد.

جمعبندي

 پس بطور كلي براي شناخت طرف مقابل بايد:

 1- از قبل معيارهاي جهت انتخاب همسر داشته باشيد؛

 2- از قبل اصول و تعصبات فكريتان را شناسايي و آماده كرده باشيد.

 3- تحت نظر بزرگان چند جلسه با دختر ملاقات كرده و در مورد اصول فكري خودتان صحبت كنيد تا ببينيد چه واكنشي دارد؛

 4- از خويشاوندان نزديك، دوستان، همكاران و همسايگان در مورد روحيات و ويژگيهاي دختر  تحقيق كنيد و در پايان همه آن ها را جمع بندي كنيد.

 5- هر دو نزد مشاور متبحر  رفته، از او بخواهيد كه از طريق مصاحبه و انجام تست، ويژگيهاي شخصيتيتان را شناسايي و با هم مقايسه كند.

در پايان سه كتاب معرفي مي كنيم كه مطالعه آن ها مي تواند مفيد باشد:

- جوانان و انتخاب همسر، علي اكبر مظاهري، انتشارات پارسايان

- انتخاب همسر، ابراهيم اميني، چاپ و نشر بين الملل سازمان تبليغات اسلامي

- تشكيل خانواده در اسلام، علي قائمي، ناشر اميري.

آيا مي توان گفت بين ما كفويت ايماني و تقوايي وجود دارد؟
مسلماً آنچه كه در ازدواج مهم می باشد، میزان تناسب و همخوانی دختر و پسر در ملاك ها و معیارهای اساسی ازدواج است. هر چقدر همخوانی و كفویت بیش تر باشد، سلامت ...

اگر درجه  ايمان و تقواي من در حدّ مقيد بودن به واجبات (و ترك محرمات) باشد،و طرف مقابل (دختر) علاوه بر واجبات، به مستحبات (و ترك مكروهات) نيز "مقيّد" باشد؛ آيا مي توان گفت بين ما كفويت ايماني و تقوايي وجود دارد؟

مطالبی را در قالب نكات زیر تقدیم می داریم:

1. مسلماً آنچه كه در ازدواج مهم می باشد، میزان تناسب و همخوانی دختر و پسر در ملاك ها و معیارهای اساسی ازدواج است. هر چقدر همخوانی و كفویت بیش تر باشد، سلامت ازدواج از تضمین بیش تری برخوردار است و می توان به موفقیت و پایداری ازدواج در آینده امیدوار گشت.

2. یكی از مهم ترین ملاك ها و معیارهای اساسی ازدواج، دينداري به معناي واقعي كلمه است، اين مسئله تا آن جا اهمیت دارد كه از سوی اولیای دین، يكي از اركان مهم در انتخاب همسر تلقی می گردد.

پاي بندي كامل به اسلام و دین و آن را با جان و دل پذيرفتن و به آن عمل كردن، از جمله شرايط مهم دو جوان است كه مي خواهند ازدواج كنند. اگر يكي ديندار و ديگري بي دين يا بي توجه به مسائل ديني باشد، زندگي آن دو مقرون با خوشبختي نخواهد بود. انسان ديندار هرگز نمي تواند با همسر بي دين كنار بيايد، چون نقص بي ديني و لا ابالي گري هرگز قابل بخشش نيست .

كسي كه پاي بند به دين نيست، تضميني وجود ندارد كه پاي بند رعايت حقوق همسر و ادامه زندگي مشترك باشد. اگر يكي ديندار و ديگري بي دين باشد، زندگي آنان روي سعادت را نخواهد ديد. سعادت بدون ديانت محال است. اگر هر دو بي دين باشند، باز تضميني وجود ندارد كه رعايت حقوق يكديگر را بنمايند. البته منظور از دينداري و تديّن اين است كه دختر و پسر پاي بند كامل به اسلام داشته باشند . اسلام را با جان و دل پذيرفته و در عمل به آن در سطح انجام واجبات و ترك محرمات، كوشا باشند، نه تدين سطحي و بي ريشه و بي عمل كه به هیچ وجه امر مطلوبی قلمداد نمی شود.

پيامبر(ص) به شخصي كه مي‏خواست ازدواج كند، فرمود: "عليك بذات الدين؛ (1) بر تو باد كه همسر ديندار بگيري".

