خواص قرائت قرآن

در كتب تفسيري شيعه از جمله مجمع البيان و تفسير نمونه و تفسير نور الثقلين روايات زيادي در مورد فضيلت تلاوت سوره هاي قرآن (قبل از تفسير هر سوره اي) بيان شده است.

  ثواب ها و فضايلي كه براي برخي عبادات، اذكار و ادعيه و خصوصا قرائت سوره­هاي قرآن در مفاتيح الجنان يا تفاسير و يا ساير كتاب ها و روايات ذكر شده، ناظر به عباداتي است كه به نحو اكمل انجام گيرد و آداب و شرايط آن محقق گردد.

بنا براين  مقصود از روايت‏هايي كه آثار خاصي را براي برخي از اعمال از جمله قرائت بعضي از سوره ها ذكر كرده‏اند، اين نيست كه فلان عمل «علت تامه»آن اثر است؛ بلكه مقصود اقتضاي اثر است. ولي اگر مانعي بر سر راه آن قرار گيرد، توان تأثير ندارد.

در روايات ما راجع به هر سوره اي فضايل خاصي مطرح شده است كه ما شما را به منابعي كه اشاره كرديم ارجاع مي دهيم و راجع به كل قرآن آياتي اشاره به اين مطلب دارد كه به يقين شامل سوره هاي قرآن كه از زير مجموعه هاي آن به حساب مي آيد مي شود كه به يك نمونه بسنده مي كنيم:

وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ وَ لا يَزيدُ الظَّالِمينَ إِلاَّ خَساراً ؛ (2 ) و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است براي مؤمنان، نازل مي‏كنيم و ستمگران را جز خسران (و زيان) نمي‏افزايد. منظور از شفا دادن بيماري دل ها و يا به تعبير قرآن شفاي چيزي كه در سينه‏ها است، همان آلودگي هاي معنوي و روحاني است مانند بخل و كينه و حسد و جبن و شرك و نفاق و امثال اينها كه همه از بيماريهاي روحي و معنوي است.

قرآن است كه انسان ها را اندرز مي‏دهد،و قرآن است كه زنگار گناه و صفات زشت را از قلب آنها مي‏شويد، و قرآن است كه نور هدايت را به دلها مي‏تاباند،و نيز قرآن است كه نعمت هاي الهي را بر فرد و جامعه نازل مي‏گرداند.(3)

لذا بهترين راه براي روشني دل و از بين بردن تاركي و ظلمت با قرآن مانوس بودن است كه تلاوت و قرآئت همراه با تدبر و تفكر انسان را به اين راه مي رساند.

امام علي (ع) در گفتار جامع خود در نهج البلاغه با رساترين تعبيري اين حقيقت را توضيح داده است :

«...فاستشفوه من ادوائكم و استعينوا به علي لاوائكم فان فيه شفاء من اكبر الداء و هو الكفر و النفاق و الغي و الضلال ؛ (4 )از قرآن براي بيماري هاي خود شفا بطلبيد، و به آن براي حل مشكلاتتان استعانت بجوئيد، چه اين كه در قرآن شفاي بزرگترين دردها است كه آن درد كفر و نفاق و گمراهي و ضلالت است. 

و اين خود مي‏رساند كه قرآن نسخه‏اي است براي بهبودي فرد و جامعه از انواع بيماري هاي اخلاقي و اجتماعي و اين همان حقيقتي است كه مسلمانان آن را بدست فراموشي سپرده و به جاي اين كه از اين داروي شفا بخش بهره گيرند درمان خود را در مكتب هاي ديگر جستجو مي‏كنند، و اين كتاب بزرگ آسماني را فقط يك كتاب خواندني قرار داده‏اند نه انديشيدني و عمل‏كردني .

پي نوشت :

1.مكارم شيرازي ناصر ، تفسير نمونه ، انتشارات دار الكتب الاسلاميه تهران،سال 1374 ش،نوبت اول،ج9،ص 297.

2. اسراء(17) آيه82.

 3.مكارم شيرازي ناصر ، تفسير نمونه ، انتشارات دار الكتب الاسلاميه ،تهران،سال 1374ش،نوبت اول،ج‏8،ص 318.

 4.سيد رضي،نهج البلاغة،ترجمه دشتي‏ محمد‏ ،ناشر مشهور،چاپ قم‏،سال 1379 ش‏،نوبت اول‏،خطبه 176.ص334 .