پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.
تاثير گذاري بيشتر در كلام طرف مقابل مخصوصا در دوران نامزدي
جهت آمادگي و زمينه سازي مناسب براي زندگي زناشويي خود در آينده مطالعاتي داشته باشيد كه در اين باره چند كتاب معرفي خواهد شد.

در مورد تاثير گذاري بيشتر در كلام طرف مقابل مخصوصا در دوران نامزدي توضيحاتي را مي خواستم بفرماييد؟

   پرسشگر گرامي در وهله اول توصيه من به شما اينست كه جهت آمادگي و زمينه سازي مناسب براي زندگي زناشويي خود در آينده مطالبي در باره ارتقاء رضايتمندي زناشويي، غني سازي روابط بين زوجي، مديريت روابط زناشويي، مهارتهاي زندگي كه مهارتهاي ارتباطي از جمله آنها است، تفاوتهاي جنسيتي، و تفاوت هاي نگرش مرد و زن نسبت به موضوعات مختلف، مطالعاتي داشته باشيد كه در اين باره چند كتاب معرفي خواهد شد.

1- يكي از موضوعاتي كه در غني سازي روابط بين زوجي خواهيد خواند، پيرامون قاعده «ذهن خواني ممنوع» است. توضيح اينكه ذهن خواني كه منشاء يكي از اختلافات عمده در رابط بين زوجي و حتي روابط اجتماعي است به معني اينست كه زن و شوهر دليل كار ديگري را بايد از خود او بپرسند و از ذهن خواني طرف مقابل كه خطا است بپرهيزند در بسياري از موارد زن و يا شوهر عملي انجام مي دهند و يا حرفي مي زنند كه طرف ديگر با توجه به افكار اتوماتيك منفي كه در ذهن دارد آن را اشتباه تفسير مي كند و همين موضوع باعث بسياري از مشكلات در روابط اجتماعي نيز ميگردد. مثلا وقتي شخص از كنار دوستش مي گذرد و دوستش به او سلام نمي كند و يا جواب سلامش را نمي دهد، با خود مي گويد كه حتما از دست من ناراحت است و سپس مي گويد خيلي بيجا كرده كه ناراحت است و..... و فردا با او بسيار بد برخورد مي كند و اين چرخه ادامه پيدا مي كند و شيطان نيز در آن مي دمد تا كار به يك بحران تبديل شود.

2- قاعده ديگر اصل «توقع بيجا ممنوع» است، خانواده درمانگران اعتقاد دارند كه بسياري از اختلافات و مشاجرات بيم زوجي و خانوادگي براثر توقعات بيجا و غير قانوني زن و شوهر از يكديگر است. اكثر اختلافات زناشويي ريشه در توقعات نابجاي زن و شوهر از همديگر دارد، طوري كه  برخي خانواده درمانگران دعواي زناشويي را جنگ توقعات مي دانند. لذا سعي كنيد در زندگي هيچ توقعي از همديگر نداشته باشيد و كارهايي را كه براي همسرتان مي كنيد را به حساب خدا بگذاريد و پاداش كارتان را از او طلب كنيد. كمترين اثر اين كار اينست كه در مقابل محبتي كه طرف مقابل در حق شما ميكند از او سپاسگذاري گرمي مي كنيد و اين موجب گرمتر شدن كانون زندگي تان مي گردد. در حالي كه اگر توقعي باشد در مقابل محبت طرف مقابل به جاي سپاسگذاري، ناراحت مي شويد و با خود مي گوييد« تازه وظيفه اش را انجام داده آنهم بطور ناقص!».

3- اصل ديگر در روابط زناشويي و خانوادگي كه اصلي مهم در امور تربيتي نيز مي باشد« تفكيك قائل شدن و جداسازي بين رفتار سوء فرد و ارزش نهادن به ذات شخص است. يعني وقتي شخصي كار ناپسندي انجام مي دهد بلافاصه به شخصيت او هجوم نبريم. بلكه به او بگوييم كه من ذات تو را دوست دارم. اما اين رفتارت را نه، دليل اين اصل اينست كه حمله به شخصيت و ذات فرد بلافاصله او را وادار به جبهه گيري در برابر ما ميكند، و او ديگر هيچ گونه حرفي را از ما نمي پذيرد. پس در مورد رفتارهايي كه از جانب همسر يا هر شخص ديگري شما را آزار مي دهد، سعي كنيد بدون زير سوال بردن شخصيت فرد و تنها با اشاره به رفتار آزار دهنده، به طرف مقابلتان باز خورد دهيد به طور مثال: همسرتان در زماني كه نياز به توجه او داريد به شما توجه نمي كند و شما از اين رفتار او بسيار عصباني و ناراحت مي شويد. راه حل درست در اين موقعيت اين است كه در فرصتي مناسب كه طرفين شرايط روحي مناسبي داريد و مشغول كار ديگري نيستيد با هم به صحبت بنشينيد و براي همسرتان توضيح دهيد كه من از فلان رفتارت آزرده خاطر شدم. لطفاً در بيان بازخورد ها، توجه داشته باشيد كه موارد را تعميم ندهيد و به صورت كلي بيان نكنيد. به طور مثال: تو هميشه دير به خانه مي آيي. تو هيچ وقت زود به خانه نمي آيي و رفتارت مرا عصبي مي كند. استفاده از اين جملات بيشتر به ارتباطات شما لطمه وارد مي سازد. به شخصيت طرف مقابلتان توهين نكنيد و رفتار و شخصيتش را از هم تمييز دهيد. در بازخوردهايتان از قضاوتهاي ارزشي استفاده نكنيد و دليل رفتار همسرتان را پيش از آن كه خودش توضيح دهد پيش بيني نكنيد و از پيش داوري و تفسير بپرهيزيد و از خودش بخواهيد كه دليل رفتارش را توضيح دهد و درموردش به تفسير بپردازد. به اين صورت مي توانيد يك بحث و گفتگو انتقادي و در عين حال مودبانه با هم داشته باشيد به جاي اينكه احساساتتان را سركوب كنيد و يا آن قدر آن ها را انباشته كنيد كه تبديل به يك انبار باروت شويد و با نهايت خشم، جبهه گيري و .... احساستان را بيان كنيد.

