جوارحي

آیا یك فرد بدحجاب دارد با خدا دشمنی می كند؟
به یقین كسی كه خدای بزرگ را همواره حاضر و ناظر رفتارهای خودش ببیند، هرگز به خود اجازه نمی دهد، كه در محضر او، دست به سوی گناه دراز كند

آیا یك فرد بدحجاب دارد با خدا دشمنی می كند؟ نمی توان یك فرد مسلمان كه بد حجاب است را به راه درست هدایت كرد؟

غفلت از ذكر و یاد خداوند، ضعف در خداشناسی و سستی در ایمان به خدا و پیامبر و اهل بیت، ضعف در خودشناسی و نداشتن درك درست از خویشتن و فروكاستن ارزش انسانی خود تا سرحد حیوانات، ضعف در شناخت حقایق امور و عدم شناخت پیامدهای ناگوار دنیوی و اخروی شهوت پرستی و ... مجموعه عللی هستند كه موجب می شوند انسان گناه كند.

 به یقین كسی كه خدای بزرگ را همواره حاضر و ناظر رفتارهای خودش ببیند، هرگز به خود اجازه نمی دهد، كه در محضر او، دست به سوی گناه دراز كند. كسی كه قیامت و حسابرسی اخروی را باور دارد، هیچ گاه خود را گرفتار شهوت رانی و شهوت پرستی نخواهد كرد. به یقین كسی كه به گوهر عظیم و گرانقدر  خود واقف باشد و عظمت وجود انسانی را درك كند، هرگز حاضر نیست كه وجود خود را با دنباله روی از شهوات و خواهش های نفسانی تا سرحد حیوانات پایین آورد.پیروی از خواهش های نفسانی، آثار زیانبار روحی و جسمی و اجتماعی فراوانی را در پی دارد كه اگر انسان اندكی به آنها توجه كند هرگز به دنبال هواهای نفسانی نخواهد رفت.

با توجه به این نكته می گوییم:

بیشتر افرادی كه حجاب خود را رعایت نمی كنند، نه به خاطر دشمنی با خدا و بلكه به خاطر عللی در ابتدای پاسخ به آن اشاره شد، دچار انحراف و كج روی شده اند و متاسفانه برخی از ایشان چنان درگرداب غفلت و ضعف اعتقادی گرفتار شده اند و با هر حركت دست و پای به جای نجات، یك گام به سوی نیستی قدم پیش می گذارند.

این افراد به طور قطع و لو در لحظه گناه، خدای بزرگ را حاضر و ناظر رفتارهای خودش نمی بینند. گوهر عظیم و باارزش خویش را گم كرده اند و ارزش وجودی خویش را فراموش كرده اند و در یك جمله هر چند كه بسیاری از ایشان ادعای دانایی و تحصیلات آكادمیك دارند لكن در حقیقت به جهالت و نادانی دچار شده اند و گرنه چنین عمل نمی كردند.

بدون تردید، هیچ یك از كسانی كه دنبال ارضای خواهش های نفسانی خود هستند، تصور درستی از وجود انسانی و فلسفه ی آفرینش خویشتن ندارند. به راستی اگر یك دختر جوان، ارزش وجودی خود و هدف از آفرینش خویشتن را بداند، آیا هرگز به ذهنش خطور می كند كه خود را به شكل یك عروسك در آورده و هم چون نمایشگاه سیاری از رنگ و لعاب خود را در معرض نگاه های آلوده و مسموم دیگران قرار دهد؟و اگر یك پسر جوان قدر و قیمت انسانی خود را بداند آیا هرگز اجازه چشم چرانی و امثال آن را به خود می دهد؟

امیر مؤمنان(ع) می فرماید: «من كرمت علیه نفسه هانت علیه شهواته؛ هر كس نفس نزدش عزیز و گرامی باشد، شهوت ها در نظرش خوار و پست می گردد» (1)تفكر در ارزش والای انسان و گوهر ارزنده جان و حقیقت او و بهای او كه لقای خداوند و قرب به اوست و توجه به هدف آفرینش و قله اوج مقام انسانی، گناهان را در نزد انسان بی مقدار و حقیر می نماید این اكسیر همانی است كه بی توجهان به ضروریات دین، چون حجاب و... آن را فراموش كرده اند.

با این همه، این افراد قابل هدایت هستند و باید آگاهان ایشان را از چاه جهالت و نادانی برون آورند و به راه  راست هدایت كنند. البته واكنش در برابر رفتار جاهلانه این افراد باید همراه با حسن برخورد و جلب اعتماد و گام به گام باشد. زیرا حسن برخورد در مواجهه با دیگران یكی از مهم ترین تكنیك های رفتاری است كه انسان باید در معاشرت های خود با افراد توجه ویژه ای به آن داشته باشد. قرآن مجيد خطاب به پيامبر اكرم (ص) مي فرمايد: «اي پيغمبر! به بندگانم بگو كه با مردم با نيكوترين وجه صحبت نمايند». (2)خداوند از حضرت موسی (ع) می خواهد با فرعونی كه ادعای خدایی دارد، با نرمی و ملاطفت تكلم كند و به ایشان بگوید: آیا میل داری كه پاكیزه شوی؟ آیا می خواهی تو را به راه خداوند هدایت كنم تا به درگاه او خاشع شوی؟(3)

هرگز نمی توان با خشم و خشونت دیگران را مورد نقد قرار داد و یا از گناه باز داشت؛ از این رو باید مواظب بود تا لطمه ای به شخصیت افراد وارد نشود. استفاده از جملاتی مانند "این عمل در شأن شما نیست" و "شأن شما بالاتر از این ها است" بسیار مؤثر است.

راهكار های تكمیلی در چگونگی برخورد با جاهلان و تذكر به ایشان را از همكاران بخش تلفنی به شماره ( 09640) جویا شوید.

پینوشتها:

1.  امام علي بن ابي طالب عليه السلام، نهج البلاغه، انتشارات دار الهجره، قم، ص 555.

2. نازعات (79) آیه 18 و 19.

3. ثقة الاسلام كليني، كافي، دار الكتب الإسلامية تهران، 1365، ج 1، ص 23.

