3 ماه از ازدواجم كذشته.و حدودا از 2 ماه قبل عروسي اختلافاتم با شوهرم زياد شده بود و تا به الان هم ادامه داره.من شوهرمو خيلي دوست دارم اما كوچيك ترين مشكلي به همم ميريزه .خيلي پرخاشگر شدم.دائما در خانه يك كسي رو شبيه شوهرم مي بينم ولي سياهه.وقتي تنها باشم بيشتر طرفم مي ياد.از اين موضوع رنج مي كشم.شوهرم رفته برام سركتاب باز كرده .يه چيزهايي بهش گفتن كه عين واقعيته بعدم گفته يه كسي كه قبلا خواستگارم بوده داره منو اذيت ميكنه يه سري دعاهم داده كه گفته اتيش برنيم طوري كه دودش به تمام بدنم بخوره و يه دعايي هم داده و گفته هميشه بايد دنبالم باشه تا طلسم شكسته بشه.من اصلا به اين چيزها اتقاد ندارم و سر اين موضوع هم كلي با شوهرم دعوا داشتم كه چرا اينكارو كرده .ولي چيزهايي كه گفته منو داغونم كرده چون چيزهايي بوده كه حتي شوهرم هم نمي دونست.لطفا من رو راهنمايي كنيد كه چه كنم؟ايا اين موضوع حقيقت داره؟براي اروم شدن اعصابم چه كار بايد بكنم؟

همان طور كه مي دانيد خيلي دوست داشتن بر خلاف ظاهرش به هيچ وجه امر مطلوبي به نظر نمي رسد و نبايد از پيش زمينه هاي روحي رواني خيلي دوست داشتن غفلت ورزيد.
در برخي موارد خيلي دوست داشتن ديگري نشان از كم دوست داشتن يا حتي دوست نداشتن خود دارد عزت نفس و اعتماد به نفس پايين باعث مي گردد فرد خود را ناديده بگيرد و همه چيز را در ديگري ببيند اين گونه افراد از يك خلا معنايي در زندگي رنج مي برند و سعي مي كنند فرد مقابلشان را فراتر از يك شوهر به عنوان معناي زندگي بنگرند اين سرمايه گذاري رواني افراطي بر روي فرد خواه ناخواه توقعات سنگين زن از شوهر را به همراه دارد كوچكترين بي اعتنايي و بي محبتي، زن را بهم مي ريزد و باعث گلايه شكايت عاطفي او مي گردد از سوي ديگر مردان از زنان عاشق پيشه به شدت گريزانند و دوست ندارند در قفس محبتي همسرشان اسير آيند. آن ها خواهان محبت متعادل و نه افراطي همسرانشان هستند خفگي عاطفي حالتي است كه مردان در تعامل با همسران عاشق پيشه شان تجربه مي نمايند شما بايد فارغ از شوهرتان خودتان را دوست داشته باشيد و با بالا بردن سطح عزت نفس و اعتماد به نفس به ارتقا سطح مطلوبيت خود در نزد شوهر و ديگران كمك كنيد شوهران به شدت از همسراني با عزت نفس بالا لذت مي برند و خواهان جلب محبت آنان مي باشند.
نكته ديگر اين كه پرخاشگري و عصبانيت آن روي سكه افسردگي مي باشد افراد افسرده سريع از كوره در مي روند و با هر ناملايماتي به هم مي ريزند افسردگي بايد از طريق مراجعه به روان شناس باليني و روانپزشكي درمان پذيرد و هر گونه خود درماني كم اثر است.
نا گفته نماند كه احتمالاً اضطراب شما بسيار بالاست و از رگه هاي از وسواس فكري در رنجيد دل مشغولي و ذهن اشتغالي شما ريشه در اضطراب و وسواس فكري شما دارد.
نكته ديگر اين كه صورت توهمي شوهرتان به احتمال زياد ريشه در عمق افسردگي و ضعف جسماني و رواني شما دارد با درمان افسردگي به احتمال زياد اين توهمات از شما رخت خواهد بست
نكته ديگر اين كه كليت طلسم و جادو و .. درست است. ولي بسياري از جزئيات آن با عقل و نقل (كتاب و سنت ) منافات دارد نمي توان به كلي منكر اين مسائل شد. چرا كه همان طور كه در نامه تان متذكر شديد برخي گزارشات اين افراد صددرصد مطابق با واقع است. ولي در هر صورت همه اين مسائل ماورا طبيعي با طبيعت رابطه دارند و اگر شما بتوانيد از طريق درمان تخصصي افسردگي بر ضعف جسماني و روحي خود فائق آييد به احتمال زياد همه مشكلات به اصطلاح ماورايي هم از شما دور خواهد شد.
ورزش سنگين و منظم تنفس عميق شكمي تفريحات سالم تغذيه مناسب و مطالعه كتب و مقاله در زمينه عزت نفس اعتماد به نفس استقلال عاطفي وابستگي عاطفي افسردگي مي تواند در كنار روان درمان از طريق مراجعه به روانشناس باليني زن و دارو درماني از طريق مراجعه به روانپزشك در حل مشكلات فردي و زناشويي شما بسيار موثر است.