4- اصل ديگري كه مي تواند به تلطيف روابط زناشويي كمك بسيار نمايد تغيير ضمير «تو» به ضمير «من» در مكالمات است، مثلا وقتي همسرتان بدون اطلاع شما به خانه همسرش رفته، وقتي برمي گردد به او نگوييد كه: تو كار اشتباهي كردي كه بدون اجازه ي من به خانه مادرت رفتي؛ بلكه بگوييد من از اينكه در خانه تنها بودم ناراحت شدم، و يا مثلا: من نيز دوست داشتم كه با هم به خانه مادرت برويم و يا مثلا از اينكه آمدم و ديدم كسي خانه نيست متاثر شدم، دوست دارم كه با من هماهنگي كني و.....علاوه بر اين شما مي توانيد جملات خودتان را به جاي اينكه به صورت منفي بيان كنيد به صورت مثبت بيان كنيد به طور مثال اگر از رفتار همسرتان كه دير به منزل آمده ناراحت هستيد، بهتر است اين گونه بيان كنيد كه: من دوست داشتم تو زودتر به منزل مي آمدي. البته مي توانيد وقتي اوضاع روحي هر دوتان بهتر شد ناراحتي خود را به او ابراز كنيد ولي فراموش نكنيد كه ابراز  ناراحتي با نق زدن و دعوا و مرافعه راه انداختن فرق دارد و مثلاً شما مي توانيد به همسرتان بگوييد من ناراحت شدم كه تو دير به خانه آمدي.

5- ميز گردي جهت گفتگو: شما مي توانيد ساعاتي از هفته را به اين موضوع اختصاص دهيد تا با همسرتان درباره مسايل و رفتارهايي كه باعث مي شود هر كدام از شما را ناراحت كند بحث كنيد و با يكديگر به بررسي راه حل هاي آن بپردازيد.

6- حرف همسرتان را به زبان خود تان خلاصه كنيد و براي او بازگويي نماييد تا او و شما بدانيد كه مسئله را خوب متوجه شده ايد. زيرا بسياري از مشكلات زناشويي ريشه در سوء تفاهم دارد يعني شوهر يك چيز مي گويد و زن چيز ديگري از آن برداشت مي كند. يكي از متخصصين مهارتهاي ارتباطي ميگويد وقتي همسرتان سعي دارد احساسش را با شما در ميان بگذارد سعي كنيد سخن او را با عبارات خود خلاصه كنيد تا بدانيد منظور او را فهميدهايد و بعد از او سوال كنيد آيا درست ميگويم. در اين شرايط هر دو به حرفهاي يكديگر گوش فرا ميدهيد. سعي كنيم از اين قانون سود ببريم و بپذيريم كه گوش دادن به حرفهاي همسر از اهميت ويژهاي برخوردار است.

7- تا جايي كه امكان دارد از كلمات «هميشه و هرگز» استفاده نكنيد. مثل اينكه ميگوييد: «هيچوقت دست به سياه و سفيد نميزني» و يا «هميشه غير منطقي عمل مي كني» زيرا از يك سو واژههاي «هرگز و هميشه» بيش از اندازه قدرتمند هستند و بيآنكه لازم باشد طرف مقابل را به موضع گيري در مقابل شما وادار مي سازند، و از سويي بسيار ضعيف هستند، زيرا طرف مقابل مي تواند به راحتي آنها را به چالش كشيده و بطلان آنها را آشكار سازد و در مقام تكذيب آن دليل بياورد، البته مردم وقتي از اين كلمات استفاده ميكنند، ميخواهند بگويند از اين موضوع به شدت ناراحت هستند و بيشتر قصد تاكيد دارند و ميخواهند مطمئن شوند كه طرف مقابلشان متوجه موضوع شده است. ولي نميدانند كسي كه فقط دو سه بار اشتباهي را مرتكب شده است چقدر از اين موضوع ناراحت ميشود.

و اما معرفي چند كتاب:

1- كتاب «مديريت روابط زناشويي» كه توسط دكتر يونسي نوشته شده بسيار مفيد است چه آنكه ايشان تجارب باليني بسيار ارزشمندي در امر مناقشات بين زوجي و خانوادگي دارد و از اين تجارب در امر نگارش كتاب فوق كمك گرفته است.

2- كتاب «تحكيم خانواده» كه شامل آيات و روايات بسيار زيبا و كاربردي در مورد تحكيم خانواده است، اين مجموعه توسط آيت الله ري شهري گردآوري شده و انتشارات علمي و فرهنگي دارالحديث و دفتر نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها آن را به چاپ رسانده است.

3-  كتاب «رضايت مندي از زندگي» كه توسط دكتر پسنديده تاليف شده و انتشارات علمي و فرهنگي دارالحديث آن را به چاپ رسانده است.