پرسش وپاسخ

كسي كه در بستر آرميده و در آن حال...

 كسي كه  در بستر آرميده و در آن حال قبل از خواب به آواي قرآن گوش مي دهد و در فكر خود با آن تلاوت همراه است و ذهنش را به شنيدن و فهميدن آيات خدا مشغول داشته ، نه تنها كارش اشكالي ندارد بلكه بسيار پسنديده است زيرا در نگاه عرف ، نه تنها به قرآن توهين نكرده بلكه اين رفتار او ناشي از علاقه به قرآن و نشانه حرمت گذاري او به قرآن است مگر اين كه قصد توهين به قرآن داشته و رفتاري كند كه به آن جهت، عرف رفتار او را توهين آميز بداند يا اين كه قصد توهين ندارد ولي شرايط او در بستر و حالت او به گونه اي است كه در نظر عرف توهين آميز به حساب مي آيد . 

در تفاسير و روايات اهل بيت(ع) دستوري براي ختم سوره يس ذكر نشده، بلكه فضائل اين سوره و اهميت آن در بعضي روايات بيان شده است.

در بعضي سايت ها و بعضي كتبي كه به نام ختومات سور و... نوشته شده، چنين مطالبي آمده است كه مستند روايي ندارد. نوشتن اين دستورات با توجه به اينكه از شارع مقدس و معصومين(ع) نرسيده و جزء دين نيست، مخصوصا با غرض دكان باز كردن و قصد مادي داشتن، نوعي بدعت به حساب مي آيد.

اما درباره خواص و فضائل سوره مباركه «يس» رواياتي از معصومين(ع) نقل شده كه بعضي از آنها را در ذيل مي آوريم:

1- «عن النبي (ص) أنه قال سورة يس تدعي في التوراة المعمة قيل و ما المعمة قال تعم صاحبها خير الدنيا و الآخرة... و تدعي المدافعة القاضية تدفع عن صاحبها كل شر و تقضي له كل حاجة»(1)

پيامبر(ص) فرمودند: سوره يس در تورات به عنوان" عموميت آفرين" ناميده شده، سؤال شد از چه رو به آن عموميت آفرين گفته مي‏شود؟ فرمود: به خاطر اينكه كسي كه همدم و همنشين اين سوره باشد او را مشمول تمام خير دنيا و آخرت مي‏كند و اين سوره مدافعه و قاضيه ناميده شده، زيرا هر شري را از صاحب آن دفع مي كند و هر حاجتي را براي او برآورده مي كند.

2- « وَ عَنْ عَطَاءِ بْنِ أَبِي رَبَاحٍ قَالَ بَلَغَنِي أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) قَالَ مَنْ قَرَأَ يس فِي صَدْرِ النَّهَارِ قُضِيَتْ حَوَائِجُهُ»(2) عطاء بن رباح گفت به من رسيده كه پيامبر(ص) فرمود كسي كه سوره يس را در وسط ظهر بخواند حاجت هايش برآورده مي شود.

3- «و ينبغي قراءة سورة يس بعد التعقيب فإن قارئها في الصباح لا يزال محفوظا مرزوقا حتي يمسي و تسمي الدافعة لأنها تدفع عن قارئها كل شر و القاضية لأنها تقضي له كل حاجة.»(3)

سزاوار است بعد از تعقيب نماز صبح سوره يس خوانده شود. زيرا قرائت كننده آن در صبح پيوسته محفوظ است و روزي داده شده تا شب و اين سوره دافعه ناميده شده، چون از قرائت كننده آن هر شري را دفع مي كند و قاضيه ناميده شده، چون هر حاجتي را براي او برآورده مي كند.

