پرسش وپاسخ

آيا اين حديث درسته؟ تفسيرش ميكنين برام؟
بله ، اين حديث در كتاب معتبر كافي آمده (1) و با مباني قرآني و روايي مطابقت دارد...

آيا اين حديث درسته؟ تفسيرش ميكنين برام؟

اميرالمؤمنين(ع) مي فرمايد: لمّا وجّهني رسول الله الي اليمن قال يا علي: لاتقاتل احداً حتي تدعوه إلي الإسلام. و ايم الله لئن يهدي الله علي يديك رجلاً خير لك ممّا طلعت عليه الشمس و غربت ولك ولاؤه؛ آن گاه كه رسول خدا مرا به يمن فرستاد، فرمود: اي علي تا كسي را دعوت به اسلام نكرده اي با او نجنگ و به خدا سوگند اگر يك نفر به دست تو هدايت شود از همه ي آنچه خورشيد بر او مي تابد براي تو ارزشمندتر است. علاوه بر اين كه ياري و هم پيماني او را براي خود تضمين نموده اي

بله ، اين حديث در كتاب معتبر كافي آمده (1) و با مباني قرآني و روايي مطابقت دارد.

در اين حديث رسول خدا به امام مي فرمايد كه هدف دين قلع و قمع كافران و مشركان نيست. بلكه هدف هدايت آنان است. مگر اين كه فرد عناد داشته و هدايت پذير نباشد و تو اي علي جان حالا كه به سوي جهاد رهسپار هستي، با هر فرد و گروهي مواجه شدي، ابتدا او را به توحيد و اسلام دعوت كن و با برهان و دليل، حق را برايش ثابت كن و شبه اي اگر دارد، برطرف كن تا با نور ايمان مواجه شود و هدايت گردد و بدان كه اگر به هدايت يك نفر توفيق يابي، ارزشمند تر است براي تو از اين كه مالك آنچه باشي كه خورشيد بر آن طلوع و از آن غروب مي كند( يعني همه جهان مادي) و اگر بنده اي را هدايت كني بر او ولايت عتق و آزاد كردن داري. زيرا او قبل از ايمان برده هوا و هوس و شيطان و نفس بوده و به دست تو ايمان آورده و آزاد شده است.

در عرب جاهلي كه بنده وجود داشت، هر كس بنده اي را مي خريد و آزاد مي كرد، بر او ولايت عتق و آزاد كردن داشت. (2)

پي نوشت ها:

1. كليني، كافي، تهران، اسلاميه، 1363 ش، ج 5، ص 36.

2. ابن سلام، غريب الحديث، بيروت، دار اكتاب العربي، 1384 ق، ج 3،ص 321.

از معصوم(ع) سوال شد: چرا برخي هنگام مرگ چشمانشان بسته و بعضي باز است؟
مرگ براي همه حتمي و ناگهاني است. اما روايت فوق در منابع ما موجود نيست و ما نيافتيم و شايد بتوان گفت اين كلام مي تواند شرح و الموت‏ يأتي‏ بغتة باشد.

منبع اين حديث كجاست؟

از معصوم(ع) سوال شد: چرا برخي هنگام مرگ چشمانشان بسته و بعضي باز است؟ حضرت فرمود:

آنكه چشمش باز مانده فرصت نيافته كه چشمش را ببندد و آنكه بسته است مهلت باز كردن چشم نداشته

در كلامي از حضرت پيامبر اكرم (ص) است كه در وصاياي خود به ابو ذر غفاري چنين فرموده است: يا أبا ذرّ! إنّك في ممرّ اللّيل و النّهار، في آجال منقوصة، و أعمال محفوظة؛ و الموت‏ يأتي‏ بغتة؛ و من يزرع خيرا يوشك أن يحصد خيرا، و من يزرع شرّا يوشك أن يحصد ندامة؛ و لكلّ زارع ما زرع ...(1) اي ابو ذر! تو در گذرگاه شب و روز به سر مي‏بري، با عمري رو به كاستي، و كارهايي ثبت گشته، و مرگي كه ناگهان فرا مي‏رسد. آن كس كه نيكي كشت كند، اميد آن هست كه نيكي بدرود، و آن كس كه بدي بكارد، محصول آن پشيماني خواهد بود. و به هر كشاورزي همان عايد شود كه خود كشته است...»

مرگ براي همه حتمي و ناگهاني است. هيچ كس در مقابل ناگهاني بودن مرگ چاره و علاجي ندارد، هنگامي كه نام انساني، چه مسلمان و چه غيرمسلمان در فهرست ملاقات با حضرت عزرائيل ثبت شد، آن شخص، هيچ راه و چاره اي براي مقابله با اين وضع نخواهد داشت. در اين هنگام پرده هاي جهل و بي خبري از مقابل قوّه درك و فهم و چشمان او كنار رفته و افسوس خوردن آغاز مي گردد، اين جاست كه مي فهمد چه چيزهايي را در طول عمر خويش از دست داده است و چه بارهاي سنگين و پر ضرري را بيهوده بر دوش خود گذارده است. چه حسناتي را كه در دنيا به آساني مي توانسته كسب كند، به آساني از دست داده و اكنون كه به آنها نياز دارد، به ارزش و فايده آنها پي مي برد. گناهي كه به سادگي مي توانسته ترك كند، چه بيهوده و بدون دليل مرتكب شده است.لذا وقتي مرگ به سراغ انسان مي آيد اجازه بستن چشمهاي باز و باز كردن چشمان بسته را نمي دهد.

اما روايت فوق در منابع ما موجود نيست و ما نيافتيم و شايد بتوان گفت اين كلام مي تواند شرح و الموت‏ يأتي‏ بغتة باشد.

پي نوشت:

1. حكيمي، محمدرضا و حكيمي، الحياة، ترجمه احمد آرام،  دفتر نشر فرهنگ اسلامي، تهران، چاپ اول، 1380ش. ج‏3، ص 500.

لطفا در مورد سند زيازتنامه حضرت زهرا توضيح دهيد
اين حديث شريف از امام باقر(ع) نقل شده است و سند آن، كتاب هاي معتبر روايي شيعه است.

لطفا در مورد سند زيازتنامه حضرت زهرا توضيح دهيد

يَا مُمْتَحَنَهُ امْتَحَنَكِ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صَابِرَهً وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَكِ أَوْلِيَاءُ وَ ...

اين حديث شريف از امام باقر(ع) نقل شده است و سند آن، كتاب هاي معتبر روايي شيعه است.

"حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَي بْنِ مُحَمَّدٍ الْعُرَيْضِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو جَعْفَر(ع) ذَاتَ يَوْمٍ قَالَ إِذَا صِرْتَ إِلَي قَبْرِ جَدَّتِكَ فَاطِمَةَ ع فَقُلْ يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صَابِرَةً وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَكِ أَوْلِيَاءُ وَ مُصَدِّقُونَ وَ صَابِرُونَ لِكُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوكِ(ص) وَ أَتَانَا بِهِ وَصِيُّهُ (ع) فَإِنَّا نَسْأَلُكِ إِنْ كُنَّا صَدَّقْنَاكِ إِلَّا أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِيقِنَا لَهُمَا بِالْبُشْرَي لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوَلَايَتِكِ...."(1)

هم چنين اين حديث در كتاب هاي ديگر روايي شيعه  از جمله كتاب وسايل الشيعه شيخ حرّ عاملي، چاپ قم،انتشارات موسسه آل البيت،سال 1409 ه.ق، ج 14 ، ص 367 و بحار الانوار علامه مجلسي، چاپ بيروت، انتشارات موسسه الوفاء، سال 1404 ه.ق، ج 14، ص367 موجود است.

پي نوشت:

1. شيخ طوسي، تهذيب‏الأحكام، تهران، انتشارات اسلاميه، سال 1365 ه.ش، ج6، ص10.

