پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.
نظر شما درمورد جمله زير از نهج البلاغه مي باشد :

كتاب ربكم مبينا حلاله وحرامه ... و بين مثبت في الكتاب فرضه ، معلوم في السنة نسخه؛

كتاب خداي تان در دست شماست ،در حالي كه حلال و حرام را بيان كرده و  روشن نموده و... بعض احكام در قرآن واجب گرديده و در سنت ناسخ آن آمده است.

در مورد اين كه نسخ به چند صورت واقع مي شود ، فقيهان گفته اند:

نسخ شدن حكمي كه در قرآن وجود دارد، به سه صورت متصور است:

1- حكمي كه به وسيله قرآن ثابت شده است، با سنت قطعي و حديث‏هاي متواتر يا اجماع قطعي كه كاشف از عقيده معصوم باشد، نسخ شود.

اين نوع نسخ از ديد عقل و نقل اشكالي ندارد . اگر در موردي چنين نسخي ثابت شود، بايد از آن پيروي نمود . اگر در موردي سنت متواتر و يا اجماعي محقق نيست،  نسخ، مورد قبول نخواهد بود، زيرا نسخ با خبر واحد ثابت نمي‏شود.

2- حكمي كه به وسيله قرآن ثابت شده است، به وسيله آيه ديگري كه ناظر بر آيه منسوخ بوده و حكم آن را بيان مي‏سازد، نسخ گردد. اين نوع نسخ نيز داراي اشكال و ايرادي نيست . آيه «نجوي» را از اين گونه نسخ مي‏دانند.

3- حكمي كه به وسيله قرآن ثابت شده است، با آيه ديگري نسخ شود، بدين گونه كه مفهوم آيه ناسخ هيچ گونه نظارت نسبت به مفهوم آيه منسوخ نداشته باشد . به ظاهر و به طور صريح آن را بيان نكند، بلكه تنها اختلاف و تضادي كه در مفهوم اين دو مشاهده مي‏شود، ما را به وجود چنين نسخي هدايت كند . ناسخ بودن آيه متأخر و منسوخ بودن آيه متقدم را نشان دهد.

تحقيق و بررسي نشان مي‏دهد كه اين گونه نسخ در قرآن وجود ندارد، زيرا قرآن مجيد هر نوع تنافي و اختلاف را از خود نفي مي‏كند.

عده زيادي از علماي تفسير و غير تفسير در معاني آيات دقيقا تأمّل نكرده‏ و در نتيجه چنين پنداشته‏اند كه در ميان بخشي از آيات قرآن تعارض و اختلاف وجود دارد . آيه متأخر را ناسخ آيه متقدم دانسته‏اند تا از اين طريق منافات و تضاد خيالي را در ميان اين گونه آيات حل كنند. بعضي  دامنه  تضاد و تنافي را چنان توسعه داده‏اند كه حتي در ميان دو آيه عام و خاص و يا مطلق و مقيد كه در واقع يكي مبيّن و مفسر آن ديگري است و هيچ اختلافي در ميان شان نيست، اختلاف و تنافي احساس نموده و در همه اين موارد ملتزم به نسخ شده‏اند.(1)

بنا بر اين ممكن است حكمي در قرآن به صورت كلي واجب باشد و در سنت مصداق هايي از آن نسخ شده و غير واجب اعلام گردد. البته بايد اين نسخ مستند به روايات متواتر و قطعي باشد .

اما اين كه مصداق هاي اين نسخ كدامند؟

در شروح و كتب فقهي شماره نشده اند و مواردي از باب مثال ذكر شده است:

 نمونه اين "وجوب در قرآن و نسخ در سنت"، در نماز ديده مي شود كه در قرآن وجوب آن بر همه امت ها آمده ،در حالي كه در شريعت قبل از اسلام نماز به هيئت و شكل ديگري انجام مي شد. نسخ شكل قبلي آن و واجب كردن شكل مخصوصي كه ما الان به جا مي آوريم ، در سنت صورت گرفته است. (2)

گفته اند در كتاب  واجب شده زن زاني محصنه را در خانه حبس كنند تا مرگ او برسد (3) ولي در سنت با حكم رجم اين حكم كتاب نسخ شده است.(4)

موارد اين نوع كم هست و ما بيش از اين نيافتيم.

پي نوشت ها:

1. بيان درمسائل قرآن، ص357- 358.

2. خطب امام علي ، شرح محمد عبده ،ج2،ص 26 - 27.

3. نساء (4) آيه15.

4. شرح نهج البلاغة ، ابن أبي الحديد ، ج 1 - ص 122.