در مورد ديگري فرمود: "كسي كه با زني به خاطر ثروتش ازدواج كند، خداوند او را به حال خودش وا مي‏گذارد . كسي كه فقط به خاطر زيبايي با زني ازدواج كند، دراو امور ناخوشايند خواهد ديد. كسي كه به خاطر دين و ايمانش با او ازدواج كند، خداوند همه آن امتيازات را برايش فراهم خواهد كرد".(2)

ديندار بودن، به اين است كه داراي صفات ذيل باشد: عفت، حجاب، حيا، نجابت، اخلاق خوب، خوش حرف و خوش زبان بودن، اهل نماز و مناجات، علاقه‏مند به قرآن و اهل بيت پيامبر(ص)، ترس از خدا داشتن، آبرونگه‏دار بودن، اسرافكار نبودن و...

3. در فرض پرسش شما، معیار و ملاك دینداری در سطح مطلوب و ایده آل وجود دارد، یعنی اینكه هر دو به دین اسلام معتقد هستید . به انجام واجبات و ترك محرمات مقید و پایبند می باشید . این نكته بسیار مثبتی محسوب می گردد. تنها تفاوتی كه در مورد شما و دختر وجود دارد، تقید ایشان بر انجام مستحبات و ترك مكروهات است. این تفاوت در كنار تقید واقعی وی به انجام واجبات و ترك محرمات، نمی تواند مشكلی در ازدواج شما به وجود بیاورد و خللی ایجاد كند، حتی می تواند به عنوان یك عامل برانگیزاننده مثبت، شما را در گرایش به این مرحله تشویق و ترغیب نماید و موجبات رشد و ترقی شما را فراهم سازد.

4. با این حساب، در ازدواج شما كفويت و تناسب دینداری، در سطح نسبتاً بالایی وجود دارد . در صورت رعایت كفويت و تناسب، در سایر ملاك ها و معیارهای اساسی ازدواج، می توان پیش بینی كرد  ازدواج موفق و پایداری را در آینده رقم خواهید زد.

موفق باشید.

 

پي‏نوشت‏ها:

1 . وسائل الشیعه، ج 14، ص 30.

2 . همان، ص 31.

همشهری بودن زن و شوهر در موفق بودن ازدواجشون خیلی مهمّه؟
همشهری بودن به تنهایی دلیل بر موفقیت و سعادت ازدواج نمی تواند باشد، چرا كه عوامل مهم تر دیگری در ازدواج دخیل هستند كه با نبودن آن ها دیگر نوبت به این عامل ...

كه طبق اصل كفویت، همشهری بودن زن و شوهر در موفق بودن ازدواجشون خیلی فاكتور مهمیه؟

همشهری بودن به تنهایی دلیل بر موفقیت و سعادت ازدواج نمی تواند باشد، چرا كه عوامل مهم تر دیگری در ازدواج دخیل هستند كه با نبودن آن ها دیگر نوبت به این عامل نمی رسد. می توان گفت كه همشهری بودن در معیارهای ازدواج جزء عوامل دسته سوم و چهارم به شمار می رود. وجود آن در كنار عوامل دسته اول و دوم و معیارهای اساسی ازدواج، پیوند ازدواج را مستحكم تر و روابط را شیرین تر می كند. تفاوت ها را به حداقل می رساند. بر اساس نظریه ای كه معتقد است بیش ترین تناسب و همخوانی دختر و پسر در ملاك ها و معیارهای ازدواج نشانگر سلامت و موفقیت ازدواج در آینده است، می تواند ضامن موفقیت و تداوم ازدواج دختر و پسری گردد كه با هم در تمامی معیارهای ازدواج بیش ترین تناسب و همخوانی را دارند.

 از مزیت های همشهری بودن این است كه می تواند تفاوت فرهنگی و تفاوت در آداب و رسوم را به حداقل برساند. برخی اصطكاك ها و سوء برداشت های از این جهت را كاهش دهد. گاهی شناخت پیدا كردن از دو طرف و خانواده ها را تسهیل گرداند. همین طور در هزینه های زندگی مثل هزینه های رفت و آمد صرفه جویی به عمل آورد. البته همان طور كه در ابتدا اشاره كردیم، این عامل به تنهایی جزء عوامل حیاتی و اساسی ازدواج تلقی نمی گردد. در كنار عوامل اساسی ازدواج و به طفیلی آن ها ارزش و اهمیت پیدا می كند. در كنار آن ها يك ارزش و امتياز به حساب می آید. در موفقیت و سعادت زندگي مشترك تأثير می گذارد.