4-  از ابو بصير نقل شده است كه امام صادق(ع) فرمود: براي هر چيزي قلبي است و قلب قرآن سوره ياسين است، هر كس آن را پيش از خواب يا در روز پيش از شام بخواند در آن روز تا شامگاهان از كساني خواهد بود كه محفوظ مي‏مانند و از رزق خدا بهره مي‏برند، و هر كس آن را شب هنگام پيش از خواب بخواند، خداوند هزار فرشته بر او مي‏گمارد تا او را از شرّ هر شيطان رانده شده و از هر آسيبي حفظ كنند، و اگر در روز آن شب بميرد خدا او را وارد بهشت مي‏كند و سي هزار فرشته هنگام غسل او حاضر مي‏شوند و همه براي او طلب آمرزش مي‏كنند و با استغفار او را تا قبرش مشايعت مي‏نمايند...(4)  

5- از جابر جعفي نقل شده است كه امام باقر (ع) فرمود: هر كس سوره ياسين را در عمر خود يك بار تلاوت كند، خداوند به شمار تمام آفريدگان دنيا و تمام آفريدگان آخرت و آنچه در آسمان است، به شمار هر يك دو هزار هزار حسنه براي او مي‏نويسد، و به همين اندازه گناهانش را محو مي‏كند، و دچار تنگدستي، بدهكاري، ويراني خانه، سختي، ديوانگي، جذام، وسوسه و بيماريهاي زيانبار نمي‏شود،..(5)

پي نوشت ها:

1. طبرسي، فضل بن حسن، مجمع البيان في تفسير القرآن، انتشارات ناصر خسرو، ج8، ص646.

2. مجلسي، محمد باقر، بحارالأنوار، چاپ بيروت، ج 89، ص 292.

3 . شيخ بهايي، مفتاح الفلاح في عمل اليوم و الليلة،انتشارات دار الاضواء، ص 118.

4. (عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ إِنَّ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ قَلْباً وَ إِنَّ قَلْبَ الْقُرْآنِ يس وَ مَنْ قَرَأَهَا قَبْلَ أَنْ يَنَامَ أَوْ فِي نَهَارِه‏...) شيخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، انتشارات دار الرضي، ص 111.

5. ( عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (ع) قَالَ مَنْ قَرَأَ يس فِي عُمُرِهِ مَرَّةً وَاحِدَةً كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِكُلِّ خَلْقٍ فِي الدُّنْيَا...) همان.

در مورد خواص و فضائل سوره مباركه « يس » روايات زيادي در كتب تفسيري و روايي وجود دارد

در مورد خواص و فضائل سوره مباركه « يس »  روايات زيادي در كتب تفسيري و روايي وجود دارد و روايات درباره زمان خواندن اين سوره مختلف است و هيچيك زمان خاصي را به عنوان بهترين زمان مشخص نكرده اند بعضي روايات خواندن آنرا در صبح ، بعضي در ظهر، بعضي در شب و بعضي به طور كلي براي بر آوردن حاجت، سفارش كرده اند كه نمونه هايي از آنها را مي آوريم:

1- « عن النبي ص أنه قال سورة يس تدعي في التوراة المعمة قيل و ما المعمة قال تعم صاحبها خير الدنيا و الآخرة... و تدعي المدافعة القاضية تدفع عن صاحبها كل شر و تقضي له كل حاجة»(1)

پيامبر فرمودند: سوره يس در تورات به عنوان" عموميت آفرين" ناميده شده، سؤال شد از چه رو به آن عموميت آفرين گفته مي‏شود؟ فرمود: به خاطر اينكه كسي كه همدم و همنشين اين سوره باشد او را مشمول تمام خير دنيا و آخرت مي‏كند و اين سوره مدافعه و قاضيه ناميده شده زيرا هر شري را از صاحب آن دفع مي كند و هر حاجتي را براي او برآورده مي كند.

2- « وَ عَنْ عَطَاءِ بْنِ أَبِي رَبَاحٍ قَالَ بَلَغَنِي أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ مَنْ قَرَأَ يس فِي صَدْرِ النَّهَارِ قُضِيَتْ حَوَائِجُهُ »(2) عطاء بن رباح گفت به من رسيده كه پيامبر(ص) فرمود كسي كه سوره يس را در وسط ظهر بخواند حاجت هايش برآورده مي شود.

