كليات

عمده فرقه های انحرافی، شاخصه های مشترکی دارند که ریشه آن ها جایگزین کردن موجودی به جای خدا است و شناخت آن ها تا حد زیادی می تواند از انحراف جلوگیری کند.
معیار تشخیص فرقه‌های انحرافی

پرسش:
به طور کلی معیار تشخیص فرقه‌های انحرافی چیست؟
 

پاسخ:
در طول تاریخ همواره شاهد ایجاد فرقه‌های انحرافی در میان جوامع بشری بوده‌ایم که سعی داشتند به شکل‌های مختلف افراد بیشتری را به سوی خود جلب کرده و از این طریق قدرت بیشتری را کسب نمایند. در سده‌های اخیر، اما با رشد فزاینده‌ای از این گروه‌ها مواجه بوده‌ایم. علاقه و گرایش به معنویت در کنار فقر فکری و اعتقادی معمولاً باعث گرایش افراد به این فرقه‌ها شده است. متأسفانه باید گفت با آن که گرایش به معنویت در جوامع بشری در دهه‌های اخیر بیشتر شده، اما بجای گرایش به تفکرات مذهبی اصیل، به دلیل حجم بالای تبلیغات و سیطره امپراتوری رسانه بر ذهن انسان‌ها، فرقه‌های معنویت‌ نمای انحرافی مورد استقبال و توجه قرار گرفته‌اند. از این‌رو لازم است برخی از شاخصه‌های مشترک این فرقه‌های انحرافی معرفی شود تا در حد امکان، روشنگر حقیقت باشد. اصولاً فرقه‌های انحرافی دارای نقاط مشترکی هستند که سعی می‌شود در این پاسخ به برخی از آن‌ها به همراه معرفی مصداقی برای آن اقدام گردد. برخی از این نقاط مشترک به‌ عنوان معیار تشخیص این فرقه‌ها به قرار زیر است:

نکته اول: دعوت به خود بجای دعوت به خدا
شاید بتوان مهم‌ترین خصیصه گروه‌های انحرافی را در دعوت سران آن به خود، بجای دعوت به خدا دانست. چنین گروه‌های به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم، دعوت به خداوند را در درون فرقه خود از بین برده و معمولاً سران خود را مانند یک الهه پرستش و احترام می‌کنند. تقریباً تمام گروه‌هایی که تحت عنوان کلی عرفان‌های نوظهور (سای بابا، اوشو، کرشنا مورتی و ...) شناخته می‌شوند، از این قبیل‌اند. این گروه‌ها اصولاً آموزه‌های رهبر خود را ترویج کرده و رسیدن به هدایت و معنویت و به تبع آن آرامش را تنها از طریق او می‌دانند. در این‌گونه گروه‌ها اصولاً رد پایی از خدا و یا یک نیروی برتر غیرمادی دیده نمی‌شود و همه‌چیز بر مدار انسان و خواسته‌های او دور می‌زند. همچنین فرقه بهاییت نیز برای سران خود جنبه الوهیت قائل‌اند و حتی خود بهاءالله خودش را خالق جهان می‌دانست و پیروان او نیز این امر را تبلیغ می‌کردند.

نکته دوم: شریعت گریزی و دعوت به مراقبه
وجه مشترک دیگر این گروه‌ها شریعت گریزی و تأکید بر مراقبه و زندگی اخلاقی و البته باز هم منهای خدا و یا هرگونه قدرت برتر است؛ به عبارت دیگر اصولاً این گروه‌ها به جای ترویج ایمان به خدا و انجام دستورات دینی، ایمان به خود و کشف الوهیت درون انسان را توصیه و ترویج می‌کنند. همچنین از آن جا که این گروه‌ها معنویتی بدون تکلیف و سختی و دردسر را ترویج می‌کنند، اصولاً برای عامه مردم جذاب است و به همین خاطر سبب گرایش به آن‌ها می‌شود. بسیاری از عرفان‌های کاذب مانند اوشو و همین‌طور گروه‌های مختلف صوفیه در این چارچوب قرار دارند.

