به یقین بهشتی و جهنمی شدن انسان ها حالاتی بشری همانند شادی و اندوه را برای خداوند به دنبال ندارد ، اما به طور کل روشن است که همه مسیری که در خداوند به کمک عقل و هدایت های انبیاء پیش روی بشر گذاشته برای رسیدن به بهشت است ؛ اما با این حال چرا جهنمی ها خلق شدند ؟
در پاسخ باید گفت علم خداوند به چگونگی اعمال و رفتار انسان‌ها و مسیری که در طول زندگی شان در پیش می‌گیرند، در خلقت او تأثیری نمی‌گذارد زیرا هدف خلقت خداوند ، فرصت دادن رسیدن به کمال و سعادت به هر فرد ممکن است.
هر انسان که امکان زندگی و رشد و رسیدن به کمال برای او متصور باشد، از نعمت وجود و خلقت خداوند بی‌بهره نمی‌ماند و خداوند از اعطای کمال وجود به او خودداری نمی‌کند؛ اما لازمه رسیدن با اختیار و آزادانه به یک سعادت ابدی ،پشت سر گذاشتن مراحل سخت آزمون و انتخاب گزینه‌های درست از غلط درزندگی است .
افراد مختلف در برابر امتحانات نتایج متفاوتی به دست می‌آورند؛ عده‌ای به کمک عقل و فطرت و هدایت‌های بیرونی انبیاء و اولیای الهی و راهنمایی‌های ظاهری و باطنی خداوند مسیر صحیح و سعادت را در پیش می‌گیرند ولی عده‌ای تحت تأثیر هواهای نفسانی و شهوانی و غرائز ، عقل و فطرت خود را به کنار گذاشته در مسیر باطل قدم برمی‌دارند. اگر قرار بود خداوند علم ازلی خود را در آفرینش افراد دخالت بدهد،چه نیازی به خلق انسان‌های خوب و صالح بود؟
خداوند بدون خلقت دنیا و آزمایش‌های آن فقط خوبان را وارد بهشت می‌کرد چون می‌دانست که اگر اینها به دنیا بیایند، افرادی صالح و مؤمن خواهند بود ؛ در حالی که خلقت دنیا بستر تحقق عینی و تدریجی مسیر سعادت و شقاوت توسط انسان‌ها و با استفاده از اختیار ذاتی و درونی شان است تا در فردای قیامت کسی به خداوند اعتراض نکند که اگر مرا خلق می‌کردی و در دنیا قرار می دادی ، جزو خوبان و صالحان می‌شدم و راه درست را برمی‌گزیدم.
قرآن به این حقیقت مهم اشاره می‌کند:
«لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَةٍ وَ يَحْيى‏ مَنْ حَيَّ عَنْ بَيِّنَة؛(1) تا آنها كه هلاك (و گمراه) مى‏شوند، از روى اتمام حجّت باشد و آنها كه زنده مى‏شوند (و هدايت مى‏يابند)، از روى دليل روشن باشد»
به علاوه یکی از اهداف خلقت، آزمایش بندگان است (2) و یکی از آزمایش های مهم الهی برای انسان‌ها نحوه برخورد آن ها با یکدیگر در دنیا است که تعیین کننده جایگاه آن ها در آخرت خواهد بود. ظالم به نحوه برخورد خودش با مظلوم آزمایش می‌شود . مظلوم به نحوة برخوردش در برابر ظلم ظالم؛ تمامی حوادث، بلاها، مشکلات،ظلم‌ها ،حتی نعمت‌ها، خوشی‌ها، و... در دنیا ابزار و وسایلی برای امتحانات الهی است . اگر قرار بود ظلم و ظالمی در دنیا نباشد، امتحان بزرگ الهی چگونه انجام می‌گرفت و در یک فضای کاملاً خوب و خوش و خرم دیگر حتى خوبان به چه چیز آزمایش شوند؟
ظالم بودن یا نبودن یک فرد بسته به نوع انتخاب و بهره برداری از نعمت اختیار و آزادی خدادای توسط او دارد . خداوند برای هیچ کس ظالم و گنهکار و جهنمی بودن را تعیین و مقدر نفرموده ،فردی همچون یزید می‌توانست یکی از بهترین بندگان خدا باشد . نعمت وجود و خلق شدنی را که خدا به او داده ، در مسیر رسیدن به سعادت به کار ببندد .پس خلقت او نعمت خدا برای او بود، هرچند وی با سوء اختیار خود آن را به بدترین فرصت بدل نمود .
انسان موجودی مختار است .لازمه آفرینش موجود مختار و کمال مند, این است که برای آن موجود, زمینه مخالفت نیز فراهم باشد; یعنی، بتواند با دستورها مخالفت کند و در عین حال , راه بندگی و اطاعت را انتخاب کند. چرا که اگر برای این موجود, فقط راه اطاعت باز باشد, اطاعت او مانند ملائکه خواهد بود.
روشن است که چنین امتناعی با اصل هدف آفرینش انسان , منافات دارد. پس نه تنها حکمت اقتضا نمی کند که خداوند, فقط انسان های مطیع را بیافریند; بلکه اقتضا می کند برای موجوداتی که آفریده , راه مخالفت را بازبگذارد. لازمه آفرینش کمال اختیاری , این است که خداوند امکان کفر و مخالفت را برای انسان بازبگذارد.
در نهایت به این نکته هم توجه داشته باشید که در ساختار آفرینش الهی تنها به یک فرد به طور مشخص توجه نمی شود بلکه مجموعه نظام آفرینش و همه امور مرتبط با این فرد مورد ملاحظه قرار می گیرد ؛ در نتیجه بنا نیست که اگر عاقبت یک فرد در نهایت به جهنم ختم می شود از اساس خداوند مانع خلقت او گردد ، زیرا ممکن است که در نسل وی انسان های صالحی پدید آیند که اهل بهشت و سعادت و بندگی گردند و عدم خلقت آن فرد جهنمی به معنای مانع شدن از خلقت و سعادت نسل او خواهد بود .
پس خلقت همه انسان ها حتی کسانی که در آینده به قعر جهنم می روند نه منافاتی با علم الهی دارد و نه مهربانی او ، بلکه لطفی در حق بشریت و زمینه ای برای رسیدن حد اکثری انسان ها به سعادت ابدیشان است .

پی نوشت ها:
1. انفال (8) آیه 42.
2. ملک (67) آیه 2