3- «و ينبغي قراءة سورة يس بعد التعقيب فإن قارئها في الصباح لا يزال محفوظا مرزوقا حتي يمسي و تسمي الدافعة لأنها تدفع عن قارئها كل شر و القاضية لأنها تقضي له كل حاجة.»(3)

سزاوار است بعد از تعقيب نماز صبح سوره يس خوانده شود. زيرا قرائت كننده آن در صبح پيوسته محفوظ است و روزي داده شده تا شب و اين سوره دافعه ناميده شده، چون از قرائت كننده آن هر شري را دفع مي كند و قاضيه ناميده شده، چون هر حاجتي را براي او برآورده مي كند.

4-  از ابو بصير نقل شده است كه امام صادق (ع) فرمود: براي هر چيزي قلبي است و قلب قرآن سوره ياسين است، هر كس آن را پيش از خواب يا در روز پيش از شام بخواند در آن روز تا شامگاهان از كساني خواهد بود كه محفوظ مي‏مانند و از رزق خدا بهره مي‏برند، و هر كس آن را شب هنگام پيش از خواب بخواند، خداوند هزار فرشته بر او مي‏گمارد تا او را از شرّ هر شيطان رانده شده و از هر آسيبي حفظ كنند، و اگر در روز آن شب بميرد خدا او را وارد بهشت مي‏كند و سي هزار فرشته هنگام غسل او حاضر مي‏شوند و همه براي او طلب آمرزش مي‏كنند و با استغفار او را تا قبرش مشايعت مي‏نمايند...(4)  

5- از جابر جعفي نقل شده است كه امام باقر (ع) فرمود: هر كس سوره ياسين را در عمر خود يك بار تلاوت كند، خداوند به شمار تمام آفريدگان دنيا و تمام آفريدگان آخرت و آنچه در آسمان است، به شمار هر يك دو هزار هزار حسنه براي او مي‏نويسد، و به همين اندازه گناهانش را محو مي‏كند، و دچار تنگدستي، بدهكاري، ويراني خانه، سختي، ديوانگي، جذام، وسوسه و بيماريهاي زيانبار نمي‏شود،..(5)

درباره سوره واقعه  بعضي روايات خواندن آن را در شب قبل از خواب  و بعضي  شب جمعه سفارش كرده اند:

1- « عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ قَرَأَ فِي كُلِّ لَيْلَةِ جُمُعَةٍ الْوَاقِعَةَ أَحَبَّهُ اللَّهُ وَ أَحَبَّهُ إِلَي النَّاسِ أَجْمَعِينَ وَ لَمْ يَرَ فِي الدُّنْيَا بُؤْساً أَبَداً وَ لَا فَقْراً وَ لَا فَاقَةً وَ لَا آفَةً مِنْ آفَاتِ الدُّنْيَا وَ كَانَ مِنْ رُفَقَاءِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع وَ هَذِهِ السُّورَةُ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع خَاصَّةً لَا يَشْرَكُهُ فِيهَا أَحَدٌ» (6)؛  ابو بصير روايت كرده است كه امام صادق عليه السّلام فرمود: كسي كه در هر شب جمعه سوره واقعه را تلاوت كند، خداوند او را دوست مي‏دارد و محبّت او را در دل تمام مردم قرار مي‏دهد، و در دنيا هرگز روي بدبختي و تنگدستي را نبيند، و هيچ آسيبي از آسيبهائي كه مخصوص دنياست به او نمي‏رسد، و از همراهان و همنشينان‏ امير مؤمنان علي عليه السّلام مي‏گردد. و اين سوره تنها به آن حضرت اختصاص دارد و ديگران با او در اين فضيلت شريك نيستند.