چه پاسخي مي دهيد؟
آيا صورت هاي آرايش كرده كه به طور طبيعي نگاه ها را متوجه خود مي سازد، نشان پاكي است، يا صورت ساده و بي آلايش؟

اگر گفته شود مهم پاك بودن دل است به چه دليل برحجاب اصرار داريد چه پاسخي مي دهيد؟

قبل از پرداختن به اصل پاسخ بيان مقدمه اي را لازم مي دانيم:

آن چه موجب مي شوند انسان در انجام احكام الهي سستي كند يا برخي محرمات را مرتكب شود نقصان و يا ضعف در آگاهي ها و يا اطلاعات غلط است. بيشتر افرادي كه احكام الهي را رعايت نمي كنند نه به خاطر دشمني با خدا و بلكه به خاطر عللي چون ضعف در خداشناسي و سستي در ايمان به خدا و پيامبر و اهل بيت، ضعف در شناخت حقايق امور و عدم شناخت پيامدهاي ناگوار دنيوي و اخروي ناديده انگاشتن دستورات الهي، ضعف در خودشناسي و نداشتن درك درست از خويشتن و غرق شدن در امور مادي و شهواني ...، دچار انحراف و كج روي شده اند. امام علي (ع)مي فرمايد: "الناس أعداء ما جهلوا؛ (1) انسان ها دشمن چيزي هستند كه به آن جهل دارند."

آري؛ هيچ انساني چه مومن و چه لائيك و بي دين با حفظ تعادل رواني جامعه، تأمين امنيت اجتماعي و بهداشت روانى و كاهش هيجان‏ها و التهاب جنسى مخالفت نمي كند. هيچ انسان با فحشا، سستي بنيان خانواده و بالاخره فروپاشي نظم جامعه موافق نيست. همه خواهان جلوگيري از ابتذال و نگاه ابزاري به زن هستند و هيچ كس با آن چه كرامت و شخصيت ذاتي زنان را حفظ كند مخالفت نمي كند.

اينها برخي از فوايد و فلسفه حجاب است كه در بدو نظر به ذهن مي آيد و آثارش به چشم ديده مي شود.

بعد از اين مقدمه، در پاسخ به سوال شما، به دو نكته اشاره مي كنيم:

ا- مهم آن است دل پاك باشد!

اصل اين كلام را از مدعيان آن ميپذيريم، بله مهم آن است كه قلب پاك باشد، زيرا قلب اگر پاك شد، انسان را به سوي پاكيها هدايت ميكند، ولي قلبي كه ناپاك است و در آن بيماري، دورويي، حسد، بخل، كينه و..وجود دارد و يا ظلمت گناه و دوري از خداو ساير رذايل آن را احاطه كرده، قطعاً انسان را به سوي رذيلتها، ناپاكيها و گناهان سوق ميدهد. زيرا از كوزه همان تراود كه در اوست.

ولي هر چيزي علامت و نشانهاي دارد، نشانه طهارت قلبي و پاك بودن دل چيست؟ آيا بيحجابي يا بدحجابي ميتواند نشانه پاك بودن دل باشد؟ آيا پاكي دل به همراه اغواگري يا جلب توجه و نگاه ديگران است يا در عفت و بزرگ منشي و پوشش صحيح و بدون اغواگري؟

آيا صورت هاي آرايش كرده كه به طور طبيعي نگاه ها را متوجه خود مي سازد، نشان پاكي است، يا صورت ساده و بي آلايش؟

قرآن كريم پاسخ مي دهد كه رعايت حريم محرم و نامحرم و مواظبت بر پوشش اسلامي و دور شدن از عوامل تحريك زا زمينهساز طهارت قلبي براي زنان و مردان است:«ذلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِن؛(2) اين كار براي پاكي دلهاي شما ـ مردان و زنان ـ بهتر است».

امير المؤمنين(ع) ميفرمايند:

«من طاب ظاهره طاب باطنه و ما خبث ظاهره خبث باطنه؛(3) هر كس ظاهرش پاك (و هماهنگ با فرمان الهي) باشد، باطنش نيز پاك است. هر كس ظاهرش ناپاك است (يعني عمل و رفتار و پوشش وي بر خلاف دستور قرآن باشد) نشانهاي بر پليدي و ناپاكي باطن اوست».

از افرادي كه ميگويند قلب بايد پاك باشد، بايد پرسيد منظور از پاك بودن باطن يا دل چيست؟ چگونه و از چه راهي ميتوانيم بفهميم قلب كسي پاك است يا نه؟

ما كه از غيب و درون افراد اطلاعي نداريم. از اين رو اميرالمؤمنين(ع) براي راهنمايي ما راهي را نشان داده تا از آن طريق بفهميم كه قلب چه كسي پاك يا نا پاك است، چه كسي ايمان، درونش را روشن و منور ساخته است و چه كسي فقط ادعا دارد.

حضرت ميفرمايد:«صلاح الظواهر عنوان صحة الضمائر؛(4) ظاهري كه به خير و صلاح و هماهنگ با دستور خدا باشد، گواهي بر صحت و سلامت باطن ميدهد».

در روايت ديگري ميفرمايد:«بالصالحات يستدلّ على حسن الايمان؛(5) به وسيله عمل صالح ميتوان پاكي قلب و حُسن ايمان را فهميد و بر طهارت دل استدلال كرد».

نيز ميفرمايد:«يستدلّ على خير كلّ امرءٍ بما يظهر من أفعاله؛(6) خوب بودن هر كسي با اعمالي كه از او نمايان مي شود، شناخته مي شود».

گاهي انسان با زبان خود حرف مي زند. گاهي با طرز راه رفتن و لباس پوشيدن يا آرايش كردن شخصيت خود را بازگو مي كند. شخصيت و پاكي يا ناپاكي دروني هر كسي را با نوع و رنگ و مدل لباسي كه ميپوشد،  هرگونه رفتار و معاشرتي كه با ديگران ـ محرم و نامحرم ـ دارد،  ميتوان  شناخت.

2- هدف از بدحجابي، فساد نيست!

شايد واقعاً خانم بد حجاب است قصد فساد ندارد، اما قصد نداشتن يك چيز است و نتيجه چيز ديگر. بنابراين موضوع فقط بيرون ماندن چند نخ مو نيست، بلكه موضوع آن قصد و نيت و نتيجه اي است كه از اين كارها حاصل مي شود. حرمت شكني و مخالفت علني با فرمان خدا از يك سو،  تحريك جنسي جوانان و آلوده نمودن آنان را نيز از سوي ديگر با خود همراه دارد. بسياري از بزهكارها ريشه در عوامل و مسايل جنسي دارد. تحريك غرايز جنسي به طور مستقيم و غير مستقيم در آن امور دخالت مي يابد.

راهنمايي هاي تكميلي در اين زمينه را از همكاران بخش تلفني همين مركز به شماره (096400) جويا شويد.