آیا در ازدواج قد ، میزان تحصیلات، فامیل یا غریبه مطرح است؟
بهتر است زن و شوهر در ميزان تحصيلات هماهنگ و نزديك به هم باشند. اگر ميزان تحصيلات زن و شوهر بسيار متفاوت باشد ممكن است زمينه بروز برخي از اختلافات بوجود آيد...

آیا در ازدواج  قد ، میزان تحصیلات،  فامیل یا غریبه مطرح است؟

 در رابطه با سوالي كه داريد لازم است به نكات زير توجه كنيد:

الف) ميزان تحصيلات و ازدواج:

بهتر است زن و شوهر در ميزان تحصيلات  هماهنگ و نزديك به هم باشند. اگر ميزان تحصيلات زن و شوهر بسيار متفاوت باشد ممكن است زمينه بروز برخي از اختلافات بوجود آيد. معمولا نوع نگرش، نحوه رفتار، سخن گفتن و معاشرت كسي كه داراي مقطع تحصيلي عالي است با كسي كه داراي تحصيلات بسيار كم است، فرق ميكند. همين تفاوتها ميتواند زمينه عدم تفاهم و اختلاف را فراهم كند.

البته لازم است تاكيد كنيم كه:

 1. هماهنگي در تحصيلات جزو ملاكهاي درجه دوم در ازدواج است يعني اگر زن و شوهر به لحاظ جهان بيني، فكري، ويِژگيهاي شخصيتي و خانوادگي هماهنگ باشند، اختلاف كم يا متوسط در ميزان تحصيلات مشكل جدي بوجود نميآورد.

 2. اگر اختلاف تحصيلي آن قدر زياد باشد كه در نوع جهانبيني،  نحوه رفتار ، سخن گفتن و  و يژگيهاي روحي طرفين تاثير بگذارد در آن صورت احتمال بروز اختلاف زياد است  مثلا اگر زن پزشك باشد و مرد داراي تحصيلات ابتدايي يا راهنمايي باشد معمولا زندگي زناشويي آنها دچار ناسازگاريهايي ميشود. ممكن است در چنين شرايطي بالا بودن تحصيلات زن موجب بوجود آمدن احساس حقارت در مرد شده و به حس اقتدار طلبي او لطمه وارد شود يا اينكه زن در مجالس و محافل از آداب معاشرت، از طرز صحبت و برخورد همسر كم سوادش و ... رنج ببرد. در نتيجه طبق اين شرايط امكان دارد تدريجا شعلههاي اختلاف نمايان شود.

 3. با توجه به فرهنگ ايراني احتمال اختلاف بيشتر در مواردي است كه زن تحصيلات عالي و مرد تحصيلات كم يا متوسط داشته باشد و الا اگر مرد تحصيلات عالي و زن تحصيلات متوسط داشته باشد احتمال اختلاف كم خواهد بود.

ب) قد:

تناسب در قد و ظاهري جسمي نيز جزو معيارهاي درجه دوم است.  در مورد كوتاهي يا بلندي قدي در ازدواج نميتوان حكم قطعي و كلي صادر كرد. اين مساله بيشتر به نظر طرفين بستگي دارد. طرفين بايد بررسي كنند كه كوتاهي يا بلندي قد همسرش چقدر براي او اهميت دارد؟ اگر كوتاهي يا بلندقدي همسر، براي فرد بسيار مهم باشد، بايد تلاش كند كه در انتخاب همسر علاوه بر ساير معيارها، قد طرف مقابل را نيز مورد توجه جدي قرار دهد. مثلا مردي را تصور كنيد كه  شديدا علاقه به داشتن همسري قد بلند دارد و اين مسئله بسيار براي او با اهميت است  اگر چنين مردي با زن كوتاه قد ازدواج كند، در آينده هنگام ديدن زنان بلند قد ممكن است فكرش مشغول شده و  دچار حسرت گردد و بالاخره  زنش را با آن ها مقايسه نمايد، چنين مسائلي زمينه ناراحتي و ناسازگاري را فراهم ميكند و ممكن است ناخواسته موجب اختلافاتي در زندگي زناشويي شود.

ج ) مسئله فاميل يا غريبه بودن :

در مورد فاميل يا غربيه بودن بايد گفت آنچه در اينجا مهم بوده و اصل است، هماهنگي دختر و پسر به لحاظ تعصبات فكري و همچنين هماهنگي خانوادگي طرفين به لحاظ فرهنگي و اقتصادي است. اگر طرفين در اين زمينهها هماهنگي بيشتري داشته باشند، براي ازدواج متناسبند و فرقي نميكند فاميل يا غريبه باشند.

بهتر است به اين نكته نيز توجه داشته باشيم كه هر چند در بين افراد فاميل احتمال هماهنگي فرهنگي بين خانواده ها زياد است ولي با اين وجود اگر احيانا خانواده دختر غير فاميل به لحاظ فرهنگي و اقتصادي با خانواده پسر هماهنگ باشند، بر خانواده دختر فاميلي كه به لحاظ فرهنگي و اقتصادي با خانواده پسر هماهنگ نيستند، ترجيح دارد و مناسب است با خانوادهاي وصلت صورت گيرد كه بين آن ها هماهنگي بيشتري باشد.

در ضمن در مورد ازدواج با افراد فاميل مخصوصا اگر فاميل خيلي نزديك باشد، مشاوره ژنتيك را فراموش نكنيد. زيرا در چنين ازدواجهاي فاميلي احتمال معلوليتهاي جسمي و ذهني در فرزندان  وجود دارد. لذا بهتر است با مشاوره ژنتيك از بروز بيماريهاي احتمالي پيشگيري شود.

از كجا بفهمم ؟
ازدواج پیوند بین دو انسان و دو خانواده است كه اجزاء اصلی و اساسی آن، دختر و پسر می باشند و هر قدر بین این اجزاء و عناصر هماهنگی، تناسب و سنخیت بیشتری باشد...

نمی دانم با دختری سر و زبان دار ازدواج كنم یا آرام و كم حرف آخه هر كدام جذابیت های خود را دارند از كجا بفهمم كدام بهتره؟

مطالبی را در قالب نكات زیر تقدیم می داریم:

1.  ازدواج پیوند بین دو انسان و دو خانواده است كه اجزاء اصلی و اساسی آن، دختر و پسر می باشند و هر قدر بین این اجزاء و عناصر هماهنگی، تناسب و سنخیت بیشتری باشد. آن پیوند استوارتر، مستحكم تر، پرثمرتر و لذت بخش تر خواهد بود. علت اساسی بیشتر ناهنجاری ها و ناسازگاری های زندگی زناشویی، عدم تناسب و ناهماهنگی بین زن و شوهر است، بنابراین شناخت اموری كه موجب هماهنگی و تناسب بین زوجین است ضروری و لازم می باشد و به هیچ وجه نباید این مسئله را به بعد از ازدواج موكول كرد، بنابراین توصیه می شود قبل از اینكه فكر و ذهن خود را متوجه ازدواج با دختری نمایید، با مطالعه كتاب های ازدواج و انتخاب همسر، اطلاعات خود را در زمینه ملاك های انتخاب همسر مناسب، افزایش دهید. باید معیارها و ملاك های صحیح و درست ازدواج را با مطالعه كتاب هایی كه در این زمینه نگاشته شده است بشناسید و آنها را اولویت بندی كنید؛ یكی از حُسن های این كار، این است كه شناخت بهتر و درستی از خصوصیات همسر آینده و ملاك ها و معیارهای اساسی ازدواج و شیوه های همسر گزینی، پیدا می كنید و این تأثیر شگرفی در انتخاب مناسب همسر آینده شما خواهد داشت و باعث می شود كه با شناخت و آگاهی لازم به دنبال ازدواج و انتخاب همسر بروید. آنگاه هر موردی را كه برای ازدواج در نظر گرفتید، او را با معیارهای ازدواج مطابقت دهید و تنها در صورت تناسب و همخوانی لازم، قصد ازدواج نمایید.

