پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.
منظور از شيريني قرآن چيست؟
لازم است ابتدا از حالت غفلت خارج شويم و سپس امراض قلبي و روحي خود را بوسيله آيات شفا بخش قرآن و عمل به فرامين آن درمان نماييم.

منظور از شيريني قرآن چيست؟ من قرآن مي خوانم و تدبر در آيات نيز دارم، ولي براي من شيرين نيست؟

مي خواهم براي من توضيح دهيد كه اولا شيريني قرآن چيست و دوما چيكار كنم قرآن براي من نيز شيرين شود

وقتي غذاي شيريني تناول مي كنيم ممكن است به دو علت شيريني آن غذا را درك نكنيم.

عامل اول اختلال در حس چشايي به سبب بيماري است و عامل دوم غفلت از غذاي شيرين و توجه و تمركز روي مسئله اي غير از آن است.

 قرآن كريم نيز غذاي روح انسان است و دو عامل مذكور باعث عدم درك شيريني اين غذا مي گردد.

عامل اول كه ناشي از بروز بيماري است باعث اختلال در حس چشايي مي گردد. چنانكه براي شخص سرماخورده، غذاي خوشمزه نيز بي مزه به نظر مي رسد. روح انسان نيز همانند جسم آن ممكن است دچار بيماري ها گردد و همين امراض قلبي و روحي باعث بي مزه شدن قرآن و بلكه تلخ مزه شدن آن مي گردد. خداوند متعال در قرآن كريم مي فرمايد:

« وَ إِذا ما أُنْزِلَتْ سُورَةٌ فَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ أَيُّكُمْ زادَتْهُ هذِهِ إيماناً فَأَمَّا الَّذينَ آمَنُوا فَزادَتْهُمْ إيماناً وَ هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ (*) وَ أَمَّا الَّذينَ في‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَي رِجْسِهِمْ وَ ماتُوا وَ هُمْ كافِرُونَ » (1)

 «و هنگامي كه سوره‏اي نازل مي‏شود، بعضي از آنان (به ديگران) مي‏گويند: «اين سوره، ايمان كدام يك از شما را افزون ساخت؟!» (به آنها بگو:) اما كساني كه ايمان آورده‏اند، بر ايمانشان افزوده و آنها (به فضل و رحمت الهي) خوشحالند. (*) و امّا آنها كه در دلهايشان بيماري است، پليدي بر پليديشان افزوده و از دنيا رفتند در حالي كه كافر بودند.»

آيات قرآن مانند دانه‏هاي حيات بخش باران است، كه در باغ سبزه رويد و در شوره‏زار خس! آنها كه با روح تسليم و ايمان و عشق به واقعيت به آن مي‏نگرند، از هر سوره، بلكه از هر آيه‏اي، درس تازه‏اي فرا مي‏گيرند كه ايمانشان را پرورش مي‏دهد و صفات بارز انسانيت را در آنها تقويت مي‏كند.

ولي كساني كه از پشت شيشه‏هاي تاريك لجاجت و كبر و نفاق به اين آيات مي‏نگرند نه تنها از آنها بهره نمي‏گيرند، بلكه بر شدت كفر و عنادشان افزوده مي‏شود. كه ان شاء الله مورد اول درباره ما و شما صدق نمي كند

اما عامل دومي كه باعث عدم درك حلاوت و شيريني آيات قرآن مي گردد «غفلت» است. همانطور كه هنگام تناول نمودن غذايي شيرين، اگر حواس ما متوجه جاي ديگري باشد شيريني و طعم لذيذ غذا را درك نمي كنيم هنگام تلاوت قرآن نيز اگر متوجه جاي ديگري باشيم شيريني و حلاوت قرآن را درك نمي كنيم. اگر فكر و حواس ما و هم و غم ما متوجه جذابيت هاي دنيا و دلبستگي هاي مادي دنيوي گردد، ديگر توجهي به آيات قرآن كريم نداريم. چنانكه خداوند متعال فرموده:

« بَلْ قُلُوبُهُمْ في‏ غَمْرَةٍ مِنْ هذا وَ لَهُمْ أَعْمالٌ مِنْ دُونِ ذلِكَ هُمْ لَها عامِلُون»(2)

 «ولي دلهاي آنها از اين نامه اعمال (و روز حساب و آيات قرآن) در بي‏خبري فرورفته و اعمال (زشت) ديگري جز اين دارند كه پيوسته آن را انجام مي‏دهند»

«غمره» از ريشه «غمر» گرفته شده و به آب زيادي كه زير خود را مي پوشاند «الغمر» گفته مي شود.(3) غفلت از آخرت و توجه و دلبستگي به دنيا نيز همچون غباري است كه قلب و روح انسان را مي پوشاند و حجابي مي گردد كه انسان را از درك لذت هاي معنوي محروم مي سازد.

بنابراين اگر بدنبال درك حلاوت قرآن هستيم لازم است ابتدا از حالت غفلت خارج شويم و سپس امراض قلبي و روحي خود را كه منشأ اصلي آن حب دنيا و فريفته شدن به لذت هاي زودگذر دنيوي است را بوسيله آيات شفا بخش قرآن و عمل به فرامين آن درمان نماييم.

در پايان لازم به ذكر است كه چنانكه گفتيم قرآن كريم غذاي روح انسان است و لذا شيريني و حلاوت آن از جهت كيفيت همانند شيريني غذاي جسم نيست. بلكه لذت هايي روحاني همچون آرامش و نشاط روحي و ... را در بر دارد.

عامل ديگري هم مي توان اضافه كرد كه احتمالا راجع به شما صادق باشد اين است كه انسان اگر معناي كلامي را متوجه نشود از آن سخن هم لذت نمي برد. ظاهرا شما هم با معنا و تفسير و منظور آيات آشنايي نداريد از اين جهت لذت نمي بريد از اين رو ما توصيه مي كنيم كه هر روز چند آيه كوتاه در كنار تفسير مطالعه بفرماييد و در آياتي كه مطالعه كرديد تفكر كنيد مطمئن باشيد روز به روز بر علاقه شما افزوده خواهد شد. براي اين كار مي توانيد از تفسير نمونه تاليف آيت الله مكارم و يا تفسير نور آقاي قرائتي استفاده كنيد.

پي نوشت ها:

1. توبه(9) آيه 124-125.

2. مؤمنون(23) آيه 63.

3. راغب اصفهاني، حسين بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، لبنان، دار العلم، 1412ق، ص 614.

-