با سلام و خسته نباشید دختری هستم 17 ساله فکر میکنم شرایط ازدواج را دارم ولی هر چه دعا میکنم خداوند بزرگ خواستگار مناسبی برای من بفرسد و ازدواج کنم خداوند دعایم را براورده نمی کند من خیلی دارم تحمل می کنم که حتی دچار کوچکترین لغزشی نشوم.ولی چرا خدا قبول نمیکند؟لازم به ذکر است که این موضوع یعنی نداشتن خواستگار باعث خجالت من میشود.مگه خدا نگفته مرا بخوانید تا شما را استجابت کنم؟شما را به خدا جوابم را بدهید.مچکرم

پرسشگر گرامی باسلام و تشکر از ارتباط با این مرکز.
توجه شما به خداوند و تحملتان در برابر فشار سختي ها ستودني است ، اما درست است كه خدا فرموده بخوانيد مرا تا اجابت كنم شما را ، ولي راجع به دعا كردن و استجابت آن چند نکته لازم به نظر می آید. شاید تأمل و تعمق در این موارد، موجب هشیاری بیشتر گردد و در حل مشکل شما کمک نماید.
نکته اول:
خدا بنده مؤمنش را دوست دارد و دعاها و حاجاتی را که دارد، اگر برای بنده اش خیر و منفعت داشته باشد، اجابت می کند. اما گاهی انسان کاری را پیگیری می کند و با همه تلاشی که انجام می دهد، موفق نمی شود و به هدف خویش نمی رسد؛ مثلاً تصمیم جدی می گیرد که در فلان روز یا ساعت معینی در فلان مکان یا مجلس حضور داشته باشد، ولی هر چه سعی می­کند، توفیق پیدا نمی­کند. ممکن است برای لحظات یا روزهایی از این جهت ناراحت شود، اما بعدها شکر خدا می کند که خوب شد فلان کار برایم پیش آمد و من اصلا به آن سمت و سو حرکت نکردم؛ چون به دلیل فلان مانع اصلاً نمی توانستم به مقصد برسم، یا ممکن بود فلان حادثه برایم پیش بیاید، و یا آن مکان و مجلس باب میل و شأن و شخصیت من نبود.
به همین صورت، چه بسا اتفاق می افتد که معامله ای یا وصلت و ازدواجی را ما به خیر و صلاح خود می پنداشتیم، ولی بعد از مدتی متوجه می شویم که به نفع ما نبوده است، یا بر عکس.
ما انسان ها از آن جایی که از غیب و سرانجام کارها بی اطلاع هستیم، خیلی اوقات کارها یا برآورده شدن حاجاتی را صد در صد به نفع خود می دانیم، در حالی که واقع امر این گونه نیست. گاهی نیز سختی ها، مصیبت ها و مشکلاتی را صد در صد به ضرر خود می پنداریم و حال آن که آنچه خداوند می داند و برای ما مقرر کرده، به ضرر ما نیست. قرآن کریم می فرماید:
«و عسی أن تکرهوا شیئا و هو خیر لکم و عسی أن تحبوا شیئا و هو شرّ لکم؛ (1) چه بسا چیزی را شما بد و ناگوار بدانید، در حالی که خیر شما در آن است و یا چیزی را دوست داشته باشید، اما واقع امر این است که آن چیز به ضرر شما است».
خداوند چون خیر و صلاح واقعی بنده اش را می خواهد، حاجت هایی را که به ضرر بنده اش می باشد، اجابت نمی کند؛ ولی بنده از روی بی اطلاعی خیال می کند خدا به خواسته هایش توجه ندارد.
نکته دوم:
گاهی دعا استجابت می شود ولی با تاخیر و یا با معادلی بهتر، ‌اما ما به آن توجه نداریم. امیر مؤمنان(ع) می فرماید: «دیر اجابت نمودن خدا، ‌تو را نا امید نکند که همانا بخشش، ‌بسته به مقدار درخواست است. چه بسا در اجابت دعای تو تأخیر رخ دهد تا درخواست تو طولانی تر گردد و بخشش خدا کامل تر شود. چه بسا چیزی را خواسته ای آن را به تو نداده، اما بهتر از آن را در این دنیا یا آن دنیا به تو داده است و یا خیر و صلاح واقعی شما آن بوده که آن را از شما باز دارد. چه بسا چیزی را طلب نمودی که اگر به تو می داد، ‌تباهی دین یا تباهی و ناراحتی های دنیای خود را در آن می دیدی». (2)
نکته سوم:
گاهی دعا اجابت می شود‌، اما خواسته انسان بر آورده نمی شود؛ زیرا آنچه خداوند در عوض دعا برای بنده اش در نظر گرفته و می خواهد آن را در آخرت به بنده خود عطا کند، بسیار برتر از آن چیز هایی است که انسان از خدا خواسته است.