2. در روان شناسي شخصیت در تقسيمي، انسان ها را از لحاظ شخصيت به دو قسم درونگرا و برونگرا تقسيم ميكنند كه هر دسته صفات خاص خود را دارند. افراد درونگرا معمولاً ساكت و آرام، اهل تفكر، كم تحرك، پرهيزگر از جنجال فكري و رفتاري و... هستند و در مقابل افراد برونگرا، پرحرف، ماجراجو، پرجنب و جوش، اجتماعی، فعال و... هستند. البته اين تقسيم بندي به معنای خوبی یا بدی افراد و تیپ شخصیتی آنها نمی باشد، تنها چیزی كه می توان گفت این است كه برخی مشاغل و كارها متناسب با تیپ شخصیتی خاص آن می باشد و بیشتر از عهده كسانی بر می آید كه روحیه آنها متناسب با آن كار است. از طرف دیگر ما هيچ فردي را سراغ نداريم كه كاملاً درون گرا و برون گرای محض باشد بلكه اگر درون گرایی و برون گرایی را روی یك پیوستار رسم كنید به طوری كه درون گرایی و برون گرایی در دو طرف پیوستار قرار گرفته باشند، انسان ها غالباً در میانه پیوستار قرار دارند، منتها برخی افراد گرایش شان به یك طرف بیشتر است به همین خاطر ما آنها را درون گرا یا برون گرا می نامیم.

3. در این كه شما با فرد درون گرا یا برون گرا ازدواج كنید یا نه؟ در درجه اول به تیپ شخصیتی خود شما بستگی دارد كه خودتان از لحاظ شخصیتی در كدام گروه قرار دارید. درون گرا هستید یا برون گرا هستید. طبیعتاً افراد درون گرا دوست دارند با فردی ازدواج كنند كه مثل خودشان می اندیشند و رفتار می كنند ودرون گرا باشند و همین طور افراد برون گرا دوست دارند با فردی ازدواج كنند كه مثل خودشان برون گرا باشند. البته برخی از افراد درون گرا و برون گرا ترجیح می دهند تا با فردی ازدواج كنند كه از لحاظ تیپ شخصیتی، نقطه مقابل آنها بوده و بدین وسیله می خواهند مقداری تیپ شخصیتی و درون گرایی و برون گرایی خود را تعدیل كنند.

4. در این كه هر فردی با تیپ شخصیتی مشابه خودش راحت تر زندگی می كند و كنار مي آيد، تردیدی نیست. اما آیا یك فرد درون گرا می تواند با فرد برون گرا ازدواج كند یا نه؟ پاسخ به این سؤال نیاز به بررسی بقیه عوامل و فاكتورهای شخصیتی افراد دارد. بنابراین در پاسخ به این سؤال می توان گفت كه این گونه ازدواج ها نه مطلقاً جایز و نه به كلی ممنوع است، البته نباید از نظر دور داشت كه بر فرض مجاز بودن این نوع ازدواج، طبیعتاً ایجاد كشمكش و تضاد سلیقه ای در این دو طیف افراد وجود دارد چرا كه هر یك چیزی را می پسندد كه دیگری آن را نمی پسندد، بنابراین اگر زن و شوهر به یك حد مشتركی قانع نباشند و در مسائل به توافق نرسند، پیدایش تنش و اختلافات زناشویی و خانوادگی دور از انتظار نخواهد بود.

5. اعتقاد ما بر این است كه تنها می توانید با كسی ازدواج كنید كه با شما بیشترین تناسب و همخوانی را در معیارهای اساسی ازدواج داشته باشد، یكی از تناسب مهم در ازدواج، تناسب در تیپ شخصیتی و خصوصیات روانی است، برای اطلاع از آن می توانید به همراه فردی كه قصد ازدواج با او را دارید، به روانشناس باتجربه ای مراجعه كنید تا با اجرای برخی تست های روانشناسی از جمله تست شخصیت از میزان تناسب خود آگاه گردید.

بنا بر این نباید تنها به جذابیت خاص تیپ های شخصیتی نگاه كنید، بلكه باید به بیشترین تناسب، مطابقت و همخوانی بنگرید تا ازدواج موفقی داشته باشید. 

چه كنم؟
حجاب كامل تعريف دارد. بايد با استناد به منابع اسلامی، مؤلفه هاي حجاب كامل را براي خود استخراج نمایید. بعد از شناخت نسبی از مولفه هاي حجاب كامل بايد ...

پسری هستم 25 ساله و مذهبی و می خواهم ازدواج كنم. ولی علی رغم جستجوی زیاد دختری كه حجاب را كاملا رعایت كند پیدا نمی كنم و زمان در حال گذر است. چه كنم؟

به عنوان دانش آموخته حوزه علميه و كارشناس ارشد روان شناسي توجه شما را به نكات ذيل جلب مي نمايم:

الف) حجاب كامل تعريف دارد. بايد با استناد به منابع اسلامی، مؤلفه هاي حجاب كامل را براي خود استخراج نمایید. بعد از شناخت نسبی از مولفه هاي حجاب كامل بايد به اين نكته توجه نماييد :حجاب كامل مانند ايمان كامل داراي مراتب است.  مقوله هاي مذهبی از صفر تا صد قابل درجه بندي مي باشند. در روايات اسلامي يه ايمان نگرش سفيد و سياه نداشته اند و آن را در طيف و پيوستار نگريسته اند، مثلا درجه ايمان حضرت ابوذر در حد نه بود. يك درجه از حضرت سلمان پايين تر بود. با اين وصف دختري كه حجابش در حد 99 يا 98 يا حتي 90 است ،مي توان دختري با حجاب اسلامي دانست و باقي مانده درجات را بعد از ازدواج به تدريج به او آموزش داد و يا حتي در حد مقدورات شرعي با آن كنار آمد. البته این مطلب منافاتي با ازدواج شما با صد كامل ندارد، ولي بحث جايي است كه از يك سو صد كامل پيدا نمي شود و از سوي ديگر ازدواج ضرورت پيدا كرده است.

ب) از نظر روانشناسي در برخي موارد اين رويكرد ايده آل نگرانه به انتخاب همسر بر خلاف ظاهر خداپسندانه اش باطني بس غير خداپسندانه دارد. كمال گرايي منفي يكي از ويژگي افراد مبتلا به وسواس فكري مي باشد. فرد كمال گراي منفي در بسياري از امور از جمله انتخاب همسر مته به خشخاش مي گذارد. همواره خواهان كمال هر چيزي مي باشد. چه بسا ملاك كمال گرايانه از ملاك اسلامي فراتر رفته و فرد بي توجه به غير عقلاني بودن ملاك ها آن  را صد درصد مطابق شرع بداند. شرع و عقل منافاتي با هم ندارند.اگر چيزي عقلا امكان وقوع نداشته باشد، قطعا شرع خواهان آن نمي گردد.

وسواس فكري همان طور كه از نامش پيداست، از وسوسه شيطان مي آيد . شيطان در قالب خير خواهي و خداخواهي فرد را روز به روز از  معتقدات مذهبي دورتر مي نمايد. قطعا اگر جستجوي شما طولاني گردد و حالت فرسايشي به  خود بگيرد، كم كم  نسبت به اصل آن،يعني نسبت به اصل دين بدبين مي گردید. همين نقطه شروع برخي سقوط ها مي گردد. شيطان با وسوسه  افكار وسواسي، فرد را در كوتاه مدت یا ميان مدت به زانو در مي آورد و ..

ج. فرض بگيريد به يك دختر با حجاب كامل دست يافتيد، قطعا مي دانيد كه اين ملاك به تنهايي كافي نيست . بايد به محك ساير ملاك هاي انتخاب همسر بپردازید. اگر در آن ها هم دچار كمال گرايي احتمالي گرديد،به سر خانه اول تان بازگشت مي كنيد. به احتمال زياد بايد دست از ملاك هاي كمال گرايانه تان برداريد يا اين كه بي خيال ازدواج گرديد.