اگر  دختر و پسر ملاك ها و معیارهای اساسی ازدواج را به درستی بشناسند و سعی كنند در انتخاب همسر خصوصاً در ملاك ها و معیارهای اساسی و دسته اول بیش ترین تناسب و همخوانی را با یكدیگر داشته باشد، عدم تناسب در برخی معیارهای دسته سوم و چهارم و برخی تفاوت های دیگر، خیلی ضربه ای به ازدواج و تشكیل زندگی مشترك و كیفیت روابط آن ها وارد نمی كند. البته این را بدانید كه تناسب صد در صد در ازدواج غیر ممكن و بلكه امر محالی است. برخی از تفاوت ها را در ازدواج نمی توان به كلی حذف كرد چرا كه برخی تفاوت ها لازمه زندگی است. دختر و پسر می بایست با همفكری و تفاهم برخی از آن ها را از میان بردارند و یا به حداقل برسانند و راه های كنار آمدن با آنها را بیاموزند. از طرف دیگر برخی از تفاوت ها به زندگی و روابط زوجین شیرینی خاصی می بخشد. بر زندگی آنان تنوع ایجاد می كند. آن را از یكنواختی خارج می كند.

آیااصرار به ادامه جهت جواب مثبت صحیح می باشد؟
خواستگاری كردن از هر دختری آداب و رسوم خاص خود را دارد خصوصاً در خانواده های اصیل و سنتی كه معمولاً خانواده ها عنایت ویژه ای به آداب و رسوم خواستگاری و ...

یكبار از خانمی خواستگاری كردم وجواب منفی دادند(البته فقط از طریق تماس تلفنی و یكبار حضوری با خودش). اما دوباره بعد از 5ماه با اس وتلفن تماس برقرار كردم كه با احترام كامل جواب اس و تلفن ها را می دهد اما باز جواب منفی میدهد. 1- آیااصرار به ادامه جهت جواب مثبت صحیح می باشد؟ و تا چه حد؟ 2- جه راههای مناسبی جهت جواب مناسب گرفتن از دختر خانم پیشنهاد می كنید؟ لازم به یاداوری است جواب منفی را به این دلیل كه من(خانم) لایق شما نیستم میدهد. سن من 34 و دختر خانم 27 می باشد.تحصیلات من كاردانی و خانم كارشناسی و هر دو شاغل می باشیم.

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با مركز ملي پاسخگويي به سؤالات ديني

خواستگاری كردن از هر دختری آداب و رسوم خاص خود را دارد خصوصاً در خانواده های اصیل و سنتی كه معمولاً خانواده ها عنایت ویژه ای به آداب و رسوم خواستگاری و ازدواج دارند و دوست دارند كه خواستگار دخترشان تنها از طریق خانواده و در قالب خواستگاری رسمی اقدام كند. در مورد شما نیز بهتر بود این گونه عمل می كردید و ابتدا از طریق خانواده خودتان و یا یكی از اعضای خانواده خواسته خود را مطرح می كردید. یكی از مزیت های اقدام از طریق خانواده این است كه بحث خواستگاری به صورت جدی پیگیری می شود و خانواده های دو طرف به صورت جدی وارد عمل می شوند و در مورد ازدواج دختر و پسرشان تصمیم می گیرند اما، خواستگاری كردن غیر از طریق خانواده و به صورت پنهانی آن هم مستقیماً توسط خودتان، بحث ازدواج را در حد یك شوخی تنزل می دهد و چه بسا ممكن است دختر و یا خانواده او آن را نوعی بی احترامی تلقی كنند و خود این باعث دادن پاسخ منفی به خواستگار گردد.

