پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.
آیا در رابطه با تربیت فرزند، تنبیه بدنی فرزند بطور كامل و كلی منع شده؟
مطالبی را در قالب نكات زیر تقدیم می داریم: 1- ... 2- ...

 

آیا در رابطه با تربیت فرزند، تنبیه بدنی فرزند بطور كامل و كلی منع شده یا گاهی اوقات می تواند بكار رود؛ زیرا در تربیت قدیم، تنبیه بدنی و به نظر می رسد گاهی بسیار مفید بوده است ؟

مطالبی را در قالب نكات زیر تقدیم می داریم:

1. با مطالعه در‏ سيره معصومان (عليهم السلام) و زندگي آنها، موردي يافت نمي­شود كه آن بزرگواران يكي از فرزندان خود يا ديگران را تنبيه بدني كرده باشند. اما اينكه چرا معصومان (عليهم السلام) تنبيه را در مواردی جايز دانسته اند، به اين دليل است كه دست مربي و والدين در امر تربيت بسته نباشد و احياناً اگر بر اثر قصور يا تقصير در امر تربيت كار به جايي رسيد كه لازم بود براي جلوگيري از تخلف كودك و يا وادار كردن او به كار لازمي، نياز به تنبيه باشد، بتوانند از اين راه استفاده كنند. البته اين جواز، همراه با محدوديت­هايي است. در روايات، تنها در موارد سرنوشت ساز- نه براي هر عملي كه از كودك سر مي­زند و احياناً مورد پسند والدين نمي­باشد- اجازه داده شده است كه والدين از شيوه تنبيه بدني استفاده كنند؛ آن هم محدود و  به گونه­اي كه آسيبي به كودك وارد نگردد و بدنش سرخ و كبود و زخمی نشود، و صرفاً در جهت بازداشتن او از  كار خطرناكي كه انجام مي دهد، آن هم در مرحله آخر ،كه راهي جز تنبيه باقي نمانده باشد. اما بايد ديد كه حدود تنبيه بدني تا كجاست؟ و پدر و مادر تا چه مقدار و با چه وسيله اي مي­توانند كودك را تنبيه كنند؟ آيا آنان مجاز هستند كه با چوب يا شلاق، وحشيانه كودكان را به اصطلاح خود ادب و در حقيقت شكنجه كنند و بدن آنها را كبود و زخمي نمايند. آيا والدين اجازه دارند در هر سني كودك را تنبيه بدني كنند؟ آيا مي­توانند هرگاه كه از نافرماني فرزندانشان به خشم آمدند، ديوانه وار به جان كودكان معصوم بيافتند و علاوه بر دشنام و ناسزا گويي، آنها را به باد كتك بگيرند؟ بي ترديد پاسخ منفي است و چنين تصوري كه برخي از والدين ناآگاه درباره تاديب و تربيت فرزند خود دارند به كلي غلط است.

2. متأسفانه، تربيت در نظر بيشتر والدين، چيزي جز تنبيه نيست؛ از آثار تربيتي گذشتگان نیز بدست مي آيد كه آنان تنبيه، به ويژه بدنی را اساسي ترين و نخستين عامل تربيت مي دانستند. و بيش از هر عامل ديگر از آن استفاده مي كردند. و معتقد بودند كه روح شيطاني در كالبد بزهكاران و خلافكاران حلول كرده است. و جز با سخت ترين تنبيه از كالبد آنان خارج نمي­گردد. غزالي مي­گويد: معلم مي­تواند با ابزار ترس، كودك را ادب نمايد و اگر مؤثر نيفتاد، او را با شلاق ادب آموزد. مربيان غربي نيز تنبيه را اصيل ترين عامل تربيت مي­دانستند. داروين، آدمي را جنايت كار فطري مي­دانست و معتقد بود كه كودك و نوجوان روح حيواني دارند و بايد مانند چهار پايان تنبيه شوند، تا ادب و اخلاق بياموزند؛ در حالی كه واژه تربيت در واقع به معناي تعليم دادن يا پرورش، شامل مجموعه اي از روش هاي مثبت و منفي است. وقتي كودكان خود را تربيت مي كنيد، به آنها مي آموزيد كه چطور رفتار كنند.