2- « قَالَ الصَّادِقُ (ع) مَنِ اشْتَاقَ إِلَي الْجَنَّةِ وَ إِلَي صِفَتِهَا فَلْيَقْرَأِ الْوَاقِعَةَ ...» (7)؛  امام صادق عليه السّلام فرمود: كسي كه مشتاق است تا بهشت و چگونگي آن را دريابد سوره واقعه را تلاوت كند،

3- « عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ( ع) قَالَ مَنْ قَرَأَ الْوَاقِعَةَ كُلَّ لَيْلَةٍ قَبْلَ أَنْ يَنَامَ لَقِيَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ وَجْهُهُ كَالْقَمَرِ لَيْلَةَ الْبَدْر»(8)؛  امام محمد باقر عليه السّلام فرمود: كسي كه هر شب پيش از خواب سوره واقعه را تلاوت نمايد، خداوند متعال را در حالي ملاقات مي‏كند كه رخسارش چون قرص ماه شب چهاردهم درخشان است.

ِ4- «  وَ أَقْوَي الْأَسْبَابِ الْجَالِبَةِ لِلرِّزْقِ إِقَامَةُ الصَّلَاةِ  بِالتَّعْظِيمِ وَ الْخُشُوعِ  وَ قِرَاءَةُ سُورَةِ الْوَاقِعَةِ خُصُوصاً بِاللَّيْلِ وَ وَقْتِ الْعِشَاءِ  وَ سُورَةِ يس وَ تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَقْتَ الصُّبْحِ...» (9)

 و نيرومندترين اسباب جلب روزي نماز خواندن با تعظيم و خشوع و خواندن سوره واقعه است به ويژه در شب و وقت عشاء و هم سوره يس و تَبارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ در صبح،

 

پي نوشت ها:

1. طبرسي،فضل بن حسن، مجمع البيان في تفسير القرآن،انتشارات ناصر خسرو،ج8،ص646.

2. علامه مجلسي،بحارالأنوار،چاپ بيروت، ج 89 ،ص 292.

3 . شيخ بهايي، مفتاح الفلاح في عمل اليوم و الليلة،انتشارات دار الاضواء، ص 118.

4. (عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ قَلْباً وَ إِنَّ قَلْبَ الْقُرْآنِ يس وَ مَنْ قَرَأَهَا قَبْلَ أَنْ يَنَامَ أَوْ فِي نَهَارِه‏...) شيخ صدوق،  ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، انتشارات دار الرضي،ص 111.

5. ( عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ مَنْ قَرَأَ يس فِي عُمُرِهِ مَرَّةً وَاحِدَةً كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِكُلِّ خَلْقٍ فِي الدُّنْيَا...) همان.

6و7و 8. همان، ص117.               

9. مجلسي،  بحار الأنوار، ج‏73، ص319.

لازم نیست براي خواندن قرآن در جايي كه نامحرم نيست، انسان روسري به سر كند، ولي بهتر است آداب قرآن خواندن مانند وضو و طهارت و روبه قبله بودن را رعايت كنيم.

لازم نیست براي خواندن قرآن در جايي كه نامحرم نيست، انسان روسري به سر كند، ولي بهتر است آداب قرآن خواندن مانند وضو و طهارت و روبه قبله بودن را رعايت كنيم.

آداب قرائت به دو دسته ظاهري و باطني تقسيم مي شود :

اول: آداب‏ ظاهري قرائت‏ قرآن‏:

اهمّيتي كه قرائت كلام اللّه دارد ايجاب مي‏كند با آداب‏ و ترتيبي خاص انجام گيرد، تا تأثير معنوي و هدف تعليمي آن بهتر حاصل شود. بدين جهت در متن قرآن كريم آياتي مشاهده مي‏شود كه اين آداب را آموزش مي‏دهد. ما به ذكر آنچه در متن كتاب خدا آمده‏ و غالبا در هر نوع مطالعه‏اي نيز مي‏تواند مورد استفاده قرار گيرد اكتفا مي‏كنيم: 
1- طهارت:

به مصداق‏ آيه:«لا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ‏ ؛ (1) مس نمودن كلمات قرآن مجيد جز بر پاكان - كه غسل يا وضو دارند- روا نيست» و هنگام تلاوت كلام اللّه داشتن طهارت شرعي مستحبّ است، هم‏چنان‏كه بهره معنوي بردن و منوّر شدن از قرآن، وابسته به طهارت روح و اعتقاد قلبي به آن است.

