3. سوگوارى پیامبر (ص) در منزل ام المؤمنین ام سلمه‏

ام سلمه مى‏گوید: «حسن و حسین (ع) در جلو پیامبر (ص) در خانه من مشغول بازى بودند، جبرئیل نازل شد و گفت: یا محمد! ان امتک تقتل ابنک هذا من بعدک فأومأ بیده الى الحسین فبکى رسول اللّه (ص) و وضعه الى صدره ثم قال رسول اللّه (ص) و دیعة عندک هذه التربة و قال رسول اللّه (ص) یا أم سلمه اذا تحولت هذه التربة دماً فاعلمى ان ابنى قد قتل؛ (3) اى محمد! امت تو فرزندت حسین را شهید خواهند کرد. آنگاه رسول خدا(ص) گریست، سپس حسین را در آغوش گرفته و به سینه چسبانید و فرمود: این تربت در نزد تو امانت باشد. خاک را بوییدند و فرمودند: اى ام سلمه! هرگاه این تربت رنگ خون به خود گرفت، بدان که فرزندم حسین به شهادت رسیده است».
در اینجا مناسب است به این نکته اشاره کنیم که ام‏سلمه دختر عمه پیامبر (ص) از همسران پاکدل و وفادار رسول اکرم است که زفاف على و زهرا در حجره او رخ داد. آیه تطهیر بر اصحاب کسا در منزل او نازل شد و پیامبر (ص) در همان ماجرا او را در مسیر خیر شمرد. ام‏سلمه علاقه شدیدى به اهل بیت داشت و از خسارت عمیق و جبران ناپذیرى که در اثر شهادت آل اللّه گریبان امت اسلام را گرفت، به شدت اندوهگین بود. وقتى خبر شهادت سالار شهیدان را شنید، با حالتى پریشان فرمود آیا به راستى چنین کردند؟ خداوند قبورشان را از آتش پر سازد. سپس گریست تا این که بیهوش شد و بر زمین افتاد. دلبستگى شدید ام‏سلمه سبب شد که برپایى مجلس عزاى آن حضرت رواج یابد. (4)
امام حسین (ع) او را مادر خویش مى‏نامید و او نیز ایشان را فرزند خطاب مى‏کرد. امام باقر (ع) فرمود: «زمانى که امام حسین عزم خروج به سوى عراق کرد، ام‏سلمه کسى نزد وى فرستاد و گفت: پسر عزیزم کجا مى‏خواهى بروى؟ فرمود مادر! اراده خروج به سمت عراق دارم». (5)
ام سلمه حدود 7 سال همسر پیامبر و بیش از 50 سال با امامان معصوم از نزدیک محشور و مأنوس بوده و از اصحاب سرّ آن بزرگوار به حساب مى‏آمده است. حضرت على (ع) کتاب جامعه را که به وسیله املاى رسول خدا و دستخط امام على (ع) نوشته شده بود نزد او به ودیعه گذاشت.
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت ها:
(3) - مجمع الزوائد و منبع الفوائد، نورالدین هیثمى، ج‏9، ص 189، باب مناقب الحسین بن على؛ ذخائر
(4) - جامع الصحیح، حافظ ترمذى، ج 13، ص 193.العقبى،34300العقبى،
(5) - مدینة المعاجز، سید هاشم بحرانى، ص‏243، باب ثلاث فى معاجز الامام ابى عبداللّه، رقم 45.