وان یکاد

لطفا شان نزول آیه شریفه " و ان یكاد" را با سند بگویید؟
بسیاری از مردم معتقدند در بعضی چشم­ها اثر مخصوصی است كه وقتی با اعجاب به چیزی بنگرند، ممكن است در آن تحولاتی منفی و مخرّب ایجاد كند. گر چه این مسئله از نظر ...

لطفا شان نزول آیه شریفه " و ان یكاد" را با سند بگویید و دلیل اینكه برای چشم زخم است؟  

بسیاری از مردم معتقدند در بعضی چشم­ها اثر مخصوصی است كه وقتی با اعجاب به چیزی بنگرند، ممكن است در آن تحولاتی منفی و مخرّب ایجاد كند. گر چه این مسئله از نظر عقلی امر محالی نیست، ولی توجیه علمی معتبری تا كنون برای آن ذكر نشده . البته روایت " العین حق"  گر چه در كتب درجه یك حدیثی نیامده ولی در كلمات قصار امیر مؤمنان در نهج البلاغه و در بعض كتب روایی دیگر هم آمده (1) و روایات دیگری به این مضمون كه همه می تواند به این معنا حمل شود كه چشم زخم زدن افراد حسود حق است زیرا وقتی زیبایی و نعمت و خوبی دیگری را ببینند ، نمی توانند تحمل كنند و حسد و كینه و عداوتشان آنان را به توطئه چینی وامی دارد كه چه بسا تا ریشه كنی فرد پیش می روند و این حقیقتی است انكار ناپذیر و به همین جهت هم دعا و تعویذ و استعاذه برای این موارد به وفور وارد شده است اما این روایات دلالت صریح و قطعی بر تاثیر خود چشم و نیروی فوق العاده و ضربه زننده در بعض چشم ها ندارند.

در روایتی آمده: جبرئیل "رقیه" و تعویذی برای رسول خدا آورد كه این جمله بود: "بِسْمِ اللَّهِ أَرْقِيكَ مِنْ كُلِّ عَيْنِ حَاسِدٍ اللَّهُ يَشْفِيك"= به نام خدا تو را در پناه خدا قرار می دهم از شر هر چشم حسود تا خدا از آن شفا و امنت بدهد. (2)‏

رسول خدا فرمود : استعینوا علی اموركم بالكتمان فان كل ذی نعمه محسود (3)با كتمان و پوشاندن نعمت هایتان (از آدم های بی ظرفیت و كم ظرفیت) كارتان را پیش برید زیرا هر نعمت  داری مورد حسادت است.

حضرت یعقوب به تعلیم خدایی می دانست وقتی افراد بخصوص آدمیان كم ظرفیت 11 برادر قوی هیكل و خوش فرم و...را با هم ببینند ، حسادتشان گل می كند و آنها را چشم زخم می زنند و برای از بین بردن وحدت و اجتماع آنها توطئه می نمایند و... از این رو فرزندان را سفارش كرد كه به گونه ای عمل كنند كه از این مهلكه در امان باشند.

محسود بودن فرد نعمت دار و مورد توطئه و حقد قرار گرفتن او ، در روایات تصریح شده و به پناه بردن به خدا و تلاوت سوره های "معوذتین"(قل اعوذ برب الفلق و قل اعوذ برب الناس) و ذكر های "لا حول و لا قوه الا بالله"  و دعاهایی دیگر توصیه شده است(4).

نوشتن این اذكار و سوره ها و همراه داشتن آنها نیز مؤثر است (5)

در بعض روایات اهل سنت  آمده كه افرادی می خواستند پیامبر را چشم كنند و از كسانی كه به چشم كردن معروف بودند برای این مقصود كمك بگیرند كه آیه " و ان یكاد ..." نازل شد و پیامبر را امان داد (6).

با توجه به این روایات و روایات گذشته ، چه چشم زخم به معنای مشهور (تأثیر مرموز چشم ها)وجود داشته باشد و چشم هایی بتوانند چنین ضررهایی بزنند یا نه ، معنایش چشم های حسود باشد كه به توطئه چینی می پردازند ، در هر دو حال نوشتن این آیه و همراه داشتن آن برای در امان ماندن از چشم زخم معمول شده است و اگر با اعتقاد به قرآن و توسل به آن باشد ، خوب می باشد .

پی نوشت ها:

1.سید رضی ، نهج البلاغه ، اول ، قم ، هجرت ، 1414 ق ، ص 546 ؛ طبرسی ، مكارم الأخلاق ، چهارم ، شریف رضی ، 1370 ش ، ص 386 ؛ ابن سابور زیّات ، طب الأئمة ، دوم ، قم ، امیر ، 1411 ق ،  ص 121.

2. علامه مجلسی ، بحار الانوار ، هشتم ، بیروت ، الوفا ، 1403 ق ، ج‏60، ص: 7

3. ابن شعبه حرانی ، تحف العقول ، دوم ، قم ، انتشارات اسلامی ، 1404 ق ، ص 48.

4. علامه مجلسی، همان ، ج6 ، ص 18 - 26.

5. همان ، ج 60 ، ص 26.

