پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.
شرك مراتب مختلفي دارد...

ممكن است برخي افراد در يك مرتبه موحّد و در مرتبه اي ديگر مشرك باشند.

 توحيد و يكي دانستن خداوند هم داراي مراتب مختلفي است:

يكي از مراتب توحيد، توحيد ذاتي است، بدين معنا كه ذات خداوند نه مركب از اجزا است (نفي تركيب) و نه شبيه و شريك بيروني دارد.(نفي تعدد)

يكي ديگر از مراتب توحيد، توحيد صفاتي است، بدين معنا كه صفات الهي مصاديق جداگانه‌اي از يكديگر و جداي از ذات الهي ندارند، بلكه همگي آن ها مفاهيمي هستند كه عقل، از مصداق واحد بسيطي كه  ذات مقدس الهي است، انتزاع مي‌كند.

يكي ديگر از مراتب توحيد، توحيد در ربوبيت است. توحيد در ربوبيت خود بر دو قسم است:

1. توحيد در ربوبيّت تكويني:

مراد از توحيد در ربوبيّت تكويني آن است كه نظام اين جهان، كه شامل مجموع? پديده‌هاي بي­شمار گذشته و حال و آينده مي‌شود، تحت تدبير حكيمان? يك پروردگار اداره مي‌شود.

2. توحيد در ربوبيّت تشريعي:

مراد از توحيد در ربوبيّت تشريعي آن است كه فقط خداوند حقّ قانونگذاري براي مردم را دارد. تنها او اين اختيار را دارد كه بندگان را مكلّف به برخي از امور كند.

  پس به طور كلي مقصود از توحيد در ربوبيّت آن است كه خداوند هيچ شريكي در تدبير عالم يا تكليف بندگان ندارد.

 قائل شدن به اين كه، تعيين و وضع قانون و نيز حاكم و حكومت بايد بر اساس خواست و اراده  انسان‌‌ها صورت پذيرد، در واقع انكار «ربوبيت تشريعي» خداوند است كه نوعي كفر محسوب مي‌‌شود. مشكل شيطان با خداوند نيز در مورد ربوبيت تشريعي و اطاعت اوامر الهي بود . همين امر او را به ورطه سقوط كشاند، و گرنه او هرگز خالقيت و ربوبيت تكويني خداوند را انكار نكرد. هنگامي كه خدا از او سوال كرد: چرا بر آدم سجده نكردي؟ پاسخ داد:

 « قالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْه خَلَقْتَني‏ مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طين (1) ؛ من از او بهترم، مرا از آتش آفريده‏اي و او را از گل خلق كرده‏اي» .

هم چنين در ادامه گفت: « قالَ رَبِّ بِما أَغْوَيْتَني  (2) ؛ پروردگارا !به خاطر اينكه اغوايم كردي».  اين تعابير نشان مي‌‌دهد كه او هم «خالقيت» و هم «ربوبيت» خداي متعال را قبول داشت. علاوه بر آن به «معاد» نيز اعتقاد داشت؛ چون از خداوند درخواست كرد كه: « قالَ أَنْظِرْني‏ إِلي‏ يَوْمِ يُبْعَثُون  (3) ؛مرا تا روزي كه (مردم) برانگيخته مي‏شوند مهلت ده ».

بنابراين توحيد در ربوبيت تشريعي ، يكي از اركان مهم توحيد است. توحيد بدون اين ركن كامل نيست، بلكه مانند توحيد ابليس است كه بود و نبود آن يكي است. توحيد در خالقيت، يك مرحله از توحيد است، ولي به تنهايي كافي نيست. اعتقاد به توحيد در «ربوبيت تكويني» نيز كافي نيست. شيطان نيز تا اين حد از توحيد را قبول داشت . بر همين اساس خدا را با تعبير «ربّ» خطاب مي‌‌كرد. آنچه شيطان آن را قبول نداشت «ربوبيت تشريعي» بود. او معتقد بود عقل من مي‌‌گويد نبايد در برابر آدم سجده كنم، چون  از او بهترم. كساني كه مي‌‌گويند در مقابل احكام خدا ،عقل خود را حاكم مي‌‌كنيم و خدا حق ندارد بدون اجازه ما براي ما قانون وضع كند، همانند شيطان هستند. «كفر باطني» آن ها قطعي و مسلّم است.(4)

پي نوشت ها:

1. أعراف(7) آيه 12.

2. حجر(15) آيه 39.

3. أعراف،آيه 14.

4. براي مطالعه تفصيلي مراتب توحيد ر.ك: آيت الله سبحاني، سيماي عقائد شيعه‏، ترجمه جواد محدثي، تهران، مشعر، 1386، فصل دوم.