براي آشنايي با فلسفه حجاب و بالا بردن آگاهي هايتان،لازم است مطالعاتي داشته باشيد. لذا براي مطالعة بيش تر كتاب هايي را معرفي مي كنيم:

1- مسئلة حجاب، از استاد مطهري؛

2- نظام حقوق زن در اسلام، از استاد مطهري؛

3- حجاب زينت برتر، تأليف عطيه صادق كوهستاني

4- حجاب شناسي، از حسين مهدي زاده

5- حجاب از ديدگاه قرآن و سنت، خانم فتحيه فتاحي زاده

پينوشت ها:

1. علامه مجلسي، بحارالانوار، مؤسسه الوفا، بيروت، 1404 ه ق، ج1، ص 219.

2. احزاب (33) آيه 53.

2. عبد الواحد بن محمد تميمي آمدي ، معجم الفاظ غرر الحكم ، تحقيق مصطفي درايتي، الناشر مركز الابحاث و الدراسات الاسلاميه، تاريخ النشر، ذي القعده 1413، ص 673.

3. همان.

4. همان، ص607.

5. همان.

6. بحار الانوار، ج 74، ص170.

بي حجاب هاي فراوان
رعایت حجاب بر همه افراد بدون توجه به جنسیت آنها لازم و ضروری است و اهمال و عدم توجه به آن عقاب داشته و رعايت نكردن دیگران عذر و بهانه ای برای ما نخواهد بود...

با بودن بي حجاب هاي فراوان كه در هر حال اثر خود را مي گذارند رعايت كردن و نكردن من چه تفاوتي دارد؟

در آغاز لازم است به دو نكته توجه كنیم:

1- اگر چه  پوشش و حجاب دینی برای زن می تواند آثار و فواید روانی و احساس امنیت فراوانی به ارمغان آورد، اما از آن جا كه جاذبه های مادی و دنیایی و انگیزه ها و علل مختلف و متعدد می تواند او را به عدم رعایت حجاب دینی و جلوه نمایی در مقابل نامحرم یا بی اعتنایی به پوشش و حجاب سوق دهد، رعایت پوشش دینی نیازمند داشتن پشتوانه  ایمان و اعتقاد دینی است.پس در اولین قدم  لازم است  باور و ایمان دینی خود را تقویت نمایید.

2-  به عنوان یك مسلمان معتقدیم  آنچه خداوند از ما بندگان خواسته و بر ما تكلیف نموده است، جز به سود ما و در جهت سعادت و كمال ما نیست. مصالح و منافع  واقعی اجرای احكام و مقررات دینی  متوجه خود ما می شود؛ زیرا نه اعمال نیك ما به خداوند سودی می رساند و نه اعمال بد، ضرری را متوجه او می سازد. سود و ضرر همه متوجه خود ما است. خداوند نیز به جهت محبت و عشق به بندگانش و اینكه خواهان سعادت و خوشبختی و كمال آن ها است؛ احكامی را مقرر نموده است و از جمله این احكام، وجوب رعایت حجاب است.

بر اساس آن چه بیان شد، روشن می شود، رعایت حجاب بر همه افراد بدون توجه به جنسیت آنها لازم و ضروری است و اهمال و عدم توجه به آن عقاب داشته و رعايت نكردن دیگران عذر و بهانه ای برای ما نخواهد بود. علاوه بر آن كه ما نیز جزئی از دیگران هستیم. اگر همه چنین بگویند .......!!!

پرسشگر گرامی

حجاب و پوشش رفتاری است برخواسته از «حیا وعفت درونی ». حیا و عفت امری  "فطری" است و ریشه در سرشت و طبیعت انسان دارد .از این رو"انسان"- بدون تفاوت و تفكیك جنسیت -  از صبحگاه آفرینش پیش از آن كه دستور یا حكمی از ناحیه دین یا جامعه داشته باشد، خود به خود به سمت نوعی "پوشش و حجاب"گرایش داشته است. چنان كه وقتي شیطان آدم وحوا را فریفت و آن دو از درخت ممنوعه خوردند،پوشش و حجاب شان فرو ریخت. آنان با آشكار شدن شرمگاه و اعضا و عیب های بدن شان شروع به پوشاندن خود با برگ های درخت كردند. بنابراین اصل پوشش و حجاب را می توانیم از بامداد آفرینش بدانیم، اگر چه كیفیت این پوشش با آنچه بعدها در ادیان تشریع شده، ممكن است متفاوت  باشد.

خواهر گرامی

سوال شما به شكلی حاكی از عدم آگاهیتان درباره فواید و فلسفه حجاب است. لذا در ادامه به بخشی از فواید و فلسفه حجاب اشاره كرده و تفصیل مطلب را به مطالب كتاب های معرفی شده واگذار می كنیم .

فواید و فلسفه حجاب:

1- حفظ تعادل روانی جامعه ،تأمین امنیت اجتماعی و بهداشت رواني  و كاهش هیجان‏ها و التهاب جنسي:

از جمله غرایز خدادادی در ساختمان وجودی انسان، غریزه جنسی است،كه نیرومندترین و ریشه دارترین غریزه آدمی است. در صورت كنترل آن، می تواند علاوه بر تداوم و استمرار نسل بشر، موجبات آرامش و امنیت روانی انسان ها را فراهم كند.

2- حجاب حافظ كرامت و شخصیت ذاتی زنان:

اسلام میخواهد زن كرامت داشته باشد. وقتي در جامعه حضور پیدا میكند، به عنوان یك انسان ظاهر شود،نه به عنوان جنس مخالف. زن و مرد در درجه اول هر دو انسانند. هر دو باید در محیط اجتماع و در برخورد با یكدیگر به گونه اي ظاهر شوند كه مایه آلودگي و ناپاكي جامعه نشوند. زن مسلمان، تجسم حرمت و عفت در جامعه است. حفظ پوشش و داشتن حجاب به نوعي احترام گذاردن به زن و محفوظ نگه داشتن وي از نگاه هاي شهواني و حیواني است.

3 - حفظ و تحكیم بنیان خانواده

 نهاد خانواده یكی از مقدس ترین نهادهای اجتماعی است. نقش این نهاد در  ایجاد جامعه سالم  بی بدیل است. در این میان نقش حجاب و پوشش اسلامی در سلامت و استمرار پیوند خانوادگی، غیرقابل انكار است. با رواج بي حجابي و جلوه گري زن، از یك سو جوانان مجرد، ازدواج را نوعي محدودیت و پایان آزادي‏هاي جنسی خود تلقّي مي‏كنند ،

آمارهای مستند نشان می دهد كه با افزایش برهنگی در جهان، طلاق و از هم گسیختگی زندگی زناشویی نیز به طور مدام بالا رفته است، چرا  كه «هر چه دیده بیند، دل كند یاد»، به این ترتیب، هر روز به دلبری جدید دل می بندد و با دیگری وداع می كند.