برای این كه از سردرگمی بیرون بیایید و تكلیف خودتان را روشن كنید، توصیه می شود كه از طریق خانواده ها و به صورت جدی اقدام به خواستگاری از دختر مورد نظر كنید. اگر باز پاسخ دختر مورد نظر منفی بود، آنگاه می توانید علت و یا دلایل آن را بشنوید البته یادتان باشد كه او نیز همانند شما حق انتخاب دارد و می تواند به هر دلیلی پاسخ منفی بدهید و دلایل خود را هم ذكر نكند و یا از گفتن آن امتناع بورزید بنابراین، خیلی هم لازم نیست اصرار داشته باشید و خودتان را به آب و آتش بزنید و بخواهید دلایل مخالفت او را بشنوید و یا نظر او را تغییر دهید. منظورمان این است كه اصرار شما نباید بیش از اندازه و طولانی گردد البته گاهی به صورت طبیعی، خانواده دختر و همچنین خود دختر ممكن است در این قضیه مقداری ناز كنند و این طبیعی است اما اگر این مقدار از حد و اندازه خود بگذرد و غیر طبیعی گردد در این صورت، بهتر است از ازدواج با آن دختر صرف نظر كنید و مورد دیگری را برای ازدواج در نظر بگیرید.

این كه می فرمایید: دختر مورد نظر دلیل مخالفت خود از ازدواج با شما را  لایق نبودن خود می داند، در حد یك تعارف است و به نظر دلیل قانع كننده ای نمی آید و نیاز به بررسی عالمانه دارد. ممكن است دختر مورد نظر همانند برخی از دختران كه مشكلات و محدودیت های از لحاظ خانوادگی، اقتصادی، سطح اجتماعی و... دارند و این گونه مشكلات باعث می گردد كه آنها دچار نوعی خودكم بینی و احساس حقارت گردند و احیاناً از ازدواج با فردی بالاتر از خودشان خودداری می كنند، بوده باشد و به جهت این گونه مسائل، خود را لایق ازدواج با شما نمی داند و یا ممكن است او شما را نمی پسندد و این گونه برای این كه شما را نرنجاند دلیل می آورد. به هر حال، توصیه می شود برای این كه به جواب روشنی برسید از طریق خانواده به خواستگاری دختر مورد نظر بروید و در جلسه خواستگاری رسمی و جلسات دیگر به گفتگو با او بپردازید و سعی كنید به طریقی دلایل اصلی مخالفت او را پیدا كنید و پاسخی منطقی و مناسب در رد آن پیدا كنید و بیان نمایید. اگر چنانچه باز دختر مورد نظر راضی به ازدواج با شما نبود و خواستگاری های مكرر و فرستادن چندین واسطه افاقه نكردد در این صورت، همان طور كه عرض كردیم بهتر است از ازدواج با او صرف نظر كنید و بیش از این وقت و عمر خود را در این قسمت هزینه نكنید و هدر ندهید.

این را بدانید، اصرار شما برای ازدواج تا زمانی ارزشمند است كه اولاً دختر مورد نظر واقعاً دختر مناسبی برای ازدواج با شما باشد و تا اندازه زیادی در معیارها و ملاك های ازدواج با شما تناسب و همخوانی داشته باشد، ثانیاً بیش از اندازه عرف معمول جامعه نباشد، ثالثاً باعث زیر سؤال رفتن عزت و كرامت ذاتی شما نگردد و نیز موجب از بین رفتن عمر گرانبهای تان نشود.

جوان در كشمكش بین سنت و مدرنیته قرار می گیرد.
متأسفانه برخی از جوانان با دیدن مشكلات زناشویی بین پدران و مادران خود كه به شكل سنتی ازدواج كرده اند، بدلیل اینكه اختلافات آن ها را ناشی از ازدواج می بینند ...

 در روش سنتی دختر و پسر همدیگر را بعد از ازدواج می شناختند و ممكن است دچار مشكل شوند و شیوه مدرن هم در خانواده و فرهنگ ایرانی پسندیده به نظر نمی آید.در نتیجه جوان در كشمكش بین سنت و مدرنیته قرار می گیرد.

متأسفانه برخی از جوانان با دیدن مشكلات زناشویی  بین پدران و مادران خود كه به شكل سنتی ازدواج كرده اند، به دلیل اینكه اختلافات آن ها را ناشی از ازدواج می بینند، به ازدواج های مدرن روی می آورند.  معتقدیم، جهت جلوگیری از سوگیری های نادرست، به تحقیق و آمارگیری كاملا حساب شده ای نیاز داریم تا از هرگونه تلقی آسیب زا جلوگیری شود.