در ميان مراجعان حضوري دختران با حجاب كاملي ديده ام كه حفظ حجاب شان نه در راستاي مراعات تعاليم شرع، بلكه در راستاي روحيات وسواس گونه و كمال گرايانه بوده است. زندگي با دختران با حجاب كامل، ولي بدون سلامت روان نسبي بسيار دشوار است.

بهتر است در همه ملاك هاي انتخاب همسر به دنبال تأمين نسبي آن ها از جانب دختر باشيد، مثلا اگر دختري به حجاب اعتقادي نسبتا كامل داشت و در عمل هم نزديك به صددرصد به آن ملتزم بود، دختر صلاحيت ازدواج را دارد. بعد از ازدواج نيز مي توان به مرور برخي نقصان هاي احتمالي را پوشش داد يا اين كه با امر به معروف روانشناسانه و جذاب باقي ماجرا را به خود او سپرد.

آیا در ازدواج قد، میزان تحصیلات، فامیل یا غریبه مطرح است؟
بهتر است زن و شوهر در ميزان تحصيلات هماهنگ و نزديك به هم باشند. اگر ميزان تحصيلات زن و شوهر بسيار متفاوت باشد ممكن است زمينه بروز برخي از اختلافات بوجود آيد...

آیا در ازدواج  قد ، میزان تحصیلات،  فامیل یا غریبه مطرح است؟

 در رابطه با سوالي كه داريد لازم است به نكات زير توجه كنيد:

الف) ميزان تحصيلات و ازدواج:

بهتر است زن و شوهر در ميزان تحصيلات  هماهنگ و نزديك به هم باشند. اگر ميزان تحصيلات زن و شوهر بسيار متفاوت باشد ممكن است زمينه بروز برخي از اختلافات بوجود آيد. معمولا نوع نگرش، نحوه رفتار، سخن گفتن و معاشرت كسي كه داراي مقطع تحصيلي عالي است با كسي كه داراي تحصيلات بسيار كم است، فرق ميكند. همين تفاوتها ميتواند زمينه عدم تفاهم و اختلاف را فراهم كند.

البته لازم است تاكيد كنيم كه:

 1. هماهنگي در تحصيلات جزو ملاكهاي درجه دوم در ازدواج است يعني اگر زن و شوهر به لحاظ جهان بيني، فكري، ويِژگيهاي شخصيتي و خانوادگي هماهنگ باشند، اختلاف كم يا متوسط در ميزان تحصيلات مشكل جدي بوجود نميآورد.

 2. اگر اختلاف تحصيلي آن قدر زياد باشد كه در نوع جهانبيني،  نحوه رفتار ، سخن گفتن و  و يژگيهاي روحي طرفين تاثير بگذارد در آن صورت احتمال بروز اختلاف زياد است  مثلا اگر زن پزشك باشد و مرد داراي تحصيلات ابتدايي يا راهنمايي باشد معمولا زندگي زناشويي آنها دچار ناسازگاريهايي ميشود. ممكن است در چنين شرايطي بالا بودن تحصيلات زن موجب بوجود آمدن احساس حقارت در مرد شده و به حس اقتدار طلبي او لطمه وارد شود يا اينكه زن در مجالس و محافل از آداب معاشرت، از طرز صحبت و برخورد همسر كم سوادش و ... رنج ببرد. در نتيجه طبق اين شرايط امكان دارد تدريجا شعلههاي اختلاف نمايان شود.

 3. با توجه به فرهنگ ايراني احتمال اختلاف بيشتر در مواردي است كه زن تحصيلات عالي و مرد تحصيلات كم يا متوسط داشته باشد و الا اگر مرد تحصيلات عالي و زن تحصيلات متوسط داشته باشد احتمال اختلاف كم خواهد بود.

ب) قد:

تناسب در قد و ظاهري جسمي نيز جزو معيارهاي درجه دوم است.  در مورد كوتاهي يا بلندي قدي در ازدواج نميتوان حكم قطعي و كلي صادر كرد. اين مساله بيشتر به نظر طرفين بستگي دارد. طرفين بايد بررسي كنند كه كوتاهي يا بلندي قد همسرش چقدر براي او اهميت دارد؟ اگر كوتاهي يا بلندقدي همسر، براي فرد بسيار مهم باشد، بايد تلاش كند كه در انتخاب همسر علاوه بر ساير معيارها، قد طرف مقابل را نيز مورد توجه جدي قرار دهد. مثلا مردي را تصور كنيد كه  شديدا علاقه به داشتن همسري قد بلند دارد و اين مسئله بسيار براي او با اهميت است  اگر چنين مردي با زن كوتاه قد ازدواج كند، در آينده هنگام ديدن زنان بلند قد ممكن است فكرش مشغول شده و  دچار حسرت گردد و بالاخره  زنش را با آن ها مقايسه نمايد، چنين مسائلي زمينه ناراحتي و ناسازگاري را فراهم ميكند و ممكن است ناخواسته موجب اختلافاتي در زندگي زناشويي شود.

ج ) مسئله فاميل يا غريبه بودن :

در مورد فاميل يا غربيه بودن بايد گفت آنچه در اينجا مهم بوده و اصل است، هماهنگي دختر و پسر به لحاظ تعصبات فكري و همچنين هماهنگي خانوادگي طرفين به لحاظ فرهنگي و اقتصادي است. اگر طرفين در اين زمينهها هماهنگي بيشتري داشته باشند، براي ازدواج متناسبند و فرقي نميكند فاميل يا غريبه باشند.

بهتر است به اين نكته نيز توجه داشته باشيم كه هر چند در بين افراد فاميل احتمال هماهنگي فرهنگي بين خانواده ها زياد است ولي با اين وجود اگر احيانا خانواده دختر غير فاميل به لحاظ فرهنگي و اقتصادي با خانواده پسر هماهنگ باشند، بر خانواده دختر فاميلي كه به لحاظ فرهنگي و اقتصادي با خانواده پسر هماهنگ نيستند، ترجيح دارد و مناسب است با خانوادهاي وصلت صورت گيرد كه بين آن ها هماهنگي بيشتري باشد.

در ضمن در مورد ازدواج با افراد فاميل مخصوصا اگر فاميل خيلي نزديك باشد، مشاوره ژنتيك را فراموش نكنيد. زيرا در چنين ازدواجهاي فاميلي احتمال معلوليتهاي جسمي و ذهني در فرزندان  وجود دارد. لذا بهتر است با مشاوره ژنتيك از بروز بيماريهاي احتمالي پيشگيري شود.

آیا من می تونم خوشبخت بشم؟
به نظر می رسد قبل از این كه به خواستگارتان علاقه مند گردید و اندیشه ازدواج با او را در سر بپرورانید، باید چند مسئله را برای خود روشن كنید . تا آن مسائل روشن ...

بنده یك دختر بیست ساله هستم كه مدت دو سال هست خواستگاری دارم كه دارای همسر هست. ولی چون بچه دار نمی شوند قصد تجدید فراش داره. من هم در مدت این دو سال با خلق و خوی این آقا آشنایی پیدا كردم و بگید نگید بهش علاقه دارم. هر چند می دونم از لحاظ شرعی اشكالی نداره، ولی آیا به نظر شما این مرد قابل اعتماد هست؟ و آیا من می تونم خوشبخت بشم؟ استخاره هم كردم خوب بود. ولی وقتی خوب فكر می كنم باز هم مردد می شوم.تو رو خدا راهنماییم كنید؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مركز

مطالبی را در قالب نكات زیر تقدیم می داریم:

1. به نظر می رسد قبل از این كه به خواستگارتان علاقه مند گردید و اندیشه ازدواج با او را در سر بپرورانید، باید چند مسئله را برای خود روشن كنید . تا آن مسائل روشن نگردد ، مجاز به ازدواج با او نیستید. اولین مسئله، تكلیف همسر اول این آقا می باشد، به این صورت كه هنوز معلوم نیست كه وضعیت همسر او چگونه می شود ،یعنی این كه آیا او را طلاق خواهد داد و یا این كه او را نگه داشته و همسر دیگری در كنار او اختیار خواهد كرد.

