پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.
چرا همان گونه كه رساله ي فقي و شرعي داريم رساله ي اخلاقي نداريم؟
اگر مقداري تحقيق كنيد، در مي يابيد كه از فقهاي سلف و گذشته و فقهاي معاصر كتاب هاي اخلاق به يادگار مانده است.

اگر ممكنه بگيد چرا همان گونه كه رساله ي فقي و شرعي داريم رساله ي اخلاقي نداريم چرا مراجع تقليد فقط در مورد مسائل شرعي كتاب مي نويسند و در مورد مسائل اخلاقي و تربيتي كتاب نمي نويسند

دوست گرامي! اينگونه نيست كه مراجع تقليد و فقهاء، رساله و كتاب هاي اخلاقي نداشته باشند. زيرا اگر مقداري تحقيق كنيد، در مي يابيد كه از فقهاي سلف و گذشته و فقهاي معاصر كتاب هاي اخلاق به يادگار مانده است. حال يا خودشان اين رسايل اخلاقي و كتاب ها را تأليف كرده اند يا اينكه از مباحث و درس اخلاق آنها جمع آوري و پياده شده است.

- نكاتي براي توضيح بيشتر مسأله:

1- در تأييد كلام شما بايد بگوييم كه هم در مسايل شرعي بايد به فقها مراجعه كنيم و هم در مسايل اخلاقي و ديگر مسايلي كه در تخصص فقها مي باشد.

 الف: روايتي در مورد مراجعه در مسايل شرعي:

بر اساس روايات، علما و فقها و ولي فقيه جامع الشرايط در زمان غيبت حضرت بقيه الله به عنوان نيابت عام از سوي امام زمان(ع) براي بيان و اجراي احكام شرعي مأموريت دارند. در اين باره تنها به ذكر دو روايت اكتفا ميشود:

 «مَنْ كَانَ مِنْكُمْ مِمَّنْ قَدْ رَوَى حَدِيثَنَا وَ نَظَرَ فِي حَلَالِنَا وَ حَرَامِنَا وَ عَرَفَ أَحْكَامَنَا فَلْيَرْضَوْا بِهِ حَكَماً فَإِنِّي قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَيْكُمْ حَاكِماً فَإِذَا حَكَمَ بِحُكْمِنَا فَلَمْ يَقْبَلْهُ مِنْهُ فَإِنَّمَا اسْتَخَفَّ بِحُكْمِ اللَّهِ وَ عَلَيْنَا رَدَّ وَ الرَّادُّ عَلَيْنَا الرَّادُّ عَلَى اللَّهِ وَ هُوَ عَلَى حَدِّ الشِّرْك»(1)

كسي كه از شما احاديث ما را روايت ميكند. در حلال و حرام ما صاحب نظر است. احكام ما را ميداند، بايد او را به عنوان حاكم بپذيريد. ما او را حاكم بر شما قرار داديم، پس هر گاه به حكم ما حكم كرد و شما حكم او را نپذيرفتيد، حكم خدا را سبك شمردهايد و ما را رد نمودهايد. ردّ ما ردّ خداوند و در حد شرك به خدا است.

ب: روايتي در مورد مراجعه در مسايل اخلاقي و ديگر مسايل:

حضرت ولي عصر در يكي از توقيعات خود از فقها به عنوان حجتهاي خود ياد كرد.

«وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِم‏»(2)

در اين نامه حضرت ولي عصر به اسحاق بن يعقوب فرمود: " در مورد رويدادهاي زمان (مسايل سياسي و اجتماعي، فقهي و فرهنگي و غير آن) به راويان‏ حديث‏ها( حديث شناسان و آگاهان به احكام خدا و دستورهاي الهي) رجوع كنيد، زيرا آنان حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر آنان هستم.

2- اما نام برخي از كتاب هاي اخلاقي كه از بزرگان بدست ما رسيده است از قرار زير است:

* در محضر بهجت(ره)، 3 جلد، نويسنده: محمد حسين رخشاد.

* شرح چهل حديث، نويسنده: امام خميني(ره).

* اخلاق، نويسنده: سيد عبد الله شبر، ترجمه محمدرضا جباران.

* اخلاق در قرآن، نويسنده: ناصر مكارم شيرازي.

* اصول اخلاق اجتماعي اسلام از منظر امام خميني(ره)، نويسنده: ابوالفضل هدايتي.

پي نوشت ها:

1. شيخ كليني، كافي، تحقيق علي أكبر غفاري، تهران، دار الكتب الإسلامية، چاپ چهارم، 1365 ش. ج 1، ص 67، ح10.

2. شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمه، ناشر اسلاميه. ج 2، ص 484