پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.

پرسشگر محترم همان طور كه فرموده ايد حضرت زهرا و امامان عليهم السلام الگوهاي ما هستند و ما بايد به اين الگوها اقتدا كنيم و در اقتدا بايد اول به عمل الگو يقين داشته باشيم تا به او اقتدا كنيم. با اين مبنا چگونه با رواياتي كه يقيني نيستند و مخالفتي هم با مباني ندارند، رفتار كنيم؟

پرسشگر محترم در باره رفتار الگوهاي ديني روايات قطعي و متواتر فراوان است كه ما را راهنمايي مي كند و مسير را براي ما روشن مي كند. در كنار آنها رواياتي هم هست كه قطعي و يقيني نيستند و در صورتي بايد به آن روايات بها دهيم كه با مباني برگرفته از روايات قطعي، منافات نداشته باشند.

اين روايات را بايد در آن راستا معنا كرد و با توجه به آن مباني به مقصود معصوم پي برد و به او اقتدا كرد.

با اين توجه روايتي راکه ذکر کردید از باب مثال بررسي مي كنيم:

حضرت زهرا در محضر پدر نشسته كه مردي نابينا وارد مي شود و حضرت خود را مي پوشاند و از حضور پدر فاصله مي گيرد و به اطاق ديگر مي رود و در جواب پدر كه مي فرمايد او نابينا است و شما را نمي بيند، مي گويد من كه نابينا نيستم و او نمي بيند. اما بو را كه استشمام مي كند و نمي خواهم بوي مرا استشمام كند. (1)

اولا اين روايت در بيانات پيامبر سابقه دارد. بنا بر روايت روزي ابن ام مكتوم به محضر پيامبر رسيد در حالي كه دو نفر از همسرانش نزد او بودند. حضرت به آن دو فرمود: برخيزيد و به اطاق برويد. آن دو گفتند: او نابينا است و ما را نمي بيند. حضرت فرمود: شما كه نابينا نيستيد و او را مي بينيد. (2)

ثانيا ما نبايد فوري از اين حديث برداشت كنيم كه از نظر اسلام و الگوهاي آن زنان بايد كنج خانه ها بنشينند و مردي آنها را نبيند و آنها هم مردي را نبينند و از اجتماع بريده باشند و ... .

اين برداشت مخالف با مباني قرآني و با سيره قطعي معصومين و حضرت زهرا است.

ثالثا اين روايت و روايات ديگر به اين مضمون ناظر به فضيلتي استحبابي است و پيام متعالي، صحيح و بلندي دارند كه آن حفظ حريم و دوري از اختلاط و روابط فسادز است.

در بسياري از حيطه‏هاي اجتماعي، آموزشي، خدماتي، سياسي و اداري، زن مي‏تواند و شايسته است از اختلاط، هم‏نشيني و گفتگوهاي صميمي با مردان خودداري ورزد و از اين موارد غير ضروري، فسادخيز و فتنه‏انگيز اجتناب ورزد. اما مواردي هست كه مواجه شدن زن با مرد و سخن گفتن و ... لازم و ضروري است مانند ميدان كسب علم زنان از مرداني كه هم‏رتبه علمي آنان در بين زنان يافت نمي‏شود و بالعكس، يا مواجه شدن براي امر به معروف، نهي از منكر، تواصي به حق، تواصي به صبر و ... ترك چنين مواردي نه تنها خيريت و افضليت ندارد، بلكه مذموم است و از شمول حديث خارج مي‏باشد.

توجه به اين نكته دقيق لازم است كه كسب علم در اين سطح و يا امر به معروف و نهي از منكر در آن مرتبه، از قدرت و توان همه زنان بلكه مردان خارج است [و قدرت هم شرط وجوب مي‏باشد] و فقط بعضي زنان هستند كه به اين درجه از شاگردي يا استادي مي‏رسند و يا داراي قدرت امر به معروف و نهي از منكر هستند و براي اين تعداد كم، چون انجام وظيفه ملازم با مواجه شدن با مردان بيگانه و در منظر آنان واقع شدن است، اين ديدن و ديده شدن عيب نيست و ترك آن فضيلت نمي‏باشد. فضيلت براي اين عده حضور در اجتماع و مواجه با آن مردان براي افاده و استفاده يا امر به معروف و نهي از منكر است.

سخن حضرت زهرا(س) در مورد فضيلت خودداري زن از ديدن مردان و ديده شدن توسط آنان ناظر به ديدن و ديده شدن غالب افراد است كه ديدارها و ملاقات‏هايشان با شائبه‏هاي گناه و فساد همراه است و بهتر آن است كه حتي‏الامكان از اين ملاقات‏ها و نشست و برخاست‏ها و گفتگوها احتراز شود؛ اما اگر زناني محترمانه و با حرمت و كرامت در اجتماعي ظاهر شوند و به انجام اعمال صالح و مفيد اجتماعي بپردازند، گرچه لازمه چنين حضوري ديدن و ديده شدن توسط مردان بيگانه است، اما اين حضور بهتر از خودداري از آن است.

دختران شعيب با عفت و پاكدامني مورد تصريح خداوند، چوپاني مي‏كردند و در اجتماع با مردان مواجه مي‏شدند ولي حريم نگه مي‏داشتند و از اختلاط و نشست و برخاست و گفتگوهاي غير ضروري و هوس‏آلود اجتناب داشتند.