2- استعاذه:

پناه جستن به خداست در ابتداي قرائت كه در اين آيه بدان امر شده: «فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجِيمِ‏ ؛(2) پس چون قرآن مي‏خواني [نخست‏] از شيطان رانده شده به خدا پناه ببر». بر طبق اين دستور خواندن كتاب خدا را با جمله: «‏أعوذ باللّه من الشّيطان الرجيم» آغاز مي‏كنند.

بديهي است چون انسان به آفريدگار دانا و توانا پناه جست، از انديشه‏هاي بد و وسوسه‏هايي كه به ذهن وارد مي‏شود در امان مي‏ماند، و آرامش فكر و تجمّع حواس پيدا مي‏كند و مي‏تواند دريافتي صحيح و بهره‏اي روحاني از قرآن خواندن داشته باشد.

دوم : آداب باطني قرائت قرآن‏:

 دانشمندان آدابي باطني و معنوي هم براي قرآن خواندن برشمرده‏اند كه ما براي كوتاه كردن سخن به نقل عنوانها و توضيحي مختصر بسنده مي‏كنيم:

1- تعظيم متكلم:

خواننده قرآن بايد در آغاز خواندن قرآن، جلال و عظمت متكلّم را در دل خود حاضر كند و بداند كه: آنچه مي‏خواند از سخن آدميان نيست و در خواندن سخن خداي كاري بزرگ و امري مهم  است ...

2- حضور قلب:

 حضور دل و ترك حديث نفس‏ (با خود سخن گفتن) براي خواننده قرآن لازم است ،خواننده [بايد] در هنگام تلاوت براي قرآن متجرّد و خالص شود (3)و همه همّت خود را متوّجه معني سازد. بعضي از سلف‏ چون سوره‏اي از قرآن مي‏خواندند و دلشان حاضر نبود، آن را اعاده مي‏كردند؛ زيرا در قرآن چيزي هست كه دل را بدان انس باشد، اگر خواننده اهل آن باشد.

تدبّر: و آن در پي حضور دل امكان‏پذير است ... مقصود از تلاوت آن است كه «انديشه در پي آن فراشود» و براي آن ترتيل در خواندن قرآن سنّت است، زيرا به ترتيل ظاهر تدبّر باطن ميسّر مي‏شود. (4)

سيوطي درباره تدبّر در قرآن سخني نقل‏كردني دارد:

تدبّر و انديشيدن در معاني قرآن هنگام قرائت سنّت است، زيرا كه همان مقصود اعظم و مطلوب اهمّ است و به وسيله آن سينه‏ها فراخ و دلها نوراني مي‏شود. خداوند متعال مي‏فرمايد: «كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ مُبارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آياتِهِ وَ لِيَتَذَكَّرَ أُولُوا الْأَلْباب؛ (5) اين كتابي است پربركت كه بر تو نازل كرده‏ايم تا در آيات آن تدبّر كنند و خردمندان متذكّر شوند» و نحوه آن چنين است كه دلش را با انديشيدن در معني آنچه تلفّظ مي‏كند مشغول دارد و معني هر آيه را بشناسد و در اوامر و نواهي تأمّل كند و باور آنها را به خاطر بسپارد كه اگر در گذشته در آن تقصير كرده عذرخواهي و استغفار نمايد، و اگر به آيه رحمتي رسيد خرسند شود و آن را از درگاه الهي درخواست كند و چون به آيه عذاب بگذرد ترسناك گشته به خداوند پناه برد ...»  (6)

پي نوشت:

1. واقعه (56 ) آيه 79 .   

2. نحل ( 17) آيه 98.   

3. مقصود آن است كه قاري قرآن در افكار خود فرو نرفته باشد، بلكه دل به سخن خدا دهد و حضور قلب داشته باشد.

