در مورد حضرت زهرا و معصوم بودن ایشان ، قرآن اولین سند است. در قرآن آیاتی در شأن حضرت زهرا وارد شده که بر عصمت ایشان دلالت دارد از جمله آیات مباهله و تطهیر .

احاديث و رواياتي که از رسول اکرم (صلى الله عليه وسلم) درباره‌ي حضرت فاطمه زهرا (رضي الله عنها) نقل شده ‌اند همه آنها دلالت بر مقام والا و مرتبه بلند آن بانوي بزرگوار نزد خداوند عزوجل و پيامبر او دارند، و به همين خاطر پيامبر (صلى الله عليه وسلم) فرمودند: «إنما فاطمة بضعة مني، يؤذيني ما آذاها». صحيح مسلم بشرح النووي – ج، 8 ص، 243 (دار ابي حيان 1415ه‍ - 1995م). «فاطمه پاره‌ي تن من است مي‌ آزارد مرا آنچه سبب آزار او شود». و همچنين در روايتي آمده: «يا فاطمة! إن الله يغضب لغضبك ويرضى لرضاك». «اي فاطمه! خداوند با ناخشنودي تو ناخشنود و با خشنودي تو خشنود مي ‌گردد». حاکم، مستدرک حاکم، ج، 4 ص، 139 شماره‌ي حديث (4783) (دارالمعرفه، 1418 ه‍. 1998 م). در همه اين گونه روايات به مقام و مناقب حضرت فاطمه زهرا (رضي الله عنها) تصريح شده است، نه بر عصمت آن بزرگوار؛ چه در هيچ يک از روايات به عصمت حضرت زهرا (رضي الله عنها) تصريح نشده است. و به همين خاطر، امام شرف الدين نووي در ذيل حديث «إنما فاطمة بضعة مني ...» مي ‌نويسد: «آنچه رنجيدگي و ايذاء حضرت فاطمه (رضي الله عنها) را فراهم آورد، سبب ايذاء پيامبر اسلام (صلى الله عليه وسلم) مي ‌گردد که علماء آن را حرام قرار داده ‌اند».‌ شرح نووي – ج، 8 ص، 243 (دار ابي حيان، 1415ه‍. 1995م). و اگر قرار باشد که ما از احاديث فضايل و مناقب، بر عصمت استدلال نماييم، در آن صورت بايد بسياري ازواج مطهرات و صحابه را نيز معصوم بدانيم، از باب نمونه: درباره‌ي حضرت عايشه (رضي الله عنها) آمده است: «سئل رسول الله (صلى الله عليه وسلم) من أحب الناس إليك؟ قال: «عائشه». ‌«از پيامبر اکرم (صلى الله عليه وسلم) پرسيدند: دوستدارترين مردم نزد تو کيست؟ فرمود : عايشه». ابن حيان، صحيح ابن حيان به ترتيب ابن بلبان ج، 16 ص، 40 شماره‌ي حديث: 7109. يا آنکه پيامبر به ام سلمه فرمود: «يا أم سلمة! لا تؤذيني في عائشة، فإني والله ما أنزل الوحي على وأنا في بيت امرأة من نسائي غير عائشة». «اي ام سلمه! درباره‌ي عايشه مرا اذيت نکن، به خدا قسم! وحي در هيچ يک از خانه‌ هاي همسران من، غير از خانه‌ي عايشه بر من نازل نشده است». احمد مسند احمد ج، 6 ص، 193 (دارالفکر) صحيح ابن حيان ج، 16 ص، 24 شماره‌ي حديث: 7109. در روايتي از اين عباس آمده است : قال رسول الله (صلى الله عليه وسلم): «أفضل نساء أهل الجنة: بِنْت خويلد وفاطمة بنت محمد ومريم بنت عمران وآسيه بنت مزاحم، امراة فرعون». ابن عباس مي گويد: رسول اکرم (صلى الله عليه وسلم) فرمود: برترين زنان بهشت عبارتند از: (خديجه) دختر خويلد و فاطمه دختر محمد و مريم دختر عمران و آسيه دختر مزاحم (همسر فرعون)». صحيح ابن حيان : ج، 15 ص، 270 شماره‌ي حديث 4010 و مسند احمد ج، 1 ص، 293. از اين رو استناد از روايات فضايل و مناقب بر عصمت حضرت فاطمه زهرا (رضي الله عنها) از ديدگاه اهل سنت بي ‌مورد است و عصمت از ديدگاه ما، فقط مختص انبيا (عليهم السلام) است و هيچ يک از صحابه، تابعين و ائمه، معصوم نيستند.

