پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.
رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ نَصيراً

آيه مورد نظر شما به شرح زير است:

وَ ما لَكُمْ لا تُقاتِلُونَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفينَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذينَ يَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ نَصيراً؛

چرا در راه خدا، و (در راه) مردان و زنان و كودكاني كه (به دست ستمگران) تضعيف شده‏ اند، پيكار نمي‏كنيد؟! همان افراد (ستمديده‏ اي) كه مي‏ گويند: «پروردگارا! ما را از اين شهر (مكه)، كه اهلش ستمگرند، بيرون ببر! و از طرف خود، براي ما سرپرستي قرار ده! و از جانب خود، يار و ياوري براي ما تعيين فرما!

اين آيه خطاب به مسلمانان مدينه است ،بعد از اين كه هجوم هاي مكرر مشركان قريش را دفع كردند و قدرت يافتند. در اين هنگام كه توان فريادرسي مستضعفان مظلوم را پيدا كردند، خداوند آنان را بر سستي در دفاع از مظلومان تحت ستم ، توبيخ مي كند .

در سال سيزدهم بعثت ، هجرت مسلمانان از مكه شروع شد و هر كس از زن و مرد كه توانست از آن شهر ظلم و ستم فرار كرد و به مدينه آمد، ولي تعدادي زن و مرد و كودك ضعيف و ناتوان در مكه ماندند و مورد ظلم و ستم مشركان بودند.

در سال هاي اول هجرت ، خود مسلمانان مدينه نيز مورد هجوم و ستم بودند . بايد با چنگ و دندان از موجوديت خود دفاع مي كردند. در اين دفاع ها با پيروزي ها و شكست هايي مواجه شدند تا بالاخره با پيروزي در جنگ احزاب ، به صورت قدرتي در حجاز ظهور يافتند.

در سال ششم هجرت صلح حديبيه منعقد شد و مسلمانان توانستند از فرصت پيش آمده استفاده كرده و با سركوب يهود خيبر و فدك حاكميت خود را محكم سازند. از اين زمان به بعد بود كه مسلمانان قدرت يافتند . فريادرسي مظلومان تحت ستم بر دوش آنان قرار گرفت . اقدام براي فتح مكه در سال هشتم ، اجابت دعوت قرآن و لبيك آنان به فرياد ياري طلبي مسلمانان مظلوم و تحت ستم مكه بود.

با توجه به اين شرح ، به عنوان مسلمان موظفيم در حد توان به فرياد ياري طلبي مسلمانان تحت ستم در ديگر كشور ها در حد توان لبيك اجابت بگوييم. البته اين كمك غالب اوقات به صورت نظامي و جنگ و لشكركشي نيست ،بلكه راه هاي فراواني براي اجابت و كمك به آن ها هست كه غالبا از اقدام نظامي هم تأثير بيش تر دارند ،ولي بالاخره ما به عنوان مسلمان نسبت به فرياد ياري طلبي مسلمانان تحت ستم  مسؤوليت داريم.

اين مسؤوليت امروز در جهان مساله اي منطقي و مورد قبول است . همه كشور ها با عنوان "دفاع از حقوق بشر" كه يك مساله جهاني و فرامنطقه اي و فراملي است ، به دفاع از مظلومان و مستضعفان اقدام مي كنند (يا اهداف خود را تحت اين شعارهاي انساني و عدالت خواهانه دنبال مي كنند) . ما مسلمانان به عنوان اولين مدافعان حقوق بشر كه سابقه ديرينه تري از غرب در اين زمينه داريم ، خود را موظف مي دانيم به دفاع از همه مظلومان تحت ستم به خصوص مسلمانان تحت ستم اقدام كنيم و از حقوق آنان دفاع نماييم.

پس ما موظف به اجابت فرياد ياري طلبي مسلمانان مظلوم و مقهور و تحت ستم در تمام نقاط جهان هستيم ، ولي لازم نيست براي آن ها شمشير كشيده و با دشمنان شان وارد جنگ نظامي شويم، مگر آن كه شرايط براي اين كار فراهم باشد، بلكه با رساندن فرياد آنان به دنيا و  زنده نگه داشتن ياد آن ها و...كه خود از بزرگ ترين كمك ها مي باشد ،مي توانيم انجام وظيفه كنيم .