4- پیشگیری از فحشا و فروپاشی نظم جامعه

گسترش دامنه فحشا و افزایش فرزندان نامشروع، از دردناك ترین پیامدهای بی حجابی و آزادی های بی حد و حصر جنسی است. به این معنی نیست كه عامل اصلی فحشا و ازدیاد فرزندان نامشروع، منحصر در فرهنگ برهنگی و بی حجابی است، بلكه می گوییم یكی از عوامل اصلی و مؤثر در گسترش دامنه فحشا و جریان رو به رشد «فرزندان نامشروع» برهنگی و بی حجابی است.

5- جلوگیری از  ابتذال و  نگاه ابزاری به زن:

 هنگامی كه جامعه، زن را با اندام برهنه بخواهد، طبیعی است روز به روز  آرایش بیش تر و خودنمایی افزون تر را از او تقاضا دارد. هنگامی كه زن را از طریق جاذبه جنسیش وسیله تبلیغ كالاها و عاملی برای جلب جهانگردان قرار بدهند، در چنین جامعه ای شخصیت زن تا سر حد عروسك، یا كالای بی ارزش سقوط می كند.اما عنصر حجاب و پوشش اسلامی، نه تنها زن را از صحنه اجتماع و فعالیت های اجتماعی دور نمی كند، بلكه زمینه های حضور مستمر و فعال زنان را در عرصه اجتماع، به همراه حقوق انسانی برابر، تضمین می كند. شخصیت خداداد زن را از دستبرد نگاه ابزاری دیگران، مصونیت می بخشد.

برای مطالعة بیش تر كتاب هایی را معرفی می كنیم:

1- مسئلة حجاب، از استاد مطهری؛

2- نظام حقوق زن در اسلام، از استاد مطهری؛

3- زن، از مهدی مهریزی؛

4- حجاب شناسی، از حسین مهدی زاده؛

5- شخصیت و حقوق زن در اسلام، مجموعه مقالات ششمین جشنواره پژوهشی شیخ طوسی، در سه جلد،نگارش جمعی از پژوهشگران ، انتشارات مركز جهانی علوم اسلامی؛

6-  مجموعه مقالات كنفرانس زن، مقاله حجاب و آزادی؛

7- حجاب از دیدگاه قرآن و سنت،  خانم فتحیه فتاحی زاده

8-  زن در آیینة جلال و جمال،  آیت الله جوادی آملی؛

9- مجله پیام زن، ویژه هم اندیشی حجاب ،شماره 184و 185 ، 1386؛

10- فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، غلامعلی حداد عادل.

آیا با پوشیدن چادر مشكلم حل می شود؟
اگر منظور جلو گیری از نگاه هرزه دیگران باشد ، قطعا هر چه حجاب كامل تر و بر تر باشد نگاه هرزه چشم ها كمتر می شود چنان كه قرآن می فرماید: «...ذلك ادني ان یعرفن ..

من مانتوی بسیار بسیار با حجابی دارم. اما باز هم از نگاهای هرزه رنج می برم. آیا با پوشیدن چادر مشكلم حل می شود؟

منظورتان از نگاه هرزه چیست ؟ آیا منظور نگاه  دیگران به خود است. یعنی آیا  پوشیدن مانتو بلند و گشاد كه بر جستگی های بدن را به هیچ وجه نشان ندهد باعث می شود كه افراد هرزه چشم دیگر به شما نگاه نكنند؟   یا منظور  نگاه خود به دیگران است  ؟

اگر منظور جلو گیری از نگاه هرزه دیگران باشد ، قطعا هر چه حجاب كامل تر و بر تر باشد نگاه هرزه چشم ها كمتر می شود چنان كه قرآن می فرماید: «...ذلك ادني ان یعرفن فلا یوذین؛ (1)  ای پیغمبر به همسران  و دخترانت و  زنان مؤمنان  بگو روسری  و چادر هایشان را بر خود فرو افكنند این كار برای آن كه شناخته شوند و مورد اذیت و آزار قرار نگیرند بهتر است». 

ولی اگر منظورتان  كنترل نگاه خودتان باشد - كه ظاهرا این نباید باشد-  راهكارهای دیگری دارد.

راهكارهایی كه به  تقویت اراده  و آگاهی و معرفت  و ایمان و معنویت می پردازد. بنا بر این اگر پاسخ تان را به طور كامل نگرفتید در نامه بعدی یاد آوری كنید تا پاسخ داده شود.

نكته ای را كه لازم است به آن توجه كنید، این است كه:

حساسیت زیادی نداشته باش . حساسیت بیش از اندازه، افراطی گری است و نتیجه آن  یا گرفتار شدن به وسواس فكری سپس وسواس عملی است ، و یا از كوره در رفتن و همه چیز را رها كردن و به همه چیز پشت كردن.

نكته:

خانم ها برای حفظ نگاه خودشان و همچنین حفظ خویشتن از نگاه دیگران شایسته است كه كمتر با نامحرمان روبرو شوند.

موفق باشید

پی نوشت ها :

 1. احزاب ( 33) ، آ یه 59.

گناهش گردن من است يا او؟
به مادر، خواهر يا برادرتان بگوييد تا به ايشان تذكر بدهند. درصورتي كه اثر نكرد به كساني كه داراي نفوذ كلام در ميان اقوام و دوستان هستند بگوييد تا آنها تذكر بدهند

سلام من زن داداشي دارم كه جلوي من لباس  آستين كوتاه و بدون حجاب جلوي من است مي خواستم بدانم گناهش گردن من است يا او؟

پرسش گر گرامي اگر چه رفت وامد با افرادي كه به مسايل ديني پايبند نيستند خوب نيست، اما اگر از بستگان باشد قطع رابطه به طور مطلق و هميشگي با او جايز نيست.

چند كار را شما مي توانيد انجام دهيد، يكي اينكه به مادر، خواهر يا برادرتان بگوييد تا به ايشان تذكر بدهند. در صورتي كه اثر نكرد به كساني كه داراي نفوذ كلام در ميان اقوام و دوستان هستند بگوييد تا آنها تذكر بدهند و از عواقب دنيوي و اخروي كه در اين بي حجابي وجود دارد او را آگاه كند. اگر با اين تذكرات، وضعيت درست نشد  مي توانيد ارتباط تان  را كه موجب بيشتر شدن ناراحتي و برداشته شدن حرمتها مي شود، كم كنيد و اگر هم به منزل آنها رفتيد زياد آن جا نمانيد. به هر حال قطع رابطه با برادر به طور كلي درست نيست. ولي مي توانيد ميزان رابطه را كم تر كنيد يا به حداقل برسانيد. در هر صورت كم كردن صلۀ رحم،براي شما گناهي نيست. چرا كه زن برادر شما حريم و حدود را حفظ نمي كند. شما بايد براي حفظ پاكي روحتان از برخوردهاي غير ضروري با او خود داري كنيد تا خداي نكرده به گناه آلوده نشويد.

