یریدالله بکم الیسر ولا یریدالله بکم العسر
امام رضا(ع): کثرت آمیزش را از انبیا بیاموزید.
آیا راهی برای افرادی که دوست دارند در تقید احکام الهی باشندواز طرفی احساس تمایل به مقاربت (لم تحرم ما احل الله علیک)به کرار و انجام غسل جنابت مسلمًا به کرار باعث عسر و مرارتشان می گردد وجود دارد.
از دوستان و آشنایان عده ای نماز را بعد از ازدواج کنار گذاشته،بعضًا در آن دچار سهو شده و افرادی با توجه به حلال بودن و(بنا بر روایات) درج ثواب در آن سستی واهمال کرده نسبت به انجام آن به مرور بی رغبت شده اند که متأسفانه دچار تبعات منفی ترک حلال گشته اند.
همیشه این سؤال فی ما بین مطرح بوده که با وجود آیه مذکور چرا باید یک مسلمان در این زمینه دچار زحمت باشد.

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مركز
به عسر و حرج افتادن ما در برخي از اعمال ، معلول برخي از نا آگاهي ها از احكام مي باشد.
در مورد غسل جنابت كه مطرح كرده ايد ،غسل جنابت به خودي خود مستحب است . براي خواندن نماز واجب و مانند آن واجب مي شود.(1) يعني اگر در غير از مواقع خواندن نماز انجام هم نداديد و در حال جنابت مانديد ،مرتكب معصيت و گناه نشده ايد.
اما براي مواردي كه غسل جنابت واجب است مانند نماز ، اگر شخصي در روز چند بار جنب مي شود ، در صورتی که غسل کردن برای او ضرر داشته باشد، می تواند به جای غسل تیمم کند و با تیمم نماز بخواند(2).
اگر غسل کردن ضرر نداشته و به خاطر تنبلی یا تكرر عمل آميزش در روز سه مرتبه غسل كردن در روز، براي هر نماز سخت باشد ،مي تواند در آخر وقت غسل كرده و دو نماز را با هم بخواند.
به اين صورت كه يك بار براي نماز صبح و بار ديگر در آخر وقت نماز ظهر و عصر غسل كند . با همان غسل ، هم نماز ظهرو عصر و اگر باطل نشده باشد، بعد از ورود وقت نماز مغرب و عشا ، نماز مغرب و عشا را در اول وقت بخواند.
با اين وضعيت به نظر نمي رسد عسر و حرجي به وجود بيايد.
در وقت هاي ديگر نيز غسل از جنابت واجب نيست . مستحب است . شخص مي تواند بدون غسل و در حالت جنابت بماند.
اين خود ، آسان گيري شريعت اسلام است . اگر ما به احكام مختلف آشنائي داشته باشيم ، مي توانيم از راه هائي كه وجود دارد ،براي كم شدن زحمت در برخي از موارد استفاده كنيم.
روايت مذكور از امام رضا عليه السلام و نيز آيه شريفه « لم تحرم ما احل الله عليك » و يا ثواب زياد داشتن عمل زناشوئي در اسلام منافاتي با داشتن احكام و رعايت شرائط آن عمل ندارد.
آموختن كثرت آميزش از انبيا منافات با اين ندارد كه ما احكام آميزش را نيز از آن ها ياد بگيريم. اگر انبيا كثرت آميزش داشته اند، يقينا احكام آن را نيز مراعات مي كرده اند كه يكي از آن احكام غسل مي باشد. بنابراين فهميده مي شود كه انبيا با رعايت غسل و يا ديگر احكام آميزش ، كثرت آميزش داشته اند. پس هم در تقيد احكام الهي بودند و هم از ثواب آن عمل بهره مند می شدند.