2. اگر او بخواهد همسرش را نگه دارد و می خواهد شما را  كنار همسرش به عنوان همسر دوم اختیار كند، باید از آسیب های احتمالی زندگی با هوو و نیز نگاه اطرافیان و حرف و حدیث های آنان آشنا باشید . ببینید كه آیا می توانید با مشكلات آن كنار بیایید یا نه؟ خود را برای مقابله با مشكلات آماده گردانید. طبیعتاً اگر نتوانید با مشكلات زندگی با هوو كنار بیایید، در زندگی روی آرامش و خوشبختی را نخواهید دید . زندگی پر از استرس و تنش و درگیری با هوو و شوهرتان را تجربه خواهید كرد.

حال اگر ازدواج شما پنهانی و بدون اطلاع همسر اول صورت گرفته باشد ، مشكلات شما شدیدتر نیز خواهد شد و زندگی برای تان جهنم می گردد، چون این واقعه نمی تواند برای همیشه مخفی بماند . بالاخره روزی برملا  و آشكار خواهد شد و آرامش را از زندگی شما می ربایاند. از این رو توصیه می شود كه واقع بینانه به آسیب های این نوع ازدواج بنگرید . از تصمیم گیری عجولانه و احساسی در این مورد بپرهیزید.

3. اگر او همسرش را طلاق دهد، می تواند به صورت رسمی به خواستگاری شما بیاید . خانواده شما را در جریان قرار دهد . شما نیز در این صورت، می توانید او را به عنوان یك گزینه برای ازدواج و انتخاب همسر در نظر بگیرید . در باره او به تحقیق و بررسی دقیق بپردازید. در صورت برخورداری او از ملاك ها و معیارهای مناسب و موافقت خانواده تان، می توانید او را به همسری انتخاب كنید ،ولی قبل از آن باید مطمئن گردد كه او همسرش را كاملاً طلاق داده است و قصد رجوع مجدد ندارد . نیز با انجام آزمایشات پزشكی، مطمئن گردید كه توانایی بچه دار شدن را دارد ،چون احتمال عدم باروری در او وجود دارد .به همین خاطر نمی توان در این زمینه همه تقصیرها را به گردن همسر اول او انداخت ،مگر این كه دلیل متقن و قابل قبولی در كار باشد.

4. توجه داشته باشید كه تا وضعیت همسر او مشخص نگردد، مجاز به ارتباط پنهانی با آن آقا تحت هیچ شرایطی نیستید ، چرا كه معمولاً در روابط دختر و پسر، پیش از ازدواج آسیب های فراوانی نهفته است . مهم ترین آن ها ضعيف شدن حس اعتماد، وابستگی روانی(علاقه افراطی)، بدبینی و سؤظن، اتلاف عمر و وقت، انحراف اخلاقی، آبروریزی و... است . علاقمندی فعلی شما به او می تواند ناشی از آشنایی دو ساله شما باشد كه به هیچ وجه مطلوب نیست . ممكن است علاقه به وجود آمده، موجب كوري چشم و كري گوش شما گردد . واقعیت ها را آن گونه كه هست نبینید، چون تجربه نشان داده عشق و علاقه ناشي از احساسات و هيجانات، غالباً باعث می شود كه بسياري از عيوب، نقايص و ضعف ها طرف از ديد انسان، مخفي و پوشيده بماند . در نتيجه در كسب موفقيت در امر مهم و حياتي ازدواج، نقش منفي بازي كرده ، بلكه به جاي موفقيت، شكست را نصيب فرد می گرداند. طبيعي است پس از فروكش شدن شور و التهاب عشق، آرام آرام عقل خفته بيدار شده و به تدريج بيدادگريها آغاز ميگردد.

5. نكته دیگری كه در این جا با اهمیت است ،نظر خانواده شما و اطرافیان تان با این گونه ازدواج هاست ،چون در صورت مخالف آن ها، مشكلاتی برای شما ایجاد می شود، بنا بر این باید پیش از هر چیز، نظر آنان را جویا شوید . نیز مواظب باشید تا عشق و علاقه شما به خواستگارتان و آن آقا شدید نشود.

6. به نظر می رسد  استخاره ای كه  گرفته اید، صحیح نباشد، چون جایگاه و مورد استخاره، تنها بعد از تحقيق و بررسي و مشورت و  هنگام تحيّر و سرگردانی است.

وقتی انسان بعد از تحقیق، تأمل و مشورت نتوانست تصمیم بگیرد و همچنان حیران و سرگردان است،  جای استخاره است . بدون شك چنین استخاره‏ای می‏تواند مفید و راهگشا باشد. تا این حد استخاره خوب است. اما اینكه استخاره ملاك قضاوت قرار گیرد و در امر مهمی مثل ازدواج، بدون تحقیق و مشورت به استخاره تمسك شود، به طور قطع نمیتوان به آن اكتفا نمود . باید قبل از ازدواج، تحقیق و مشورت با افراد مورد اطمینان را مقدم بر استخاره كرد.

7.  ازدواج پیوند بین دو انسان و دو خانواده است كه اجزای اصلی و اساسی آن، زن و مرد می باشند . هر قدر بین این اجزا و عناصر هماهنگی، تناسب و سنخیت بیش تری باشد. آن پیوند استوارتر، مستحكم تر، پرثمرتر و لذت بخش تر خواهد بود. علت اساسی بیش تر ناهنجاری ها و ناسازگاری های زندگی زناشویی، عدم تناسب و ناهماهنگی بین زن و شوهر است، بنا بر این شناخت اموری كه موجب هماهنگی و تناسب بین زوجین است ،ضروری و لازم می باشد. به هیچ وجه نباید این مسئله را به بعد از ازدواج موكول كرد، بنا بر این توصیه می شود قبل از اینكه فكر و ذهن خود را متوجه ازدواج با آن فرد نمایید، با مطالعه كتاب های ازدواج و انتخاب همسر، اطلاعات خود را در زمینه ملاك های انتخاب همسر مناسب، افزایش دهید . آن گاه هر موردی را كه برای ازدواج در نظر گرفتید، او را با معیارهای ازدواج مطابقت دهید . تنها در صورت تناسب و همخوانی لازم، قصد ازدواج نمایید.

چه راهی برای ازدواج سریع پیشنهاد می كنید؟
ظاهرا منظور شما از ازدواج سريع همان كاهش سن ازدواج و جلوگيري از تاخير افتادن آن است. در اين زمينه مي‌توان گفت كه براي كاهش سن ازدواج و در نتيجه ازدواج زودتر ...

چه راهی برای ازدواج سریع پیشنهاد می كنید؟

ظاهرا منظور شما از ازدواج سريع همان كاهش سن ازدواج و جلوگيري از تاخير افتادن آن است. در اين زمينه ميتوان گفت كه براي كاهش سن ازدواج و در نتيجه ازدواج زودتر جوانان، بهتر است علل افزايش سن ازدواج و تاخير جوانان دراين امر را شناسايي كرده و به فكر راه هايي جهت رفع آن ها باشيم تا بتوانيم سن ازدواج را كاهش داده  و زمينه ازدواج سريع جوانان را فراهم نماييم.