نکته سوم: خردستیزی
یکی دیگر از شاخصه‌های چنین گروه‌هایی، خردستیزی و ترویج ایمان کورکورانه است به‌ طوری که در القای نظریات خود به دیگران تا آنجا پیش می‌روند که عقل‌گرایی را مخالف با معنویت و مانع رسیدن به مراتب والای ایمانی معرفی می‌کنند. معمولاً هم دلایل این گروه‌ها برای حق معرفی کردن خودشان پیرامون کشف و یا حتی رؤیا و خواب دور می‌زند. به‌عنوان مثال پیروان احمد الحسن هیچ دلیل عقلی و روایی معتبر برای تبعیت از احمد الحسن ندارند و تنها دلیل ایشان در این حوزه، دیدن خواب و رؤیا است که بعد از خواندن اورادی، فردی در عالم خواب آن‌ها را به تبعیت و پیروی از احمد الحسن سفارش و یا الزام کرده است؛ و یا در مورد بهاییت با آن که آن‌ها برای سران خود جنبه الوهیت قائل‌اند؛ اما برای سخن خود هیچ دلیلی ارائه نکرده و تنها به نقل ادعاهای بهاءالله و امثالهم که خود را خدا و خالق معرفی می‌کردند، اکتفا می‌کنند.

نکته چهارم: تفکرات و آموزه‌های التقاطی
یکی دیگر از شاخصه‌های فرقه‌های انحرافی، استفاده از آموزه‌های التقاطی است؛ یعنی این فرقه‌ها معمولاً برای جذب و گسترش در میان مردم، از آموزه‌های ادیان و فرقه‌های گوناگون استفاده می‌کنند؛ به عبارت دیگر آن‌ها هر آموزه و تفکری که تصور می‌کنند برای عامه مردم می‌تواند جذاب باشد را از مکاتب دینی مختلف جمع‌آوری کرده و با ممزوج کردن آن‌ها به هم و دادن چهره و سر شکلی جدید به آن، آن را به ‌عنوان آموزه فرقه خود به مردم معرفی می‌کنند.
همچنین علاوه بر موارد ذکر شده موارد دیگری را چون دنیاگرایی، انسان محوری، ترویج خروج دین از عرصه اجتماع و ... را نیز می‌توان از جمله شاخصه‌های چنین گروهایی ذکر کرد که در این مجال نمی‌گنجد.

 

برای مطالعه بیشتر رجوع شود به:
یعقوبیان، محمدحسن، رنسانس قدسی، قم، انتشارات وثوق، 1395 ش.
مظاهری سیف، حمیدرضا، جریان شناسی انتقادی عرفان‌های نوظهور، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 1389 ش.
 

«امت واحده» اصطلاحی قرآنی است که چندین بار در قرآن ذکرشده است و معانی متعددی از آن ارائه شده است.

پرسش:
وحدت امت چگونه و توسط چه کسی قابل حل و فصل است و نقش امام در این زمینه چیست؟
 

پاسخ:

پرسشگر محترم «امت واحده» اصطلاحی قرآنی است که چندین بار در قرآن ذکرشده است و معانی متعددی از آن ارائه شده است:

1.  یکی از مهم‌ترین آن‌ها اشاره‌ای است به آغاز کار انسان‌ها که در قالب جامعه واحدی بودند و پس ازآن دچار اختلاف شدند و خداوند متعال به منظور رفع اختلافات میان آن‌ها پیامبرانی را برای آن‌ها فرو فرستاد نظیر این آیه: «کانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرینَ وَ مُنْذِرینَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فیمَا اخْتَلَفُوا فیه»(1)