البته گرایش به ازدواج های مدرن بی تأثیر از فرهنگ غیر خودی نیست. برخی به تاثیر از فرهنگ غرب این گونه ازدواج می كنند؛ اما توجه ندارند كه بنا هست در ایران و با فرهنگ ایرانی زندگی كنند كه تناسبی با فرهنگ غرب ندارد و نمی شود غربی ازدواج، و ایرانی زندگی كرد. در غرب، دختر و پسر آشنا می شوند و مدتی با هم رابطه دارند. اگر همدیگر را برای زندگی مشترك پسندیدند، نامزد می شوند و پس از مدتی با هم ازدواج می كنند. در صورت عدم توافق، به راحتی از هم جدا می شوند . در این فرآیند، خانواده دو طرف چندان نقش و جایگاهی ندارند. علت این رفتار، ضعف بنیان خانواده و مهم نبودن آبرو و عفت است. بر این اساس می توان گفت كه علل جدی اختلافات برخی ایرانیان مقیم غرب، همین مساله است كه ایرانی اند؛ اما می خواهند با فرهنگ و قانون عرفی غرب زندگی كنند.

 ما هم قبول داریم در مواردی متاسفانه به دلیل عدم امكان آشنایی دوطرف، بعضی از ازدواج های سنتی دچار شكست شده اند؛ اما معتقدیم با توجه به مشكلات روز افزون ازدواج به سبك مدرن، بهترین گزینه پیش روی، به روز كردن سبك های سنتی و بهره گیری از نقاط مثبت روش گذشتگان است.

در ازدواج مدرن اگر چه آشنایی و شناخت دوطرف، قبل از ازدواج كلید می خورد. اما  آشنایی ها دارای آسیب های مهمی است كه در ذیل بیان می گردد:

1.در بسیاری از مواقع این گونه آشنایی ها باعث ایجاد دلبستگی می شود. متاسفانه خاصیت  دلبستگی بسته به میزان و مدت آشنایی این است كه افراد پس از پی بردن به عدم كفویت و نداشتن شروط لازم در طرف مقابل، به هیچ وجه حاضر به جدایی نیستند. در این موارد متأسفانه در انتخاب همسر به خوب بودن عرفی اكتفا می شود . به كفوء بودن یكدیگر توجه كم تری می كنند. در حالی كه محور معیارهای انتخاب همسر، كفوء بودن است ( تناسب، هماهنگی، همتایی، همشأنی، سنخیت، همطرازی بین دختر و پسر و به اصطلاح با هم جور در آمدن زن و شوهر).

2.در مواردی دیگر دختر یا پسر پس مجاورت ها و دوستی های نسبتا طولانی مدت، به نقص یا نقائص جسمی یا روحی طرف مقابل پی برده و در عین حال به دلیل دلسوزی یا حس ترحم و حتی در مواردی ترس از نفرین طرف مقابل، دست به اقدامی ایثارگرانه می زند و با طرف مقابل ازدواج می كند. غافل از اینكه این گونه ازدواج ها علاوه بر مخالفت های شدید والدین، حتی درصورت تحقق ازدواج، می تواند در آینده به طلاق منجر شود.

3.       یكی دیگر از مشكلات آشنایی های قبل از خواستگاری رسمی، ایجاد خسارات جسمی و روحی خصوصا در دختران است. متاسفانه در این مورد كه بیش تر پسرها به دلیل پایین بودن آستانه تحمل جنسی مقصر شناخته می شوند، دختر پس از انجام خواسته های هرچند نامعقول پسر، عفت و حیای خود را دست خورده می بیند و به ناچار تحت هر شرایطی حاضر است تا با فردی كه قطعا در آینده هم می تواند دست به خطاهای جنسی متعددی بزند، ازدواج می كند.