4. ركني يزدي محمد مهدي، آشنايي با علوم قرآني (ركني) ،ناشر آستان قدس (سمت)، مشهد (تهران)، نوبت اول، سال 1379، ص 51 .

5. انعام (6) آيه 155.

6. ركني يزدي محمد مهدي، آشنايي با علوم قرآني (ركني)، ناشر آستان قدس (سمت)، مشهد (تهران)، نوبت اول، سال 1379، ص56 به نقل از: ترجمه الإتقان سيوطي، ج1 ، ص 345- 346.

 

گوش فرا دادن و سكوت از جمله آدابي است كه بايد در هنگام قرائت قرآن رعايت شود، و اين امري است كه خود قرآن به آن توصيه نموده چنانكه فرموده:« وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ»(1) «هنگامي كه قرآن خوانده شود، گوش فرا دهيد و خاموش باشيد؛ شايد مشمول رحمت خدا شويد».

خاموشي و سكوت در هنگام استماع قرآن، توجه و تدبر در آيات الهي را به دنبال دارد، و موجب رقّت قلب و انقلاب روحي و خوف تؤام با گريه و زاري است.

البته مقصود از «استماع قرآن»، استماع با خصوصيات ويژه‌اي است كه يك دگرگوني روحي و معنوي در انسان ايجاد كند و چنين استماعي است كه مورد سفارش قرآن و اهل بيت عصمت و طهارت(ع)بوده و آثار پربركتي به همراه دارد. لذا مقدمه آن، آشنايي با محتوا و مفاد آيات قرآن كريم است و لازم است هر مسلماناني به اندازه توانايي و استعداد و امكانات خود نسبت به ترجمه و تفسير آيات آگاهي پيدا كند.

اما نكته اي كه درباره وجوب يا عدم وجوب حكم استماع قرآن لازم به ذكر است اين است كه فقها با استناد به آيه 204 سوره أعراف و روايات اهل بيت (عليهم السلام) ، استماع «حمد» و «سوره» را كه امام جماعت قرائت مي‌كند، بر مأمومين واجب مي‌دانند؛ زيرا در نماز تنها «حمد» و «سوره» جزء قرآن است و بقيه ذكرهاي نماز جزء قرآن نيست، هر چند محتواي آن ذكرها در قرآن و روايات وجود دارد؛ از اين‌ رو، از ميان همه ذكرهاي نماز، حكم وجوبي استماع فقط در مورد «حمد» و «سوره» است؛ البته تا آنجايي كه صداي امام جماعت شنيده مي‌شود.

اما در غير نماز، لزوم استماع و گوش دادن به  قرآن، دستوري مستحبي است يعني بهتر است كه هنگام قرائت قرآن به آن گوش فرا داده شود و حواس انسان متوجه الفاظ و معاني قرآن باشد تا از يك سو حرمت اين كتاب آسماني حفظ شود و از سوي ديگر بركات و معارف ارزشمندآن مشمول حال انسان گردد.

بنابراين اگر ضمن انجام كارهاي منزل، قرآن هم پخش كنيد اشكال شرعي ندارد و اگر در ضمن پخش، به آن گوش دهيد از ثواب گوش دادن به  قرآن و بركات آن بهره مند مي شود.

پي نوشت ها:

1. أعراف(7) آيه 204.

از دستور هايي كه به ما داده شده اين كه از شرّها از جمله شيطان كه شرّترين شرّها است...

از دستور هايي كه به ما داده شده اين كه از شرّها از جمله شيطان كه شرّترين شرّها است، به خدا كه پناه دهنده و پناهگاه مطلق است ، پناه ببريم تا در امان باشيم: وَ إِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَميعٌ عَليمٌ  (1)

طبيعي است كه شيطان به عنوان دشمن آشكار انسان نمي خواهد اجازه دهد انسان به سعادت برسد و اين دشمن غدار در مواقعي كه انسان رو به سوي خدا دارد ، بيشتر براي ممانعت تلاش مي كند و از اين رو در چنين مواقعي پناه بردن از او به خدا لازم تر است :

فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجيم (2)

به همين جهت مستحب است كه ما در شروع عبادت از شيطان و وسوسه و غفلت گري هاي او به خدا پناه ببريم تا عبادتمان از شائبه هاي شيطاني خالي بوده و شايسته عرضه به پيشگاه خدا گردد.