 2. معنای دیگری که در قالب امت واحده از آن یاد می‌شود عبارت است از اشاره به حقیقت واحده‌ای که گاه از آن به نام «اسلام» یاد می‌شود و مبتنی بر اعتقاد به خدای واحد است که همه انبیاء الهی در هر زمان و مقطعی به آن فرامی خواندند و درنتیجه همه کسانی که به این حقیقت گرویدند علیرغم اختلاف زمانی و مکانی جزء امت واحده به شمار می‌آیند و این ملت‌ها هستند که این دین واحد را قطعه قطعه کرده و هر کدام خدا و اعتقادات دینی واحد را به شکلی مورد تفسیر قرار داده و در قالب دینی جدای از ادیان دیگر مطرح کردند کما اینکه این آیه به همین مفهوم اشاره می‌کند: إِنَّ هذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُون. (2) مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر این آیه چنین می‌نویسد: «در این آیات به مضمون اول سوره برگشت شده، زیرا در آن آیات بیان می‏فرمود که برای بشر معبودی است واحد و آن معبود همان کسی است که آسمان‌ها و زمین را خلق فرموده و لذا باید او را از طریق نبوت و پذیرفتن دعوت انبیا بپرستند و با پرستش وی آماده حساب یوم الحساب شوند؛ و نبوت جز به یک دین دعوت نمی‌‌‏کند و آن دین توحید است، هم چنان که موسی و قبل از او ابراهیم و قبل از وی نوح و همچنین انبیا قبل از نوح و بعد از موسی- مانند ایوب و ادریس و غیر آن دو از پیامبرانی که اسامی‌شان و پاره‏ای از انعام‌هایی که خدا به ایشان کرده و در قرآن کریم آمده- همه به آن دعوت می‏کردند. پس بشر امتی است واحده و دارای ربی واحد و آن خدای عز اسمه است؛ و دین واحد و آن دین توحید است که در آن تنها خدا عبادت می‏شود. دعوت الهی همین است و بس، ولیکن مردم این دین واحد را قطعه قطعه کردند و خدایانی به جای خدا برای خود درست کردند و ادیانی غیر از دین خدا تراشیدند و به همین جهت اختلاف در میان خود پدید آوردند و هدف‏هایشان در دنیا و آخرت مختلف گشت.»(3)

 3. اما آنچه امروزه با الگوبرداری و به تأسی از این آیات مبارک قرآن کریم از مفهوم «امت واحده» ارائه می‌شود عبارت است از یگانگی و اتحاد مسلمانان و عدم تأثیر مرزبندی‌های سیاسی و جغرافیایی و مذهبی و ... در تفکیک میان این‌ها به گونه‌ای که هر مسلمانی که اعتقاد به وحدانیت خدا و رسالت نبی مکرم اسلام ص دارد جزء این امت بوده و همگان باید تلاش کنند تا امت واحده اسلامی بر مبنای اشتراکات میان فرق مختلف مسلمان ایجاد شود و این چیزی است که در چند بخش از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران (هم چون مقدمه و اصل 11) نیز متجلی شده است؛ بنابراین امروزه منظور از اصطلاح امت واحده در ادبیات سیاسی رایج جهان اسلام یعنی مجموعه‌ای متشکل از همه مسلمانان فارغ از اختلافات مذهبی که با  یکدیگر  دارند و به همین جهت به منظور بررسی تحقق این منظور لازم است راهکارهای وحدت جهان اسلام مورد ارزیابی قرار گیرد .

 4. ازآنجایی که هر عملی برآمده از اعتقادات آدمی است، در ادامه ، به اصول عقیدتی مهمی که می‌تواند جامعه را به سوی امت واحد سوق دهد، موردتوجه قرار می‌گیرند: اصل اول یکتاپرستی و یکتا گرایی «توحید» در جلوه‌های مختلف، رابطه‌ای است که می‌تواند همه مسلمانان را در نقطه واحدی گردآورد. مسلمانان جهان به خدای یکتا، خالق و آفریدگار یکتا و مدبر و گرداننده یکتا اعتقاد و باور دارند و آیات قرآن و همچنین دلایل عقلی، بر توحید در ذات و توحید در خالقیت و توحید در تدبیر گواهی می‌دهند.