پرسشگر گرامي با سلام سپاس از ارتباط تان با اين مرکز
پرسشگر محترم!دو مطلب گفته اید که باید روشن شود :
1. احادیثی که بر فضیلت فاطمه وارد شده، بر عصمت ایشان دلالت ندارد.
2. احادیثی هم بر فضیلت عایشه و بعض افراد دیگر وجود دارد ،مثل همان روایات فضیلت حضرت زهرا و ... ، که در آن صورت باید آن ها را هم معصوم بدانیم.
باید توجه کنیم که :
الف) عصمت یعنی مبرا بودن از ارتکاب حرام یا ترک واجب ، کسی که به مرحله ای از ایمان و خداترسی رسیده که هیچ واجبی را ترک نمي كند و هیچ حرامی را مرتکب نمی شود،و از سهو و خطا مصون مي باشد، معصوم است.
2. با توجه به نهضت شوم جعل حدیث که از زمان خود پیامبر شروع شد و تا امروز با شدت و ضعف ادامه داشته و دارد ، احادیث به خصوص احادیث فضیلت باید هم دارای سند معتبر باشد و هم به قرآن عرضه گردیده ، اگر با قرآن منافات نداشته باشد ، پذیرفته شود.

در مورد حضرت زهرا و معصوم بودن ایشان ، قرآن اولین سند است. در قرآن آیاتی در شأن حضرت زهرا وارد شده که بر عصمت ایشان دلالت دارد از جمله آیات مباهله و تطهیر .
در آیه مباهله رسول خدا موظف می شود به نصارا اعلام کند خود و زنان و پسرانش می آیند و آنان هم خودشان و زنان و پسران شان را بیاورند تا همدیگر را نفرین کنند:
تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبين؛ (1)
بياييد ما فرزندان خود را دعوت كنيم، شما هم فرزندان خود را .ما زنان خويش را دعوت نماييم، شما هم زنان خود را .ما از نفوس خود دعوت كنيم، شما هم از نفوس خود. آن گاه مباهله كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم.
از همه دلالت های آیه بر عصمت می گذریم و فقط به دو نکته اشاره می کنیم:
نکته اول : پیامبر به طور مطلق فرمود: "بیایید لعنت را بر دروغگویان قرار دهیم" پس معلوم می شود پیامبر خود و کسانی که همراهش بودند ، به طور مطلق"صادقین" بوده اند . صادق واقعی کسی است که هیچ دروغی نگويد . اگر می گوید: ایمان آورده ام، به واقع ایمان آورده باشد . از جمله صادقین رسول خدا بوده و بقیه هم باید در صداقت همرنگ ایشان باشند و گر نه کذب و دروغ در آن ها وجود خواهد داشت. پس همان گونه که رسول خدا معصوم و صادق صد در صد بود ، بقیه نیز معصوم و صادق صد در صد
بوده اند.
نکته دوم :پیامبر فقط این چهار نفر (امام علی ، فاطمه و حسنین) را همراه خود برده با این که موظف بود "انفسنا" و "نساءنا" و " ابنائنا" (که همگی جمع و حداقل بر سه نفر دلالت دارند) را با خود ببرد . معلوم می شود جز این چهار نفر برای این عنوان ها کس دیگر نیافته و گر نه با خود می برد ، با این که در آن زمان همه خلفای بعد در زمره مؤمنان بودند .همه ازواج پیامبر در خانه ایشان بودند . در بین خویشاوندان نزدیک پیامبر ، پسرانی به سن و سال حسنین وجود داشتند. پس معلوم می شود این چهار نفر خصوصیتی داشتند که بقیه نداشتند و آن صداقت صد در صد و هماهنگی ظاهر و باطن آن ها بود و عصمت جز این نیست.
