پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.
اين سوره در جواب سؤال كنندگاني نازل شد كه از رسول خدا خواستند خداي خود را معرفي كرده و حسب و نسبش را بگويد.

واحدي در اسباب النزول مي نويسد:

 جاء (ناسٌ من اليهود) إلي النبي(ص)فقالوا: صفْ لنا ربَّكَ، فإن اللَّه أنزل نَعْتَه في التَّوراة، فأخبرْنا: مِن أيِّ شي‏ء هو؟ و من أيِّ جِنْس هو؟ [مِنْ‏] ذَهبٍ هو، أَمْ نُحاسٍ أمْ فِضّةٍ؟ و هل يأكلُ و يشربُ؟ و ممن وَرِثَ الدنيا؟ و مَنْ يُوَرِّثُها؟ فأنزل اللَّه تبارك و تعالي هذه السورةَ، و هي نِسْبةُ اللَّهِ خاصَّةً.(1)

گروهي از يهود از رسول خدا خواستند همان گونه كه تورات خدا را معرفي كرده، خدايش را معرفي كند و بگويد آيا خدا طلايي است يا نقره اي يا مسي؟ مي خورد ومي آشامد؟ دنيا را از چه كسي به ارث برده، چه كسي از اوبه ارث مي برد؟

خداوند در جواب آنها اين سوره را نازل كرد كه جواب همه سؤال هاي آنان بود.

دقت در صفات ياد شده در اين سوره هم مؤيد تعريف كامل خدا براي كساني است كه با توجه به اديان گذشته و موجود در آن زمان خدا را مي شناختند. مردم در آن زمان يا ثنوي بودند و براي خدا كفو و همتاي مستقل در تاثير قائل بودند يا قائل به الهه پدر و الهه مادر و الله فرزند بودند يا مانند مسيحيان كه به اب و ابن قائل بودند و ...؛ خداوند با اين توصيف خداوند را احدي الذاتي معرفي مي كند كه نه كفو دارد نه زائيده شده و نه مي زايد و غني مطلق است و با اين معرفي تمام عقايد گذشتگان راجع به خدا را باطل مي كند.

در برخي تفاسير مي خوانيم:

خداوند با آيه "قل هو الله احد" مذهب دوگانه پرستي را باطل كرده كه قائل به دو منشاء نور و ظلمت بودند و با مذهب نصارا كه قائل به تثليث بودند و مذهب صابئي را كه افلاك و نجوم را مستقل در تاثير مي پنداشتند.

با آيه "الله الصمد" مذاهبي را باطل كرده كه غير خدا صمد و مقصد ديگري براي خلقت ذكر كرده اند زيرا خداي غني مطلق است و اگر صمد و بي نياز نباشد، محتاج و قاصد خواهد شد و با آيه "لم يلد و لم يولد" مذهب يهود در باره عزير و نصارا در باره مسيح و مشركان در باره الهه هايشان را باطل كرده كه آنها را پسران و دختران خدا مي دانستند و با آيه "و لم يكن له كفوا احد" مذهب مشركان را باطل كرد كه الهه هاي خود را شريك و همتاي خدا مي پنداشتند. (2)

پي نوشت ها:

1. واحدي، اسباب النزول، بيروت، دار الكتب العلميه، 1411ق، ص500.

2. فخر رازي، مفاتيح الغيب، بيروت، دار احياء التراث العربي، بيروت، 1420ق، ج32، ص366.