 5. از توحید که بگذریم، نبوت عامه و نبوت خاتم رسولان، عنصر وحدت ساز است و همه مسلمانان در این اصل یک صدا هستند و یک نظریه دارند. مسئله «خاتمیت» اصل مستحکمی است که همه مسلمانان در آن وحدت نظریه دارند و معتقدند که با آمدن پیامبر خاتم، باب نبوت بسته گردید و دیگر این باب به روی کسی باز نخواهد  شد.

 6. از این اصل که بگذریم اصل سومی به نام «معاد» مطرح است و همه مسلمانان معتقدند که خداوند بزرگ روزی همه را زنده می‌کند و نیکوکاران را پاداش و بدکاران را کیفر می‌دهد. این اصول سه گانه که از آن به عنوان « عقیده و آرمان» تعبیر می‌شود، عناصری است که یک میلیارد مسلمان در آن وحدت نظریه دارند و اختلاف در جزئیات، جزو مسائل کلامی است و نباید مایه اختلاف شود. اعتراف به این اصول سه گانه، مایه ایمان و انحراف از آن مایه کفر است، بنابراین نباید گروهی گروه دیگر را، که هر دو در این اصول وحدت نظریه دارند، تکفیر کنند.

 7. همین اصول سه گانه است که شریعت واحدی را برای امت اسلامی به ارمغان می‌آورد. شریعت و آیین، همان احکامی است که رفتار و کردار ما را از نظر فعل و ترک، محدود می‌سازد، برخی را واجب و برخی دیگر را مستحب و مواردی را مکروه و … معرفی می‌کند. سرچشمه شریعت، کتاب خدا و سنت پیامبر است و همه مسلمانان در حجیت این دو اصل اختلافی ندارند و خوشبختانه امیر مؤمنان علی (ع) هم نگهبان قرائت قرآن و هم حافظ سنت پیامبر است و در روزگاری که نگارش سنت بدعت بود، او سنت پیامبر را در کتابی که بعدها به نام «کتاب علی» معروف شد، گردآورد و تا عصر حضرت صادق (ع) در اختیار عترت بوده است. بنابراین ، اهتمام به شریعت واحد، از مؤلفه‌های مهم وحدت ساز است. البته اختلاف در فروعات فقهی یا با گفتگو کاهش می‌یابند و یا با عنایت به این که هر یک از فقیهان اجتهاد کرده‌اند و معذورند، مشکل جدی در جامعه اسلامی ایجاد نمی‌‌ شود و این اختلافات را نباید به معنای تفرقه تلقی کرد.

 8. اصل مهم دیگر برای وحدت، وحدت در هدف است. امت اسلامی معتقد است که باید جامعه را به سوی خوبی‌ها و نیکی‌ها و فضیلت سوق داد، چنان که می‌فرماید: «کنتم خیر امه اُخرجت لِلناس تامرون بالمعروف و تنهون عن المنکر و تومنون بالله و لو آمن اهل الکتاب لکان خیراً لهم منهم المؤمنون و اکثرهم الفاسقون؛ (4) شما بهترین امتی هستید که برای مردم پدیدار شدید، به کار پسندیده فرمان می‌دهید و از کار ناپسند بازمی دارید و به خدا ایمان دارید . اگر اهل کتاب ایمان آورده بودند، قطعاً؛ برایشان بهتر بود، برخی از آنان مؤمن‌اند ولی بیشترشان نافرمان اند». بنابراین ، امت اسلامی در عقیده و شریعت، در امر قیادت و رهبری و در غرض و هدف، وحدت نظریه دارند و باید در مجامع جهانی با هم همکاری کنند، نه این که به تکفیر و تفسیر  یکدیگر  بپردازند. 9. یکی دیگر از عناصر مهم عقیدتی، وجود امام و رهبری است. از عناصر سازنده «تقریب»، اتفاق مسلمانان بر وحدت رهبری است و این که رهبری را از آن خدا و رسول وی و اولی الامر می‌دانند و همگان این اصل را از وحی الهی برگرفته اند، آنجا که می‌فرماید: «...اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم...؛ (5) از خدا اطاعت کنید و از رسول و صاحبان فرمان از خودتان نیز اطاعت کنید». رهبری و امامت، در مسائل خاص سیاسی خلاصه نمی‌‌ شود، بلکه همه جوانب زندگی جامعه اسلامی را فرامی گیرد . از این جهت در امام باید شرایطی مانند تقوا و علم و دانش برتر وجود داشته باشد که صلاحیت آنان را برای امر رهبری بیمه کند. درواقع، امام موظف است تا با تفسیر و توضیح صحیح آموزه‌های دینی و حفظ جامعه دینی از انحرافات و مفاسد اجتماعی، آن‌ها را به سوی هدف نهایی یا همان کمال سوق دهد تا هرکسی متناسب با توانایی‌هایی که دارد به سعادت ابدی دست یابد. امام ضامن اجرایی احکام دینی است و نمی‌‌ گذارد دین به صورت ناقص اجرا شود و مهم‌ترین رسالتش بازستانی حق مظلوم از ظالم و توزیع عادلانه ثروت و موقعیت کاری و تحصیلی است. روشن است که امام به مثابه میزان و معیاری برای فهم و اجرای دین، می‌تواند نقش سازنده‌ای در ایجاد امت اسلامی داشته باشد . (6)