آیه دوم آیه تطهیر است :
إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيرا ؛(2)
خداوند فقط مى‏خواهد پليدى و گناه را از شما اهل بيت دور كند و كاملًا شما را پاك سازد.
این آیه صراحت دارد که خدا پلیدی را از آن ها دور می کند . معلوم است خدا پلیدی را از آن ها از باب دفاع از حرمت شان رفع
می کند و آن ها خود از پلیدی فراری اند و از آن به خدا پناه برده اند. اگر به باطل و گناه ذره ای گرایش داشته باشند ، باید آن ها را از گناه برگرداند، نه گناه را از آنان . اگر طالب گناه باشند و گناه از آنان برگردانده شود ، به دنبالش خواهند دوید و این تطهیر نیست، بلکه رسوا سازی است. این آیه دقیقا همان مضمونی است که خدا در باره یوسف پاکی طلب می فرماید، وقتی که در خلوت زلیخا گرفتار شد و به خدا پناه برد . خداوند در مورد دستگیری از او که از گناه فرار ی بود ، می فرماید:
ِكَذلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُخْلَصينَ؛ (3)
چنين كرديم تا بدى و فحشا را از او دور سازيم، چرا كه از بندگان مخلص ما بود!
روایات نزدیک به متواتر از شیعه و سنی دلالت دارد که حضرت پیامبر به صورت های مختلف اعلام کرده که آیه تطهیر فقط در شأن این چهار نفر و خودش نازل شده و هیچ کس دیگر جز آن ها داخل در آن نیست.
اگر در مورد عصمت حضرت زهرا جز همین دو آیه نبود، کافی بود. روایات وارد در شأن ایشان، تفسیر همین آیات در همین راستا است و بر عصمت دلالت صریح دارد.
این که خداوند به رضای فاطمه راضی است و به سبب غضب او غضب می کند ، دلالت صریح بر عصمت دارد، زیرا اگر کسی معصوم نباشد، ممکن است برای باطل و برای خواهش دل خودش که مطابق رضای خدا نیست ، غضب کند . قطعی است که در آن صورت معنا ندارد که خدا هم به خاطر غضب او غضب کند ، بلکه خدا بر او غضب می کند که چرا باطل طلبی تو را به خشم بیجا واداشت. پس کسی که رضا و غضبش با رضا و غضب خدا همراه است ، جز معصوم نمی تواند باشد.
اما در مورد صحابه و ابوبکر و عمر و عایشه و ... اولا هیچ آیه ای از قرآن بر عصمت آنان دلالت ندارد، بلکه قطعا زمانی مشرک بوده و در زمان ایمان هم مرتکب گناه کبیره و صغیره شده اند.
ما الان در این جا فقط راجع به ام المؤمنین عایشه صحبت می کنیم. ایشان مادر مؤمنان و محترم است و به رسول خدا ایمان آورد و ... ولی معصوم نبوده و قرآن به صراحت معصوم نبودنش را فریاد زده است. سوره احزاب در مورد همسران پیامبر دلالت دارد که آنان از پیامبر انتظار بیجا داشته اند . خدا به دفاع از پیامبر برآمده و ایشان را امر کرده آنان را بین طلاق و تحمل زندگی پیامبر مخیر گرداند. آنان گر چه همگی بودن با ایشان را برگزیدند ،ولی خدا فقط به نیکوکارانشان وعده پاداش آخرت داده است :
وَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِناتِ مِنْكُنَّ أَجْراً عَظيما ؛(4)
اگر خدا و پيامبرش و سراى آخرت را مى‏خواهيد، خداوند براى نيكوكاران شما پاداش عظيمى آماده ساخته است.
در سوره تحریم خداوند در مورد ایشان و همسر دیگر پیامبر یعنی ام المؤمنین حفصه تعبیر های بسیار تندی دارد:
إِنْ تَتُوبا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُما وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْريلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذلِكَ ظَهيرٌ ؛(5)
اگر شما (دو همسر پيامبر) از كار خود توبه كنيد (به نفع شماست، زيرا) دل هاي تان از حق منحرف گشته و اگر بر ضدّ او دست به دست هم دهيد، (كارى از پيش نخواهيد برد) زيرا خداوند ياور اوست . همچنين جبرئيل و مؤمنان صالح، و فرشتگان بعد از آنان پشتيبان اويند.