در ادامه با توجه به برخي عوامل افزايش سن ازدواج، راهبردها و عواملي جهت كاهش آن بيان مي گردد:

الف) راهبردهاي فرهنگي

تغيير نگرش ها و شناخت هاي افراد، كمك زيادي به تغيير رفتار آنان مي كند، و هر تغييري بدون داشتن زيرساخت هاي فكري محكم، دوامي نخواهد داشت. وظيفه مهم كه از كارهاي عمده در اين حوزه است، بر عهده متصديان امور فرهنگي مثل حوزه، دانشگاه، صدا و سيما، مطبوعات، هنر و مانند آن است كه بايد در اين راستا برنامه ريزي جدي داشته باشند. كارهايي كه مي توان در راستاي اين هدف انجام داد، از قرار زير است:

1ـ ارزش دانستن تأهل

اگر تأهل و همسر داشتن به عنوان ارزش، و تجرد و مجرد ماندن، ضدارزش تلقي شود، همان طور كه در برخي روايات اهل بيت اشاره شده، كمك زيادي به تغيير نگرش افراد نسبت به سن ازدواج مي شود.

2ـ درجه بندي ملاك هاي انتخاب همسر

در فرهنگ ديني مهم ترين ملاك براي انتخاب همسر، ايمان و اخلاق است و ملاك هاي ديگر از اهميت كم تري برخوردار است. اين در حالي است كه در جامعه كنوني ما ملاك هايي چون مدرك، ثروت، پست و مقام و به طور كلي مظاهر مادي بيشترين اهميت را دارد. به همين خاطر تمام تلاش جوانان اين است كه از هر راهي، امتيازات فوق را به دست آورند و از اين طريق به مقبوليت اجتماعي كافي برسند. اما از آنجا كه رسيدن به اين ملاك ها زمان زيادي مي طلبد، به ناچار از ازدواج در ابتداي جواني محروم مي شوند و به اين طريق سن ازدواج افزايش مي يابد. اگر مسئولين فرهنگي كشور، ارزش هاي واقعي را كه ايمان و اخلاق در صدر آن است ترويج كنند، نه تنها سن ازدواج كاهش پيدا مي كند، بلكه بسياري از مشكلات ديگر نيز حل خواهد شد.

3ـ گسترش فرهنگ حجاب

در جامعهاي كه فرهنگ حجاب حاكم باشد و رابطه با نامحرم طبق موازين شرعي باشد و از اختلاط هاي مضر و فسادانگيز بين پسر و دختر جلوگيري شود، زمينه اي براي ارضاء نامشروع نيازهاي جنسي يافت نمي شود و در نتيجه تمتعات جنسي منحصر به خانواده و ازدواج مي شود. همين امر باعث مي شود احساس نياز به ازدواج در جوانان افزايش يابد و آنان زودتر ازدواج كنند. اگر فرهنگ حجاب كم رنگ شود و پسران و دختران محدوديت زيادي در ارتباط با يكديگر نداشته باشند، انگيزه آنان براي ازدواج كاهش مي يابد و در نتيجه سن ازدواج بالا مي رود، هم چنان كه يكي از علل فرار جوانان غرب از ازدواج همين موضوع است، زيرا ازدواج را مانع آزادي بي حد و حصر خود مي بينند.

4ـ گسترش فرهنگ قناعت و ساده زيستي

اگر در جامعه، ساده زيستي و استفاده از حداقل امكانات مادي ارزش شود و يا حداقل اين كه ضدارزش نباشد، سن ازدواج كاهش پيدا مي كند؛ اما اگر داشتن خانه و اتومبيل مدل بالا و امكانات مادي، ارزش شود و چشم و هم چشمي هاي زيان آور گسترش يابد، جوان امروزي ما ناچار است در پي تهيه آن وسايل باشد و تا آن را تهيه نكرده ازدواج نكند. در نتيجه از داشتن خانواده در سن جواني، محروم ميماند.

5 ـ ازدواج در خلال تحصيل

يكي از عوامل افزايش پيدا كردن سن ازدواج، تحصيل است. اگر طوري برنامه ريزي شود كه دانشجويان قادر باشند در خلال تحصيل، ازدواج كنند، سن ازدواج در بين اين قشر كه مهم ترين و حساس ترين بخش جامعه هستند، كاهش پيدا ميكند.

اين امر مشروط بر اين است كه خانواده ها اولاً اهميت موضوع را درك كنند و متوجه اين موضوع باشند كه چه خطرهاي بزرگي فرزندان دانشجوي آن ها را تهديد مي كند و چه مشكلات روحي و رواني زيادي در اثر تاخير ازدواج براي آنان به وجود مي آيد و ثانياً با برنامه ريزي دقيق و با هماهنگي و كمك دانشگاه و ديگر نهادهاي مربوطه، ترتيباتي بدهند كه دانشجويان با حداقل امكانات بتوانند ازدواج كنند و در عين حال تحصيل خود را نيز ادامه دهند. جوان دانشجوي ما اگر امكان ازدواج داشته باشد، حتي به صورت ماندن در دوران عقد و نامزدي قبل از عروسي، هم از بركات مادي و معنوي ازدواج محروم نشده و هم با انگيزه بيشتري تحصيل را دنبال مي كند. دانشجو اگر احساس كند آينده روشني دارد و مي تواند مسئوليت زندگي را كه با ازدواج بر عهده او گذاشته مي شود بر دوش بكشد، كم تر به دنبال فعاليت ها و برنامه هاي غيردرسي و حتي ضددرسي مي رود و بلكه تمام سعي و همت خود را صرف بهتر كردن زندگي و بالاتر بردن سطح آن مي كند.

ب) راهبرهاي اقتصادي

عوامل اقتصادي از عمده ترين دلايلي است كه جوانان براي تأخير ازدواج خود مطرح مي كنند. براي اين كه اين عامل مهم را كاهش دهيم بايد در دو جهت برنامه ريزي نمود:

 1ـ  كاهش هزينه ها

 2ـ فراهم كردن منابع اقتصادي و توليد ثروت. بنا بر اين راهبردهاي زير مي تواند ما را در عملي ساختن دو هدف فوق ياري دهد:

1ـ كاستن از هزينه هاي اضافي

بسياري از هزينه هايي كه در زندگي مي شود، اعم از هزينه هاي جشن عقد و عروسي، يا تهيه جهيزيه، مسكن و ساير لوازم زندگي، ضرورت زيادي ندارد و امكان حذف يا كاهش آن وجود دارد. اگر پسر و دختر و خانواده هايشان تصميم بگيرند تمام هزينه هاي غيرضروري را حذف كنند و به حداقل امكانات اكتفا كنند، امكان ازدواج براي اكثر جوانان ما عملي ميشود. اين كه جوانان ما يا خانواده هايشان اين تصور و ايده را داشته باشند كه در ابتداي زندگي بايد از همه يا اكثر امكانات مادي برخوردار باشند و در برگزاري مراسم عقد و عروسي، هزينه هاي سنگيني بر يكديگر تحميل كنند، نتيجه اي جز فرار جوانان از ازدواج نخواهد داشت.

2ـ همياري در هزينه هاي ازدواج

همان طور كه خداوند همه مردم جامعه را به ياري جوانان براي ازدواج و تشكيل زندگي دعوت مي كند، همه افراد، خصوصاً افراد متمول، وظيفه دارند در اين امر خير شركت كنند. همچنين اگر ترتيبي داده شود كه افراد نزديك به خانواده پسر و دختر، به صورت يك رسم و عادت نيكو، قسمتي از هزينه هاي ازدواج را بر عهده گيرند، كمك بزرگي به تحقق اين هدف مي شود. اين پيشنهاد گرچه ظاهر ساده اي دارد، ولي در عمل تأثير شگفت انگيزي در هموار ساختن مسير ازدواج جوانان دارد و چون اين مشكل عموميت دارد، و هر كسي خود را محتاج كمك مي بيند، همه مردم در اين امر خير شركت خواهند كرد.