 10.      با این توضیحات هم معنای امت واحد مشخص گردید و هم اجمالاً به راهکارهای عقیدتی مؤثر در ایجاد امت واحد اشاره شد تا با تأکید بر آن‌ها به این مهم دست یابیم و هم نقش امام در شکل گیری امت اسلامی مشخص شد. ازآنجایی که شیعیان معتقد به وجود امام زمان عج هستند و فقیهان را نائب حضرت به حساب می‌آورند، همواره با همیاری با فقیهان می‌کوشند تا شرایط ظهور را مهیا کرده تا حضرت بعد از ظهور، قیام نموده و امت حقیقتاً اسلامی را تشکیل دهد.

پی نوشت ها:

1. بقره، آیه 213.

2. انبیاء، آیه 92.

3. تفسیر المیزان ، جلد 14، ص 454.

4. آل عمران، آیه 110.

5. نساء، آیه 59.

6. برای مطالعه بیشتر، رک: http://www.siasi.porsemani.ir/content/%D8%A7%D9%85%D8%AA-%D9%88%D8%A7%D8%AD%D8%AF%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%D9%8A%D8%9F

73 فرقه ای كه پیامبر از آنها نام می برند چیست؟
در روایات از رسول خدا وارد شده كه امتش بعد از او فرقه فرقه می شوند.

73 فرقه ای كه پیامبر از آنها نام می برند چیست؟ لطفا هر چند تای آنها كه وجود دارد نام ببرید. چون می خواهم درباره آنها تحقیق كنم

در روایات از رسول خدا وارد شده كه امتش بعد از او فرقه فرقه می شوند. در بعضی روایات "هفتاد و دو" (1) در بعض دیگر "هفتاد و سه"(2) و در بعض دیگر "هفتاد و چندی" (3) آمده است.

البته به نظر بیش تر عالمان این اعداد از باب تصریح به زیادی فرقه هایی است كه حاصل می شود. خود عدد موضوعیت ندارد. اگر هم عدد موضوعیت داشته باشد، ایشان فرموده تا قیامت ظهور حضرت حجت این تعداد مذهب و فرقه پیدا می شود.

مذاهب و فرقه هایی كه بعد از پیامبر ایجاد شدند، فراوان بودند كه بعضی از آن زمان تا به حال هستند. بعضی مدت كوتاهی بوده اند. فرقه های انحرافی دیگری هم ممكن است در آینده به وجود بیاید. برای شناسایی سطحی و عمیق با مذاهبی كه تا كنون پیدا شده اند، باید به كتاب های ملل و نحل  مثل "ملل و محل " از عبد الكریم شهرستانی، "فرق الشیعه" از نوبختی ، "كلیات فی الملل و النحل" از شیخ جعفر سبحانی و ... مراجعه كنید.