در روايت داريم امام صادق(ع)مي فرمايد: «النظر سهم من سهام ابليس مسموم و كم من نظرة اورثت حسرة طويلة؛ نظر دوختن تيري مسموم از تيرهاي ابليس است. چه بسا نگاهي كه حسرت درازمدتي را (در دل) به ارث بگذارد».(1)

پس اصل نگاه نكردن به نامحرم بسيار خوب است و اينكه شما براي آلوده نشدن به گناه مصمم هستيد جاي شكر وحمد خداوند دارد. توصيه ائمه نيز همين مي باشد و علماي اخلاق نيز هميشه توصيه دارند كه تا مي توانيد نگاه به نامحرم نكنيد. و هر وقت نگاه تان به نامحرم خورد سرتان را پايين بياندازيد كه همين كار نيز ثواب و اجر دارد.

اما بايد بگوييم تا مي توانيد به او نگاه نكنيد. هيچ تلازمي بين صله رحم و ديدار برادر و نگاه به نامحرم وجود ندارد، و اگر به شما اعتراض كردند و يا سوال كردند و يا حتي طعنه زدند، بگوييد حجاب شما شرعي نيست و خلاف اسلام است و من از كارشناسان سوال كرده ام و گفته اند نگاه به شما جايز نيست.

شما نبايد از تفكر غلط آن ها متاثر شويد و براي اين كه شما را تمسخر نكنند دست از دستورات اسلام بكشيد. اگر من و شما با بدحجاب ها همراهي كنيم، كم كم منكرات و فساد، عادي مي شود و ضرر آن به همه ما بر مي گردد.

اين مطالب كلياتي بود كه خدمت تان عرض شد و اين ها در صورتي است كه ايشان عمداً نزد شما حجاب را رعايت نمي كند اما اگر نسبت به مسئله ناآگاه است و عمدي ندارد موضوع فرق مي كند لذا براي تفهيم بهتر و اطلاع بيشتر در مورد نحوۀ برخورد با ايشان حتما با بخش تلفني مركز(09640) تماس بگيريد.

پي نوشت ها:

1. شيخ عباسي قمي، سفينة‏البحار، انتشارات اسوه، ماده نظر.

هديه به ائمه و اهل قبور می رسد؟
هدیه كردن ثواب براي انبيا و اوليا، امري شرعي و رايج در سيره مسلمانان است. اختصاص به فرقه خاصي ندارد. اگر هدیه كننده ثواب به خاطر خدا و با نام خدا هدیه كند، ...

آيا ثواب بعضي كارها راكه انجام مي دهم و هديه به ائمه و اهل قبور مي كنم به من هم مي رسد؟

هدیه كردن ثواب براي انبيا و اوليا، امري شرعي و رايج در سيره مسلمانان است. اختصاص به فرقه خاصي ندارد. اگر هدیه كننده ثواب به خاطر خدا و با نام خدا هدیه كند، پاداش مي برد.

هر عمل مستحبي براي خودش ثواب دارد. هديه كردن هم كه براي خودش عمل مستحبي است، ثواب جداگانه دارد؛  وقتي كه به پيامبر و ائمه ( ع ) هديه مي شود ،خداوند به احترام و عظمت آنان كه در پيشگاه خداوند دارند،  ثواب ويژه اي به شخص عنايت مي كند، همان طوري كه اگر كسي در راه خدا قرضي بدهد، چند برابر را از خدا مي گيرد . از طرفي ائمه ( ع )، معصوم و حامل كتب آسماني و قرآنند. مجراي فيض الهي مي باشند. ريزش رحمت و فزوني ثواب به سبب بركات وجودي آنان مي باشد.

اميرالمومنين علي ( ع ) مي فرمايند: در دعا ابتدا بر اهل بيت صلوات بفرستيد تا در اثر ريزش رحمت الهي به شما هم برسد،(1)

در نتيجه هديه صلوات و ختم قرآن به ارواح پاك آنان موجب فزوني رحمت و افزايش فيض الهي خواهد داشت .

علامه مجلسي دربحارالانوار آورده است : شخصي به نام علي بن مغيره خدمت امام موسي بن جعفر عرض مي كند: در ماه رمضان چند بار قرآن را ختم مي كنم ، روز عيد فطر كه فرا مي رسد، يكي از آن ها را به پيامبر، يكي را به علي ، يكي را به فاطمه و بقيه رابه ساير امامان تا برسد به شما، اهدا مي كنم. در برابر اين عمل چه پاداشي براي من است ؟ امام هفتم (ع ) فرمود: پاداش تو آن است كه در روز قيامت با آن بزرگواران خواهي بود .عرض كردم : الله اكبر !آيا چنين پاداشي براي من است ؟ حضرت سه مرتبه فرمود: آري ،(2)

مرحوم علامه طباطبایی در پاسخ به فردی كه از ایشان چنین پرسیده بود، با بیان لطیفی فرمودند:

 نخست اینكه:با صلوات چیزی از خود اهدا نمی‏كنیم، بلكه به خدا عرض می‏كنیم و از او می‏خواهیم كه بر پیامبر و خاندانش رحمت ویژه بفرستد.

 دوم :  گرچه این خاندان به صلوات ما احتیاجی ندارند؛ ولی به خدای سبحان نیازمند هستند .فیض الهی باید به صورت دائم بر آن ها نازل شود. ما با  صلوات، در واقع خود را به این خاندان نزدیك كرده‏ایم؛ برای مثال اگر باغبانی در باغی كه همه گل ها و میوه‏هایش مِلك صاحب باغ است، كار می‏كند و از صاحب باغ حقوق می‏گیرد، روز عید دسته‏ای از گل های باغ تهیه كند و به حضور صاحب باغ ببرد، آیا عمل او موجب نزدیكی به صاحب باغ نمی‏شود؟

این عمل نشانه ادب باغبان است. صلوات هم ادب ما را ثابت می‏كند، در غیر این صورت ما از خود چیزی نداریم، بلكه از خدای سبحان درخواست می‏كنیم كه بر مراتب و درجات این بزرگواران بیفزاید كه همین عرض ادب موجب تقرب ما می‏شود.(3)

پی نوشت ها:

1. نهج البلاغه؛ترجمه جعفرشهیدی؛حكمت30؛ناشر:شركت انتشارات علمی وفرهنگی؛چاپ14؛تهران1378؛ تفسير موضوعي آيت الله جوادي آملي ، ج 8.

2. مجلسی، بحارالانوار، ج 98، ص 5، المكتبه الاسلاميه.

