پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.
منشأ حدیث چیست ؟
حدیث، در لغت به معنای هر چیز نو و تر و تازه است اما درباره إصطلاح حدیث كه شایع ترین اصطلاح در علم حدیث است، باید بگوییم

سلام و عرض خسته نباشی حدیث از چه چیز و كجا نشأت می گیرد ؟

پرسشگر گرامی با سلام و سپاس از ارتباطتان با مركز ملی پاسخگویی به سوالات دینی

حدیث، در لغت به معنای هر چیز نو و تر و تازه است (1) و بر این اساس، به شخص كم سن و سال «حدیث السن» گفته می شود.

واژه حدیث، با توجه به عنصر معنایی خود (تری و تازگی داشتن) دو كاركرد لغوی دارد كه عبارت ند از گفتار و رخداد.

به گفتار از آن جهت حدیث می گویند كه به جهت صدور تدریجی هر بند و بخش آن نسبت به گذشته از تری و تازگی برخوردار است.

و إطلاق حدیث به رخدادها نیز به دلیل صدور تدریجی و نو به نو شدن آن ها در مقایسه با رویدادهای پیشین است.

اما درباره إصطلاح حدیث كه شایع ترین اصطلاح در علم حدیث است، باید بگوییم كه درباره حوزه و دامنه مفهومی آن از جهات مختلف اختلاف شده است؛ اما تعریفی كه به نظر ما جامع همه آن ها می باشد، عبارت است از:

«گفتار غیر قرآنی خداوند، معصومان [أعم از پیامبر (ص) و ائمه (علیهم السلام) و حضرت زهرا (س)]، صحابه، تابعان و حكایت فعل و تقریر ایشان».

با توجه به مقدمه مذكور، باید بگوییم از آن جا كه عنصر معنایی حدیث با كردار، گفتار و تقریر رسول خدا (ص) گره خورده است، بسیار طبیعی است كه پیدایش حدیث را همزمان با آغاز رسالت آن حضرت بدانیم؛ هر چند به دلیل شرایط زمانی و محدودیت های موجود در دوران سیزده ساله مكه، كم تر می توان نشانی از اهتمام به حدیث یافت؛ زیرا توجه مسلمانان در آغازین روزهای بعثت به آشنایی با اصل رسالت و معارف بنیادین اسلام و چگونگی مقابله با مشركان معطوف بوده است و با هجرت پیامبر (ص) به مدینه و تشكیل حكومت اسلامی، فضای مناسب برای توجه دادن مسلمانان به ارزش حدیث در كنار قرآن فراهم آمد. از این رو، آنچه در تاریخ از اهتمام رسول خدا (ص) و مسلمانان به ثبت و نشر حدیث گزارش شده، بیش تر ناظر به همین دوره است.

اما بعد از رحلت پیامبر (ص) بی مهری ها و مخالفت های زیادی نسبت به حدیث پیامبر (ص) انجام گرفت و با ممانعت خلفا با كتابت حدیث، صدمات جبران ناپذیری به این میراث فرهنگی مسلمانان وارد آمد.

پس از رحلت پيامبر (ص)، متأسفانه اين منبع سرشار اسلامي از سوي گردانندگان‏ دستگاه خلافت مورد بي‏مهري قرار گرفت و حتّي سوزانده شد. اين سياست تا زمان خلافت عمر بن عبدالعزيز، يعني اواخر قرن نخست هجري دنبال شد. در نتيجه، فضاي فرهنگي جامعه اسلامي از عطر روح ‏بخش سخنان رسول خدا (ص) و جانشينان آن حضرت تهي گشت.

منع كنندگان از نقل و تدوين حديث براي توجيه سياست خود، گاه مسئله بيم اختلاط احاديث با آيات قرآن، و گاه بيم رها كردن قرآن و اشتغال به غير آن را مطرح مي‏كردند؛ ولي عملكرد و حتي سخنان آنان، بيانگر اين است كه انگيزه اصلي آن ها از منع نقل و كتابت حديث، صرفاً يك انگيزه سياسي بود و مرتبط با مسائل حكومتي مي‏شد.

در مقابل مكتب خلافت، مكتب امامت همواره سعي در نشر احاديث پيامبر (ص) به‏ عنوان ميراثي گران قدر داشت و بر تدوين و كتابت آن براي بهره ‏برداري آيندگان تأكيد مي‏ورزيد. از این رو، تاریخ حدیث شیعه تا عصر رسالت و امامت از اتصال كاملی برخوردار بوده و هیچ حلقه ای از آن نیفتاده است. گرد آورندگان جوامع حدیثی اولیه اهل سنت، احادیث را بر اساس سنت شفاهی فراهم آوردند. در حقیقت، بخاری و مسلم از روی شنیده های روایی كه از طریق اساتید به آن ها منتقل شد، به تدوین صحیحین پرداختند؛ اما گردآورندگان جوامع اولیه حدیثی شیعه، با سنت مكتوب رو به رو بوده اند كه ما آن را به عنوان اصول اربعمأة (چهار صد اصل) می شناسیم و این، از اختصاصات تاریخ حدیث شیعه است. (2)

 

پی نوشت ها:

1. فراهيدي، خليل بن احمد، كتاب العين، قم، نشر هجرت، 1410ق، ج ‏3، ص 177.

2. برای مطالعه بیش تر ر.ك: نصیری، علی، آشنایی با علوم حدیث، قم، مركز مدیریت حوزه علمیه قم، 1382ش، فصل اول تا چهارم