از طرف ديگر مستحب است و بسيار سزاوار كه مؤمن همه كارهاي خود را با ياد خدا شروع كند تا كار رنگ خدايي گرفته و عبادت شود و انسان را به خدا نزديك نمايد.

استعاذه عبارتي است كه هم افتتاح با نام خدا را در خود دارد و هم پناه بردن از بزرگترين دشمن را و شايد به همين جهت است كه در نماز هم بعد از تكبيره الاحرام و قبل از شروع در قرائت سوره حمد ، استعاذه مستحب است. (3)

و شايد با توجه به همين استحباب باشد كه در جاهاي ديگر هم گفتن "اعوذ بالله من الشيطان الرجيم" قبل از "بسم الله الرحمن الرحيم" خوب است گر چه گفتن "بسم الله الرحمن الرحيم" در ابتدا و بعد استعاذه گفتن ، هم تفاوت ندارد. (البته در نماز نمي توان اين كار را كرد چون استعاذه جزو سوره نيست ولي بسم الله جزو سوره است. )

پس مهم اين است كه ما كارها را به نام خدا شروع كنيم و هنگام شروع ، خود را به پناه خدا بسپاريم چه با گفتن اعوذ بالله قبل از بسم الله باشد يا بعد از آن.

پي نوشت ها:

1. اعراف (7) آيه 200.

2. نحل (126) آيه 98.

3. خويي ، كتاب الصلاه ، قم ، علميه ، 1413 ق ، ج 3 ، ص 533. 

اگر كسي توجه داشته باشد كه قرآن كتاب خداست، هدايت و نور است، خدا خواسته كه كتابش تلاوت شود، اين كتاب را به عنوان اين كه كتاب خداست ببويد و ببوسد و بر ديده نهد و اكرام كند و تلاوت نمايد، طبيعي است كه نور و هدايت و معنويت نصيبش مي شود و به مطلوب مي رسد.

تلاوت قرآن به عنوان اين كه كتاب محبوب حقيقي است و دوست دارد كه به آن توجه شده و تلاوت گردد، مفيد و نور آور و هدايت بخش است و با خواندن از رو هم به هدفتان مي رسيد.

البته طبيعي است كه اگر  تلاش كنيد و ضمن خواندن ترجمه آن، در معاني آن هم دقت و تامل كنيد و به دستورهايش عمل كنيد، هدايت گري و تاثير گذاري اش بيش تر مي شود. اگر هنوز با ترجمه آن آشنا نشده و نمي توانيد در آن تامل كنيد و معناي آياتش را بفهميد، نبايد خود را از تلاوت و روخواني آن محروم كنيد، بلكه بايد در ضمن تلاوت و روخواني قرآن، در جهت يادگيري ترجمه و تفسير آن هم تلاش كنيد تا اثر گذاري اش بيش تر شود.

براي آشنايي بهتر با قرائت قرآن و رسيدن به مطلوب بيشتر مي توانيد از كتاب «حلية القرآن » در دو سطح يك و دو  استفاده نماييد.

در پايان به چند آثاري كه در خواندن قرآن (حتي روخواني ) وجود دارد اشاره مي كنيم:

 امير المومنين (ع) مي فرمايد: الْبَيْتُ الَّذِي يُقْرَأُ فِيهِ الْقُرْآنُ وَ يُذْكَرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهِ تَكْثُرُ بَرَكَتُهُ وَ تَحْضُرُهُ الْمَلَائِكَةُ وَ تَهْجُرُهُ الشَّيَاطِينُ وَ يُضِي‏ءُ لِأَهْلِ السَّمَاءِ كَمَا يُضِي‏ءُ الْكَوْكَبُ الدُّرِّيُّ لِأَهْلِ الْأَرْض؛ (1) خانه اي كه در آن قرآن تلاوت مي شود، بركتش زياد مي شود. فرشتگان در آن حضور مي يابند. شياطين از آن دور مي شوند. آن خانه براي ساكنان آسمان نور ببخشند، همچنان كه براي ساكنان زمين نور مي بخشند.