3. سيد محمدباقر موسوي همداني، ترجمه الميزان،ج16،ص338؛ دفتر انتشارات جامعهي مدرسين حوزه علميه قم، 1374ش .

اگه آدم يه گناه بزرگی كرده باشه اما پشيمون باشه خدا اونا رو ميبخشه؟
اگر چه نظام هستي همانند آزمايشگاه است. هر موادي در لوله هاي اين آزمايشگاه ريخته شود واكنشي متناسب با آن مشاهده مي شود. يعني در برابر هر كنشي، واكنشي و هر ...

ميخواستم بدونم كه وقتي كسي يه بدي خيلي بد به آدم ميكنه اگه آدم نبخشه خدا نسبت به اون آدم سخت گير ميشه آخه ميگن بايد ببخشي تا بخشيده شي؟

ويه سوال ديگه اگه آدم يه گناه خيلي بزرگ  كرده باشه اما بسيار پشيمون باشه خدا اونا رو ميبخشه؟

اگر چه نظام هستي همانند آزمايشگاه است. هر موادي در  لوله هاي اين  آزمايشگاه ريخته شود واكنشي متناسب با آن مشاهده مي شود. يعني  در برابر هر كنشي، واكنشي و هر عملي، خوب باشد يا بدعكس العملي  هماهنگ و متناسب آن مشاهده خواهد شد. اگر بد كنيم بد مي بينيم. اگر اهل عفو و بخشش باشيم مورد عفو و بخشش قرار مي گيريم. امام سجاد (ع) مي فرمايد: اهل عفو و بخشش باشيد و از بدي هاي مردم بگذريد، مگر دوست نداريد كه خداوند شما را ببخشد و از بدي هاي تان در گذرد. (1)  پيامبر اكرم (ص) مي فرمايد: أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِخَيْرِ خَلَائِقِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ الْعَفْوُ عَمَّنْ ظَلَمَكَ وَ تَصِلُ مَنْ قَطَعَكَ وَ ...(2) آيا به شما خبر ندهم كه بهترين بنده خدا در دنيا و آخرت كيست؟ ببخشي كسي را كه به تو ستم كرده است. و با كسي كه با تو قهر كرده و  رابطه را قطع  نموده وصلت نمايي و.... اما لازم به اين نكته اساسي توجه شود كه عفو و بخشش هميشه و در همه جا و نسبت به همه افراد سفارش نشده است. زيرا گاهي عفو و بخشش باعث ذلت انسان و جرئت پيدا كردن طرف مقابل بر تعدي و تجاوز و توهين بيشتر مي شود. در اين صورت به قول شاعر:

ترحم بر پلنگ تيز دندان    ستمكاري بُوَد بر گوسفندان

بنا بر اين در چنين مواقع نه مي توان طرف را بخشيد و نه مي توان بي تفاوت شد،بلكه اگر توان مقابله باشد بايد از خود دفاع كرد. البته نمي گوييم مقابله به مثل كنيد، زيرامقابله به مثل كردن در برخي مواقع هم خلاف شرع است و هم سبب تحقير شخصيت خود آدم مي شود. مثلا مطلب نادرست يا بي ربطي راجع به شما گفته اند و شما را به كاري و عمل خلافي متهم ساخته اند، بايد از خود دفاع كنيد. آن حرف ها را تكذيب كنيد. انسان  حق ندارد خود را كم ارزش و خوار جلوه دهد، و نبايد اجازه دهد كسي او را خوار و ذليل كند. امام صادق (ع) مي فرمايد: ْ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَي فَوَّضَ إِلَي الْمُؤْمِنِ كُلَّ شَيْ‏ءٍ إِلَّا إِذْلَالَ نَفْسِهِ؛ (3)

خدا همه كارها را به مومن واگذار كرده (يعني اختيار فعل و يا ترك را به او داده) به جز خوار و ذليل كردن خودش را.

اما سوال دوم:       

بدان  آه و اندوه و حسرتي كه از انجام گناه وجودتان را فرا گرفته نشان دهنده اين حقيقت است كه چراغ ايمان در وجودتان روشن است و از وجدان بيدار و نفس لوامه و ملامتگر فعالي برخورداري. مهم تر از همه اين ها بازگو كننده اين حقيقت است كه خدا « دوست تان دارد» و مورد محبت و هدايت خاص خداوند قرار داري. اگر خدا دوستت نمي داشت، تو را رها مي كرد و اگر تورا رها كرده بود، اين حال خوش توبه و پشيماني و ناراحتي دروني را به شما نمي داد.

آيا نديده و نشنيده اي كه چه بسا گناهكاران و جنايت پيشگان و مردان و زنان بدكاره اي بودند و هستند، كه گناه كردن براي شان عادي شده، از گناه و فساد و جنايت شان هيچ احساس شرمندگي و ناراحتي نمي كنند ؟ اين ها كساني هستند كه خدا رهاي شان كرده و سايه رحمت خود را از سر اين ها برداشته. ولي به شما سوز و ناراحتي دروني داده است تا  در صدد اصلاح خود باشيد، به جاي عشق هاي كاذب، عشق حقيقي پيدا كنيد. حال كه نعمت بزرگ توبه نصيب شما شده قدر بدان. از اين حال خوش بهره ببر.

 زنگ دل را زُداي تا يارت              بدهد در حريم خود بارت                    خداي مهربان درهاي استغفار و توبه و بازگشت را هميشه به روي بندگانش باز گذاشته است. اگر گناه كاري  توبه حقيقي كند، خداوند توبه اش را مي پذيرد و همه گناهانش را مي بخشد.

توبه حقيقي چنان انسان را دگرگون مي كند كه گويي هيچ گناهي را مرتكب نشده است. امام محمد باقر(ع) مي فرمايد:«التائب من الذّنب كمن لا ذنب له:(4) توبه كننده از گناه مانند كسي است كه گناه نكرده است».

 امام صادق(ع) مي فرمايد:«هنگامي كه بندهاي توبة حقيقي كرد، مواهب و نعمتهاي كم نظير الهي را متوجه خود مي سازد و اولين اثرش آن است كه«محبوب خدا » مي شود. اثر ديگرش اين است كه  خداوند در دنيا و آخرت گناهان او را مي پوشاند». راوي حديث مي گويد: سؤال كردم كه چگونه خدا پرده پوشي مي كند؟ امام(ع) فرمود:«هر چه از گناهان كه دو فرشته موكل بر او، برايش نوشته اند، از يادشان ببرد. به اعضاي بدن، فرمان ميدهد كه گناهان او را پنهان كنيد. به نقاط زمين و هر كجايي كه گناهكار توبه كننده گناه كرده است، دستور مي دهد كه گناهان او را پنهان كنيد و آثار آن را پاك مي كند».