3. تنبيه بدني كودكان به عنوان پديدهاي تاريخي كه از ديرباز در تمامي جوامع و فرهنگهاي مختلف، اشكال گوناگوني از آن وجود داشته و حتي اكنون هم در جوامع متعددي امري رايج و متداول بوده و حتي در برخي از متون ديني مربوط به مذاهب و اديان مختلف، انجام آن مجاز شمرده شده، اكنون مدتهاست كه به عنوان اقدامي مغاير با حقوق بشر در نظام بين المللي حقوق بشر به رسميت  شناخته شده است و تحت عناويني نظير، نقض حقوق كودك، خشونت عليه كودكان، نقض حقوق بشر و...در نظام بين المللي حقوق بشر منع و محكوم ميشود.

4. تنبيه گرچه اثر فوري دارد و به عنوان يك عامل بازدارنده ممكن است كودك را از ارتكاب كارهاي زشت و از ادامه ي تخلف بازدارد ولي معمولاً كودك را نسبت به زشتي كار، آگاه نميسازد و انگيزه­هاي دروني را تغیير نمي­دهد و به تغيير دروني رفتار  نمي­انجامد. كودكي كه از ترس تنبيه دست به كاري نمي­زند، ممكن است در خلوت آن كار را انجام دهد، يا پنهان كاري كند؛ علاوه بر اين، تنبيه تنها به كودك مي­گويد كه چه كاري را نبايد انجام دهد، اما رفتار درست را به او  ياد نمي­دهد. مثلاً تنبيه ممكن است پرخاشگري كودك شما را كنترل كند، اما به او ياد نمي­دهد كه چگونه دوستانه رفتار كند. بنابراین تنبیه گاهی اصلاً اثر تربيتي ندارد، گذشته از اين كه اثرات منفي زيادي نيز بر روح و روان كودك باقي ميگذارد. اصول تربيت اقتضا ميكند كه آدمي عمل خلاف را نه از ترس تنبيه، بلكه به صرف خلاف بودن آن مرتكب نشود و تنها براي اين كه وجدانش از ارتكاب به گناه مبرا باشد، از انجام آن سر باز زند. پس تنبيه، در درازمدت عملاً رفتار تنبيه شده را از خزانه ي رفتار حذف نميكند و توفيق موقتي آن به بهاي گزاف كاهش كارآمدي كلي فرد تمام ميشود. چنين به نظر ميرسد كه «تنبيه» صرفاً رفتار ناشايست را پس ميزند و زماني كه ديگر تهديد تنبيه وجود نداشته باشد، نرخ پاسخ، به ميزان اوليه باز ميگردد. بنابراين، گرچه تنبيه اغلب خيلي مؤثر به نظر ميرسد، اما در واقع اثري ناپايدار برجاي ميگذارد و در درازمدت بيتأثير است.

5. با این وصف، توصیه می شود به جای تنبیه بدنی، به روش های جایگزین روی بیاورید؛ روش هایی مانند: فرستادن كودك به اتاقش، بي اعتنايي به كودك(قهر كردن با كودك)، ناديده گرفتن(بي توجهي)، تغيير محيط، تذكرِ تلويحي، عتاب(تهديد)، حذف پاداشها و امتيازها(جريمه) و... .برای مطالعه بیشتر می توانید كتابهای زیر را مطالعه كنید:

1- حسيني، داوود، جايگاه تشويق و تنبيه در اسلام، قم، مركز پژوهشهاي صدا و سيما،1381.

2- دهنوي، حسين، نسيم مهر، ج1، قم، انتشارات خادم الرضا(ع)، چاپ شانزدهم، 1385.

3- مجوزي، عبدالله، چرا تنبيه ؟،تهران، انتشارات سازمان انجمن اولياء و مربيان، چاپ ششم، 1379.

4- همتی، مجید، تنبیه آری یا خیر؟، قم، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)، چاپ اول، 1387