بعد از پیامبر عموما مسلمانان به دو دسته تقسیم شدند،

 دسته ای كه علی بن ابی طالب را به عنوان امام و رهبر دینی خود پذیرفتند و به "شیعه" معروف شدند .

 بقیه كسانی بودند كه خلفا را پذیرفتند و به "اهل سنت و جماعت" معروف گشتند.

شیعه به عنوان یك مذهب كلامی و فقهی باقی ماند، گر چه از بدنه آن گروه هایی منشعب شدند كه یا عمر كوتاه داشتند و به زودی از بین رفتند یا ادامه یافتند ،مانند اسماعیلیه .

اهل سنت در گذر زمان به دو گروه عمده كلامی "اشاعره و معتزله "منشعب شدند. از لحاظ فقهی نیز به چهار مذهب عمده "حنفی ، مالكی، شافعی و حنبلی" منشعب گردیدند كه امروز نیز وجود دارند.

غیر از این ها  مذاهب و فرقه های فراوان دیگر بودند كه یا انتشار زیاد نیافتند یا دوام نیاوردند. با مراجعه به كتاب های فرق و مذاهب می توان با اسم و مشخصات آن ها آگاهی پیدا كرد.

در این بین اهل مذهبی اهل نجات اند كه تابع قرآن و اهل بیت رسول خدا باقی ماندند. به هوا و هوس خود به تفسیر قرآن و سنت نپرداختند و در مقابل حقیقت بتی نتراشیدند.

 به كتاب مذاهب و فرق اسلامي ( شيعه و سني )  در دو جلد ،تاليف آقاي دكتر حسين صابري مراجعه بفرماييد.

 

پی نوشت ها:

1. شیخ صدوق، خصال، قم، انتشارات اسلامی، 1362، ص 584 - 585.

2. خزاز قمی، كفاية الأثر، قم، بیدار، 1401 ق،  ص 155.

3. محدث نوری، مستدرك الوسائل،چ اول، بیروت، مؤسسه آل البیت ، 1408 ق، ج 17 - ص 257

راه حل اختلافات شیعه و سنی
راهكارهاي حل اختلاف، در واقع به راهكارهاي ايجاد وحدت بازگشت دارد. . .

چه راهكاری برای حل اختلافات شيعه و سني پیشنهاد می كنیم. چرا كه ما در منطقه كردنشین و اهل تسنن زندگی می كنیم. و نیز وجه تشابه و اشتراك مذهب شافعی و شیعه در چیست ؟

راهكارهاي حل اختلاف، در واقع به راهكارهاي ايجاد وحدت بازگشت دارد. براي ايجاد وحدت اسلامي، راهكارهاي متعددي وجود دارد كه به بعضي اشاره مي شود:

1. گفتگو (ديالوگ)

اولين و مهم ترين راهكار جهت همگرايي مسلمانان، گفتمان علمي است. بدين معنا كه نظريه پردازان و عالمان ديني فرقه هاي اسلامي، در كنار هم قرار گرفته، گفتگوهاي علمي انجام دهند. در اين گفتگوها، بر مسائل مشترك تأكيد شده و عالمان اسلامي با مباني يكديگر آشنا می شوند؛ زيرا خيلي از مسائل اختلافي بين مسلمانان، ناشي از آن است كه فرقه هاي اسلامي از بعضي اصول و مباني يكديگر آگاهی كامل ندارند. عدم آشنايي كامل آن ها از اصول يكديگر، موجب شده كه مسلمانان برداشت هاي نادرستي از هم داشته و نسبت به يكديگر بدبين گردند؛ حتي حكم تكفير يكديگر را صادر نموده و زمينه هاي برخوردهاي فيزيكي فراهم گردد. بيش تر تعصبات مذهبي و قومي نيز ريشه در عدم آگاهي از مباني گروه هاي اسلامي دارد.