6.بیضاوی ، أنوار التنزيل و أسرار التأويل ، اول ، بیروت ف دار احیاء التراث ، 1418 ق ، ج ‏5 ، ص 238.

بسياري از مردم معتقدند در بعضي چشم­ها اثر مخصوصي است ...

بسياري از مردم معتقدند در بعضي چشم­ها اثر مخصوصي است كه وقتي با اعجاب به چيزي بنگرند، ممكن است در آن تحولاتي منفي و مخرّب ايجاد كند. گر چه اين مسئله از نظر عقلي امر محالي نيست، ولي توجيه علمي معتبري تا كنون براي آن ذكر نشده . البته روايت " العين حق"  گر چه در كتب درجه يك حديثي نيامده ولي در كلمات قصار امير مؤمنان در نهج البلاغه و در بعض كتب روايي ديگر هم آمده (1) و روايات ديگري به اين مضمون كه همه مي تواند به اين معنا حمل شود كه چشم زخم زدن افراد حسود حق است زيرا وقتي زيبايي و نعمت و خوبي ديگري را ببينند ، نمي توانند تحمل كنند و حسد و كينه و عداوتشان آنان را به توطئه چيني وامي دارد كه چه بسا تا ريشه كني فرد پيش مي روند و اين حقيقتي است انكار ناپذير و به همين جهت هم دعا و تعويذ و استعاذه براي اين موارد به وفور وارد شده است اما اين روايات دلالت صريح و قطعي بر تاثير خود چشم و نيروي فوق العاده و ضربه زننده در بعض چشم ها ندارند.

در روايتي آمده: جبرئيل "رقيه" و تعويذي براي رسول خدا آورد كه اين جمله بود: "بِسْمِ اللَّهِ أَرْقِيكَ مِنْ كُلِّ عَيْنِ حَاسِدٍ اللَّهُ يَشْفِيك"= به نام خدا تو را در پناه خدا قرار مي دهم از شر هر چشم حسود تا خدا از آن شفا و امنت بدهد. (2)‏

رسول خدا فرمود : استعينوا علي اموركم بالكتمان فان كل ذي نعمه محسود (3)با كتمان و پوشاندن نعمت هايتان (از آدم هاي بي ظرفيت و كم ظرفيت) كارتان را پيش بريد زيرا هر نعمت  داري مورد حسادت است.

حضرت يعقوب به تعليم خدايي مي دانست وقتي افراد بخصوص آدميان كم ظرفيت 11 برادر قوي هيكل و خوش فرم و...را با هم ببينند ، حسادتشان گل مي كند و آنها را چشم زخم مي زنند و براي از بين بردن وحدت و اجتماع آنها توطئه مي نمايند و... از اين رو فرزندان را سفارش كرد كه به گونه اي عمل كنند كه از اين مهلكه در امان باشند.

محسود بودن فرد نعمت دار و مورد توطئه و حقد قرار گرفتن او ، در روايات تصريح شده و به پناه بردن به خدا و تلاوت سوره هاي "معوذتين"(قل اعوذ برب الفلق و قل اعوذ برب الناس) و ذكر هاي "لا حول و لا قوه الا بالله"  و دعاهايي ديگر توصيه شده است(4).

نوشتن اين اذكار و سوره ها و همراه داشتن آنها نيز مؤثر است (5)

در بعض روايات اهل سنت  آمده كه افرادي مي خواستند پيامبر را چشم كنند و از كساني كه به چشم كردن معروف بودند براي اين مقصود كمك بگيرند كه آيه " و ان يكاد ..." نازل شد و پيامبر را امان داد (6).

با توجه به اين روايات و روايات گذشته ، چه چشم زخم به معناي مشهور (تأثير مرموز چشم ها)وجود داشته باشد و چشم هايي بتوانند چنين ضررهايي بزنند يا نه ، معنايش چشم هاي حسود باشد كه به توطئه چيني مي پردازند ، در هر دو حال نوشتن اين آيه و همراه داشتن آن براي در امان ماندن از چشم زخم معمول شده است و اگر با اعتقاد به قرآن و توسل به آن باشد ، خوب مي باشد .

پي نوشت ها:

1.سيد رضي ، نهج البلاغه ، اول ، قم ، هجرت ، 1414 ق ، ص 546 ؛ طبرسي ، مكارم الأخلاق ، چهارم ، شريف رضي ، 1370 ش ، ص 386 ؛ ابن سابور زيّات ، طب الأئمة ، دوم ، قم ، امير ، 1411 ق ،  ص 121.

2. علامه مجلسي ، بحار الانوار ، هشتم ، بيروت ، الوفا ، 1403 ق ، ج‏60، ص: 7

3. ابن شعبه حراني ، تحف العقول ، دوم ، قم ، انتشارات اسلامي ، 1404 ق ، ص 48.

4. علامه مجلسي، همان ، ج6 ، ص 18 - 26.

5. همان ، ج 60 ، ص 26.

6.بيضاوي ، أنوار التنزيل و أسرار التأويل ، اول ، بيروت ف دار احياء التراث ، 1418 ق ، ج ‏5 ، ص 238.