3ـ پرداخت وام هاي قرض الحسنه براي ازدواج

قرض الحسنه كه يكي از سنت هاي خوب و گره گشاي اسلامي است و در آيات فراواني از قرآن به آن تشويق و تأكيد شده( ر.ك: بقره/245، مائده/ 12، حديد/ 11 و 18، تغابن/ 17 و مزمل/ 20)، تاثير فوق العاده اي در حل مشكلات اقتصادي جامعه دارد. اگر اين سنت حسنه كه امروز در گوشه و كنار جامعه تحت عنوان «وام ازدواج» وجود دارد، گسترش يابد و به اين طريق وام هاي طولاني مدت و كم بهره به جوانان براي ازدواج و تهيه وسايل زندگي داده شود، چنانكه از برنامه هاي مهم دولت جديد شمرده شده است، كمك زيادي به ازدواج جوانان و در نتيجه كاهش سن ازدواج، خواهد شد.

4ـ ايجاد شغل هاي پاره وقت در دوران تحصيل و مانند آن

امروز دغدغه اصلي جوانان و به ويژه دانش جويان، اشتغال است. متاسفانه آموزش و پرورش و آموزش عالي ما طوري برنامه ريزي نكرده كه همه فارغ التحصيلان خود را به ابزار و فنون شغلي مجهز كند. همان طور كه نيروي نظامي نتوانسته براي سربازان وظيفه كه خيل عظيمي از جوانان كشورند، در اين زمينه كاري كند و حداقل هر يك از آنان را در مدت سربازي به فن يا صنعتي مجهز كند. البته كارهايي در تحقق اين هدف انجام شده، ولي اصلاً كافي نيست. في المثل اگر دانشجوي جوان ما، بتواند در خلال تحصيل، شغل مناسبي داشته باشد، مي تواند بسياري از هزينه هاي زندگي خود را تأمين كند. لازمه اين كار اين است كه آموزش هاي كارداني و كاربردي در طول تحصيل گسترش يابد و تعداد واحدهاي نظري كاهش پيدا كند.

5ـ تشويق به زندگي در كنار خانواده يكي از زوجين

در زمان هاي گذشته اكثر جوانان، ابتداي زندگي خود را در كنار والدينشان آغاز مي كردند و به مرور زمان سعي مي كردند با پس انداز و امثال آن، از پدر و مادر خود مستقل شوند، اگر بتوان اين فرهنگ را دوباره زنده كرد و جوانان و خانواده هايشان را به پذيرش اين امر تشويق كرد، كمك زيادي به حل مشكل ازدواج مي شود.

ج) راهبردهاي اجتماعي

از آنجا كه اجتماع و جامعه، مجموعه اي متشكل از واحدهاي كوچك ترِ خانواده است، بهترين جايگاه كمك به ايجاد خانواده و فراهم ساختن ازدواج جوانان، خود جامعه است. از اين رو براي حل مشكل ازدواج جوانان و جلوگيري از افزايش سن ازدواج، چاره اي جز همكاري و همياري همه افراد و آحاد جامعه، وجود ندارد. راهبردهاي اجتماعي كه مي توان در اين زمينه ارائه دارد، از قرار زير است:

1ـ فراهم كردن شرايط ازدواج آسان

دولتمردان و متصديان اجتماع وظيفه دارند برنامه دقيقي براي حل اين مشكل ارائه دهند. همچنين با تشويق مردم، خصوصاً افراد متمول، جوانان را در اين امر ياري دهند. مسلماً اگر دولت و مسئولان امر قدمي در اين راه بگذارند، همه مردم به كمك آن ها مي شتابند، زيرا اين يك مشكل همگاني است و همه افراد به گونه اي با آن درگير هستند.

2ـ گسترش مراكز مشاوره ازدواج

يكي از دلايلي كه جوانان را از ازدواج دور كرده است، نداشتن اطلاعات صحيح از ازدواج و وجود بدبيني هاي بي مورد است. بسياري از جوانان نسبت به اصل ضرورت ازدواج بي اطلاعند و برخي هم از افكار ناصحيح و خرافي در اين مورد رنج مي برند. وجود مراكز مشاوره ازدواج، كمك شاياني به جوانان مي كند و دغدغه هاي بي مورد آنان را برطرف مي سازد.

3ـ كنترل مهاجرت روستاييان به شهرها

از بين تمام خسارت ها و ضررهايي كه در مهاجرت روستاييان به شهر وجود دارد، مشكل افزايش سن ازدواج، جايگاه ويژه اي دارد. اگر بتوان با افزايش امكانات زندگي در روستاها و ايجاد اشتغال براي آنان، از مهاجرت آن ها جلوگيري كرد و آنان را به ماندن در روستا و توليد محصولات كشاورزي و دامي و امثال آن تشويق نمود، علاوه بر حل بسياري از مشكلات اجتماعي، از افزايش سن ازدواج نيز جلوگيري خواهد شد.

4ـ جلوگيري از بي بند و باري و ابتذال و فساد اخلاقي

يكي از راه هاي پيشرفت در جامعه ما اجراي قانوني اساسي و جلوگيري از متخلفين و برهم زنندگان نظم و قانون است. اگر از فساد و ابتذال، خصوصاً در حوزه اخلاق و مسائل جنسي جلوگيري نشود و با افراد متخلف برخورد جدي صورت نگيرد و در مقابل تهاجم و شبيخون فرهنگي دشمن، سياست تسامح و تساهل اجرا شود، جامعه چنان دچار آشفتگي مي شود كه اولين ضرر آن متوجه نهاد مقدس خانواده مي شود و جايگاه آن را تضعيف مي كند. امروز كم نيستند. جوانان پاك و مؤمني كه شريك زندگي مناسبي براي خود نمي يابند. تأثير مخرب گسترش فساد و فحشا و ابتذال و مخصوصاً مواد مخدر بر تزلزل كانون خانواده و بدبيني جوانان به ازدواج، بر كسي پوشيده نيست. اگر متصديان اجتماع براي مبارزه با مفاسد اخلاقي كمر همت ببندند و اين دام هاي خطرناك را از جلوي جوانان بردارند، بركات زيادي نصيب جامعه خواهند كرد كه يكي از آن ها هموار شدن راه ازدواج جوانان است.

به اميد آن كه با همت تمام نيروها و ملت و دولت، به زودي شاهد آن باشيم كه جوانان عزيزمان، اين سرمايه هاي بي نظير كشور، در امر ازدواج مشكلي نداشته باشند و با نشاط و انگيزه و اميد، آينده اي روشن و موفق براي خود و ديگران بنا كنند.

راهنمايي كنيد كه چه گناهاني مانع اين امر مي شود؟
عدم موفقيت در آمدن خواستگار براي دختر، مي تواند به چند علت باشد. با بررسي علل احتمالي كه در ذيل بيان مي گردد، مي توان به حذف يا تعديل آنها پرداخته و به ياري ...

  دختري 28 ساله هستم كه هميشه سعي كردم بيشتر از هر چيز مسائل ديني را رعايت كنم و نماز و روزه هم ميگيرم و خانواده ي تقريبا مذهبي دارم،از لحاظ ظاهري و جسمي هم مشكلي ندارم و ليسانس هم دارم ولي با اين سن يك بار هم موقعيت ازدواج نداشتم و خواستگاري نداشتم و براي همين احساس گناه ميكنم و حس ميكنم گناهاني باعث شده موقعيت ازدواج فراهم نشه.لطفا منو راهنمايي كنيد كه چه گناهاني مانع اين امر مي شود؟

عدم موفقيت در آمدن خواستگار براي دختر، مي تواند به چند علت باشد. با بررسي علل احتمالي كه در ذيل بيان مي گردد، مي توان به حذف يا تعديل آنها پرداخته و به ياري خداوند و با انتخابي مناسب همسري شايسته برگزيد. البته اين نكات به صورت كلي بيان مي شود و ممكن است هيچيك از اين موارد در زندگي شما صدق نكند.

