پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.
از امام رضا عليه السلام راجع به حرمت گوشت خوك سؤال مي‏كنند مي‏فرماید:
تمام احكام اسلامي كه در كتاب خدا و هم چنين روايات موجود است، بر مبناي حكمتي صادر و بر اشخاص مكلف لازم شده است كه گاهي ممكن است علت وضع حكم از سوي معصومين ...

در مجموعه‏آثاراستادشهيدمطهري، ج‏21، ص: 74 مي خوانيم:

وقتي از امام رضا عليه السلام راجع به حرمت گوشت خوك سؤال مي‏كنند مي‏فرمايد: لِانَّهُ يُذْهِبُ الْغيرَةَ براي اينكه غيرت را از بين مي‏برد

تمام احكام اسلامي كه در كتاب خدا و هم چنين روايات موجود است، بر مبناي حكمتي صادر و بر اشخاص مكلف لازم شده است كه گاهي ممكن است علت وضع حكم از سوي معصومين سلام الله عليهم اجمعين بيان شده و گاهي به فلسفه اي پنهان گره خورده باشد.

به هر حال آشكاري علت تكاليف يا پنهاني آن، نبايد تاثيري در پيروي ما از امر و نهي الهي بگذارد.

و اما آن چه در روايات و نيز تجربيات بشري راجع به علت حرام بودن گوشت خوك بيان شده است، به دلايل زير مرتبط است.

1.در روايات آمده است: يكي از علت هاي تحريم گوشت خوك مسخ شدن انسان هايي است كه به دليل عصيان از بندگي خدا به شكل چنين حيواني در آمده اند و حتما اين حيوان از نظر طبيعي خباثت خاصي دارد كه تابلويي براي مسخ شده است.

راوي مي گويد: از امام باقر(ع) در باره علت تحريم خون و مردار و گوشت خوك و شراب سوال كردم كه حضرت در باره گوشت خوك فرمود:

"وَ أَمَّا لَحْمُ الْخِنْزِيرِ فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَي مَسَخَ قَوْماً فِي صورة [صُوَرٍ] شَتَّي مِثْلِ الْخِنْزِيرِ وَ الْقِرْدِ وَ الدُّبِّ ثُمَّ نَهَي عَنْ أَكْلِ مِثْلِهِ... "(1)                     

و اما گوشت خوك چون خداي متعال قومي را به شكل هاي مختلف حيواناتي چون خوك و ميمون و خرس مسخ نمود، به همين دليل از خوردن گوشت مثل چنين حيواناتي نهي كرد...

2. و اما در باره پرسش كه مصرف گوشت خوك موجب از بين رفتن غيرت مي شود، ثابت شده علاوه بر اين كه گوشت خوك داراي ميكربي است كه به سادگي حتي در دماي بالا از بين نمي رود و به بدن انسان صدمات جدي مي زند كه نوشته اند:

در اين باره اگر چه برخي از ميكروب‏ها را با پيشرفت علمي و با ابزارهاي مختلف بتوان از بين برد، اما اطمينان خاطر نسبت به  نابودي تمامي موارد ضرر رسان مشكل است چنان كه همين احتمالات در مورد گوشت خوك داده شده. (2) بر فرض صحت اين ادعا يكي از دلايل حرمت مصرف اين گوشت مي تواند احتمال بروز اين صدمات جسمي باشد؛ البته همه اين امور تنها در حد احتمال است. چه بسا اصلا از نگاه شرع مساله ضررهاي جسمي يا اموري نظير مورد ذكر شده مد نظر در حكم حرمت استفاده از گوشت اين حيوان نباشد.

از نظر روحي و رواني نيز مصرف اين گوشت زيان بار بوده موجب مي شود كه صفت غيرت از وجود مصرف كننده رخت بر بندد.

در مورد گوشت خوك، بر فرض كه تمامي آلودگي‏هاي ظاهري آن از بين برود، خوردن گوشت خوك، چه بسا تأثيرات منفي روحي و معنوي داشته باشد. زيرا آن طور كه گفته شده است خوك از فضولات و پس‏ مانده‏ها تغذيه مي‏كند و ميان حيوانات به عنوان حيوان بي‏غيرت! از آن ياد مي‏شود كه هيچ حمايتي از ماده خود نشان نمي‏دهد. در صورتي كه از شتر به عنوان حيوان با غيرت ياد مي‏شود، به طوري كه نمي ‏توان شتر ديگري را در مقابل او كشت. گوسفند حيوان رام و آرامي است. چه بسا به تناسب تغذيه از اين گونه حيوانات، آثار رواني و روحي آن نيز به انسان منتقل شود. اگر چه به ميزان محدود و ناشناخته باشد. امروزه در علوم  تأثير غذاها بر روح و روان مورد توجه قرار گرفته و مسأله اي ثابت شده است.

علاوه اگر به نوشته شهيد مطهري دقت كنيم ايشان نيز با اشاره به آثار منفي مصرف گوشت در كشورهاي ديگر اشاره كرده است و نيك مي دانيم مسئله غيرت در كشورهاي كه مصرف كننده گوشت خوك اند، امري فراموش شده است.

ايشان نوشته است:

از جمله صفات خوك اين است كه خيلي كثيف است. در حديث است كه يكي از خصايص روحي اين حيوان اين است كه (غيرت ندارد و خوردن گوشت او) غيرت را از بين مي‏برد. البته مي ‏دانيد هركدام از حيوانات خصايص روحي مخصوص به خود دارند، مثلًا وفا در سگ زياد است (سگ در مقابل احساني كه به او مي‏شود آن احسان را ناديده نمي‏گيرد، ولي گربه اين‏ طور نيست) و يا غيرت ناموس در خروس زياد است و حيواني كه اصلًا اين خاصيت در او نيست خوك است. وقتي از امام رضا(ع) راجع به حرمت گوشت خوك سؤال مي‏كنند مي‏فرمايد: لِانَّهُ يُذْهِبُ الْغيرَةَ براي اينكه غيرت را از بين مي‏برد. بعد در آنجا گفتم اين حالتي كه شما الآن در اروپا مي‏بينيد، اثر گوشت خوك است كه حاصلش را بروز داده است.(3)‏

پي نوشت ها:

1. شيخ صدوق، أمالي الصدوق، لبنان، بيروت، انتشارات اعلمي، سال 1400 ه ق، چاپ پنجم، ص 666.

2. احمد امين شيرازي، اسلام پزشك بي دارو، انتشارات موسسه تحقيقات و نشر معارف اهل البيت (ع) بي تا و بي جا، ص52 و53.

3. مطهري مرتضي، مجموعه‏ آثار، تهران، انتشارات صدرا، بي تا، ج‏21، ص 74.