پس توبه كننده در حالي خدا را در قيامت ملاقات مي كند كه هيچ چيزي به ضرر او و بر گناهانش گواهي و شهادت دهنده نيست و چيزي از آن آشكار نخواهد شد».(5)

پي نوشت:

1. الكافي، شيخ كليني، ج 1، ص 299، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ش 1365 .

2. همان، ج2، ص 107.

3. همان، ج5، ص 63 .

4. الكافي، شيخ كليني، ج2، ص435، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ش 1365.

5. همان، ص 436.

آيا بهتر است به همان میزان از قصابي گوشت تهيه كرده صدقه دهيم؟
از روايات فهميده مي شود كه ذبح يا خون ريختن وقرباني كردن حيوان حلال گوشت و تقسيم آن بين فقرا و نيازمندان و يا با آن گوشت غذا پخته شود به همسايگان، اقوام و ...

آيا در اسلام توجيهي براي خون ريختن وقرباني كردن حيوان حلال گوشت به نيت رفع مشكل وخطر ويا شفاي بيمار وجود دارد؟به عبارت ديگر آيامثلا براي باز شدن گره اي در زندگي آيا بهتر است ما ابتدا قرباني كنيم وصدقه دهيم يا به همان میزان از قصابي گوشت تهيه كرده صدقه دهيم؟يا تفاوتي نمي كند؟

از روايات فهميده مي شود كه ذبح يا خون ريختن وقرباني كردن حيوان حلال گوشت و تقسيم آن بين فقرا و نيازمندان و يا با آن گوشت غذا پخته شود به همسايگان، اقوام و نيازمندان داده شود، عملي پسنديده و سنت است. از امام  محمد باقر(ع) روايت شده كه  همانا خداوند دو عمل  را دوست دارد، يكي اطعام و خوراندن غذا يا مهماني دادن  دوم  خون ريختن يعنى ذبح گوسفند، شتر و يا هر حيوان حلال گوشت ديگر و توزيع گوشت بين نيازمندان(1) هم چنين  عقيقه كردن براي فرزندان يكي از سنت هاي مستحبي است  كه در روايات تأكيد زيادي بر اجرا و انجام آن شده است. عقيقه همانند صدقه دادن براي حفظ سلامتي و رفع بلا  از فرزندي است كه به خاطر او به اصطلاح خون ريخته مي شود، يعني گوسفندي ذبح مي شود .اگر چه هر دو عمل(يعني خريد گوشت از قصابي و تقسيم آن بين فقرا، و يا قرباني كردن حيوان حلال گوشت و توزيع گوشت آن) مطلوب و پسنديده است، ليكن  از روايات فهميده مي شود كه تأثير خون ريختن بيشتر از خريد گوشت و توزيع آن است. چنان كه در روايات آمده است كه به جاي عقيقه كردن گوسفند جهت سلامتي فرزند، نمي توان پول آن گوسفند و يا قرباني را به فقير داد،  بلكه بايد عقيقه انجام بگيرد يعني ذبح و قرباني بشود و گوشت عقيقه را پخته و مردم را به خوردن آن دعوت كنند. و خوب است حداقل ده نفر را اطعام كنند(2) و هر چه تعداد دعوت شدگان بيشتر باشد،  بهتر است،و  اگر غذا پختن براي وي ميسر نبود، جايز است گوشت را ميان فقرا تقسيم نمايند. سيره و روش بزرگان دين مثل حضرت امام خميني رضوان الله تعالي عليه نيز همين بود. امام  براي سلامتي و رفع گرفتاري پول مي دادند تا گوسفندي بخرند و ذبح كنند و گوشت آن را بين فقرا تقسيم كنند. 

پي نوشت ها:

1. محمد باقر كمره‏اى‏، آداب معاشرت، ترجمه جلد شانزدهم بحار الانوار، ناشر اسلاميه‏،  ج‏1، ص 232.

2. شيخ طبرسي، الاداب الدينيه للخزانه المعينيه، ترجمه احمد عابدي، ص 306، ناشر زائر – قم.

من چه كنم به چه كسی كمك كنم و به چه كسی نه!؟
در روایت شریف است كه فرمود: «سراج الأغنياء في الدنيا و الآخرة الفقراء؛ فقراء چراغ راه اغنیاء در دنیا و آخرت هستند».

یك روز صبح فقیری آمد در خانه مان و از من مقداری پول خواست. وی جوانی بود كه ظاهرش كمی معتاد میزد. رفتم پیش خانواده به من گفتند به او كمك نكنم چون جوان است باید برود كار كند. كمكش نكردم. چندی پیش از آن نیز مردی وارد اتوبوس مسافرتی شد كه ما با آن در حركت بودیم و تقاضای كمك كرد تقریبا چهل سال داشت دوستم گفت به او كمك نكنید كه گدا پروری می شود یعنی چنین شخصی به گدایی عادت می كند و دیگر سراغ شغل و كار نمی رود. از طرف دیگر در احادیث وروایات می خوانم ائمه اطهار(ع) بدون هیچ چشم داشتی به هر كه از آنان درخواست كمك می نمود یاری می رساندند. حتی كمك را از پشت در می دادند تا طرف چهره آنان را نبیند و شرمنده شود. من چه كنم به چه كسی كمك كنم و به چه كسی نه!؟

در روایت شریف است كه فرمود:  «سراج الأغنياء في الدنيا و الآخرة الفقراء ؛ (1) فقراء چراغ راه اغنیاء در دنیا و آخرت هستند».

در روایت دیگری از امیر المومنین علیه السلام است كه فرمود :فقیر فرستاده خدا به سمت شماست . اگر او را كمك كنید و حاجتش را برآورید، با خدا معامله كرده اید و مال خود را در راه خدا خرج كرده اید و اگر از كمك كردن به او خودداری كنید، از كمك و یاری به خدا ممانعت نموده اید. (2)

با توجه به این روایات بهتر است انسان در برخورد با كسانی كه ابراز نیاز می كنند ، در صورت تمكن مالی، آن ها را اكرام كند و ایشان را دست خالی رد نكند؛ به خصوص اگر احتمال بدهد شخصی كه ابراز نیاز می كند، راست می گوید و واقعا نیز محتاج است. در این صورت به فرموده قرآن نیز  عمل كرده است كه می فرماید :

«وَ آتِ ذَا الْقُرْبي‏ حَقَّهُ وَ الْمِسْكينَ وَ ابْنَ السَّبيلِ ... ؛ حق خويشاوند را به او بده و مستمند و در راه‏مانده را [دستگيري كن‏] و ولخرجي و اسراف مكن.» (3)

در این صورت فرقی نمی كند فقیر پیر باشد یا جوان. البته اگر بخواهید به گونه ای كمك كنید كه هم شخص جوان به گدایی عادت نكند و به جای گدایی به سراغ شغل و كار برود، می توانید به او كمك كمی كنید كه هم او را رد نكرده باشید و هم به او بفهمانید كه با گدایی كردن چیزی دست او را نمی گیرد.