با توجه به آسیب هایی كه در بالا بیان گردید، به نظر می رسد اگر ازدواج سنتی به روز شود و فرایند خواستگاری كه ركن اساسی ازدواج سنتی است، به شكل درست انجام شود، مشكلات ازدواج سنتی از بین خواهد رفت . از پیامدهای ازدواج مدرن نیز در امان خواهیم بود. علاوه بر اینكه امروزه علاوه بر سپری كردن مراسم خواستگاری می توان با خواندن صیغه محرمیت موقت، یا سایر تدابیر دیگر، فرصت كافی را برای آشنایی بیش تر فراهم نمود. با این توصیف، با توافق خانواده ها، دو طرف می توانند در سطح خانواده تا زمان جاری شدن صیغه دائم، روابط خوبی داشته باشند. 

آيا عاق والدين مي شود؟
از نظر اسلام هر یك از پدر و مادر و فرزندان حقوقي نسبت به یكدیگر دارند. اگر رعایت نكنند، شرعاً مسؤول هستند. حال اگر هر كدام از این‏ها وظیفه خود را انجام نداد ...

اگر در مسئله ازدواج مادر، درخواست هاي غير عقلائي از پسر داشته باشد و وي اجابت ننمايد؛ آيا عاق والدين مي شود؟

دوست عزیز ! سوالتان خیلی كلی است و مشخص نكرده اید كه این درخواست در چه زمینه ای است (انتخاب همسر، برگزاری مراسمات، زود دانستن ازدواج بر شما و مشكلات مالی...) البته مشكل شما یكی از مشكلات بسیار رایج در كشور میباشد.

شاید اگر از شما بپرسیم كه دوست دارید چه اتفاقی بیفتد، خواهید گفت: دوست دارم كه با این دختر ازدواج كنم و پدر و مادرم و همه فامیل به این ازدواج رضایت دهند و تمام كارها به خوبی و خوشی به انجام برسد، ولی متأسفانه حصول چنین امری بسیار مشكل و در برخی موارد غیر ممكن است.

در هر صورت توجه شما را به نكات ذیل جلب مینمایم:

1)از نظر اسلام هر یك از پدر و مادر و فرزندان حقوقي نسبت به یكدیگر دارند. اگر رعایت نكنند، شرعاً مسؤول هستند. حال اگر هر كدام از این‏ها وظیفه خود را انجام نداد، سبب نمي‏شود كه دیگري هم انجام وظیفه نكند.

براساس آموزه های دینی احترام و نیكی به پدر و مادر حتی اگر كافر و مشرك باشند، لازم است. بیاحترامی،  قهر كردن و بی محلی كردن  والدین هر چند غیر مسلمان  باشد، جایز نیست.

قرآن كریم  میفرماید: وَصاحِبهما فی الدنیا معروفاً؛(1) با آن ها در دنیا به طرز شایسته و آمیخته با احترام  و محبت رفتار كنید.

2)ممكن است به هر دلیلی دختری را برگزیدهاید كه برخی معیارهای به حق و صد در صد درست پدر و مادر شما را ندارد و شما با آنها نمیتوانید برخورد شعاری داشته باشید.

توجه به این نكته داشته باشید كه دیده نشده است؛ دختر و پسری به صرف عاشق شدن و بدون لحاظ برخی امور عرفی، شرعی (از جمله تناسبات فردی و اجتماعی، آداب و رسوم طرفین، رضایت والدین، مقبولیت خانوادگی، ارتباط با نامحرم و...) به سر منزل مقصود رسیده باشند.

3)گرچه در انتخاب همسر كسی از امام صادق (ع) سؤال كرد: من می‏خواهم با زنی ازدواج كنم. ولی پدر و مادرم مایلند با دیگری ازدواج كنم. امام(ع) فرمودند: با زنی كه خودت مایل هستی ازدواج كن، و زنی را كه پدر و مادرت [بدون رضایت تو] انتخاب كرده‏اند، رها كن! (2)

أما با وجود این روایت، اگر والدینتان سر سختانه بگویند راضی نیستیم؛ اگر چه بهتر است با فرد دیگری ازدواج كنید یا فلان كار را در ازدواجتان أنجام دهید، ولی شما قانونا می توانید با دختر مورد علاقه تان ازدواج كنید ویا گوش امور غیر عقلایی مادر ندهید و شرعا هم ازدواج تان صحیح است؛ ولی باید بدانید چون بحث یك عمر زندگی است و شما و همسرتان باید یك عمر با والدینتان هم زندگی كنید، باید به نحوی ایشان را راضی كنید؛ چراكه دلخوری آن ها ممكن است در زندگی آینده تان مشكلات زیادی به وجود بیاورد.