عدم آشنايي مذاهب از عقايد يكديگر، موجب مي شود دشمنان اسلام و آن ها كه از تفرقه ها ميان فرقه هاي اسلامي سود مي برند، به واسطه جهل و ناآگاهي مردم، موارد اختلاف برانگيز را پررنگ تر كرده و مواردي را كه موجب اتحاد بين مسلمانان مي شود، ناديده گيرند.

علامه شرف الدين، يكي از انديشمندان شيعي است كه به گفتمان علمي پرداخته و بين او و شيخ سليم بشري (از علماي اهل سنت) سؤال و جواب هايي مطرح شده است كه نتيجه آن كتاب "المراجعات" است كه نقش بنيادي در زمينه و فرهنگ سازي براي وحدت اسلامي دارد.

2. توجه به نقاط مشترك و دشمن مشترك

يكي از عوامل مهمي كه در جهان معاصر مي تواند موجب وحدت بين دو گروه بزرگ اسلام شود، توجه به نقاط مشترك اين دو مذهب است. مطمئناً مسائل مورد اتفاق ميان اين دو مذهب، بسيار فراتر از موارد اختلاف مي باشد؛ اما غالباً مسائل مورد اختلاف مورد توجه قرار گرفته و مسائل و اعتقادات مشترك ناديده نگاشته مي شود كه خود يكي از عوامل ايجاد اختلاف و دوري هر چه بيش تر مسلمانان از يكديگر است.

همچنين توجه به دشمن مشتركي كه اصل اسلام و كشورهاي اسلامي و مردم جهان اسلام را مورد مذمت قرار داده است، يكي از عوامل مهم اتفاق نظر و وحدت ميان كشورهاي اسلامي است. اگر به صدر اسلام نيز نگاه كنيم، علت اساسي سكوت امير مؤمنان و ائمه معصومين (ع) و همراهي با مخالفان فكري و عقيدتي در جهان اسلام، توجه به دشمن مشترك و مورد تهديد قرار گرفتن مرزهاي اسلامي به وسيله دشمنان اسلام بوده است.

3. تدوين آثار علمي

از شيوه هاي كاربردي در ايجاد وحدت اسلامي، تدوين آثار علمي در قالب: كتاب، مجله و روزنامه و نيز برگزاري نشست هاي علمي و تبادل افكار و نظريات است. در آثار علمي بايد به عوامل وحدت و عوامل اختلاف پرداخته شده و مشكلات جهان اسلام بررسي گردد. تدوين فقه مقارن و عقايد تطبيقي و مقايسه اي نيز بايد از محورهاي مهم آثار علمي باشند. كتاب هايي مانند "الفصول المهمه" تأليف علامه شرف الدين، و انتشار مجله اي مانند "رسالة التقريب" نقش بنيادي در زمينه سازي وحدت اسلامي داشتند. از سوي ديگر، با تدوين سريال ها و نمايش نامه ها نيز مي توان جهت ايجاد وحدت اسلامي زمينه سازي نمود. بهتر است اين دست از آثار، به زبان هاي مختلف ترجمه شوند و در اختيار مسلمانان قرار گيرند.

4. صدور فتوا در جهت همگرایی مذاهب

بي ترديد، صدور فتواي مجتهدان فرقه هاي اسلامي، نقش بنيادي در وحدت اسلامي دارد؛ همان گونه كه نقش اساسي در اختلافات مسلمانان دارد. اگر مجتهدان فتاوايي مانند جواز شركت نمودن مسلمانان در مراسم عبادي همديگر را صادر نمايند، زمينه هاي همسويي مسلمانان را فراهم مي كند. بعضي مجتهدان و عالمان اهل سنت و تشيع، در اين خصوص پيشگام بوده اند.

شيخ محمود شلتوت، رئيس دانشگاه الأزهر مصر در زمان جمال عبدالناصر، يكي از كساني است كه در فتواي معروف خود، مذهب جعفري و فقه شيعه را به عنوان يك مذهب رسمي و فقهي تأييد كرد. (1) فتواي معروف او در زمان خود، در نزديكي اهل سنت به شيعه تأثير به سزايي داشت.

