چرا با وجود تشابه زياد خر با حيوانات حلال گوشت ديگر خوردن گوشت اين حيوان مكروه است؟

يكى از مسلّمات اسلامى اين است كه احكام شرعى تابع و برگرفته از مصالح و مفاسد واقعى است، يعنى هر امر شرعى به علت مصلحتي است و هر نهى شرعى ناشى از مفسده‏اى است كه بايد ترك شود. خدا براى اين كه بشر را به يك سلسله مصالح واقعى كه سعادت او در آن است برساند، امورى را واجب يا مستحب كرده است. براى اين كه بشر از مفاسد دور بماند، او را از پاره‏اى كارها منع نموده است. اگر مصالح و مفاسد نبود، نه امرى بود و نه نهيى.
مصالح و مفاسد و به تعبير ديگر حكمت‏ها به گونه‏اى است كه اگر عقل انسان به آن‏ها آگاه گردد، عقل نیز به همان حكم مى‏كند كه شرع بیان كرده است.(1) منتهى عقل انسان قادر به كشف همه ملاكات احكام الهى نيست.
لذا در درجه اول بايد گفت كه اين مساله نيز از احکام تعبدي الهي است و بايد به آن پايبند بود.
به علاوه در استنباط احكام شرعي نمي توان از قياس استفاده كرد و براساس شباهت ظاهري دو موضوع متفاوت، حكم هر دو را يكي دانست. قياس فقهي توسط معصومين(ع) به شدت رد شده و مورد تخطئه قرار گرقته است. مثلا امام صادق(ع) در مناظره با ابوحنيفه- يكي از ائمه اهل سنت كه قايل به استفاده از قياس در استنباط احكام شرعي بود- چنين استدلال مي نمايند: امام پرسيدند: حكم قتل شديدتر و مهمّتر است يا حكم زنا؟ ابو حنيفه گفت : قتل شديدتر است .
امام (ع) فرمود: اگر چنين است، پس چرا خداوند شهادت بر اثبات قتل را دو نفر لازم دانسته؛ ولى شهادت بر اثبات زنا را چهار نفر قرار داده است ؟!
سپس حضرت به دنباله اين پرسش فرمود: بنابر اين بايد توجّه داشت كه نمى توان احكام دين را با قياس استنباط كرد.
و سپس افزود: اى ابوحنيفه ! ترك نماز مهمّتر است، يا ترك روزه ؟ابو حنيفه گفت: ترك نماز مهمّتر است.
حضرت فرمود: اگر چنين است، پس چرا زنان نمازهاى دوران حيض و نفاس را نبايد قضا كنند؛ ولى روزه ها را بايد قضا نمايند، پس احكام دين قابل قياس نيست.(2)
نكته سوم هم اينكه فواید و زیان هایی که از غذاها یا چیزهای دیگر متوجه انسان ها می شوند(و دراحکام الهی تنها حکم آن ها بیان شده) صرفا ضررها و آسیب ها جسمی و بدنی نیست. چه بسا برخی به روح و روان انسان آسیب برسانند که این دسته امور شاید برای همیشه از دسترس دانش بشری و عقل ناقص انسان ها به دور بماند. بنا براین نباید در احکام دینی صرفا به جنبه و آثار جسمانی آن ها توجه کرد.
در روایات بر کراهت گوشت الاغ تاکید شده و حکمتهایی هم در هر یک از آنها ذکر شده است. روایتی از امام رضا(ع) وارد شده که تقریبا همه آن حکمتها را در خود جمع کرده است. ایشان می فرمایند: كُرِهَ أَكْلُ لُحُومِ الْبِغَالِ وَ الْحُمُرِ الْأَهْلِيَّةِ لِحَاجَةِ النَّاسِ إِلَى ظُهُورِهَا وَ اسْتِعْمَالِهَا وَ الْخَوْفِ مِنْ فَنَائِهَا وَ قِلَّتِهَ؛(3) خوردن گوشت قاطر و الاغهای اهلی کراهت دارد به خاطر نیاز مردم به بودن آنها و استفاده و به کارگیری آنها و ترس از بین رفتن و کم شدنشان.
همانطور که می بینید حکمتی که در اینجا برای کراهت گوشت الاغ بیان شده بیان می کند که به جهت استفاده مردم از آنها و به کارگیری شان در امر بارکشی چنین کاری کراهت دارد. در عین حال متذکر می شوم که این یکی از حکمتهای مساله است و از علت اصلی آن اطلاع نداریم.
در آخر اشاره به این نکته الزامی است که کراهت در مقابل حلیت و حلال بودن نیست. امثال گوشت الاغ مکروه هستند. اما در عین حال می توان از آنها استفاده کرد.
پی نوشت ها:
1. مطهرى، مرتضى، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، تهران، 1378ش، ج 20،ص 52.
2. شيخ مفيد، محمد بن محمد، الاختصاص، نشر كنگره شيخ مفيد، قم، 1413ق، ص189.
3. عاملي، شيخ حر، وسائل الشیعه، مؤسسه آل البيت، قم، 1409ق، ج24، ص120.