پي نوشت ها:

 1. شيخ كليني، اصول كافي، دار الكتب الإسلامية - طهران، 1365 ه ش، ج 2، ص610.

كار شما، هيچ اشکالی ندارد.و دليلي بر گناه بودن كار شما وجود ندارد؛ زيرا نه توهين به قرآن است، نه بدعت است و نه... . از آن طرف، شما در صدد بهتر فهميدن هستيد و قصدتان خير است. پس كارتان جايز است و چه بسا براي خودتان بهتر از روشي باشد كه در مسجد اعمال مي شود؛ اما انجام آن در مسجد جالب نيست؛ زيرا منظور از خواندن يك صفحه قرآن و ترجمه اش در مسجد، رسيدن به ثواب تلاوت قرآن و آشنا شدن با مضامين قرآن براي عمل به آن و ترويج قرآن در جامعه است و اين منظورها با خواندن پيوسته يك صفحه از قرآن و سپس ترجمه آن، بهتر عملي مي شود تا اين كه يك آيه يك آيه اول عربي و سپس ترجمه اش خوانده شود. حداقل روش معمول در مسجد از نظر عموم پذيرفتني تر است. از اين رو، خوب است شما عزيزان در مسجد مانند بقيه عمل كنيد و بعد در جلسه خودتان يا در قرآن خواندن فردي خودتان، آن گونه كه بهتر مي دانيد عمل كنيد. هدف خواندن قرآن و فهميدن و عمل كردن به آن است، چه به صورتي كه شما مي پسنديد و چه به صورتي كه در مسجد معمول است. 

اين گونه نيست كه براي همه متفكران، حقانيت اسلام با دليل و برهان، روشن و آشكار شده و آنان از ايمان آوردن خودداري ورزيده باشند

ما در مورد تك تك افراد نمي توانيم نظر بدهيم؛ زيرا خبر و اطلاع از درون و برون آنان نداريم؛ ولي اجمالا اين كه اثبات حقانيت يك مطلب و دين براي افراد خارج از آن مكتب و توسط افراد خبره و مخلص، كم اتفاق مي افتد تا آنان بعد از شناخت ايمان بياورند.

ديگر اين كه پذيرش دين با تبعات غالباً ناخوشايند و دردناك آن بعد از اثبات حقانيت آن از جانب افرادي كه ساليان طولاني تابع دين ديگر، به خصوص دين آبا و اجدادي بوده اند، كار آساني نيست. كم هستند افرادي كه در جدال بين جاذبه حقيقت و جاذبه تقليد، از دين آبا و اجدادي به سوي حق بروند و بر دين موروثي خود پشت كنند و حاضر باشند در اين راه، همه عواقبش را بپذيرند.

بسياري از افراد نيز در باطن و ضمير خود به حق و حقيقت رو مي آورند؛ ولي ترس از دست دادن موقعيت يا ترس از مطرود شدن و ... سبب مي شود كه اين گرايش خود را پنهان نگه داند و ظاهر نكنند.

ما به فرموده امير مؤمنان امام علي (ع) بايد تابع حق باشيم و حق را با برهان و استدلال و دليل بپذيريم، نه با افراد. ايمان آوردن ديگران يا نياوردن آنان، هرچند بزرگ باشند، نبايد ملاك ما در پذيرش يا نپذيرفتن حق باشد.  

در مورد ديگران هم، حتي الامكان نبايد قضاوت كنيم؛ زيرا چه بسا آنان به آنچه از حق شناخته اند، گردن نهاده اند و ما خبر نداريم و يا ايمان خود را پنهان داشته اند يا در نشناختن معذور بوده اند يا  ايمان نياورده اند؛ هرچند عناد هم نورزيده اند يا... .

 

صفحه‌ها