4)توصیه می كنیم برای ازدواج تان به نحوی ایشان را راضی كنید و برای این كار می توانید از واسطه های مختلفی بهره بگیرید كه والدین تان آن ها را قبول دارند؛ و با ناراحتی و نارضایتی والدین ازدواج نكنید!! چرا كه اگر آن ها سر سختانه راضی نباشند و دلیلی هم بر عدم رضایتشان داشته باشند، ممكن است عاق هم بشوید.

بنابر این نیكی و احترام به والدین و ناراحت نكردن و نرنجاندن آنان در همه حالات و شرایط  لازم است.

5)نكته ای كه نباید از آن غفلت بورزید این است كه: اگر پدر و مادرت  وظیفه‏ شان را - آن‏طور كه نوشته‏ و ادعا كرده اید - نسبت به شما انجام نمي‏دهند و  نسبت به شما قصور یا تقصیری از  آنان سر زده،  دلیل نمي‏شود كه نسبت به آنان بي‏احترامي كنید و در انجام وظایف خود كوتاهي نمایید.

 همه بركات و خیرات مقدر  دختر از مسیر محبت ظاهری و باطنی ایشان به والدین نازل می گردد. تا زمانی كه ایشان قلباً از پدر نگذرد، خداوند بركات بیكرانش را بر زندگی فردی وی فرو نخواهد ریخت.

پی نوشت ها:

1.لقمان(31)آیه 15.

2. تهذیب الاحكام، شیخ طوسی، ج 7، ص 392، دار الاضواء، بیروت .

چطور از به انحراف نرفتنش در طول زندگي مشتركمان خيالم راحت باشد؟
پرسشگر گرامي اصلا از اين گناه نبايد با احدي حتي همسر آينده تان صحبت كنيد، نه تنها شما بلكه هيچ كس حق ندارد از گذشته سياه خود و گناهان خود نزد احدي صحبت كند ...

اگر در گذشته خطايي داشتيم و دوست دختر داشتيم، در خواستگاري اگر دختر خانم ازمن سوال كرد كه آيا در گذشته دوست دختر داشته ام، چه بگويم؟

در ضمن من خود چطور از سلامت اخلاقي او درگذشته مطمئن بشوم وچطور از به انحراف نرفتنش در طول زندگي مشتركمان خيالم راحت باشد؟

پرسشگر گرامي اصلا از اين گناه نبايد با احدي حتي همسر آينده تان صحبت كنيد، نه تنها شما بلكه هيچ كس حق ندارد از گذشته سياه خود و گناهان خود نزد احدي صحبت كند و اعتراف كند حتي همسرش، چرا كه با اين كار انسان خود را خوار و كوچك مي كند و كسي حق ندارد خود را خوار و ذليل گرداند و فقط انسان بايد در برابر خدا اعتراف به گناهان كند امام صادق(ع) فرمود: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَوَّضَ إِلَى الْمُؤْمِنِ كُلَّ شَيْ‏ءٍ إِلَّا إِذْلَالَ نَفْسِهِ؛(1) خداوند همه چيز را به خود مومن واگذار كرده، مگر ذليل كردن خود را، يعني حق ندارد خودش را خوار و ذليل كند.

در ضمن با گفتن گناه ممكن است همسر آينده تان اين مسئله را دستاويزي براي تحقير شما قرار دهد و در مواقع بحث و كدورت آن را چماقي كرده و بر سرتان بكويد.

در ضمن كسي حق ندارد از گناهان ديگران بپرسد حتي همسر، پس شما هم به وظيفه تان عمل كنيد و چيزي در اين مورد نگوييد و اگر در خواستگاري پرسيدند دوست دختر داشته ايد يا نه؟ بگوييد من اهل دوستي با نا محرم نيستم (و منظورتان حالت فعلي تان باشد كه در حال حاضر اهل اين گناه نيستيد). و اگر نپرسيدند چيزي نگوييد، و اگر بعد از ازدواج متوجه شدند كه شما با كسي مدتي دوستي حرام داشته ايد و از شما پرسيدند چرا نگفتيد ،بگوييد  اولا من توبه كرده بودم و ثانيا از كارشناسان ديني پرسيدم و گفتند اعتراف به گناه نزد هيچ كسي حتي خواستگار و همسر آينده جايز نيست.