اما اگر تمكن مالی ندارید و یا احتمال می دهید كه او راست نمی گوید، باز هم او را اكرام كنید و از بی احترامی و ناراحت كردن او بپرهیزید . قرآن می فرماید : «وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ ؛ (4) سؤال كننده را از خود مران».

علاوه بر این كه بهتر است با او همدردی كرده و برایش دعا كنید كه خداوند مشكلاتش را حل كند و نیاز مالی او را برطرف كند.

یك نكته :

به طور كلی ما باید صدقات و كمك های خود را به دست نیازمند واقعی برسانیم . از بین نیازمندان نیز ، فقراء فامیل و وابستگان در اولویت قرار دارند و بعد از آن ها نیازمندان از همسایگان و سپس فقراء از غیر فامیل و آشنا. البته در این بین كسانی نیز هستند كه در جمله این سه گروه قرار نمی گیرند؛ مثل كسانی كه در خیابان ها و یا در مسیر حركت مردم ابراز نیاز می كنند. در مورد كمك كردن به این افراد باید به یك نكته توجه داشت و آن این كه: گاهی تكدی گری برای بعضی از افراد شغل و عادت شده ، كه در این صورت انسان می تواند از كمك به این گونه افراد خودداری كند. ولی گاهی عادت كردن فرد برای ما ثابت نیست؛ مثل موردی كه در وسیله نقلیه در حال حركت هستیم و شخصی ابراز نیاز می كند؛ در این صورت بهتر است  به او كمك كنیم ( خصوصا اگر علایم صداقت در او دیده شود).

 

 پی نوشت ها :

1. إرشاد القلوب، الحسن بن أبي الحسن الديلمي،دار الشريف الرضي للنشر، 1412 ه. ق، ج1 ، ص 194 .

2. نهج البلاغة، الإمام علي بن أبي طالب عليه السلام، دار الهجرة للنشر - قم، ص 529 .

3. اسراء (17) آیه 26 .

4. الضحي (93) آیه 10 .

انسان در هنگام صدقه دادن، بابت از دست دادن پول خود ممكن است ناراحت شود
اگر پیدایش این گونه خطورات ذهنی كه در اصطلاح روایات از آن به «حدیث نفس» تعبیر می شود، بدون اختیار و به دور از عقیده و باور انفاق كننده، به تلف شدن مال باشد ...

می خواستم بدانم اگر كسی بابت كفاره گناهان صدقه می دهد، در هنگام صدقه دادن باید با نیت راضی و با اخلاص باشد، چون گاها انسان در هنگام صدقه دادن ، از بابت از دست دادن پول خود ممكن است ناراحت شود، كه به دل آدم می آید.آیا چنین حالتی ارزش صدقه را كلا از بین می برد یا به دل آدم آمدن چنین حالاتی طبیعی است؟

اگر پیدایش این گونه خطورات ذهنی كه در اصطلاح روایات از آن به «حدیث نفس» تعبیر می شود، بدون اختیار و به دور از عقیده و باور انفاق كننده، به تلف شدن مال باشد، ضرری به انفاق و اخلاص عمل برای خدا ندارد و از ارزش عمل كاسته نمی شود؛ ولی اگر هنگام انفاق چنین باوری داشته و یا بعداً این توهم در ذهن ایجاد شود و به تدریج در ذهن تثبیت و تقویت گردد و به باور تبدیل شود، اصل عمل را كم ارزش خواهد ساخت. از این رو، پیامبر اكرم (ص) می فرماید: «تصفیة العمل اشدّ من العمل»؛ (1) «خالص گردانیدن عمل برای خدا، از انجام دادن آن مشكل تر است». دلیل كم ارزش شدن انفاقی كه با بی رغبتی و كراهت نفس داده شود، این است كه خداوند، غنی و بی نیاز مطلق است. اگر دستور به انفاق، صدقه، كفاره، زكات و خمس و مانند آن داده، جهت تطهیر نفس و تكامل روح انسان و تقرب به كمال مطلق و نزدیك شدن به خدا است. رسیدن به این مقصد و منزل رفیع، بدون اخلاص و انگیزه و هدف الهی ممكن نخواهد بود. از این رو، قرآن كریم می فرماید: «وَ ما تُنْفِقُونَ إِلَّا ابْتِغاءَ وَجْهِ اللَّهِ؛ جز براي طلب خشنوديِ خدا انفاق مكنيد. » (2)

توضیح این كه: بر اساس آیات قرآن و روایات اهل بیت (ع)، انفاق مال در صورتی ارزشمند و مطلوب است كه در بر دارنده شرایطی باشد؛ از جمله آن شرایط  این است كه برای نزدیك شدن به خدا و خشنودی و رضای خداوند و همچنین برای تطهیر روح و تثبیت و تحكیم ملكات عالی انسانی در روح باشد. (3) این گونه انفاق كردن كه از صفات و ویژگی های مؤمنان است، همانند بذر پاشیدن در باغی است كه در نقطه بلندی قرار داشته باشد و باران های درشتی به آن برسد. در این صورت، در عین  وجود داشتن نشاط و طراوت و شادابی همیشگی در آن، میوه و محصول آن چند برابر زمین های دیگر خواهد بود. (4) ولی انفاقی كه با كسالت روحی و بی میلی یا با منت و آزار داده می شود، به بذری تشبیه شده كه بر روی قطعه سنگی افشانده شده كه روی آن قشر نازكی از خاك باشد و بر روی این سنگ، رگبار باران تندی ببارد و در نتیجه، همه را بشوید و با خود ببرد و روی سنگ را صاف و خالی از خاك و بذر كند. (5) روشن است كه افشاننده این بذر، چیزی جز حسرت و ندامت درو نخواهد كرد.

آنچه شما گفته اید، در وهله اول طبیعی است كه انسان چنین احساسی داشته باشد؛ ولی مطمین باشید كه آنچه ما در راه خدا می دهیم، از دست نمی رود و بلكه اثرش در زندگی ما بیش تر است.

موفق باشید.

 

پی نوشت ها:

1. ثقه الاسلام كليني، الكافي، دار الكتب الاسلاميه، طهران، سنه النشر: 1365 ه.ش، ج 8، ص 22.

2. بقره (2)، آیه 272.

3. بقره (2)، آیه 264.

4. همان.

5. بقره (2)، آیه 263.

صفحه‌ها