اگر گفته مي شود بعد از عمل زناشوئي براي نماز خواندن غسل جنابت انجام شود ، به معني اين نيست كه عمل زناشوئي حرام شده و مردم از آن محروم خواهند شد. پس ارتباطي به آيه « لم تحرم ما احل الله عليك » ندارد. چرا كه غسل از جنابت در حالت عادي و براي عموم مردم كه ارتباط عادي زناشوئي دارند ، عسر و حرجي به دنبال ندارد. اگر فرد يا افرادي پيدا شوند كه بيش تر از حد معمول به عمل زناشوئي مبادرت مي ورزند ( به هر علتي كه باشد ) اگر توانستند بعد از هر عمل ، غسلي انجام دهند ، خيلي خوب است. اما اگر نمي توانند ، همان راهي كه عرض شد ، عسر و حرج را از بين مي برد. بنابراين شخص هم مي تواند از حلال آميزش با همسر استفاده كند و هم احكام الهي را در آن رعایت كند. اگر كسي به خاطر يكي ديگري را تعطيل كرد ،به خاطر عملكرد غلط و اشتباه خود اوست، نه سختي احكام اسلام.
اگر تكرر در عمل زناشوئي به معني افراط در آن است ، امر شايسته اي نخواهد بود .اسراف و زياده روي در هر كاري ناشايست است. در امر آميزش نيز اين حكم صادق است. كثرت آميزش داشتن انبيا ( در صورت صحت اين روايت )به معني اسرافكاري آن بزرگواران در اين امر نمي باشد. بلكه اگر كثرت آميزش هم داشته اند ،خارج از حد اعتدال نبوده است .
مسلم است كه انسان با اسراف و افراط در هر كاري از امور ديگر باز مي ماند . اعتدال زندگي خود را از دست مي دهد.
پس راه صحيح اين است كه عمل از اعتدال خارج شده ، به حالت اعتدال بازگردانده شود، نه اينكه به بهانه آن عملي ديگر را فداي آن نمود.
اين گونه حالات ( كثرت خارج از حد معمول آميزش) براي بعضي افراد و يا در بعضي از حالات مانند اوائل ازدواج ، رخ مي دهد . در اين گونه حالات نيز راه اول بازگرداندن كثرت آميزش از اعتدال خارج شده به اعتدال است . در مرحله بعد راه هائي كه گفته شد ، مي تواند راهگشا باشد كه نه به بهانه تكرار غسل، نماز واجب ترك شود و در نتيجه دچار عواقب سوء آن گرديد و نه به خاطر پايبندي به نماز و ديگر واجبات از عمل مشروع و حلالي كه ارضا كننده بسياري از نيازهاي جسمي و روحي انسان است ،محروم ماند و دچار مضرات محروميت گرديد.
تعبير كثرت آميزش لزوما به معني اين نيست كه انبيا عليهم السلام روزي چندين بار آميزش مي كرده و از حد تعادل خود را خارج كرده و از ديگر كارهاي زندگي خود بازمي مانده اند. بلكه كثرت در مقابل كساني است كه به خاطر عواملي رغبتي به اين كار نشان نمي دهند و در اين مسير راه تفريط را در پيش گرفته اند. به همين منظور براي تشويق اين افراد گفته شده است كه كثرت آميزش را از انبيا بياموزيد.
چگونه مي توان تصور كرد كه انبيا با كثرت عبادات مانند روزه داري هاي مستمر و كارهاي واجب ديگري كه در امر هدايت داشتند، كثرت آميزش( به معناي اين كه چندين و چند بار در روز به اين امر مبادرت مي ورزيدند) داشتند و با اين وجود به تمام كارهاي ديگر خود نيز مي رسيدند؟!
پس كثرت در اين عبارت به معناي آن يعني نداشتن تفريط مي باشد، نه زياده روي.
اگر ما غسل را به معنائي كه در رساله ها آمده است بدانيم و به همان صورت عمل كنيم ،كاري است آسان و زحمت چنداني ندارد. برخي از افراد به صورت معمول روزي يك يا دوبار به حمام رفته و دوش مي گيرند ، در حالي كه غسل از دوش گرفتن هم آسان تر و كم زحمت تر است. لكن برخي از افراد با وسواس نشان دادن در آن ،خود را دچار زحمت مي كنند يا غسل كردن را به معناي حمام كامل رفتن مي دانند . هر بار براي غسل كردن به اندازه شستشوي كامل ، زحمت متحمل مي شوند ، در حالي كه هيچ كدام اين موارد لازم نيست. به آسان ترين صورت مي توان غسل را انجام داد.

پی نوشت ها:
1.توضيح المسائل مراجع ، قم ، دفتر نشر اسلامي ، 1385 هـ. ش ، ج 1 ، مساله 357.
2. همان، مسأله 669.