شما نيز وظيفه داريد از دوستان و آشنايان آن دختر درباره نحوه رفتار و اخلاقش تحقيقات كنيد و اگر در ظاهر وضعيت ايشان و تحقيقات تان هيچ نكته اي نبود، بايد با خوش بيني و توكل بر خداوند اقدام كنيد، و شما هم نبايد به هيچ دختري سوء ظن داشته باشيد و بدبين باشيد، و در خواستگاري و حتي بعد از زندگي حق نداريد از گناهان گذشته همسرتان بپرسيد و در اين موارد تجسس كنيد. چرا كه تجسس حرام است.

اصل در انسان ها و افراد مومن پاكي و خوبي است مگر اين كه خلافش ثابت شود.

پي نوشت ها:

1. شيخ حر عاملى، وسائل الشيعة، مؤسسه آل البيت عليهم‏السلام قم، چاپ 1409، ج 16، ص 157.

صحیح است یا خیر؟
عقد موقت جهت شناخت و آشنایی دختر و پسر با یكدیگر پیش از عقد دائم از نظر اسلام جایز است. هیچ مانعی ندارد، بلكه گاهی فوایدی دارد كه بر كسی پوشیده نیست، اما ...

آیا صیغه یك ماهه قبل از عقد كامل برای شناسایی بیشتر در صورت اصرار زیاد خانواده ی پسر برای این امر صحیح است یا خیر؟

عقد موقت جهت شناخت و آشنایی دختر و پسر با یكدیگر پیش از عقد دائم از نظر اسلام جایز است. هیچ مانعی ندارد، بلكه گاهی فوایدی دارد كه بر كسی پوشیده نیست، اما باید این مسئله با آگاهی پدر و مادر و خانواده دو طرف و به خصوص آگاهی و اجازه پدر دختر باشد، تا در این میان حقوق دختران مراعات شده و آنان متضرر نشوند.

ممكن است دختر و پسر به خاطر فشار غیر قابل كنترل غریزة جنسی در موقعیتی قرار گیرند و به اقداماتی دست بزنند كه اگر عقد موقت، به دائم تبدیل نشود، مشكلاتی را برای دختر و خانوادهاش فراهم سازد . موقعیت ازدواج دائم مطلوب و ایدهآل را از دختر بگیرد. از این جهت بسیاری از مردم آن را یك كار پسندیده و قابل قبولی نمیدانند.

اگر بدون آگاهی خانواده، صورت گیرد،  مشكلات بسیار بیش تر خواهد بود.

برای اجرای یك قانون خوب، و انجام هر كار پسندیده، لازم است «فرهنگسازی» شود . ذهنیت مناسبی برای مردم به وجود آید تا در برابر آن واكنش منفی صورت نگیرد.

طبیعی است انجام یك كار خوب و پسندیده در زمان و مكان و جامعهای كه از لحاظ فرهنگی، گرایشها، سوابق ذهنی و موقعیتهای مدنی، فضای فكری و اجتماعی مناسبی ندارد، بار منفی داشته باشد و عمل نادرست تلقی میگردد، به ویژه دغلبازیها، فریبكاریها، عدم پایبندی به تعهدات و قول و قرارها، كه در این روزگار به خاطر ضعف ایمان و سستی بنیانهای اعتقادی و فاصله گرفتن از دین الهی، همچنین تأثیرپذیری از فرهنگهای بیگانگان، باید به مردم حق داد كه در مورد سرنوشت فرزندان خود دغدغة خاطر داشته باشند.

البته برای رفع دغدغه می توانند در عقد شرط كنند دختر و پسر با اجازه پدر دختر به جاهای مختلف بروند اما ارتباط زناشوئی صورت نگیرد.(1)

پی نوشت :

1. توضیح المسائل مراجع ، انتشارات دفتر نشر اسلامی ، ج2، ص 410، مسئله 2423 ( طبق رساله امام خمینی).

صفحه‌ها