1. قصور يا تقصير خود دختر: ممكن است خداي نخواسته اشتباه يا خطايي از دختر سر زده باشد كه موجب سلب اعتماد از او شده باشد. در اين صورت، توبه به درگاه خداوند و سربه راهي، باعث مي شود خداوند به او توجه كرده و با قدرت بي پايان خود، ذهن مردم را نيز پاك كند. بايد دانست كه استغفار يكي از دعاهايي است كه همواره براي رفع مشكلات موجود بر سر راه انسانهاي مومن مفيد و سفارش شده است.

2. قصور يا تقصير اعضاي خانواده: اگر يكي از اعضاي خانواده خلافي كرده، بايد خود را براي تغيير سرنوشت دختر خانواده اصلاح كند.

3. نقص عضو يا مشكل جسمي دختر: براي جبران اين گونه نقص ها و حتي نقص جدي در زيبايي، دختر بايد استعدادها را شناسايي و شكوفا سازد. بروز توانمندي هاي دختر، اين نقص ها را جبران مي كند.

4. محله نامناسب براي زندگي: اگر خانواده دختر محترم است و در محله اي نامناسب (محله بدنام و جرم خيز) زندگي مي كنند، بايد هجرت كنند. هجرت، حركتي مقدس است كه شايد يكي از مصاديقش همين جا باشد.

5. انزوا جويي دختر: دختر به سبب كمرويي يا هر علت ديگر، انزواجويي مي كند كه درست نيست. او مي تواند با حفظ عفت و رعايت ضوبط اخلاقي و شرعي، در مجامع و محافل مناسب حضور يابد. تا زماني كه مادران نيازمند عروس يا واسطه ها دختر را نبينند و نشناسند، چگونه به خواستگاري او بروند؟ مجالس عمومي زنانه و مساجد محل مكان خوبي است كه زناني كه به عنوان واسطه در ازدواج شناخته مي شوند، در اين مكان ها دخترهاي دم بخت را به ديگران معرفي مي كنند.

6. نبودن همتا براي دختر: گاهي به عنوان مثال دختر تحصيل كرده، در محيطي كوچك زندگي مي كند كه خواستگار مناسب كه همشأن او باشد پيدا نمي شود. در اين حالت دو پيشنهاد وجود دارد.

 1. خانواده دختر مهاجرت كند.

 2. سطح توقع خود را پايين آورده و سطح تحصيلات خواستگاران را از شروط خود بردارد. البته به دلايل فرهنگي و اينكه بهتر است طرفين از لحاظ فرهنگي همتا باشند، توصيه ما به عدم مهاجرت است.

در پايان اين قسمت تاكيد مي كنيم؛ قطعا هر گناهي هم كه انجام داده باشيد خداوند بخشنده و مهربان است و شما را پس از استغفار خواهد بخشيد. از شما مي خواهيم با تفسيرهاي اشتباه از علل نيامدن خواستگار خود را دچار افسردگي نكنيد.

لطفا در ادامه به نكات ذيل توجه فرماييد:

1. افسردگي موجب مي شود افراد تنها نكات منفي را ببينند و موقتا قادر به ديدن جنبه هاي مثبت زندگي شان نيستند. در صورتي كه احساس غمي بزرگ همواره شما را در خودتان نگه داشته است، در اسرع وقت با مراجعه به يك روانشناس معتبر در شهر محل زندگي خود، مشكل خودرا با او در ميان بگذاريد.

2. از دوستان و خانواده كمك بگيريد. حمايت اجتماعي يكي از مهم ترين فاكتورها در كنار آمدن با فقدان است. از دوستان و افرادي كه به حرف هايتان گوش مي دهند و به شما براي رسيدن به كمالات انساني انگيزه مي دهند كمك بگيريد. گذراندن وقت با ديگران ممكن است كه در ابتداي كار برايتان دشوار باشد. اما كمكتان مي كند بفهميد كه كسان ديگري هم در زندگيتان هستند كه نگران شما هستند و حمايت تان مي كنند. در موقعيت فعلي، دوستان باايمان و همجنس بهترين گزينه است.

3. درست است كه واقعيت برطرف شدن اين نياز شماست. اما اين بدان معنا نيست كه اميد خود را از دست بدهيد. هر دختر مؤمني مثل شما داراي تقديري بس مثبت است. تقدير مثبت دير يا زود فرا خواهد رسيد. با تقويت روحيه مذهبي و توكل به خداوند، مانع بروز روحيه ياس و نااميدي شويد. ايجاد ياس از حربه هاي اصلي شيطان است كه البته با ايجاد توجيهات و تزيين زشتيها در صدد به انحراف كشيدن انسانهاست. همچنين بايد توجه داشت كه، كم بودن خواستگار مناسب براي بسياري از دختران (كه به امري رايج، نه در ميان دختران نازيبا يا كوتاه قد، بلكه در ميان عموم دختران زيبا و نازيبا مبدل شده است) دليل بر غير خواستني بودن نيست.

4. از تمركز بر اموري كه به نحوي از حيطه اختيار شما (نيامدن خواستگار)تا حدي خارج است، به شدت پرهيز كنيد. با دورانديشي بيش تر، تمركز خود را به ساير امور اختياري مثبت منتقل نماييد. دعا و پناه بردن به خداوند زمينه ساز شادابي و طراوت روحيست. از دعاي افسرده ساز كه از وساوس شيطان است بشدت پرهيز كنيد. بنابراين سعي كنيد اعمال ديني خود را با طراوت بجا آوريد.

نكته قابل توجه و مهم؛ طرز برخورد با مشكلات زندگي است. اگر برخورد انفعالي و از روي ضعف باشد، انسان به يأس كشيده مي شود، زيرا با اين كه توانمند است، خود را ضعيف مي پندارد و از خود انتظاراتي بيش از حد دارد و همه چيز را تيره و تار مي بيند. اما اگر برخورد و واكنش فعالي داشته باشد، توقع و انتظارات با واقعيات همخواني خواهد داشت، در نتيجه اميد به آينده كم فروغ نمي گردد.

در ضمن گاهي ميدانيم كه خدا چيزي را بيدليل نمي خواهد، اما هنوز به ايمان كامل و يقين دست نيافتهايم. با اين كه نمي دانيم رخداد واقعاً خواسته الهي است يا از سوء تدبير و سستي ما ناشي شده است. در اين حال بايد تفسير صحيح از حوادث داشت و نقش خود را در آنها بازخواني كنيم. يا صبر و تحمل خود را از دست داده و به نتايج زودرس چشم دوخته، كه اگر زود به خواسته و مطلوب خود دست نيابيم و نتيجه كارهايمان را زودتر نبينيم، به نااميدي دچار مي شويم .

توصيه هاي پاياني

1. در فعاليت هاي اجتماعي مثل مسجد، بسيج، كارهاي هنري دسته جمعي و مانند آن شركت كنيد و از اين طريق با افراد شاداب، فعال، متدين و در عين حال مثبت نگر معاشرت كنيد و براي خود دوستان زيادي به دست آوريد.

2. به سر و وضع و آراستگي ظاهري خود بيشتر برسيد واز شلختگي اجتناب كنيد. البته با رعايت حلال و حرام و اجتناب از خودآرايي در مقابل نامحرم.

3. ورزش را جزء ضروري ترين فعاليت هاي خود قرار دهيد. سعي كنيد ورزش را بصورت تخصصي انجام دهيد.

4. جلوگيري از افكار منفي به ذهن

5. فكر كردن به جنبه‏هاي مثبت زندگي

6. همنشيني با افراد خوش اخلاق، با نشاط

7. سفرهاي تفريحي و زيارتي

8. برنامه‏ريزي اوقات شبانه‏روزي و انجام به موقع كارها

9. كم كردن از فشار كاري يا ساير فشارهايي كه مي‏تواند در خستگي روحي مؤثر باشد.

صفحه‌ها