زنان پيامبر(ص) با مردان ديگر مواجه مي‏شدند و قرآن آنان را نهي نكرد. بلكه آداب و رفتار محترمانه را به آنان آموخت و آنان را از برج‏گونه ظاهر شدن و به ناز و كرشمه سخن گفتن نهي كرد و نه از مطلق خارج شدن از خانه و سخن گفتن با مرد نامحرم.

با توجه به مجموع ادله و روايات و سنت و سيره معصومان بخصوص سيره خود حضرت زهرا(س)، اسلام دعوت‏كننده به رعايت حريم و عفت و حيا در اجتماع توسط عموم و بخصوص زنان است و حضور عفيفانه و محترمانه زن را بر پرده‏نشيني و عزلت‏گزيني زن ترجيح مي‏دهد و زن و مرد را در برابر خدا، خود و اجتماع مسئول دانسته و به كسب علم و كمال و تعالي اجتماعي فرا خوانده است و اين هدف و غايت جز با حضور صحيح، محترمانه، عفيفانه و حريم‏دار زنان محقق نمي‏شود.

نكته تربيتي اين حديث از اهميت بسزايي بخصوص براي امروز جامعه اسلامي برخوردار است. حضرت مي‏خواهد به اين نكته توجه دهد كه نشست و برخاست‏هاي غير ضروري و هوس‏آميز، سخن گفتن و خوش و بش‏هاي بي‏حساب و غلط در بين زنان و مردان، اجتماع را فاسد مي‏كند و پرهيز از آن لازم و ضروري است و چون در غالب اين نشست و برخاست‏ها و خوش و بش‏ها زمام امر به دست زن است و مرد طالب و خواستار است كه از ايجاد آن ابتدائاً ناتوان مي‏باشد، پس بايد زنان را نسبت به آن هشدار داد و آنان را آگاه ساخت كه بهترين چيز براي خود آنان احتراز از اين گونه امور مي‏باشد.

آنچه اجتماع ما را امروز به شدت آزار مي‏دهد و منشأ بسياري ناهنجاري‏ها و فسادهاست، حضور لجام‏گسيخته و ولنگار زن در اجتماع است. آرمان انقلاب، ترويج حيا و عفاف در روابط اجتماعي زن و مرد بود. رژيم منحط شاهنشاهي حضور اجتماعي عروسك‏وار، مهيّج و هوس‏انگيز زن را در رأس برنامه‏هاي خود داشت و انقلاب اسلامي نه براي منع حضور زن بلكه براي تصحيح آن اقدام كرد و حضور عفيفانه زن را مطلوب شمرد. حضوري كه از چشم‏چراني، لذت‏جويي، روابط خارج از ضابطه و ولنگاري غربي‏مآب در آن خبري نباشد، ولي امروز مي‏بينيم اين شائبه‏هاي شيطاني در اجتماع فراوان شده است و آفات و پيامدهاي منفي آن مشهود همگان مي‏باشد.

كلام و رفتار زهراي اطهر(س) رهنمون به سوي عفت و حيا و پوشش است. اگر زنان از اختلاطهاي بيجا و غير ضروري و فسادانگيز با مردان بپرهيزند و به آنان هم اجازه چنين اختلاطهايي را ندهند، اگر در محيط كار بنا را بر رعايت حريم عفت، پوشيدگي، حيا و پاكدامني بگذارند و روابط را بر مبناي انجام وظيفه ديني و انساني و اجتماعي قرار دهند و جز در حد لازم و مفيد و صحيح با هم برخورد و ارتباط نداشته باشند، اگر امر به معروف و نهي از منكر، سفارش به حق و صبر، همياري و همكاري در انجام عمل صالح و سبقت‏جويي به سوي رضاي خدا چارچوب ارتباطهاي اجتماعي مردان و زنان باشد، در اين صورت حضور اجتماعي زن، عمل صالح و انسان‏ساز خواهد بود و در غير اين صورت، حضورش جز وزر و وبال خود و اجتماعش نيست و عواقب ناگواري به دنبال خواهد داشت. ما بايد امروز هم حضور زن را مشابه حضور وي در دوران انقلاب و دفاع مقدس و عرصه خدمت‏رساني بخواهيم و براي همرنگ شدن حضور امروز وي با حضور دوران انقلاب و دفاع مقدس و جهاد سازندگي كوشش كنيم.

اگر امروز كه فعاليت و حضور اجتماعي زن در اوج است و از جانب عموم منفي تلقي نمي‏شود، زنان و دختران جوان جامعه به مفهوم صحيح اين كلام نوراني توجه كنند و بر حفظ حريم عفت و حيا در حضور اجتماعي خويش پاي بفشرند، بركات بي‏شمار اين كلام را شاهد خواهيم بود و بسياري از نابساماني‏ها، فسادها و ولنگاري‏هاي خانمانسوز، عفت بربادده و هويت‏سوز رخت خواهند بست.

بنا بر اين احاديث غير قطعي را بايد در راستاي روايات و احاديث قطعي معنا كرد و نبايد فوري آنها را مخالف مباني انگاشت و كنار زد بلكه بايد با دقت، معناي صحيح و مطابق با مباني آنها را متوجه شد. 

پي نوشت ها:

1. قاضي نعمان مغربي، دعائم الإسلام، قاهره، دار المعارف، 1383ق، ج 2، ص 214.

2. كليني، كافي، تهران، اسلاميه، 1363ش، ج5، ص534.