بنا بر این قرآن صراحت دارد که زنان پیامبر به خصوص عایشه معصوم نبوده است . اگر هزاران روایت هم بر عصمت ایشان دلالت صریح داشته باشد ، قابل قبول نیست، زیرا روایات اگر با قرآن همخوان نباشند ، بی ارزشند.
اما روایات فضیلت عایشه علاوه بر ضعف سندی که دارند، همگی از خود یا از وابستگان به وي روایت شده اند و این یک اشکال است، بر عکس روایات فضایل حضرت زهرا و امامان که از طرف خودشان و مخالفان شان روایت شده است.
این روایات با روایات دیگری تعارض صریح دارند . در موارد متعارض باید به روایاتی که مشهورتر و با سند قوی تر و با دلالت متقن تر رسیده ، تمسک کنیم.
بنا بر روایتی که نقل کرده اید كه رسول خدا فرموده "محبوب ترین فرد نزد من عایشه است"اولا پیامبر با همسران خود به گونه ای رفتار می کرد که هر کدام خود را محبوب ترین همسر او می دانست. پس این که عایشه ، خود را محبوب ترین فرد نزد رسول خدا بداند و بر دیگران فخر بفروشد ، چندان بعید نیست.
ثانیا محبت رسول خدا بر محور محبت خدا بود . هر کس نرد خدا محبوب تر بود ، نزد پیامبر هم محبوب تر بود. پیامبر بنده خاص خدا بود که جز آنچه خدا دوست داشت ، دوست نداشت و جز آن چه خدا می پسندید ، نمی پسندید. با توجه به این مطلب دلیلی بر این که عایشه محبوب ترین فرد نزد رسول خدا باشد ، نداریم، زیرا نه اولین مؤمن به رسول خدا بود ،مثل امام علی و حضرت خدیجه؛ نه فداکارترین همسر رسول خدا بود ،مثل خدیجه ؛نه مادر فرزندان عزیز پیامبر بود و ... بلکه برای پیامبر، در خانه با درگیر شدن با همسران و حسادت فوق العاده اش زحمت ایجاد می کرد . با دختر و داماد پیامبر که نزد او جایگاه ویژه ای داشتند ، مهربان نبود و ...
روایات فراوانی در حد تواتر دلالت دارد که محبوب ترین فرد پیش پیامبر، امام علی و همسرش زهرا و پسران شان امام حسن و امام حسین بودند که همگی نور واحد و مانند یک وجود به هم پیوسته بودند . این روایات هم مشهور ترند و هم با سند های معتبر تر وارد شده اند و هم همراستا با قرآن می باشند.
بله اگر روایاتی که در فضیلت ابوبکر و عمر و عایشه در کتب اهل سنت وارد شده اند ، ثابت شوند ، بر عصمت آن ها دلالت دارند، ولی این روایات هم با قرآن ناسازگارند و هم با روایات محکم تر تعارض دارند و نمی توان به آن ها اعتنا کرد.
در مورد نزول قرآن هم روایات فراوان دلالت دارد که قرآن در جاهای مختلف بر قلب رسول خدا نازل شده، از جمله در خانه های همسرانش.
ام سلمه که بنا بر این روایت ادعایی از اذیت کردن عایشه به خاطر پیامبر نهی شده ، وقتی عایشه او را به همراهی با خود در جنگ جمل دعوت می کند ، جواب مثبت نمی دهد . او را نهی می کند. در مقابل از امام علی دفاع می کند . پسرش را به رکاب امام می فرستد و ... در حالی که به قول شما باید دعوت عایشه را اجابت كند و همراه او شود تا آزرده و اذیت نشود و پیامبر راضی باشد.
در منابع اهل سنت روايات زيادي بر تنقيص عايشه وارد شده است، از جمله اين كه عايشه اقرار مي كرد: حسود بودم و....براي اطلاعات بيش تر به كتاب نقش عايشه در اسلام، علامه عسكري مراجعه كنيد
پی نوشت ها:
1. آل عمران (3) آیه 61.
2. احزاب (33) آیه 33.
3. یوسف (12) آیه 24.
4. احزاب (33) آیه 29.
5. تحریم (66) آیه 4.