5. آشنايي با معارف اسلامي

يكي از راهكارهاي وحدت اسلامي، آشنايي مسلمانان با آموزه هاي ديني است. در آيات متعدد مسلمانان به همگرايي دعوت شده اند. (2) در برخي از آيات، همه مسلمانان برادران ديني خوانده شده و مرزهاي جغرافيايي و ملي ناديده گرفته شده است: «انما المؤمنون اخوة... ». (3)

و یا در فرازی دیگر آمده است: «واعتصموا بحبل الله جميعاً و لا تفرّقوا... ». (4) در روايات اسلامي نيز همه مسلمانان به همبستگي و اتحاد اسلامي سفارش شده اند. (5)

شخصيت هايي مانند امام راحل و علامه شرف الدين، بر اين باور بودند كه جهت "ايجاد وحدت اسلامي" آشنايي كامل مسلمانان با معارف اسلامي لازم است. نكته قابل دقت آن است كه يكي از موارد قانون اساسي "جماعة التقريب بين المذاهب الاسلامية" كه در قاهره تشكيل شده، آن بود كه مسلمانان با معارف اسلامي آشنايي پيدا كنند.

6. شناسايي عوامل اختلاف

براي ايجاد وحدت اسلامي، همان گونه كه شناخت عوامل و زمينه هاي همگرايي ضرورت دارد، شناخت عوامل و زمينه هاي اختلاف نيز بايسته است. بر اين اساس، براي ايجاد وحدت اسلامي، بايد عوامل اختلاف همانند تعصبات قومي، قدرت گرايي و پيروي از هواهاي نفساني، شناسايي و با آن ها مبارزه گردد. دشمنان خارجي نيز نقش بنيادي در ايجاد اختلاف داشته و دارند استعمارگران با شعار "اختلاف بينداز و حكومت كن"، بين مسلمانان اختلاف ايجاد كرده اند. داده هاي تاريخي نشان از آن دارد كه استعمارگران در حوادث ناگواري كه در جهان اسلام به وجود آمدند، نقش اساسي داشتند. آنان با ايجاد اختلاف جنگ هاي داخلي را به وجود آوردند؛ حتي مي توان عامل اساسي و ريشه اي ايجاد و پيدايش بعضي از فرقه ها ميان اهل سنت و شيعه را استعمارگران دانست و دست هاي مرموز آن ها را پيدا كرد.

بر اين اساس، براي ايجاد وحدت اسلامي، شناخت عوامل داخلي و خارجي اختلاف ضرورت دارد. مرحوم آيت الله بروجردي در آخرين لحظات عمر خويش، يكي از راه هاي ايجاد وحدت اسلامي را شناسايي عوامل اختلاف دانست. وي مي گويد: «من براي ايجاد حسن تفاهم ميان مسلمانان، آرزوهاي بسيار داشتم و درصدد بودم در نامه اي به شيخ محمود شلتوت بنويسم و به ايشان يادآور شوم كه موجبات رفع اختلاف را فراهم سازند». (6)

7. اتخاذ سياست هاي مشترك

يكي از شيوه هاي ايجاد وحدت اسلامي، اتخاذ سياست مشترك توسط كشورهاي اسلامي است. اين سياست ها مي توانند در روابط بين المللي و سياست هاي اقتصادي و تشكيل بازارهاي مشترك اقتصادي شكل گيرد. همچنين مي توان در صحنه هاي سياسي، در برابر دشمنان مسلمانان سياست هاي راهبردي اتخاذ نموده و به حمايت از مظلومان و آسيب ديدگان جهان اسلام پرداخت.

پي نوشت ها:

1. عبدالكريم، بي آزار شيرازي، همبستگي مذاهب اسلامي، امير كبير، ص 310 - 311.

2. آل عمران (3)، آيه 103؛ تفسير نمونه، ج 3، ص 43.

3. حجرات (49)، آيه 10.

4. آل عمران (3)، آيه 13.

5. تفسير نمونه، ج 3، ص 46.

6. عبدالكريم شيرازي، پيشين، ص 115

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.