بنابراین، اگر کسی بداند خداوند در عوض عدم اجابت دعا، چه پاداشی برای او در آخرت در نظر گرفته است، هرگز نا امید نمی شود. امام صادق (ع) می فرماید: «روز قیامت خداوند می فرماید: ای بنده من! ‌مرا خواندی و اجابتت را به تأخیر انداختم. اکنون ثواب و پاداش تو چنین و چنان است. پس مؤمن آرزو می کند که ای کاش هیچ دعایی از او در دنیا اجابت نمی شد، برای آن ثواب و پاداش نیکی که می بیند». (3)
نکته چهارم:
راجع به خواستگاري باييد بگويم كه: نبايد باعث خجالت شما بشود؛ چون سن شما کم است و هنوز در آغاز راه هستید، این امری است که غالبا به سراغ همه دختر خانم ها می آید؛ فقط دیر و زود دارد؛ چون معمولا باید خواستگار برایشان بیاید و اینکه اجابت خواسته شما به تاخیر افتاده ممکن است همانطور که گفته شد، مصلحت در تاخیر است؛ یعنی باید ازدواج شما به تاخیر بیافتد تا آن همسری که می تواند شما را خوشبخت کند به سراغتان بیاید.
ولی از این نکته هم غافل نمانید که: هر چند دعا در حل معضلات از جمله ازدواج نقش مؤثری دارد؛ ولی باید بدانیم دعا هرگز نباید جانشین فعالیت گردد؛ یعنی نمی توان به صِرْف دعا کردن، ‌به مقصود و هدفِ دلخواه نائل گشت، چون خداوند برای هر کاری، اسباب و مقدماتی قرار داده و از مردم می خواهد از همان راه ها وارد شوند. امام صادق (ع) می فرماید: "خداوند امتناع دارد که امور عالَم را جاری کند مگر از طریق وسائط و اسبابی. خداوند برای هر چیز سببی و برای هر سببی شرحی وحکمتی و برای هر شرح و حکمتی دانشی و برای هر دانشی دروازه گویایی قرار داده است". (4)
طبق روایات،لازمه استجابت دعا، اقدام و انجام وظیفه است و از این رو، یکی از کسانی که دعایشان مستجاب نمی شود، فردی است که در وظیفه خود را انجام ندهد و بگوید: خداوندا، مرا روزی ده! به او گفته می شود: آیا به تو دستور تلاش ندادم. (5)
ازدواج نیز مانند امور دیگر به مقدمات و شرایطی بستگی دارد که باید آن ها را فراهم کرد، مثلاً پدر و مادر و بستگان و واسطه ها نقش اساسی در ازدواج دختران و پسران دارند. دختری که مایل به ازدواج است، باید هم از اخلاقی متین و نیکو در ارتباط با نزدیکان خود بهره مند باشد و هم با ظاهری آراسته در جمع زنان حاضر شود، یعنی خود را در محیط امن عرضه کند و با دوستان خویش ارتباط صمیمانه برقرار نموده و در فعالیت های دینی و فرهنگی سالم حضور داشته باشد.
پس با این مقدار از دعا که انجام دادید نه از خدا طلبکار باشید نه نا امید، بلکه با استمرار و اصرار بر دعا و انجام وظایف خود - که ذکر شد - منتظر باشید تا لطف حضرت حق شامل حالتان شود و مواظب باشید شیطان شما را از مسیر هدایت منحرف نکند و شما را به گناه تشویق نکند و از دعا کردن نا امیدنکند .
در صورتی که پرسش های دیگری داشتید برای ما ارسال کنید.
موفق باشید!
پی‌نوشت‌ها:
1. بقره (2) آیه 216.
2. نهج البلاغه، ترجمه فیض الاسلام، نامه 31.
3. ثقة الاسلام کلینی، اصول کافی، الناشر: دار الکتب الاسلامیة، طهران، سنة النشر: 1365 ه ش، ج 4، ص 247.
4. همان، ج 1 ، ص 183 .
5. همان، ج 2 ، ص 511 .